یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نامهربانی با «یار مهربان»


نامهربانی با «یار مهربان»

نگاهی به وضعیت کتاب و کتاب خوانی در جامعه

پشت ویترین پرزرق و برق یکی از کتابفروشی های خیابان انقلاب می ایستم. کتاب های مختلف با موضوعات رمان، تاریخی، ادبی، هنری، علمی و... به چشم می خورد.

برای خرید کتابی از نوع رمان ایرانی و دفتر شعری یکی از شعرای نامی به داخل یکی از همین مغازه های کتابفروشی می روم و با طمانینه کامل از فروشنده می خواهم که کتاب های موردنظر را در اختیارم قرار دهد. پس از ملاحظه کتاب ها ناگهان با دیدن قیمت پشت جلد برق از چشمانم می پرد، فروشنده نیز که متوجه تغییر و تحول در حالت روحی ام شده برای بازگرداندن این حال به حالت اولیه و ایجاد دلگرمی می گوید: «البته این کتاب ها چاپ قدیمی است و از همه مهمتر سانسور نشده!»

کتاب و کتابخوانی در کشورمان سابقه ای به بلندای تاریخ ایران زمین دارد، اگر به سیر زندگی بزرگان عرصه علم و ادب و فرهنگ ایرانی نگاهی هر چند گذرا داشته باشید خواهید دید که همگی با کتاب مانوس بوده و به نوعی کتاب را به عنوان یک عنصر حیاتی در علم آموزی های خود می دانستند اما در روزگار ما تالیف و عرضه کتاب با پیچ و خم هایی همراه بود که لاینحل ماندن این مشکلات سبب گردیده تا امروز درصد مطالعه در کشورمان پایین باشد.

در کنار مشکلات رایجی همچون گرانی و نایاب بودن برخی کتاب های مفید و ارزشمند، باید ضعف در فرهنگسازی و اطلاع رسانی را نیز به مشکلات موجود اضافه کرد، چرا که باید اذعان داشت هنوز در نهادینه کردن فرهنگ مطالعه در جامعه اسلامیمان توفیق چندانی نداشته ایم.

برای اطلاع از آخرین وضعیت چاپ و نشر کتاب در کشورمان و دیدگاه های مردم، کارشناسان، صاحب نظران و مسئولان مربوطه و ارایه راهکارهای رفع مشکلات موجود بر سر راه انتشار کتاب، همراه این گزارش باشید.

● مهجوریت کتاب و کتابخوانی

کتاب مفید و سودمند یکی از بهترین ابزار رساندن پیام و انتقال فرهنگ و تمدن بشری از نسلی به نسل دیگر است.

به اتفاق عکاس روزنامه- قدیرچین جو- به خیابان انقلاب و روبروی دانشگاه تهران می رویم.

در کتابفروشی خوارزمی با چند نفر از مراجعه کنندگان سرصحبت را باز می کنم. «خالدی فر» که خود را کارمند و فرهنگی معرفی می کند می گوید: «حکایت کتاب و مشکلات آن موضوعی است که سالیان سال است دامنگیر جامعه ما شده است، گرانی سرسام آور کتاب ها سبب شده که مردم قدرت خرید نداشته باشند.»

وی نبود تبلیغات کافی برای برخی کتاب ها را یکی از ضعف های این حوزه می داند و معتقد است که هنوز در معرفی یک کتاب خوب به مخاطب موفق نبوده ایم.

«گراوندی» مرد میانسال دیگری که در حال ورق زدن یکی از کتاب های تاریخی است مخاطب سؤالاتم قرار می گیرد، از او می پرسم که به نظر شما چرا خیلی از مردم اهل مطالعه نیستند، می گوید: «دنیای امروز دنیای شلوغ و پر سر و صدایی است، در این وضعیت یک کتاب خوب بی سر و صدا منتشر می شود و فقط افرادی که اهل مطالعه همیشگی هستند از آن باخبر می شوند، اما با این حال رواج ویدئو، سی دی و انواع و اقسام فیلم های سینمایی، ماهواره و اینترنت سبب شده که خیلی از افراد جامعه وقت آزاد خود را در آن زمینه بگذرانند و کمتر وقت خاصی را به مطالعه اختصاص دهند.»

وی می گوید: «باید مسئولان مربوطه با برنامه های بلند مدت به گونه ای فرهنگ مطالعه را در جامعه نهادینه کنند و زمینه هایی را جهت معرفی آثار ارزشمند فراهم کنند، چون اگر دقت کرده باشید می بینید که بستر مناسبی برای معرفی یک کتاب مفید به مردم و خصوصاً جوانان وجود ندارد.»

«فرزانه ملکی» دانشجوی حسابداری دلایل نبود فرهنگ کتابخوانی در جامعه را چنین بیان می کند:«مهمترین چیزی که باعث گریزان شدن مردم از مطالعه می شود گرانی بیش از حد کتاب است، مثلاً یک رمان خوب ایرانی را که می خواهم بخرم دوازده هزار تومان قیمت خورده، این مبلغ برای یک دانشجو بسیار سنگین است.»

این دانشجو پرداخت بن کتاب به دانشجویان و دانش آموزان را در گسترش فرهنگ مطالعه مفید وموثر می داند و می گوید: «وقتی مبلغی را به عنوان بن کتاب به دانشجو می دهند، همین کار خود انگیزه ای را به وجود می آورد و افراد را وادار به خرید و مطالعه کتاب می کند.»

اما مدیر یکی از کتابفروشان انقلاب به فروش بن های کتاب توسط برخی دانشجویان اشاره می کند و می گوید: «بسیاری به ما مراجعه می کنند و از ما می خواهند بن های اهدایی دانشگاه یا مراکز دیگر حتی با کسر چند درصد خریداری کنیم، همین امر نشان می دهد اهداء بن کتاب هم نمی تواند راهکار مناسبی برای تشویق مردم به مطالعه باشد بلکه اطلاع رسانی از طریق رسانه ای مثل صدا و سیما و معرفی آثار خوب شاید بهتر از اهداء بن کتاب باشد.»

● به جای کتاب شکمت را سیر کن!

«صادقی» یکی از جوانان علاقمند به کتاب می گوید:«خیلی از خانواده ها هنوز با نقش اثرگذار مطالعه کتاب های مفید آشنا نیستند و به کتاب و کتابخوانی به عنوان یک سرگرمی می نگرند، به عنوان مثال هر وقت که کتاب تازه و مورد علاقه ام را می خرم اولین کسانی که با من سر جنگ و دعوا دارند پدر و مادرم هستند و همیشه پدرم با دیدن یک کتاب جدید در قفسه کتابخانه ام فوراً می گوید: به جای کتاب شکمت را سیر کن!»

وی می گوید: «قطعاً همین طرز تفکر در بسیاری از خانواده ها حاکم است و این مسئله به خوبی موید این نکته است که برای ترویج فرهنگ مطالعه و تشویق افراد به کتابخوانی باید اول از محیط خانواده ها آغاز کرد، که در این میان رسانه ملی می تواند نقش بسزایی داشته باشد.»

فرد دیگری که در حال ملاحظه ویترین یکی از مغازه های کتابفروشی است نقش خانواده را در گسترش فرهنگ مطالعه مهم و موثر می داند و می گوید: «باید خانواده ها را با نقش مطالعه کتاب های سودمند آشنا کرد، چون خیلی از پدر و مادرها حاضر نیستند مثلا ده هزار تومان پول خرید کتابی برای فرزندشان را بپردازند.»

وی در ادامه می گوید: «خیلی از خانواده ها حاضرند برای فرزندشان گرانقیمت ترین کفش یا لباس را بخرند اما حاضر نیستند نیمی از آن را در راه مطالعه فرزندشان هزینه کنند.»

کمبود یا نبود کتاب در سبد خانواده های ایرانی، امروز یکی از مشکلات پیش روی فرهنگ مطالعه در کشورمان قرار دارد، به گونه ای که تا نهادینه شدن این فرهنگ در جامعه فرسنگ ها فاصله داریم.

● جدی نبودن کتاب در زندگی مردم

درباره مشکلات پیش روی عرضه کتاب مدیر فروش انتشارات خوارزمی می گوید: «مشکلات کتاب یکی دو تا نیست و این بحث سال های سال ادامه داشته و هیچوقت هم به درستی ساماندهی نشده و البته هر روز هم وضعیت بدتر می شود.»

از او می خواهم تا بیشتر توضیح دهد، می گوید: «وضعیت اقتصادی، جدی نبودن کتاب در زندگی افراد جامعه، رواج اینترنت، ماهواره، تلویزیون از جمله مواردی است که در کاهش فرهنگ کتابخوانی نقش مهمی داشته است، قبلاً دانشجویی برای خرید دو عنوان کتاب که به اینجا مراجعه می کرد با سبدی پر از کتاب خارج می شد اما الان ۳ دانشجو با هم برای خرید یک کتاب می آیند!»

طالقانی کاهش اعتماد مردم به کتاب را نیز یکی از دلایل عمده کاهش سطح خرید کتاب از سوی مردم می داند و می گوید: امروز سخنی که در میان مشتریان کتاب رایج است این است که از ما می پرسند این کتاب با چاپ قبلی چه تفاوتی دارد و آیا سانسور نشده، یعنی مردم دراین باره حساس شده اند و جدی بودن بحث سانسور و گرانی کتاب و مشکلات دیگر دست به دست هم داده و سبب شده تا کتاب و کتابخوانی در جامعه ما مهجور باقی بماند.»

اما یکی دیگر از فروشندگان کتاب، دلیل بی اعتمادی مردم را در رواج کتاب های غیراخلاقی می داند که در زمان های گذشته به چاپ رسیده است، وی می گوید: «برخی از کتاب های رمان خارجی که ترجمه شده مطالب غیراخلاقی زیادی دارد و متأسفانه در گذشته رواج چنین کتاب هایی و سانسور نشدن مطالب مبتذل آن به بخشی از بی اعتمادی مردم دامن زده است.»

وی در پاسخ به این سؤال که چگونه برخی ها معتقدند سانسور نباید وجود داشته باشد می گوید: «کتاب هایی را به شما نشان می دهم که در سال های قبل مجوز نشر پیدا کردند اما مطالب آن بسیار شرم آور است، یعنی فردی که به درستی پایبند مسائل اخلاقی باشد قطعاً هیچگاه اجازه نخواهد داد فرزندانش آن کتاب را مطالعه کنند، به هر صورت سانسور برای کتاب هایی که با فرهنگ ما سازگار نیست امری لازم و ضروری به نظر می رسد.»

● فرهنگ و سابقه کهن ایرانی در عرصه کتاب

بسیاری از کارشناسان امور فرهنگی براین باورند که باید در بالا بردن سطح مطالعه عزم و اراده ای ملی و همه جانبه وجود داشته باشد.

«محمد کاظمی پوران» مدرس مراکز تربیت معلم و استاد دانشگاه های تهران در گفتگو با سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «با توجه به اینکه کشور ما در قبل و بعد از اسلام سابقه و جایگاه رفیعی در عرصه علم آموزی و فرهنگ کتاب دارد و دانشگاه های بزرگی از جمله رها و جندی شاپور در قبل از اسلام یکی از مهمترین مراکز علم آموزی در سطح جهان محسوب می شدند و رصدخانه ها، مکتب خانه ها، کتابخانه ها، منازل شخصی علما و تالارهای گفتگوی پادشاهان و خلفا همگی موید این قضیه است که ما با فرهنگ و سابقه ای کهن و تاریخی روبرو هستیم و اینکه امروز مشاهده می کنیم براساس آمارهای موجود سرانه مطالعه هر ایرانی در روز بسیار پایین و ناچیز است جای بسی تأمل و تأسف دارد.»

وی در تحلیل کارشناسی این موضوع می گوید: «می شود دلایل متعددی را در نظر گرفت، از جمله عدم دسترسی به کتاب مناسب، گرانی بیش از حد، توزیع نامناسب، نبود اوقات فراغت برای مطالعه و...»

این استاد دانشگاه در کنار دلایلی که مطرح می کند به علت مهمتری نیز اشاره می کند و می گوید: «متأسفانه نظام تعلیم و تربیت ما دانش آموزان را به مطالعه تشویق نمی کند، یعنی نظام آموزشی ما پاسخ محور است، نه سؤال محور.»

کاظمی پوران در توضیح این مطلب می گوید: «در نظام سؤال محور انگیزه تحقیق و کاوش و پژوهش در دانش آموز به وجود می آید و تقویت می شود و او را وادار می کند تا برای یافتن پاسخ سؤالات خود به تحقیق و مطالعه بپردازد اما نظام پاسخ محور پاسخ هایی را در اختیار دانش آموز و دانشجو قرار می دهد که هرگز در ذهن او آن سؤال مطرح نشده، پس بنابراین دانش آموز و دانشجوی ما علتی برای مطالعه و یافتن سؤالات خود نمی داند، به بیان دیگر باید گفت که فرهنگ مطالعه در نظام آموزشی ما هنوز جا نیفتاده است.»

وی می گوید: «تا زمانی که سؤال محوری در نظام آموزشی کشورمان نهادینه نشود نمی توان امیدوار بود که فرهنگ مطالعه در میان دانش آموزان و نوجوانان گسترش یابد، گرچه باید اذعان داشت که هنوز کتابهای مختلف برای سلایق گوناگون عرضه نکرده ایم و یا اگر هم عرضه شده در گیرودار توزیع نامناسب گرفتار شده و به دست مخاطب نرسیده است.»

سیدحسن عباسی، عضو کمیسیون فرهنگی و نماینده محلات در مجلس شورای اسلامی نیز می گوید: «ایران در مقایسه با کشورهای پیشرفته سهم ناچیزی از کتاب در سبد خانوار خود دارد و این امر حاکی از پایین بودن میزان مطالعه در سطح کشور و بی توجهی به مقوله کتابخوانی در جامعه است که جای بسی تأمل دارد.»

این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس می گوید: «با توجه به اینکه چشم انداز برنامه توسعه کشور بر مبنای دانایی تدوین شده، بدون شک توجه به کتاب و مطالعه جایگاه ویژه ای در این چشم انداز دارد و دستگاه های فرهنگی دولت به ویژه مجلس شورای اسلامی باید فرهنگ کتابخوانی را به زیر ساخت های بخش فرهنگی کشور تزریق کنند.»

ایرج نظافتی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید