چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
نه شرقی نه غربی
مبارزات مردم هرچند ابتدا بیشتر بر مخالفت و دشمنی با استبداد، دیکتاتوری شاه و خاندان و حکومت پهلوی استوار بود، ولی به مرور و در نتیجه ارتباط مستمر توده مردم با نخبگان فکری جامعه، روابط استعماری بین حکومت ایران و دول خارجی (بویژه ممالک سرمایهداری) بیش از پیش مشهود شد. از اینرو اقبال مردم به شعارسازی درباره کشورهای خارجی روزبهروز افزونتر شد.
برخی عقیده دارند تاخر اینگونه شعارها نسبت به شعارهای ضد حکومت پهلوی از این نشان دارد که برخی نظریهپردازان فکری نهضت در ایفای نقش هدایتی خود، میکوشیدند تضاد بین نهضت مردم و برخی کشورهای خارجی بویژه کشورهای امپریالیستی در روزهای آغازین جنبش فراگیر اعلام نشود و این بعد از آرمانهای نهضت، دیرتر و کمعمقتر از سایر ابعاد در مواجهه با اذهان عمومی آشکار شود. هرچند این نظریه را با اندکی اغماض میتوان درباره موضعگیری بعضی گروههای دخیل در جنبش، مثل ملیگرایان درست پنداشت، ولی اکثریت قاطبه هدایتگر و اندیشمند انقلاب از همان ابتدا روابط استعمارگونه ایران با ابرقدرتها بویژه آمریکا را تقبیح کردند.
امام خمینی(ره) که بارزترین و مهمترین شخصیت مخالفت حکومت و رهبریکننده عمدهترین نیروهای انقلابی بودند، از همان ابتدا در سخنرانیهایشان انتقادات شدیدی را متوجه رژیم صهیونیستی و دولتهای ابرقدرت بخصوص آمریکا میساختند تا جایی که رژیم شاه پس از بازداشت ایشان، عدم مخالفت با دولت آمریکا و اسرائیل را بهعنوان یکی از شروط آزادی و عدم محدودیت فعالیت ایشان مطرح کرده بود.
همانگونه که ملیگرایان و طرفداران نظام سرمایهداری موافق تضاد انقلاب با حکومتهای امپریالیستی نبودند، احزاب و گروههای مارکسیستی ـ کمونیستی مثل مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق، حزب توده و... نیز با موضعگیری ضد امپریالیستی مخالفت با بلوک شرق و در راس همه، اتحاد جماهیر شوروی را تحمل نمیکردند. طرفداران این احزاب همواره به دنبال نفوذ شوروی در انقلاب ایران چه قبل و چه بعد از پیروزی بودند. حزب توده در این زمینه نهایت تلاش خود را به عمل آورد و با وجود پنهان کردن ماهیت واقعیاش، در نهایت چهره حقیقیاش آشکار شد و با نام حزب شیطان در اذهان عمومی معرفی شد. بدیهی است این تاکتیک از سوی شوروی به مثابه یک تکلیف ایدئولوژیک به عهده این گروه گذاشته شده بود. اولتیماتوم لئونید برژنف، رئیسجمهور و دبیر کل حزب کمونیست شوروی به آمریکا در آخرین ماههای عمر رژیم پهلوی و گزارش هیات اجرائیه پلنوم شانزدهم، کمیته مرکزی حزب توده ایران در شهر لایپزیک آلمان شرقی ـ که در آن پیروزی انقلاب اسلامی ایران را در ترازوی تناسب قوا به زیان اردوگاه امپریالیسم و به نفع ضد سرمایهداری و حذف یکی از موانع پیش روی این جبهه بخصوص سوسیالیسم دانستهاند ـ مؤید این مطلب است.
با این اوصاف، تاخر شعارهای مربوط به کشورهای خارجی را نه در هدایت فکری مردم توسط گروههای راست و چپ بلکه در اولویتبندی خواستههای مردم بهصورت طبیعی و ناخودآگاه و در برخی مواقع سیاستگذاری رهبری اصلی نهضت باید جستجو کرد، زیرا بخش عمده سیاستهای انقلابی ابتدا براساس سرنگونی رژیم پهلوی پایهریزی شده بود.
شعارهای ساخته شده درباره کشورهای خارجی بیش از ۸۰۰ شعار است. بیشترین سهم را از این گروه، شعارهای مخالفت با آمریکا و شخص جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا تشکیل میدهد. بعد از آن بیشترین سهم به شعارهایی اختصاص دارد که واژه امپریالیسم در آنها محوریت دارد.
شعارهای مربوط به مخالفت با اسرائیل یا صهیونیسم، شوروی، چین، انگلیس، مصر و مراکش نیز به ترتیب فراوانی میان این دسته جای دارد. در کنار این، باید از شعارهایی یاد کرد که در حمایت از برخی کشورها ازجمله ویتنام و فلسطین سر داده میشد.بررسی جریان شعارسازی درباره دولتهای خارجی، نشانگر آن است که در این شعارها به ساختار حکومتها و ماهیت اصلی روابط آنها با حکومت وقت ایران توجه زیادی نشده است، بلکه بیشتر به جنبههای ظاهری قضیه تاکید شده و طرز تلقی شعارسازان از روابط سران کشور با دولتمردان خارجی کاملا عامیانه است. طرح مسائلی مثل روابط نامشروع دولتمردان آمریکایی بویژه کارتر با خاندان پهلوی و وجود فساد اخلاقی در طبقه حاکمه آمریکا بهصورت عامیانه ازجمله این نگرشهاست.
شاید بتوان گفت در این فرآیند نقش اندیشمندان و قاطبه متفکران نهضت چندان زیاد نبوده است. این قبیل شعارها در قالب فرهنگ سنتی و روحیات و حساسیتهای اخلاقی توده مردم بویژه طبقات پایین جامعه قابل ارزیابی است. در کنار شعارهای سطحی و عامیانه به برخی شعارهایی نیز برمیخوریم که از تحلیل مناسب و قابل قبول شعارسازان در ارتباط با سیاستهای دول خارجی نشان دارد. این تحلیلها بیشتر با محوریت سیاستهای خارجی این کشورها و در راس آنها آمریکا صورت گرفته است. مانند شعارهای زیر:
پیروزی نهایی، اخراج آمریکایی
یا
آمریکا تو خالی است، ویتنام گواهی است
در این میان آنچه را میتوان بهعنوان عمیقترین و تحلیلیترین شعار توده مردم دانست، شعار نه شرقی، نه غربی است. این شعار را میتوان راهبردیترین شعار دوره انقلاب دانست که حتی فراتر از شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی است، زیرا شعار اولی به استقلال واقعی و بدون اتکا به بیگانگان اعتقاد دارد که از هرگونه سوء تعبیر در آینده پیشگیری میکند. مسلما رهبران مذهبی نهضت در تعیین این شعار نقش اصلی را داشتند و این شعار جامع، تمام شعارها را در رابطه با سیاستهای خارجی انقلاب تحت تاثیر قرار میدهد.
مهدی جمالی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست