یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
شیخ سهروردی و اصالت نور
سهروردی قائل به اصالت وجود یا اصالت ماهیت نیست. او قائل به “اصالت نور” است. چون غالبا میگویند: “سهروردی قائل به اصالت ماهیت بوده” چرا وجود راه اعتباری میداند، پس قائل به “اصالت ماهیت است.” سهروردی این مطلب را مطرح نمیکند و از “اصالت نور” سخن میگوید. اساس فلسفه نور است. خوب این سابقه فکری کجا بوده و این نور از کجا پیدا شده است؟ او چگونه قائل به اصالت نور است؟ کدام فیلسوفان قائل به اصالت نور بودهاند؟ در یونان یا مطرح نیست واگر هم هست خیلی کم مطرح شده است. اگر زادگاه فلسفه را یونان بدانید چنان که غربیها و بعضی از پیروان آنها در کشور ما میدانند و میگویند “زادگاه فلسفه آتن است و فلسفه از یونان شروع شده و در غیر یونان فلسفه نیست و نبوده است” شرقیها هم به دنبال غربیها این سخن را تکرار میکنند. تاریخ فلسفه غرب کمتر کسی قائل به اصالت نور است یا اصلا نیست. اگر زادگاه فلسفه را تنها یونان ندانیم- ضمن اینکه یونان بوده و خیلی هم مهم است- خواهیم دید در مناطق دیگری هم فلسفه بوده است. در ایران باستان فیلسوف داشتهایم و سهروردی از فلاسفه ایران باستان نام میبرد. مثل جاماسب و بزرگمهر و کیخسرو که آنها را حکیم میداند. درباره کیخسرو عبارت “کیخسرو المبارک” را به کار برده است. سلطان مستبد را که مبارک نمیگویند. وی در این عبارت میگوید که کیخسرو حکیم است. اگر زرتشت را حکیم ندانیم که البته پیغمبر است و مگر حکمت با نبوت منافات دارد که کسی هم حکیم و هم پیغمبر باشد. نزد سهروردی نبی حکیم است و حکیم نبی است و اشکالی هم ندارد. زرتشت حکیم است و سهروردی بعد به نبوت او هم قائل است. نزد او زرتشت، فیلسوف اشراقی و الهی و حکیم الهی است که نبوت هم دارد. اگر این را حکمت بدانید جهانبینی و نظام فکری هم دارد. زرتشت قائل به اصالت نور است. ظلمت را مطرح میکند اما قائل به اصالت ظلمت نیست زیرا نور بر ظلمت پیروز خواهد گشت. اگر ظلمت اصیل بود، مغلوب نمی شد. پس نور اساس کار است و سهروردی از این نظریه دفاع میکند. یکی از عللی که به او کمتر توجه شده است همین است. مشکل بودن فلسفه سهروردی قدری رمز و راز در فلسفه او را به همراه میآورد و معمولا به سخنان رمز آلود کمتر توجه میشود. نور برای سهروردی مهم بوده است. اگر دفاع از نظریه نور ترویج مجوسیت است و سخن گفتن از وجود و اصالت وجود مجوسیت نبوده و توحیدی است، اجازه بدهید سراغ قرآن کریم برویم. خدایی که قرآن معرفی میکند به زبان وجود معرفی میکند یا خیر؟ آیا قرآن کریم بر کلمه وجود تکیه میکند؟ یک آیه در قرآن کریم نداریم که کلمه وجود در آن مطرح شده باشد. در روایات پیغمبر(ص) وائمه اطهار(ع) هم کلمه وجود نیست. به جای وجود در قرآن چگونه از خدا توصیف شده است؟ غالبا با صفات توصیف شده است، مثل “هو الله الخالق الباری مصور” و آیاتی از این قبیل. آنجا که قرآن با صراحت تمام درباره خدا صحبت میکند این آیه است: الله نورالسموات والارض مثل نوره کمشکوه فیها مصباح المصباح فی زجاجه الزجاجه نها کوکب دری” با صراحت میفرماید: خداوند نور آسمان و زمین است. البته اگر وجود را همان نور بدانیم میتوان گفت که سهروردی هم اصالت وجودی است نه اصالت ماهیتی.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان حسین امیرعبداللهیان اوکراین دولت سیستان و بلوچستان انتخابات جنگ مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم افغانستان مجلس
سیل هواشناسی تهران شهرداری تهران بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی یسنا آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
هوش مصنوعی خودرو دلار قیمت خودرو قیمت دلار مسکن قیمت طلا تورم بانک مرکزی بازار خودرو حقوق بازنشستگان ارز
مسعود اسکویی تلویزیون ایتالیا صدا و سیما دفاع مقدس حج مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل جنگ غزه حماس روسیه آمریکا انگلیس یمن نوار غزه ایالات متحده آمریکا جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان رئال مادرید لیگ برتر باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس علی خطیر جواد نکونام بایرن مونیخ
خواب آیفون اینستاگرام دیابت اپل ناسا صاعقه تبلیغات موبایل گوگل
سلامت کبد چرب فشار خون گرما