جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

عموسام در حسرت انقلاب سرو


عموسام در حسرت انقلاب سرو

تحلیلی بر مناسبات سیاسی لبنان پس از ترور فرانسوا الحاج

مناسبات سیاسی لبنان پس از ترور مرد شماره دو ارتش لبنان و جانشین احتمالی ژنرال میشل سلیمان دستخوش تغییرات عدیده ای شده است.بر این اسشاس کارشکنیهای فواد سنیوره و دیگر اعضای جریان ۱۴ مارس همچنان ادامه دارد....

به راستی هدف عاملان ترورمرد شماره دوارتش لبنان در این مقطع حساس چه بوده است؟واقعیت امر این است که چند روز قبل از ترور فرانسوا الحاج گروههای لبنانی ،خصوصا گروه ۸ مارس به توافق در خصوص ریاست جمهوری ژنرال میشل سلیمان نزدیک شده بودند.از سوی دیگر سوابق درخشان الحاج در حمایت از جنبش مقاومت ضد صهیونیستی سرکوب گروه تروریستی فتح الاسلام و ایستادگی وی در برابر “سمیر جعجع” او را به عنوان بهترین گزینه برای فرماندهی ارتش مطرح ساخته بود.همین مسئله نگرانیهای جریان ۱۴ مارس و تل آویو و واشنگتن را دو چندان ساخت.حضور فرانسوا الحاج در راس معادلات نظامی بیروت بسیاری از پازلهای ترسیم شده توسط جریان ۱۴ مارس و حامیان سنیوره را خدشه دار می نمود .

در هر صورت گروه ۱۴ مارس سعی دارد تحولات سیاسی لبنان پس از ترور فرانسوا الحاج را به سود منافع‌خود و ایالات متحده آمریکا و رژیم اشغالگرقدس هدایت نماید.این در حالیست که سنیوره و همپیمانانش هرگز نسبت به موقعیت در حال افول خود در معادلات بیروت نگاهی واقع بینانه نداشته اند.لازم به ذکر است که مطابق آخرین تحولات سیاسی لبنان،انتخابات پارلمانی ریاست جمهوری لبنان به تازگی به ۲۲ دسامبر موکول شده است.رقبای موافق و مخالف با ریاست جمهوری ژنرال میشل سلیمان به عنوان کاندیدای مورد قبول عموم به توافق رسیدند، اما هنوز برقراری ارتباط های سیاسی گسترده که بتوان انتخابات نهایی را برگزار کرد، حاصل نشده است.

با در نظر قرار دادن وجوه اشتراک ترور “فرانسوا الحاج”و”رفیق حریری”به یک نتیجه واحد می رسیم،اینکه مصدر هر دو ترور و حتی نحوه عملیاتی شدن آنها یکسان بوده است.در سال ۲۰۰۵ میلادی سازمان سیا و موساد با هدف راه اندازی انقلاب سرو در لبنان ترور رفیق حریری را برنامه ریزی و اجرا نمودند.هدف این برنامه تحدید قدرت حزب الله و ایجاد انقلابی رنگین در بیروت بود.پس از ترور حریری ، جریان ۱۴ مارس در جهت بازتعریف پازلهای سیاسی لبنان به سود سیاستهای سلطه طلبانه واشنگتن و تل آویو تقابل خود با حزب الله را پررنگ تر نمود.سمیر جعجع ،فواد سینیوره،سعدحریری و ولید جنبلاط جملگی به مهره های خطرناکی تبدیل شدند که سودای حذف حزب الله را در سر داشتند.وقوع جنگ ۳۳ روزه و شکست خفت باز رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا از رزمندگان حزب الله حقیقت شکست ناپذیری سید حسن نصرالله و همرزمانش را بر همگان اثبات نمود.از این پس جریان ۸ مارس با روحیه ای مضاعف و شاکله ای کاملا پویا به صحنه سیاسی لبنان بازگشت.

کاخ سفید که شکست در برابر حزب الله را به هیچ عنوان پیش بینی نمی نمود،سعی کرد باردیگر “انقلاب سرو”در بیروت را راه اندازی نماید.در این راستا سمیر جعجع و سعد حریری از جریان ۱۴ مارس سعی کردند تحصن مردم لبنان و طرفداران جریان ۸ مارس در برابر دفتر ریاست جمهوری فواد سینیوره را به آشوب کشانده و از طریق مداخله نیروهای مسلح بسترسازی لازم را جهت دخالت ایالات متحده آمریکا و فرانسه فراهم نمایند.اما درایت سید حسن نصرالله و میشل عون مانع از نحقق اهداف شوم آنها شد.

ایالات متحده آمریکا،رژیم اشغالگرقدس،فرانسه و جریان ۱۴ مارس در بیروت به هیچ عنوان از تحولات سیاسی جاری در لبنان رضایت ندارند.این نارضایتی به دنبال اعلام نامزدی میشل سلیمان و افزایش احتمال حضور “فرانسوا الحاج”در مقام فرماندهی ارتش لبنان تشدید شد.از این رو ترور الحاج از سوی جریان ۱۴ مارس ،بخصوص وابستگان سمیر جعجع،در جهت ممانعت از خروج بیروت از بن بست سیاسی موجود صورت گرفته است.حل مسالمت آمیز بحران سیاسی لبنان خواسته اصلی جریان ۸ مارس و ملت لبنان محسوب می شود.اما جریان ۱۴ مارس و حامیان غربی این جریان خطرناک ادامه حیات خود را معلول تداوم بحران سیاسی در بیروت می دانند.ردپای سیا و موساد در ترور اخیر فرانسوا الحاج کاملا مشهود است.ضمن اینکه کاخ الیزه به عنوان یکی از اصلی ترین مولدان بحران درصحنه داخلی لبنان و فلسطین به طور کامل از چنین طرحی مطلع بوده است.نیکلاسارکوزی طی ماههای اخیر بارها سعی کرد با استفاده از جملات و عبارات اهانت آمیز در قبال حزب الله و جریان ۸ مارس حمایت کامل خود را از تروریستهایی مانند سمیر جعجع اعلام نماید.ملت لبنان هنوز همراهی پاریس با تل آویو در جریان جنگ ۳۳ روزه را از یاد نمی برند.

هم اکنون نیز پاریس به عنوان اصلی ترین کشور اروپایی مداخله گر در امور داخلی لبنان باید سهم خود را در ترور فرانسوا الحاج بپذیرد.مسلما این ترور با سفر اخیر برنارد کوشنر به لبنان و دیدارهای مکرر وی با اعضای وابسته به جریان ۱۴ مارس بی ارتباط نبوده است.در فراسوی فاجعه ترور الحاج باید به دنبال انگیزه های پنهانی جریان ۱۴ مارس و سه کانون توطئه علیه بیروت،یعنی واشنگتن،تل آویو و پاریس بود.ایالات متحده آمریکا هم اکنون سعی دارد به هر نحو ممکن از ایجاد ثبات سیاسی در لبنان پیشگیری نماید.تحلیل روزنامه تشرین ،چاپ سوریه در این خصوص قابل تامل است.

بر این اساس ،آمریکا می خواهد که لبنان میدانی برای تجارب سیاستهای آن در منطقه باقی بماند و این یعنی اینکه لبنان که دچار خلا ریاست جمهوری شده است، بی ثبات باقی خواهد ماند. وقایع موجود به طور آشکار بیانگر این است که سیاستهای آمریکا در منطقه تغییر نکرده است و دولت جرج بوش با پرونده های منطقه با زورگویی تعامل می کند به گونه ای که اوضاع منطقه نابسامان و آشفته باقی بماند.

نومحافظه کاران دولت آمریکا به عراق تنها به عنوان یک پایگاه نظامی و یک منبع نفت که باید تحت سیطره آنان باشد، می نگرند. اما در مورد لبنان باید گفت که نومحافظه کاران خواهان این مسئله هستند که این کشور میدانی برای تجارب سیاستها و طرحهای آنان در منطقه باشد و تحقق این مسئله اقتضا می کند که لبنان بی ثبات باشد.

تشرین این پرسش را مطرح کرده است که که چرا دولت بوش از نتایج شکستهای نظامی و سیاسی خود در منطقه استفاده نمی کند و به سیاستهای جدیدی که از ابتدا باید به آنها تکیه می کرد روی نمی آورد.

این در حالیست که رژیم صهیونیستی نیز به شدت نسبت به پیروزی جریان ۸ مارس و گسترش روزافزون قدرت این جریان مردمی در بیروت هراسان است.مقام‌های رژیم صهیونیستی از اینکه احتمال دارد گروه حاکم لبنان “ ۱۴ مارس” قدرت در لبنان را از دست بدهد و در مقابل حزب‌الله و گروههای مخالف دولت قدرت را به دست بگیرند، ابراز نگرانی می‌کنند. از این رو شاهد حمایت آشکار تل آویو از فواد سنیوره و دیگر افراد خودفروخته تعریف شده در درون جریان ۱۴ مارس هستیم.

در برهه حساس کنونی دغدغه ها در خصوص “آینده لبنان”افزایش یافته است.در این میان نباید یک نکته را مورد غفلت قرار داد.اینکه پویایی حزب الله ،جنبش امل،احزاب مسیحی لبنان به اندازه ای‌است که جریان ۱۴ مارس قدرت غلبه بر آن را ندارد.هرچند ترور فرانسوا الحاج توسط جریان ۱۴ مارس و حامیان آنها در خارج از مرزهای لبنان یک فاجعه محسوب میشود،اما حزب الله و دیگر گروههای آگاه لبنانی باید توان خود را در جهت وحدت ملی لبنانی‌ها و جلوگیری از تحرکات مجدد افرادی مانند سینیوره و سعد حریری صرف نمایند.حزب الله هم اکنون اصلی ترین بازیگر عرصه سیاسی بیروت محسوب می شود.بر این اساس هرگونه تلاشی در جهت مقابله با رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان محکوم به نابودی است.حتی اگر این تلاش خود را در قالب ترور افرادی مانند الحاج نشان دهد.

در نهایت اینکه ایالات متحده آمریکا و رژیم صیونیستی هنوز به دنبال راه اندازی انقلاب سرو در بیروت هستند. رویای خامی که با توجه به آگاهی ملت لبنان و آمادگی جریان ۸ مارس هیچگاه تحقق نخواهد یافت.

سحاب فاطمی



همچنین مشاهده کنید