یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ساده ترین راه همیشه بهترین راه نیست


ساده ترین راه همیشه بهترین راه نیست

ما نمی گوییم نباید از تیم ملی فعلی انتقاد شود, بلكه عقیده داریم تمام جزئیات و كلیات لحاظ گردد و پس از آن نتیجه ای حاصل شود كه در نهایت دردی از دردهای تیم ملی دوا نمی كند

چند بار در مقدمه مطالبی كه به رشته تحریر درآوردیم، به داستان آن مرد معروف و پسرش كه سوار بر قاطری طی طریق می كردند، اشاره كردیم و این بار هم لازم دیدیم این كار را مجدداً انجام دهیم. آن پدر و پسر در هر حالت ممكن با انتقاد گروهی مواجه می شدند به طوری كه وضعیت جدید، تبعات نویی نیز به دنبال داشت.

نتیجه ای كه از این حكایت دستگیر عموم می شود، این است كه مطابق با آنچه فرهنگ و آداب و رفتار چند صدساله مردم این مرز و بوم تعبیر می گردد، انتقاد كردن و مد نظر قرار دادن قسمت خالی لیوان، اولین و آسان ترین كاری است كه صورت می پذیرد، بدون آنكه تمام جوانب بررسی شود. در فوتبال ایران نیز چنین شرایطی مثل خیلی جاهای دیگر حكمفرماست و متأسفانه در برخی موارد حالاتی اتفاق می افتد كه از معیارها و اصول نقد كردن فرسنگ ها فاصله دارد و موجبات بسیاری از مسائل و مشكلات را فراهم می كند.

این روزها كه تیم ملی در مالزی بسر می برد هم چنین جریانی بیش از هر زمان دیگری به چشم می آید و در كنار انتقادهای به حقی كه به آن وارد می شود، اظهار نظرهایی به گوش می رسد كه به هیچ عنوان كارشناسی شده نیست و جزو تشویش اذهان عمومی و به هم ریختن اوضاع، نتیجه دیگری در بر ندارد.ما نمی گوییم نباید از تیم ملی فعلی انتقاد شود، بلكه عقیده داریم تمام جزئیات و كلیات لحاظ گردد و پس از آن نتیجه ای حاصل شود كه در نهایت دردی از دردهای تیم ملی دوا نمی كند.

خیلی از نقدهای كنونی از جمله اینكه بدبازی كردن تیم ملی خیلی نباید به شرایط خاص آب و هوایی شرق آسیا ارتباط داده شود چرا كه نمایش متفاوت ملی پوشان در نیمه دوم، این موضوع را كاملاً نفی می كند.با یكی از نفراتی كه به همراه تیم ملی به كوالالامپور سفر كرده و همین ۲ روز قبل به تهران بازگشته بود صحبت می كردیم كه می گفت راه رفتن در آن آب و هوا دشوارتر از دشوار است، چه رسد به اینكه بخواهی تمرین كنی یا ۹۰ دقیقه در زمین این ور و آن ور بدوی با این تفاسیر هم نمی توانیم توضیح و علتی برای بد بازی كردن تیم ملی بخصوص در نیمه اول بازی های مرحله گروهی اش پیدا كنیم چرا كه اگر چنین باشد، تیمی همچون ازبكستان كه بازیكنانش در منطقه ای سردسیر زندگی می كنند، اكنون باید بدون كسب حداقل امتیاز، حذف شده لقب می گرفتند اما این تیم به گونه ای بازی كرده كه امروز یكی از مدعیان فتح جام محسوب می شود.

حرف ما این است كه انتقادها باید اصولی باشد كه در این صورت لازم است از آن استقبال شود اما اگر انگیزه های شخصی در این جریان دخیل باشد، همه چیز از مسیر اصلی خود خارج می گردد و بر سختی های كار افزوده می شود.

روی سخن ما با عده ای است كه فقط انتقاد كردن را بلد هستند، آن هم فقط برای آنكه یك كاری را انجام داده و ابراز وجود كرده باشند. ساده سخن بگوییم؛ در مورد یك موضوع، مثلاً دروازه بان شماره یك تیم ملی می توان از امیر قلعه نویی سؤال كرد كه چرا قبل از جام ملت ها، یك دروازه بان امتحان پس داده همچون رودباریان را كه نزدیك به یك فصل خارج از گود بود و در بازی های آسیایی دوحه نیز عملكرد قابل قبولی نداشت، به وحید طالب لو كه یكی از بهترین های لیگ پنجم و ششم بود ترجیح داده و اولی را به بازی های غرب آسیا فرستاده است؟

به نظر ما چنین انتقادی كاملاً بجا است اما بعد از نمایش مطلوب رودباریان در اردن، خیلی نمی توان به سرمربی تیم ملی ایراد گرفت كه چرا گلر اول ایران، اوست و كس دیگری نیست. در مورد رحمان رضایی بعد از بازی با ازبكستان می شد انتقاد كرد كه چرا بازیكنی كه فصل كاملاً ناموفقی را با لیورنو پشت سر گذاشت و ایضاً در همراهی تیم ملی تردید داشت، به امثال عقیلی باانگیزه و با تجربه- البته در رده باشگاهی و بازی های برون مرزی آن- ترجیح داده شد اما اینكه از قلعه نویی بابت دعوت رحمان به اردوی تیم و بردن او به كوالالامپور ایراد بگیریم، كار چندان درستی نیست؛ چرا كه در صورت مردود شدن خط دفاعی جدید تیم ملی در همان بازی اول، همه آن همیشه منتقدها و ایراد بگیرها در بوق و كرنا می كردند كه روی چه اصلی سرمربی تیم ملی از باتجربه ترین و سرشناس ترین مدافع فوتبال ایران صرفنظر كرده است؟

در رابطه با علی كریمی نیز چنین وضعیتی وجود دارد؛ اگر قلعه نویی او را بعد از بازی سراسر انتقادی اش تعویض نمی كرد، راه انتقاد را باز می گذاشت اما به هیچ عنوان اصولی نیست مطرح كردن این موضوع كه چرا سرمربی تیم ملی او را در جمع بازیكنان اعزامی به رقابت ها قرار داده چرا كه در چنین حالتی آن افراد بلافاصله می گفتند قلعه نویی به چه علت از تكنیكی ترین و توانمندترین هافبك ایرانی چشم پوشی كرده است؟!

فكر می كنیم با ذكر همین ۲ ، ۳ مثال منظور خود را رسانده باشیم.می خواهیم بگوییم انتقاد داریم تا انتقاد. اینكه سرمربی جوان تیم ملی را با استناد به هر موردی بكوبیم و سرزنش كنیم، كاری به دور از اصول جوانمردانه است و نتیجه مناسبی هم به دنبال ندارد. انتقاد كردن، ساده ترین كار ممكن است اما این ساده ترین كار، همیشه بهترین نیست.

این مسأله ای است كه خیلی ها باید آن را مد نظر قرار دهند و نه تنها در مورد قلعه نویی، بلكه هر شخص دیگری و در هر جایگاهی را مشمول این قاعده كنند و مطرح و معروف شدن و جلب گشتن نظر مخاطب به خود را كه همانا انگیزه های شخصی است در انتقاد كردن وارد نكنند. تكرار می كنیم؛ ساده ترین راه، همیشه بهترین راه نیست...

حامد فرضعلی‌بیک



همچنین مشاهده کنید