شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

زنان و جهانی شدن


زنان و جهانی شدن

از دهه ۱۹۸۰ به بعد, پروسه شتاب زده جهانی شدن منبع پر قدرتی برای تغییر بوده است, به طوری که اقتصادی ملی کشورها را تحت تاثیر قرار می دهد و روابط بین المللی کشورها را عمیق می سازد و زندگی فرهنگی, اجتماعی و سیاسی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد

از دهه ۱۹۸۰ به بعد، پروسه شتاب زده جهانی شدن منبع پر قدرتی برای تغییر بوده است، به طوری که اقتصادی ملی کشورها را تحت تاثیر قرار می دهد و روابط بین المللی کشورها را عمیق می سازد و زندگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. البته جهانی شدن برای افراد مختلف معانی مختلفی دارد. اگرچه بحثهای زیادی می شود که میزان جهانی شدن را در زمان حال از هر دوره تاریخی قوی تر می بیند زیرا بحث از "دهکده جهانی" است.

جهانی شدن، یک پدیده گسترده جهانی است که آثار متفاوتی بر زندگی مردم جهان، اعم از غنی و فقیر، زن و مرد، سیاه و سفید، شهری و روستایی بر جای نهاده است. در حالی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه از این پدیده استقبال می کنند، گروهی از ایجاد یک حکومت خودکامه جهانی احساس ترس می کنند. اگرچه در جهانی یکپارچه، تمایزی بین زن و مرد وجود ندارد، به نظر می رسد زنان آثار پدیده جهانی شدن را با گستردگی و عمق بیشتری تجربه می کنند و زنان به عنوان اقشار محروم و منزوی، به دلیل دسترسی نداشتن به منابع و فرصتهای مناسب، به گونه ای متفاوت از جهانی شدن تاثیر پذیرفته اند. جهانی شدن تناقضات زیادی را در معرض دید ما قرار می دهد. بدین معنا در حالی که این پدیده گسترش دوستیها، همسوئیها و عناصر مشترک بشری را به معرض نمایش می گذارد، ضمنا باعث تشدید تنشها، اختلافات، نابرابریها، افزایش فاصله فقیر و غنی و حاشیه نشینی می شود. از صفات بارز جهانی شدن نمی توان فقط سرعت را نام برد، زیرا همراه با عنصر سرعت کیفیت تعاملات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی دستخوش تحول اساسی شده اند. پیشرفت فناوری باعث کوچک تر شدن جهان شده که این خودآگاهی را به همراه داشته است. تحت این شرایط افکار عمومی که از طریق تشکلهای مجازی و شبکهای شکل می گیرند، فوق العاده نسبت به وقایع و رویدادها حساس شده اند.

از آنجایی که جهانی شدن پدیده ای است که اتفاق افتاده است و همچنان به حرکت خود ادامه می دهد، به گونه ای که هیچ کشوری قادر به کنترل و مهار آن نیست. بدین ترتیب به راحتی نمی توان در عصر جهانی شدن فضای دولت - ملت را عامل سدکننده ای برای سرعت سرسام آور فناوری اطلاعات تلقی کرد. گسترش شبکههای ارتباطی، باعث پایان جغرافیا شده و زمینههای ایجاد اجتماعات مجازی را فراهم کرده است. در عصر جهانی شدن به جای خون و سرزمین مشترک، نماد ملیت اطلاعات مشترک است. به هرحال آنچه که اینک در شرف وقوع است شبیه به وضعیتی است که در چندین قرن پیش در ارتباط با کشف سیاره زمین مطرح بود. زیرا زمینی که زمانی صاف به نظر می رسید بعدها گرد شد، سپس به گردش درآمد و اینک تبدیل به یک دهکده کوچک شده است.

فرایند تحولات دهه پایانی قرن بیستم ما را به این نتیجه می رساند که در عصر جهانی شدن توجه به کرامت انسانی و حمایت از حقوق او موجب شده انسان به عنوان پارادایم اصلی برای تغییر مسایل بین المللی در نظر گرفته شود و جهانگرایی به عنوان یکی از فرایندهایی که تکامل انسانی و چالشهای پیش روی آن را برای همه واحدهای سیاسی مشترک فرض می کند مد نظر قرار می گیرد. یک ارزیابی کلی از وضعیت موجود و چشم اندازی از آیندهها ما را به این نتیجه می رساند که ساختار نظام بین الملل در آستانه هزاره جدید بر اساس منافع بشری در حال تکوین است. در این راستا، کشورهایی در این نظام نقش آفرینی می کنند که حرکت سرمایه، بازار آزاد، تجارت آزاد، دموکراسی و حمایت از حقوق بشر را مورد توجه قرار می دهند. با توجه به این تحولات جایگاه و نقش زنان در عصر جهانی شدن با توجه به محدودیتهای مختلفی که زنان با آنها دست به گریبانند، موضوعی است قابل تحقیق در تمام جوامع و در تمام برهههای تاریخی. شناسایی و تحلیل حقوق زنان در یک دو سده اخیر اهمیت زیادی پیدا کرده است; زیرا در اثر تحولات فکری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، زنان در پی ایفای نقش موثرتر و آشکارتری در جامعه بوده و به این منظور حقوق سیاسی و اجتماعی متعددی را مطالبه کرده اند. این مطالبات و تلاشها که گاه به صورت حرکتهای فکری، سیاسی، اجتماعی گسترده و گاه با ابعاد جهانی ظاهر شده، دستاوردهای فراوانی داشته است. به خصوص از نیمه قرن نوزدهم به بعد با شکل گیری میثاقها، کنوانسیونها، تشکیل کنفرانسها و صدور بیانیهها و تنظیم اسناد بین المللی، حقوق زنان در عرصههای مختلف، نظمی حقوقی یافت.

مورخان دوره مدرن جهانی شدن را از لحاظ تاریخی به سه مرحله تقسیم می کنند:

۱) مرحله اول: از سال ۱۸۷۰ شروع شده و تا سال ۱۹۱۴ ادامه یافته است. در این دوره پیشرفتهایی در حمل و نقل ریلی و دریایی و همچنین در ارتباطات تلگرافی به وجود می آید.

۲) مرحله دوم: از سال۱۹۴۴ شروع شده و تا نیمه اول دهه هفتاد ادامه می یابد. این مرحله با پیدایش نوعی نظام اقتصادی جهانی همراه بود که نمود آن را می توان در تاسیس صندوق بین المللی پول و موافقت نامه عمومی تعرفه وبازرگانی (گات) مشاهده کرد.

۳) مرحله سوم: از نیمه دوم دهه هفتادشروع شد. پیشرفتهای سریع تکنولوژیک در حمل ونقل، ارتباطات و فناوری اطلاعات دراین مرحله روی داد

جهانی شدن پدیده ای چند بعدی است که آثار آن قابل تسری به فعالیتهای اجتماعی اقتصادی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی است. به طور کلی جهانی شدن درسه بعد اصلی خود یعنی جنبههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی قابل بررسی است:

۱) جهانی شدن سیاسی: گسترش جریان های جهانی باعث شکل گیری جامعه فراملی می شود و جهانی شدن در عرصه سیاست، رهایی امر اجتماعی از سیطره دولت است و انسانها در چارچوب جامعه ای گسترده تر زندگی اجتماعی رااز سر می گیرند.

۲) جهانی شدن فرهنگی: جهانی شدن فرهنگی عبارت است از شکل گیری و گسترش خاص در عرصه جهانی، تجدد غربی، گسترش و جهانگیر شدن فرهنگ مصرفی سرمایه داری و جهانی شدن فرهنگ آمریکایی سه جنبه کلی جهانی شدن فرهنگی هستند.

۳) جهانی شدن اقتصادی: در روند جهانی شدن شاید مهم ترین و پیشتازترین بخش اقتصاد بوده و سازمان تجارت جهانی (WTO) به عنوان مهم ترین نماد عینی جهانی شدن است ابعاد اصلی جهانی شدن اقتصاد عبارتند از تجارت، امور مالی،کمکها، مهاجرت و ایدهها. اما جهانی شدن برای گروهی از اندیشمندان توسعه به معنای دهکده جهانی (Village Glodal) با جاذبه های فراگیر و برای گروهی دیگر عامل شیوع فقر و جنگهای خونین است. جهانی شدن آثار متفاوتی بر زندگی مردم جهان، اعم از غنی و فقیر، زن و مرد، سیاه و سفید، شهری و روستایی برجای نهاده است. فرایند جهانی شدن در تشدید آگاهی زنان نسبت به جایگاه زنان مناطق دیگر جهان، ایجاد فرصت های مختلف برای برقراری تماس میان آنها، گسترش مباحث و گفتمانهای حقوق بشر، حقوق زنان و مانند آن و هم چنین ایجاد زمینهها ی نو برای مشارکت آنان برای دگرگون سازی الگوهای نقش جنسیتی موثر بوده است.

این تماسها به دگرگون سازی ارزشها و شیوه زندگی می انجامد. یکی از فرصتهای مهم جهانی شدن برای زنان افزایش مشارکت آنان دربازار کار است. درسال ۱۹۹۰ در سراسر جهان ۸۴۵۰ میلیون زن به لحاظ اقتصادی فعال بوده اند که ۳۲ درصد کل نیروی کار جهان را تشکیل می دادند. در کشورهای عضو سازمانهای همکاری و توسعه اقتصادی (DECD) نرخ متوسط مشارکت زنان در نیروی کار از ۴۸ درصد در سال ۱۹۷۳ به ۶۱ درصد درسال ۱۹۹۳ رسیده است در حالی که این نرخ برای مردان از۸۸ درصد به ۸۱ درصد کاهش یافته است. در ایالات متحده نرخ مشارکت زنان درنیروی کار از ۵۱ درصد در سال ۱۹۷۳ به ۷۰ درصد در سال ۱۹۹۴ افزایش یافته است. اشتغال زنان موجب افزایش درآمد آنان ودر نتیجه افزایش دسترسی زنان به سرمایههای اجتماعی همچون آموزش و بهداشت و درمان و بهبود شاخص توسعه انسانی شده است.

به علاوه، اثر عامل اشتغال زنان درافزایش انتخابهای اجتماعی آنان نمود یافته است. زنان جوان درآمد مستقلی دارند واز این طریق قدرت انتخاب خویش را افزایش می دهند. همچنین جهانی شدن از طریق گسترش وسایل ارتباط جمعی و توسعه ارتباطات موجب افزایش سطح آگاهی زنان می شود تا آنان فرصت مناسبی برای اثبات خود و نیز حق انتخاب بیشتری داشته باشند. استفاده از اینترنت به عنوان یکی از مظاهر جهانی شدن فرصتهایی برای زنان در تجارت الکترو نیکی ایجاد کرده است. برای مثال در هندوستان از طریق بازاریابی با استفاده از عکسهای دیجیتالی بیش از ۶۰۰۰ زن روستایی توانسته اند تولیدات خودرا به بازار عرضه کنند. به طور کلی آثار مثبت جهانی شدن برای زنان را می توان در چند محور خلاصه کرد: افزایش درآمد، افزایش میزان اشتغال، توسعه سرمایه اجتماعی، افزایش بهره وری، کاهش موالید، افزایش سطح آگاهی، افزایش حق انتخاب، بازار یابی تولیدات و افزایش ظرفیت اخلاقی.

اما جهانی شدن علاوه بر آثار مثبت دارای آثار منفی بسیاری نیز برای زنان است. بازار کارزنان عمدتا نا امن و بی ثبات است ودر نتیجه انحصارات شرکت های چند ملیتی، استانداردهای بازارکار، خصوصا برای زنان کاهش یافته است و زنانی که در خارج از خانه کار می کنند شغل هایی با درآمد پایین به دست می آورند و به طور متوسط نسبت به مردان حقوق کمتری دریافت می کنند. از طرف دیگر، با توجه به اینکه سرمایه داری به طور عمده به دستمزدهای پایین برای کار و کارهای بدون مزد تکیه می کنند تا خود را سرپا نگه دارند، به همین خاطر کار زنان به صورت کارهای بدون مزد یا کارهای با مزد کم در می آید. مثلا در کره جنوبی دستمزد زنان ۴۵ درصد دستمزد مردان است. گزارش ۱۹۹۹ سازمان ملل متحد براین مبناست که این اختلاف دستمزد در بعضی کشورهامانند آمریکا کاهش یافته است در حالی که در بعضی کشورها مثل ژاپن افزایش یافته است. جهانی شدن آثار نامطلوبی بر تغذیه زنان و تولید مواد غذایی نیز داشته است و همچنین باعث مهاجرت های بی رویه زنان شده است. در حال حاضر میلیون ها نفر از زنان کشورهای فقیر در سرتاسر دنیا محل زندگی خویش را برای جست وجوی کا در سایر کشورها ترک می کنند. اسفناک تر اینکه بسیاری از زنان اروپای شرقی بعداز اصلاحات اقتصادی قسمتی از تجارت برای سو»استفاده جنسی شده اند. این پدیده در کشورهای روسیه، اندونزی، فیلیپین، تایلند، ونزوئلا و آمریکا منجر به توسعه این صنعت قاچا ق به عنوان صنعت بدون مرز شده است.

به طور کلی آثار منفی جهانی شدن برای زنان را می توان در چند مورد خلاصه کرد:

رشد اشتغال غیررسمی، دستمزدهای اندک، طر بالای بیکاری، کاهش امنیت غذایی، افزایش مهاجرت، توسعه افزایش سو»استفاده جنسی، نداشتن امنیت شغلی، کاهش حمایتهای اجتماعی، گسترش فرهنگ مصرف و محرومیت از مشارکتهای سیاسی.

نویسنده : ندا مهاجرانی