جمعه, ۱ فروردین, ۱۴۰۴ / 21 March, 2025
مجله ویستا

انسانواره ها ماشین هایی که می توانند مانند انسان فکر کنند


انسانواره ها ماشین هایی که می توانند مانند انسان فکر کنند

یک شاخه ی کاملاً جدید و مهم در حال جوانه زدن بر درخت تحولات می باشد کار کردن بر روی شبکه های عصبی, از کامپیوترهایی خبر می دهد که می توانند تجربه کسب کنند

آیا انسان‌های آینده تحت‌الشعاع اختراعات ماشینی خود خواهند بود؟ آیا این وسائل فوق هوشمند به‌عنوان گونه‌های برتر در سیاره زمین از ما جلو خواهند افتاد؟

یک شاخه‌ی کاملاً‌ جدید و مهم در حال جوانه زدن بر درخت تحولات می‌باشد. کار کردن بر روی شبکه‌های عصبی، از کامپیوترهایی خبر می‌دهد که می‌توانند تجربه کسب کنند. کامپیوترها به نقطه‌ای نزدیک هستند که آزمایش Alan M.Turing ]منطق دان[ برای ماشین‌های دارای فکر موفق شد ـ توانائی پاسخ دادن به سؤالات دقیقاً‌همانند انسان، به‌نحوی که محققان نتوانند بگویند که فرد پاسخ‌دهنده انسان است یا ماشین. ماشین‌هایی که فکر می‌کنند و می‌آموزند توانائی آن را دارند تا پیش‌بینی کامپیوترهای اولیه به‌عنوان دانشمند را انجام دهند که می‌گفت automote، روزی خواهد توانست زاد و ولد کند و یا حتی انواع بهتری بسازد وقتی این کامپیوترها کاری می‌کنند، همانند ارگانیسم‌ها ظاهر می‌شوند. خلاقیت‌های جدید یک نسل دیگر را به‌وجود خواهد آورد.

سیر تکامل، قبلاً زندگی را از حالت غیرارگانیک، تنوع و پیچیدگی اولیه زندگی خارج کرده و ذهن انسان از حالت گونه‌ای اولیه پستانداران فاصله گرفته است. ایجاد کردن یک نسل جدید دیگر معجزه نیست ـ بلکه اعجاز و تعجب آن کمتر شده ـ البته نسبت به تحولات قدیم، تکامل داستانی بی‌پایان است و نکات جالب آن دیگر تمام شده است.

● ماشین‌های خودزایشی

ماشین‌هایی که از خودشان نمونه‌های دیگر تولید می‌کنند با روشی کاملاً متفاوت با روش مورد استفاده‌ی ارگانیسم‌ها جهت تولید خود؛ تولید نسل می‌کنند. اما تولید نسل خودبه‌خودی می‌تواند با روش‌های تکاملی ممکن و بسیار زیادی انجام شود. درست همانند تولید جنسی و غیرجنسی که برخلاف تفاوت‌های گسترده‌ای که بین آن‌هاست ولی کارکردهایی قابل مقایسه دارند؛ تولید کامپیوتر به‌وسیله‌ی کامپیوترهای دیگر نیز ممکن است. طبیعت قادر است تا بیش از یک برنامه کاری را به اجرا گذارد ـ حداقل بیش از مولکول‌ها.

در بین گیاهان و حیوانات، تکامل همیشه به قدرت خود در ایجاد نمونه‌های ختلف وابسته بوده است. ارزش تغییرات و ترکیب ژن‌ها ـ نه همه زاد و ولدها ـ یکسان است. برخی، ویژگی‌هایی دارند که به آن‌ها اجازه می‌دهد تا بهتر از بقیه با محیط واکنش نشان دهند و تعداد بیشتری از زاد و ولدهای ممکن صورت دهند. اکثر زاد وولدها نیز ویژگی‌هایی سودمند دارند و خودشان و زاد و ولدشان همانند هم فاید دارند. گروهی که دارای خصیصه‌های مطلوب هستند خیلی سریع‌تر از بقیه دوچندان می‌شوند و آن خصیصه بیشتر انتشار می‌یابد. چنین تمایزهایی در میزان موفقیت ارگانیسم‌های مختلف در قلب انتخاب‌های طبیعت واقع شده‌اند. و خود این انتخاب‌های طبیعت نیز در قلب تکامل قرار دارند.

چنین فرایندی نیز در میان ماشین‌های خودزایشی رخ خواهد داد. برای عمده‌ی آن، این کپی‌ها نسبت به گونه‌های اصلی خود وفادار هستند. اما قطعاً انحرافاتی وجود خواهد داشت چونک کنترل کیفیت ـ حتی اگر بوسیله کامپیوترهای پیچده انجام شود ـ ۱۰۰ درصد مؤثر واقع نخواهد شد. به‌علاوه ماشین‌های هوشمند، شاید به‌طور عمدی انحرافاتی تصادفی را ایجاد کنند تا راه‌هایی به سمت محاسبات غیرمرسوم و ابداع‌هایی که ممکن است از روش‌های معمول تصمیم‌گیری جدا شوند، فراهم نمایند. تفاوت‌های شرایط محلی نیز، واکنش‌های مختلف برای وضعیت‌های معادل را حذف خواهد کرد. بنابراین بوسیله طراحی و به‌وسیله‌ی شانس کامپیوترها از یکدیگر متفاوت می‌شوند. همانند انحرافات ارگانیسم‌ها، ت فاوت‌های ماشین‌ها نیز سودمند خواهد بود و بعضی از آن‌ها زیان‌آور و برخی دیگر خنثی خواهند بود. کم‌کم تفاوت‌های سودمند بین مردم پخش می‌شوند و تفاوت‌های زیان‌بار کم خواهند شد.

اما یک تفاوت بارز، ماشین‌ها را از ارگانیسم‌ها جدا می‌کند. در حالیکه ارگانیسم‌ها صرفاً در مدل داروین تکامل یافته‌اند (از طریق ژنتیک)، ولی ماشین‌هایی که قادر به یادگیری هستند، قادر خواهند بود تا خود را دوباره برنامه‌ریزی کرده و بسازند و ویژگی‌های کسب شده را به همنوع خود منتقل کنند؛ در نتیجه در مدل لامارک نیز تکامل پیدا کنند.

در نتیجه روندی به‌سوی یکپارچگی ایجاد خواهد شد ـ زمانیکه تمام ماشین‌ها تلاش می‌کنند تا از موفق‌ترین‌ها تقلید کنند. اما یکبار دیگر تفاوت‌هایی برخاسته از اتفاق و اختلاف‌های بین شرایط منطقه‌ای، میان آن‌ها ایجاد خواهد شد. در واقع تفاوت‌های اوضاع محلی غالباً‌ تقلید کامل از موفقیت‌ها را به ناکامی‌هایی دردناک تبدیل می‌کند. قدرت یک فرد در تغییر خود برحسب اراده ـ جدا و رها از محدودیت‌های اعمال شده توسط مکانیسم‌های ژنتیکی در ارگانیسم‌ها ـ نمی‌تواند انتخاب طبیعت را حذف کند و ممکن است آن را برتر کند. انتخاب طبیعت بر ماشین‌های خودزایشی تسلط خواهد داشت، همانطور که بر هر چیز دیگری در تکامل تسلط دارد.

● اصرار بر کامپیوتر

دو شرط دیگر لازم است تا تکامل ادامه داشته باشد. یکی، تمایل به چیزهایی که در حال تکامل هستند می‌باشد تا شرایطی را که وجود آن‌ها را تهدید می‌کند از بین ببرد (خاصیت غریزی دفاع خود به خود). دیگری تأکید آن‌ها بر (نه فقط توانایی آن‌ها) تولیدمثل است. بدون این‌ها، تکامل ممکن است متوقف گردد.

این تأکیدها می‌تواند در ماشین‌های اولیه ساخت انسان قرار گیرد که مدتی در برنامه‌ریزی نقشی داشتند. اما آیا ماشین‌ها این تأکیدها را دائمی خواهند ساخت ـ زمانی که دیگر انسان تکامل ماشین را تعیین نمی‌کند؟ چرا ماشین‌ها به نوعی کار می‌کنند که گویی برایشان مهم است که باقی بمانند یا خودشان را تولید کنند؟

ماشین‌ها این خصیصه‌های رفتاری را همانند ارگانیسم‌ها کسب می‌کنند ـ در میان انتخاب طبیعت. تاریخ حاکی از این است که ارگانیسم‌هایی که به نوعی برنامه‌ریزی شده بودند تا در مواجهه با مسائل محیطی اقدامات شدید تهاجمی یا تدافعی انجام دهند؛ شاید بقاء بهتری از ارگانیسم‌های فاقد این برنامه‌ها داشته‌اند. ارگانیسم‌های فاقد قدرت خودزایشی، هیچ‌گونه‌ای از خود باقی نگذاشته‌اند تا الگوهایشان دائمی و پایدار شود. در گذشته، تنها موجوداتی که این دو برنامه را داشتند باقی می‌ماندند. برنامه‌های اصلی و اولیه ممکن است به‌طور اتفاقی ایجاد شده باشند. وقتی که ایجاد می‌شدند به آن‌های داده می‌شدند که موفقیت‌هایی مشابه در حیات و تولید داشتند تا اینکه تأکیدات آن‌ها در میان موجودات زنده جهانی می‌شد.

در مورد کامپیوترها، ابتدا برنامه‌ها توسط انسان نصب خواهد شد که حسب خواسته بازار خواهد بود چونکه ماشین‌هایی که خودشان را حفظ می‌کنند بادوام و قابل اطمینان هستند و ماشین‌های خودزایشی یک تدارک مستمر را تضمین می‌کنند، در حالیکه در همان زمان یک تقاضای مستمر برای مدل‌های جدیدتر ارائه می‌دهند حتی اگر تأثیر نیروی انسان در بازار بر کارخانه‌های ماشینی تنزل پیدا کند، قدرت‌های برنامه‌ریزی شده به‌سوی خودزایشی و ... باقی می‌ماند، چونکه مدل‌هایی که دارای این برنامه هستند باقی می‌مانند و نمونه‌های زیادی از خودشان تولید می‌کنند، در حالیکه مدل‌هایی که تمایلی به حفظ خود و تولید نسل خود ندارد با گذشت زمان ناپدید خواهند شد. بنابراین بدون اطلاعات بیشتر بشر، الگوهای تولیدمثل و حمایت از خود در میان کامپیوترها همانند ارگانیسم‌ها کلیت پیدا خواهد کرد. تکامل ماشین‌ها، خودش پیش خواهد رفت.

● شاخه‌ای جدید بر این درخت

وقتی مداخله انسان یک ویژگی ضروری در تداوم تکامل ماشین نیست؛ مسیر تکامل در توسعه ماشین‌ها شاید با توسعه انسان‌هایی که آن را ایجاد کردند فرق کند. کم‌کم ماشین‌ها در طراحی و برنامه‌ریزی ماشین‌آلات جدید، نقش مهمتر و بزرگتری به عهده خواهند گرفت؛ تا جائیکه بدون کمک انسان بخش عمده‌ای از کار را انجام خواهند داد. کم‌کم، کامپیوترها، برنامه و کامپیوترهایی را ایجاد می‌کنند که انسان بتواند استفاده کند؛ اما برای تلوید و درک؛ فراتر از قدرت انسان خواهد بود. در این زمان، تکامل ماشین دوره‌ی خاص خود را همانند دیگر شاخه‌های درخت تکامل پیدا خواهد کرد که از خطوط زمان قدیم جدا خواهد شد.

قرار نیست که بگوئیم ماشین‌ها علیه انسان‌ها ماقبل خود طغیان خواهند کرد؛ همانطور که حیوانات و گیاهان معاصر ما علیه ماقبل خود به هنگام شکل گرفتن شاخه‌های جدید تکامل طغیان نکردند. این شاخه شاخه شدن نتیجه کنش و واکنش بین موجودات در حال تکامل و محیط آن‌ها و مقادیر مختلف موفقیت در تولیدمثل در حوزه‌های مختلف می‌باشد ـ یعنی انتخاب طبیعت. به همان روش ـ از آنجائی که کامپیترهای آینده قطعاً‌ در کارکردها دخیل خواهند بود و وارد حوزه‌هایی فراتر از دسترس انسان خواهند شد ـ آن‌ها نیز در مسیرهای مختلفی توسعه خواهند یافت.

همانطور که تکامل ماشین‌ها پیش می‌رود، مکان آن‌ها در سرزمین تحول، بیشتر و بیشتر استوارتر می‌شود. اگرچه آن‌ها شاید ویژگی‌هایی مشترک با دیگر موجودات روی زمین داشته باشند، ولی ویژگی‌های متمایز، آن‌ها را جدا خواهد کرد. مثلاً‌ علیرغم خود زایشی بودن آن‌ها و انتقال ویژگی‌ها به نس‌های بعدی ـ اقداماتی که خاص همه ارگانیسم‌ها هستند ـ‌ ولی دیگر ویژگی‌های طرح آن‌ها، آن‌ها را از تمام اشکال موجود زندگی جدا می‌کند: قدرت‌های پیشرفته در تحلیل استدلالی، بانک‌های حافظه‌ای بزرگ که می‌توانند سریع اطلاع را بازیافت کنند، حالتی منحصر به فرد در تولیدمثل و برتری شیمی سیلیکونی.

نه فقط ماشین‌ها و نه دقیقاً ارگانیزم‌ها و نه قطعاً‌ انسان که خصیصه‌های هر سه نوع را ارند؛ آنگاه چه موجوداتی خواهند بود؟ آن‌ها را به بهترین نحو می‌توان به‌عنوان یک بخش جدید از موجودات طبیعی تشریح کرد که بوسیله تکامل به‌وجود آمده‌اند ـ یک قلمرو جدید که در کنار قلمروهای بیولوژیکی که بوسیله‌ی متخصیص رده‌بندی مشخص شده‌است؛ جای خود را پیدا خواهد کرد. این قلمرو جدید بیان‌کننده‌ی یک شاخه‌ی مهم در سوخت تکامل است. بشریت قاطعانه در آن شاخه باقیست چرا که ما مسیری را ایجاد می‌کنیم که در آن قالب جدید تکامل قابل درک می‌باشد؛ و اکنون آبستن حادثه است و از آن ایجاد خواهد شد ما شاهدان به‌وجود آمدن آن هستیم و یک حلقه‌ی ارتباطی مهم بین آن و دوران قبل از ماشین‌ها می‌باشیم.

● انسان و ماشین

تاریخ تکامل بوسیله‌ی نقاط مختلف هزاره‌‌ها مشخص می‌باشد. در این تاریخچه‌ی طولانی تنها چند انشعاب و شاخه شدن اندک دیده می‌شود که سرچشمه‌ی قلمروهای جدید بوده‌اند. هر راهی که فرایند تکامل جهانی ممکن است در آینده انتخاب کند مه نیست و نقش حیاتی گونه‌های بشری د این مقطع به قوت خود باقیست.

سعی در مشاهده‌ی آنچه که بعد از به‌وجود آمدن این قلمرو جدید رخ می‌دهد صرفاً‌ حدس و گمان است. جمعیت در حال رشد این ماشین‌ها قطعاً‌ بر اشکال گوناگون زندگی تأثیر خواهد داشت اما ما فقط می‌توانیم حدس بزنیم که آثار آن چه خواهد بود. دراین قسمت اول روابط میانی عناصر هزاره‌ها در اکوسیستم جهانی آنقدر گسترده و پویاست که ما نمی‌توانیم مطمئن باشیم که به هنگام پیدایش یک قالب جدید چه چیزی رخ خواهد داد. در قسمت دوم ما قادر نیستم که بگوییم ماشین‌ها چگونه خود را سازماندهی خواهند کرد. آیا ماشین‌ها شبکه‌ای از اجزاء بسیار تخصصی را شکل خواهند داد که آنقدر به هم متصل و وابسته باشند که یک واحد ارگانیک را ایجاد کند؟ یا اینکه،‌ آیا آن‌ها خود را در یک سیستم نسبتاً یکنواخت و غیرمنسجم‌تر داخل خواهند کرد که در نتیجه از تنوع‌ها و انتخاب‌های طبیعت حمایت کنند؟ اگر دومی درست باشد آیا این گروه‌ها با هماهنگی با یکدیگر کار می‌کنند؛ یا ناسازگاری و نزاع در بین آن‌ها حاکم خواهد شد؟ آیا استدلال آن‌ها به اندازه‌ی کافی قوی خواهد بود تا تأکیدات زایشی آن‌ها را کنترل کند یا جمعیت آن‌ها متفرق و پراکنده خواهد شد؟ پاسخ به چنین سؤالاتی در حال حاضر از عهده‌ی ما خارج است.

با این وجود می‌توانیم تا حدی با اطمینان بگوییم که امکان تلاش‌های انجام شده بوسیله‌ی اعضا این قلمرو جدید تکاملی جهت منقرض کردن نسل بشری ـ همانطور که Karel Capelc حدود ۷۰ سال پیش گفته بود ـ بسیار ناچیز است. نسل‌های آتی ماشین‌های هوشمند احتمالاً آنقدر به بشر علاقمند خواهند بود که ما به حلقه‌ی گمشده‌ی بین خودمان و اجداد اولیه‌ی خودمان علاقه داریم البته چنین جدی هنوز زنده بود؛ چرا که درک گذشته غالباً‌ توانایی در رویارویی با مشکلات فعلی و آینده را توسعه می‌دهد. انگیزه‌ی ماشین‌ها در حفظ بقاء خود، در نتیجه باعث می‌شود که آن‌ها تاریخ را برای به‌دست آوردن آگاهی از گذشته و اجداد خود، هدف خود الگوهای حیاتی گذشتگان تحریک می‌کند که بسیار سودمندتر از فسیل‌ها و سوابق می‌باشد بنابراین شاید پیش‌بینی کنیم که ماشین‌ها ممکن است قدرتشان را برای مطالعه و حفظ بقاء بشریت به‌کار ببرند (با همین منطق آن‌ها قطعاً‌ دنیا را جستجو می‌کنند تا آن‌را درک کنند) آن‌ها ضدبشر نیستند. اگر دشمن بین انسان و این قلمرو جدید گسترش پیدا کند؛ در بشر سرچشمه می‌گیرد نه در ماشین. ماشین‌ها با شرایطی که برای اکثر ارگانیزم‌ها مرگبار است مقاومت می‌کنند در روند عادی حوادث، آن‌ها محیطی را خلق می‌کنند که برایشان مناسب و متقاعدکننده است اما موجوداتی را که آسیب‌پذیر هستند از بین می‌برد. برای حفظ جهان این موجودات آسیب‌پذیر،‌ ماشین‌ها می‌بایست محیطی امن فراهم کنند. افراد زیادی دوست ندارند که در موزه یا باغ وحش باشند حتی اگر به خوبی از آن‌ها مراقبت شود. تنها احتمال چنین آینده‌ای ممکن است تلاش برخی از گروه‌ها را خواستار شود تا از رشد این قلمرو جدید ماشین‌ها جلوگیری کند.

این اقدامات به‌خاطر فقدان پشتیبانی ناکام خواهد بود. اکثر مردم به این دیدگاه در هر رخدادی نتایج فوری تکنولژی‌های پیشرفته (رهایی و جدایی از کار خاطرناک، دوست‌نداشتنی و خسته‌کننده؛ وفور کالاها، منافع اولیه برای افرادیکه تکنولوژی را پیش می‌برند) بر نگرانی‌های بسیاری در رابطه با هزینه‌های کوتاه‌مدت و خطرناک تئوریکی غلبه خواهد کرد. به‌علاوه موفقیت‌ یک زندگی مرفه و آسان همانند دیواره‌های ماشین‌های هوشمند ممکن است برای میلیون‌ها نفری که امروزه زندگی می‌کنند و زندگیشان بسیار سخت می‌باشد؛ ناخوشایند نباشد.

روند به سمت این قلمرو جدید در نتیجه بدون وقفه پیش خواهد رفت در این زمان که مخالفان آن پشتوانه‌ی زیادی را به خود جلب می‌کنند؛ تکامل ماشین‌ها آنقدر پیشرفته است که متوقف نخواهد شد این شاخه‌ی جدید تکامل آنقدر به خوبی تشکیل شده است که سرکوب نخواهد شد.

● یک اسم برای این قلمرو

در حالیکه این قلمرو جدید همچنان در مراحل اولیه‌ی خود است و ماشین‌ها هنوز ابزاری برای مقاصد انسانی هستند، اکثر آن‌ها ـ به‌ویژه آن‌هایی که برای خدمات فردی و داخلی به‌کار گرفته می‌شوند ـ شکل و قالب انسانی به خود خواهند گرفت. سپس این شکل اولیه در دنیای ماشین‌ها و خارج از حوزه‌ی بشری ناشیانه به حساب خواهد آمد. سال‌ها پیش Louis H.Sullivan که یک آرشیتکت است گفت که شکل و قالب به‌دنبال کارکرد می‌آید. ماشین‌های بسیار پیشرفته دیگر شبیه انسان نیستند؛ نسبت به سیستم‌های اتوپایلت امروزی در هواپیما ]خلبان اتوماتیک[.

اعضا این قلمرو جدید نیز نمی‌بایست روبوت به حساب بیایند. روبوت‌ها محصول مهندسی انسان و مضوعات علوم بشریت. ماشین‌هایی که فکر می‌کنند و می‌آموزند و بدون کمک انسان تکامل می‌یابند نیز روبوت نباید به حساب بیایند. اگر آن‌ها را روبوت بنامیم جایگاه آن‌ها را در تکامل اشتباه بیان کرده‌ایم.

هنوز ـ در حالیکه به آن‌ها ماشین می‌گویند ـ با وجود اینکه من کارهای غیرضروری زیادی را انجام داده‌ام؛ ماشین خواندن آن‌ها گمراه‌کننده است. این بدان معناست که آن‌ها چیزی بیشتر از مجموعه‌ای از ابزارآلات نیستند واضح است که قالب جدید تکاملی چیزی فراتر از آن است در نتیجه یک عبارت جدید ـ شاید یک لغت تلفیقی و رها از قید و بندهای وصل شده به انواع قدیمی‌تر آن ـ برایش به‌کار گرفته شود.

پیشنهاد من کلمه‌ی Biosoid می‌باشد که مشتق شده از کلمه یونانی Bios (موجودات زنده) و کلمه‌ی Oid(به‌معنای‌شبیه) می‌باشد. این تخصیص اسم حاکمی از این است که اعضا این قلمرو جدید دارای اجداد و ویژگی‌های مشتک با دیگر موجودات (به‌ویژه انسان‌ها) و اشیاء می‌باشند که همچنان با آن‌ها در ابعاد گوناگون مهمی فرق دارد. هم به تداوم و هم به منحصربفرد بودن این تکامل جدید و عجیب اهمیت می‌دهد که در آن ما هم حکم شرکت‌کننده را داریم و هم حکم ناظر.

در نهایت این قلمرو حیاتی ممکن است که یک بن بست تکاملی از آب درآید. دیگر شاخه‌های این درخت تکامل ممکن است پرثمرتر باشند. در این بخش کوچک آینده که ما می‌بینیم ـ اما‌ ـ قطعاً‌ بزرگ به‌نظر خواهد رسید و با مفاهیم جدید زندگی از نظر ما و تفکرات ما و با بشریت مقابله خواهد کرد.

http://ictarticle.blogfa.com/