یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
پیامدهای بیماری هلندی در اقتصاد ایران
در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی، ذخایر عظیمی از گاز طبیعی در دریای شمال (محدوده متعلق به هلند) كشف شد كه استخراج و صادرات آن درآمدهای ارزی هنگفتی نصیب كشور هلند نمود. تزریق این درآمدهای ارزی به اقتصاد هلند پیامدهای غافلگیركنندهای داشت كه آشكارترین نمودهای آن، افزایش شدید واردات و كاهش صادرات كالاهای صنعتی این كشور بود كه در نهایت به ركود شدید در بخش صنایع، افزایش نرخ بیكاری و كاهش رشداقتصادی آن كشور منجر گشت.
در سال ۱۹۷۷، نشریه اكونومیست لندن، در توصیف و تشریح این پدیده ظاهرا عجیب، برای نخستینبار اصطلاح «بیماری هلندی» را به كار برد كه در دهه ۷۰ میلادی تعدادی از كشورهای دیگر، از جمله انگلستان را مبتلا ساخته بود. كشور ما نیز در همان سالها، به بركت افزایش درآمدهای نفتی، مشكلاتی را تجربه كرد كه در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ با شدتی بیسابقه، بسیاری از عوارض «بیماری هلندی» را به نمایش گذاشت. از آن زمان تاكنون صدها مقاله نظری و گزارشهای تحقیقی در مورد این پدیده منتشر شده است كه علل و پیامدهای «بیماری هلندی» را تشریح كرده یا نمونههای مشخص آن را در كشورهای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند.
● ریشهها و نشانههای بیماری هلندی
كشوری را در نظر آورید كه به بركت كشف ذخایر معدنی جدید، یا به دلیل افزایش شدید قیمت جهانی صادرات معدنی خود (مثلا نفت و گاز) با افزایش هنگفتی در درآمدهای ارزی خود مواجه میشود. نخستین پیامد این امر (در صورتی كه ارزهای حاصله به اقتصاد داخلی تزریق شود) تقویت پول كشور مورد بحث خواهد بود. تقویت پول كشور از طریق دوسازوكار میتواند تحقق یابد كه بستگی به نظام ارزی حاكم در آن كشور خواهد داشت.
در شرایطی كه در بازار ارز، نرخهای برابری شناور یا انعطافپذیر باشند، افزایش شدید عرضه ارزهای خارجی مستقیما به كاهش ارزش آنها (یعنی بالا رفتن ارزش پول ملی) منجر خواهد شد. اما چنانچه در كشور مورد بحث، نرخهای برابری ثابت یا كنترل شده باشند (كه در كشور ما از زمان اجرای «سیاست تثبیت نرخ ارز» چنین بوده است) تبدیل ارزهای حاصله به پول ملی، موجب افزایش حجم پول در گردش و نقدینگی شده و افزایش تقاضایی كه از این بابت پدید میآید، به افزایش قیمتهای داخلی (یعنی تورم) منجر میگردد. افزایش قیمتهای داخلی، در شرایط تثبیت نرخهای برابری اسمی، به معنای افزایش ارزش واقعی پول ملی در مقابل ارزهایی است كه با چنین تورمی دست به گریبان نیستند.
در هر حال و در هر دو حالت، نخستین نشانه بروز «بیماری هلندی» ارزانتر شدن پولهای خارجی در مقابل پول داخلی میباشد. پیامد مستقیم افزایش ارزش پول داخلی این است كه كالاهای تولیدی كشور مورد بحث برای خارجیها گرانتر و كالاهای وارداتی برای شهروندان كشور مورد بحث ارزانتر خواهد شد. این امر قابلیت رقابت برای تولیدكنندگان و صادركنندگان داخلی را، نسبت به رقبای خارجی آنها، كاهش میدهد و چنانچه تدابیر مناسبی اندیشیده نشود،به افزایش واردات و كاهش صادرات (غیر از نفت و گاز) منجر میگردد. تورمی كه در كشور مبتلا به بیماری هلندی پدید میآید، در بخشها و شاخههای مختلف اقتصاد، آهنگ و شدت كاملا متفاوتی دارد. به طور مشخص، افزایش قیمتها برای كالاهای «قابل واردات» (Tradable) به میزان چشمگیری كندتر خواهد بود (زیرا به بركت ذخایر ارزی موجود، واردات این كالاها به قیمتهای جهانی میسر میباشد) در حالی كه نرخ تورم برای كالاها و خدمات «وارد نشدنی» (Non Tradable) نظیر مسكن و اغلب خدمات، بسیار شدیدتر است. به همین دلیل، سرمایهگذاری در بخشهای تولیدكننده كالاها و خدمات «وارد نشدنی» جذابیت بیشتری یافته و بخشهای تولیدكننده كالای «قبال واردات» (عمدتا صنعت و تاحدودی كشاورزی) از این بابت در محدودیت قرار میگیرند.
پیآمد این فعل و انفعالات، در وهله اول، لطمه دیدن تولیدكنندگانی است كه محصولات «قابل واردات» تولید میكنند (یعنی تقریبا همه تولیدكنندگان صنتی و آن دسته از كشاورزان كه واردات محصولات آنها مجاز است) و نیز صادركنندگان كالاهای غیرنفتی كشور.
لطمه از این بابت است كه تولیدكنندگان داخلی میبایست بهرغم افزایش هزینههای تولید (ناشی از تورم داخلی) كالاهایی را تولید و عرضه كنند كه به وسیله رقبای خارجی آنها به قیمتهای مناسبتر (به بركت ارزانی نسبی پول خارجی) در اختیار مصرفكنندگان قرار میگیرد.
این شرایط بخش صنعت داخلی را به ركود میكشاند و به كندی رشد سرمایهگذاری و اشتغالزایی در این بخش دامن میزند و در نهایت میتواند به یك بحران تمامعیار منجر گردد.
كاهش نرخ رشد اقتصادی كشور نیز نتیجه تداوم این وضعیت خواهد بود.
● بیماری هلندی در اقتصاد ایران
۱) دولت ایران از خرداد ۱۳۷۸ سیاست تثبیت نرخ ارز را به اجرا گذاشت و دلار را در نرخ ۸۰۵۰ریال تثبیت نمود.
از آن زمان تاكنون (پایان سال ۸۵) نرخ دلار نسبت به ریال در حدود ۱۵درصد ازدیاد یافته كه مبین افزایشی در حدود ۲درصد در سال است. بدین ترتیب تردیدی نمیتوان داشت كه دولتهای ما در تحقق سیاست تثبیت نرخ ارز موفقیت چشمگیری داشتهاند.
مساله اینجا است كه در همین دوره هفتساله، قیمتهای داخلی در كشور ما با آهنگی بسیار شدیدتر رو به افزایش داشتهاند. در حقیقت، براساس آمار رسمی (بانك مركزی) شاخص بهای كالاها و خدمات مصرفی (نرخ تورم) در فاصله خرداد ۷۸ تا خرداد ۸۵ متجاوز از ۱۴۰درصد افزایش یافته است (یعنی به طور متوسط سالانه ۱۴درصد).
حال بدون آنكه وارد پیچیدگیهای بازارهای ارز شویم و با احتساب نرخ تورم ۴درصدی برای خریدهای دلاری، میتوانیم به طور تقریبی افزایش ارزش واقعی ریال در برابر دلار را در طی این دوره ۷ساله در حدود ۸درصد در سال برآورد نماییم. و باز به بیان دیگر ارزش واقعی ریال در برابر دلار در این دوره هفتساله در حدود ۷۰درصد تقویت شده است. (در طول همین سالها، نرخ دلار در مقابل «ین» ژاپن ۱۴درصد افزایش و در مقابل «یوان» چین ۵/۶درصد كاهش داشته و بنابراین افزایش ارزش واقعی ریال در مقابل ین بیشتر و در مقابل یوان اندكی كمتر از افزایش آن در مقابل دلار بوده است. ارزش واقعی ریال در مقابل یورو در طول این سالها افزایشی كمتر در حدود ۴۰درصد داشته است).
تورم در كشور ما در سالهای مورد بحث، ناشی از رشد سریع نقدینگی در این سالها بوده است. گرچه در سالهای ۸۴ و ۸۵ رشد نقدینگی شتاب كم سابقهای یافته، اما آهنگ رشد نقدیندگی در سالهای پیشتر نیز چشم گیر بودهاست. بر اساس آمار رسمی، طی سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳ حجم نقدینگی بهطور متوسط سالانه ۲۹درصد رسیده و برآوردهای موجود نشان میدهد كه در سال۸۵ این نرخ به ۴۰درصد نزدیك شود. تسریع آهنگ رشد نقدینگی در دو سال گذشته بازتاب افزایش چشمگیر درآمدهای ارزی ناشی از ازدیاد قیمت نفت است كه بیمهابا به ریال تبدیل و به اقتصاد كشور تزریق شده است. آثار و عواقب این سیاست در آینده نمایانتر خواهد شد، اما در سالهای قبل نیز، چنانكه دیدیم، تزریق درآمدهای ارزی آثار تورمی شدیدی به همراه داشته است.
پیامدهای مخرب تورم این سالها بر اقتصاد كشور ما، به دلیل ماهیت «هلندی» آن، شدیدتر و تاثیرگذارتر بوده است. در فاصله سالهای ۱۳۷۸ تا ۸۴ (آخرین سالی كه آمار كامل آن منتشر شده) نرخ تورم در كشورما به طور متوسط ۷/۱۳درصد در سال بوده است. اما در بخش خدمات (كه عمدتا شامل كالاهای «واردنشدنی» است) میانگین نرخ تورم در همین دوره ۱/۱۸درصد در سال و در بخش مسكن (كه آن هم «واردنشدنی» است) ۹/۱۷درصد در سال بوده است. متاسفانه در مورد نرخ تورم برای كالاهای «قابل واردات» آمار مشابهی در دست نداریم، اما با توجه به میانگین كلی نرخ تورم و آهنگ بسیار سریعتر افزایش قیمتها برای كالاها و خدمات «واردنشدنی»، نرخ تورم برای كالاهای «قابل واردات» قطعا آهنگ بسیار كندتری داشته است. (به عنوان مثال، در طی همین سالها، میانگین افزایش قیمتها برای «پوشاك»، كمتر از ۵/۷درصد در سال و برای «اثاث و كالاها و خدمات مورد استفاده در خانه» كمتر از ۱۰درصد در سال بوده است).
همینجا باید تاكید شود كه نرخ تورم در بخش مسكن صرفا به افزایش اجاره مسكن مربوط میشود. افزایش قیمت خرید مسكن (كه «دارایی» محسوب میشود) در محاسبه شاخص تورم منظور نمیگردد. به بیان دیگر، افزایش شدید قیمت مسكن (ملك) در سالهای مورد بحث در ارقام فوق مستتر نیست. افزایش چشمگیر قیمت مسكن در تهران و شهرهای بزرگ در طول این سالها (كه در سال ۸۵ نیز جهشی را تجربه كرد) نمونه آشكار حركت نقدینگی به سمت داراییهای فیزیكی به انگیزه «ذخیره ارزش» میباشد كه با توجه به تداوم رشدسریع نقدینگی، نگرانی ناشی از تحریمها، و شرایط بحرانی بخشهای تولیدی و بازار بورس، ادامه یا تشدید آن محتمل مینماید، مگر آنكه (در شرایط بحرانیتر) ارزهای خارجی جایگزین «ملك» به عنوان «ذخیره ارزش» شوند.
۲) افزایش عمومی قیمتها (تورم) در داخل كشور، به شیوههای گوناگون هزینههای تولید در كشور را بالا میبرند. به عنوان یك مثال، در فاصله سالهای ۷۸ تا ۸۴ دستمزد كارگران (ساده) در كشور ما به طور متوسط سالانه ۵/۲۰درصد افزایش یافته است. گرچه این افزایش دستمزد، به علت تورم موجود، بهبود اندكی در شرایط زندگی كارگران پدید آورده، اما تا آنجا كه به تولیدكنندگان كالاهای «قابل واردات» و صادركنندان (غیرنفتی) كشور ما مربوط میشود، افزایش هزینههای تولید در شرایط تثبیت نرخ اسمی ارز، معنایی جز عقبنشینی اجباری آنها در مقابل رقبای خارجیشان ندارد. طی هفت سال گذشته، قابلیت رقابت تولیدكنندگان صنعتی و صادركنندگان كالاهای غیرنفتی ما با رقیبان خارجی به طور مداوم و به شدت تضعیف شده است.
این مساله در آمار واردات كشور ما طی سالهای اخیر منعكس است. واردات كشور كه در سال ۱۳۷۹ مبلغ ۱۵میلیارد دلار بود، در سال ۸۴ به بیش از ۴۱میلیارد دلار رسیده و براساس برآوردهای موجود، در سال ۸۵ به حدود ۵۰میلیارد دلار بالغ خواهد شد (یعنی افزایشی در حدود ۲۲درصد در سال طی سالهای مورد بحث). لازم به تاكید است كه آمار و ارقام فوق مربوط به واردات قانونی به كشور است كه اطلاعات مربوط به آنها به دستگاههای دولتی واصل میشود.
كالاهایی كه به صورت قاچاق و از مسیرهای نامشخص وارد كشور میشوند طبعا در آمارهای فوق جایی ندارند. هر چند كه پیامدهای نامطلوب این نوع واردات برای تولیدكنندگان داخلی بسیار شدیدتر است.
دكتر فرخ قبادی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس شورای اسلامی مجلس شورای نگهبان ایران دولت حجاب دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد افغانستان رئیسی رئیس جمهور
تهران هواشناسی شورای شهر شورای شهر تهران شهرداری تهران پلیس قتل سیل وزارت بهداشت کنکور سازمان هواشناسی آتش سوزی
قیمت دلار مالیات خودرو دلار قیمت خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا مسکن ایران خودرو تورم سایپا
زنان تئاتر تلویزیون سریال محمدرضا گلزار ازدواج سینمای ایران قرآن کریم سینما فیلم موسیقی سریال پایتخت
سازمان سنجش ناسا کنکور ۱۴۰۳ خورشید
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال فوتسال پرسپولیس استقلال تیم ملی فوتسال ایران بازی جام حذفی آلومینیوم اراک سپاهان تراکتور باشگاه پرسپولیس وحید شمسایی
هوش مصنوعی اپل آیفون تبلیغات همراه اول فناوری اینترنت سامسونگ گوگل بنیاد ملی نخبگان دانش بنیان
خواب موز بارداری دندانپزشکی کاهش وزن آلزایمر مالاریا