عوامل موفقیت فرد و سازمان

عوامل حساس در کسب و کار, مانند اعمال حیاتی بدن انسان نظیر ضربان قلب, تنفس, فشار خون و فعالیت های مغزی است این اعمال نشانهء سلامتی و نیرومندی انسان هستند و عدم کارکرد صحیح هر کدام, حتی برای چند لحظه منجر به مرگ می شود

عوامل حساس در کسب و کار، مانند اعمال حیاتی بدن انسان نظیر ضربان قلب، تنفس، فشار خون و فعالیت‌های مغزی است. این اعمال نشانهء سلامتی و نیرومندی انسان هستند و عدم کارکرد صحیح هر کدام، حتی برای چند لحظه منجر به مرگ می‌شود.

سازمان‌ها نیز عوامل حساسی دارند که نشانهء سلامتی و نیرومندی آن‌ها‌ست. بسیاری از این عوامل بین همهء سازمان‌ها مشترک هستند ولی بعضی سازمان‌ها عواملی مخصوص خودشان دارند. بیش‌ترین عوامل مشترک بین همهء سازمان‌ها عبارتند از: رهبری، کیفیت محصولات، پشتیبانی فنی، فروش، بازاریابی، تولید، توزیع و امور مالی. عملکرد عالی در هر یک از این زمینه‌ها، نتیجه‌های عالی در پی خواهد داشت و عملکرد ضعیف و یا فعالیت نکردن در آن‌ها، بقای شرکت را تهدید می‌کند. این موضوع، حتی در مورد تک‌تک کارکنان یک سازمان نیز صادق است، چرا که هر فردی عوامل موفقیت مخصوص به خودش را دارد و نحوهء اجرای آن‌ها، آیندهء شغلی او را تعیین می‌کند.

● پرورش خود

شما مهارت‌های کلیدی و توانایی‌های خاصی دارید که از آن‌ها مانند ابزار کار استفاده می‌کنید. هر نوع ضعف در این مهارت‌ها بر کارآیی و توانایی انجام درست کار تاثیر می‌گذارد. برای به دست آوردن بهترین عملکرد باید نخست عوامل حساس را در کار خود شناسایی کنید، توانتان را در هر زمینه بسنجید و سپس برنامه‌ای برای به حد عالی رساندن مهارت‌هایتان در موثرترین زمینه‌ها تهیه و مطابق آن عمل کنید.

برای مثال، برای هر کسی در دنیای کسب و کار، حل مشکلات و تصمیم‌گیری جزو عوامل حساس محسوب می‌شود. این‌ها مهارت‌های اساسی هستند که در همهء فعالیت‌های کاری نقش محوری دارند. اگر کسی بیماری جسمی داشته باشد یا از لحاظ روحی در بحران به سر ببرد، فاقد توانایی حل مشکلات و تصمیم‌گیری درست خواهد بود و هر کسی که برای تصمیم‌گیری‌های خود به او متکی باشد، در خطر است. ضعف یک فرد کلیدی در یکی از عوامل حساس می‌تواند بر کل یک بخش تاثیر منفی بگذارد.

عوامل حساس در هر حوزهء کاری کلیدی نیز وجود دارند. برای مثال، در زمینهء فروش، ضعف در هر یک از عوامل موجب کاهش کارآیی فرد می‌شود و در نتیجه فقط بخش کوچکی از آنچه را که می‌تواند به فروش می‌رساند. در بسیاری از سازمان‌ها، نیروی انسانی گروه فروش آموزش کمی دیده‌اند و یا اصلا آموزش ندیده‌اند، اما مدیران ارشد نمی‌دانند چرا میزان فروش در حد مورد انتظارشان نیست. گاهی آموزش دادن مسوولان فروش با تمرکز روی یک عامل حساس می‌تواند میزان فروش را دو و حتی سه برابر کند. برای شناسایی عوامل حساس مربوط به خودتان، دو سوال از خود بپرسید.

پرسش اول: چرا به من حقوق می‌دهند؟ علت اصلی استخدام من چه بوده؟ چرا سازمان مقداری از پولی را که به دست می‌آورد به من می‌دهد؟

پاسخ شما و رییس‌تان در مورد این سوال باید یکسان باشد. جوابش هر چه هست، بیش‌تر اوقات باید روی آن تمرکز کنید.

پرسش دوم: چه کاری را من و فقط من، می‌توانم انجام دهم که اگر به خوبی انجام شود، تاثیر زیادی بر پیشرفت سازمان می‌گذارد؟

این مسوولیت یا وظیفه‌ای است که فقط مربوط به شماست و اگر انجام ندهید، هرگز به درستی انجام نمی‌گیرد، اما اگر آن را به خوبی انجام دهید، تاثیر عمده‌ای بر شما و سازمانتان خواهد داشت. این دو سوال را هر روز از خودتان بپرسید. همهء افراد یک سازمان باید مرتب این سوالات را از خودشان بکنند و پاسخ‌های صریحی برای آن‌ها داشته باشند. با این کار می‌شود اطمینان پیدا کرد که هر کس بیش‌ترین تلاش خود را روی عوامل حساس متمرکز کرده است.

همواره به یاد داشته باشید توانایی‌ها و مهارت‌های خودتان است که موجب ارتقای شما به موقعیت فعلی شده است. این مهارت‌ها مبنای وضعیت کنونی شما و تعیین‌کنندهء درآمدتان هستند. در ضمن نقاط ضعف شما محدودیتی ایجاد می‌کنند که مانع پیشرفت بیش‌تر‌تان می‌شوند. ضعف در انجام وظیفهء کلیدی پیشرفت شما و سرعت آن را محدود می‌کند و برای توانایی‌های بالقوهء شما مانند ترمز عمل می‌کند.

برای حرکت رو به جلو باید سریع‌تر در جست‌وجو و مقابله با نقاط ضعف خودتان برآیید و در این کار کاملا صادقانه رفتار کنید. کدام مهارت است که اگر آن را در سطح عالی یاد گیرید، بیش‌ترین تاثیر مثبت را بر آیندهء شغلی شما خواهد داشت؟ پاسختان هر چه هست، این همان موردی است که باید روی خودتان کار کنید و نتیجهء آن رقابت‌پذیری بیش‌تر شما خواهد بود.

داوود حیدری