پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا

علاقه به کتاب


علاقه به کتاب

در شرح حالِ «جاحظ» ـ یکی از دانشمندان مشهور قرن سوم ـ آورده‌اند که: «وی، علاقه بسیار زیادی به کتاب داشت.»
او هیچ کتابی به دستش نمی‌رسید، مگر اینکه آن را مطالعه می‌کرد. جاحظ، حتی دکّان …

در شرح حالِ «جاحظ» ـ یکی از دانشمندان مشهور قرن سوم ـ آورده‌اند که: «وی، علاقه بسیار زیادی به کتاب داشت.»

او هیچ کتابی به دستش نمی‌رسید، مگر اینکه آن را مطالعه می‌کرد. جاحظ، حتی دکّان ورّاقان را کرایه می‌کرد و شب را در آنجا می‌گذرانید، تا بیشتر مطالعه کند.

برخی عقیده دارند که او، در راه عشق به کتاب جان داده است، و روایت کرده‌اند که، چند جلد کتاب بر سرش افتد و مُرد؛ زیرا عادت او این بود که مثل دیوار، کتابها را بر دور خویش می‌چید و زیر آنها می‌نشست. یکبار کتابها بر سرش فرو ریختند. چون او مردی علیل بود؛ نتوانست خود را از زیر سنگینی کتابها نجات دهد و بلافاصله جان سپرد.»

همچنین دربارهٔ «ابوالفضل بن عمید» نقل می‌کنند:

ـ در یکی از آشوبها، گروهی جنگجو به خانه‌اش ریختند و به غارت پرداختند.

«ابن مسکویه» گوید: چون مرا دید، از کتابهای خودش جویا شد.

گفتم: کسی به آنها دست نزده و همگی سالم هستند.

آن مرد فاضل با شنیدن این خبر، سخت شادمان گردید و گفت:

ـ گواهی می‌دهم که تو، مرد خجسته دیداری هستی، فراموش نکن که اگر گنجینه‌های دیگر را از دست بدهی، می‌توانی مانند آن را به‌دست آوری؛ امّا این گنجینه (کتابخانه) اگر از دست برود، به آسانی جبران نمی‌گردد.

رمز پیروزی

دکتر یونگ ـ فیلسوف انگلیسی ـ عقیده‌اش این بود که هیچکس از انجام هیچ کاری ناتوان نیست.

او روزی به همراه یکی از سوارکاران ماهر، سوار بر اسب شد. در بین راه، به دیواری رسیدند. سوارکار ماهر، اسب خود را از بالای دیوار پرانید. دکتر یونگ هم خواست تا همان کار را انجام دهد؛ امّا از اسب بر زمین افتاد. دوباره برخاست و کار خویش را تکرار کرد و موفق نشد.

وقتی برای بار سوم به تلاش پرداخت، توانست سوار بر اسب از روی دیوار عبور کند.

برگرفته از کتاب حکایتها و لطیفه‌های تربیتی