آل سعود در باتلاق یمن

شمال یمن چهره جدیدی به خود گرفته است, اجساد زنان و کودکان در خیابان ها پراکنده شده, هزاران نفر آواره شده اند

شمال یمن چهره جدیدی به خود گرفته است، اجساد زنان و کودکان در خیابان ها پراکنده شده، هزاران نفر آواره شده اند. محاصره از زمین، هوا و دریا با قطع کامل آب، برق، گاز و تلفن ادامه دارد و دولت عربستان به صورت تمام عیار برای نابودی شیعیان صعده وارد شمال یمن شده است. حملات گسترده زمینی، هوایی و دریایی این کشور با همراهی دولت یمن و چراغ سبز اتحادیه عرب به مقرهای استقرار مجاهدان الحوثی ادامه دارد. در این میان آل سعود برای جبران شکست های خود در جبهه زمینی از بمب های فسفری و سلاح های نامتعارف استفاده می کند.

شواهد و قرائن نشان می دهد دولت های عربستان و یمن به رغم حملات گسترده در هیچ یک از اهداف خود در قبال گروه الحوثی موفق نشده اند.

این نوشتار به چرایی حضور گسترده و همه جانبه دولت عربستان در سرزمین یمن می پردازد:

۱) بسیاری از تحلیل گران معتقدند قدرت گرفتن منطق مقاومت منبعث از انقلاب اسلامی ایران و به حاشیه رفتن جریان سازشکار با صحنه گردانی عربستان، مصر و اردن، علت اصلی نگرانی آل سعود است. پیروزی جریان مقاومت در جنگ ۳۳ روزه، پیروزی حماس در جنگ ۲۲ روزه و موفقیت جنبش الحوثی در یمن الگویی خواهد شد برای خیزش جریان های اصیل مقاومت در منطقه خاورمیانه برای مبارزه با آمریکا، صهیونیسم و دولت های نامشروع و دست نشانده. همراهی کامل مصر، اردن و امارات متحده عربی با عربستان و یمن برای نابودی شیعیان صعده ناشی از همین نگرانی مشترک است.

۲) فرقه جعلی وهابیت که هم اکنون بر عربستان سعودی حکومت می کند یک ایدئولوژی شدیدا ضد شیعه است و آل سعود از قدرت گرفتن شیعیان در یمن بشدت هراسانند. واقعیات موجود در صحنه داخلی یمن نشانگر این حقیقت غیرقابل انکار است که تمامی تلاش سعودی ها که با صرف مبالغ هنگفت و اعزام مبلغ برای گسترش وهابیت در یمن با همراهی دولت علی عبدالله صالح، انجام می شود با شکست مواجه شده است و جنبش الحوثی روح تازه ای به کالبد شیعه در یمن دمیده است. نابودی الحوثی ها به معنی هموار کردن گسترش نفوذ وهابیت و به تبع آن گسترش نفوذ عربستان در این کشور خواهد بود.

۳) مجاهدت شیعیان در یمن برای به دست آوردن حقوقشان و رفع محرومیت از خود، شیعیان عربستان را نیز که از محرومیت ها و ظلم و تبعیض های گسترده ای رنج می برند تحت تاثیر قرار خواهد داد. مناطق نفت خیز عربستان شیعه نشین هستند و بروز هرگونه بی ثباتی در این مناطق و اخلال در روند صدور نفت این رژیم بسیار برای آل سعود نگران کننده خواهد بود. با توجه به عدم مشروعیت این رژیم و سست بودن پایه های قدرت در خاندان حاکم، کوچکترین بی ثباتی، بزرگترین تاثیرات را در سیاست و حکومت عربستان خواهد گذاشت.

۴) عربستان درباره اعتبار از دست رفته خود بین اعراب نگران است و دیر زمانی است که کشورهای عربی برای خادمین حرمین شریفین اعتبار گذشته را قائل نیستند. در زمان های نه چندان دور، ریاض مرکز رفت وآمدهای مکرر هیئت های دیپلماتیک عربی بود ولی هم اکنون اعتبار امیرنشین کوچکی مثل قطر برای میانجیگری بین اعراب بسیار مقبولتر از آل سعود به نظر می آید.

تحمیل اراده عربستان در یمن با یک نمایش گسترده نظامی می تواند شیوخ منطقه را مجاب کند تا به آل سعود بار دیگر به چشم رهبر معنوی جهان عرب نگاه کنند.

۵) دولت های نامشروع و غیرمردمی برای حل و فصل بحران های داخلی به راه حل های مختلفی متوسل می شوند، که یکی از این راه حل ها انتقال بحران به خارج است. آل سعود با درگیر کردن خود به صورت گسترده در یمن و انجام حملات گسترده زمینی، هوایی و دریایی به شیعیان مظلوم یمن و به خاک و خون کشیدن صدها زن و کودک و پیر و جوان در واقع می خواهد چند صباحی ذهن افکار عمومی مردم عربستان را از مرکز ثقل بحران که همانا نامشروع و غیرمردمی بودن خود است منحرف بکند. وجود یک اقلیت بسیار کوچک از شاهزادگان سعودی که بخش اعظم دلارهای نفتی و ثروت حاصل از اماکن متبرکه عربستان را به یغما می برند، وجود شکاف های گسترده اجتماعی بین اقلیت ثروتمند و اکثریت فقیر، وجود جنگ قدرت بین سران رژیم، وجود بحران هویت بین وهابیان سنتی و نو وهابیان تازه به دوران رسیده و فسادهای گسترده مالی و اخلاقی در نظام اداری-سیاسی سعودی بخشی از مشکلات و معضلاتی است که نظام حاکم بر عربستان از آن رنج می برد. حمله به یمن و بزرگ کردن خطر تهدید شیعیان یک تاکتیک فرار به جلو از سوی آل سعود برای پنهان کردن بحران های گسترده داخلی است.

مجموع این دلایل باعث شده است تا عربستان سعودی تمام توان نظامی مالی و سیاسی خود را با همراهی اطلاعاتی صهیونیست ها برای از بین بردن شیعیان یمن بسیج کند. تمامی شواهد و قرائن نشان می دهد آل سعود به رغم توحشی که به خرج داده و تمامی جنایاتی که از آن فروگذار نکرده، در رسیدن به ا هداف خود موفق نبوده است. شکست واحدهای نظامی سعودی و ارتش یمن، کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از سربازان این دو رژیم، به اسارت گرفته شدن سربازان سعودی و تسلیم واحدهایی از ارتش های یمن و عربستان به همراه غنایم گسترده ای که مجاهدان یمنی از اینها گرفته اند، همگی شاهد این مدعاست؛ آل سعود در باتلاق یمن گیر کرده است.

محمد امین آبادی