سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

وقتی تبدیل به «دیگری» می شویم


وقتی تبدیل به «دیگری» می شویم

بدنسازی زمانی که از کارکرد اصلی خودش که همان حفظ سلامتی و ورزیدگی است, خارج شود, تبدیل به وسیله ای برای خودنمایی می شود

بدنسازی زمانی که از کارکرد اصلی خودش که همان حفظ سلامتی و ورزیدگی است، خارج شود، تبدیل به وسیله‌ای برای خودنمایی می‌شود. بدنسازی در این حال دیگر یک ورزش نیست بلکه تبدیل شده به یکی از زیرمجموعه‌های «خودنمایی». در اینجا یک مفهوم به نام «خوددیگربینی» مطرح می‌شود یعنی فرد خودش را آن طور که هست، قبول ندارد و سعی دارد آنچه دوست دارد را به خودش القا کند. مثلاً فرد به جای آنکه ورزش کند و باعث شود بدنش ورزیدگی را به طور طبیعی به دست بیاورد، به استفاده از آمپول‌ها و داروهایی که زیبایی اندام را به صورت غیرطبیعی برای فرد ایجاد می‌کنند، روی می‌آورد؛ داروهایی که بعد از مدتی، بخشی از قشر خاکستری فرد مصرف‌کننده را از بین می‌برد.

دومین مساله هم، وانمود کردن دیگری به جای خود است. مثلاً شخصی که دکتر نیست اما همه جا خودش را «آقای دکتر فلانی» معرفی می‌کند. یا مثلاً خانمی که زیبایی‌اش در حد طبیعی و معمولی است اما می‌خواهد به زور انواع و اقسام جراحی، خودش را زیباتر کند تا شاید جوان‌تر به نظر برسد. یا دختر جوانی که می‌خواهد هر طور که شده، خودش را به تیغ جراح بسپارد و بینی ایرانی‌اش را که کاملاً به صورت ایرانی‌اش می‌آید، تبدیل کند به یک بینی فرنگی. در این حال، فرد زیبایی‌اش را خراب می‌کند تا مثلاً خودش را زیباتر کند.

دو تا عامل عمده را می‌توانم به عنوان دلیل چنین رفتارهایی ذکر کنم: اولین دلیل این رفتار‌ها، کسر و کمبودهایی است که فرد دارد یعنی فرد در درون خودش احساس کمبود می‌کند و سعی می‌کند این محرومیت درونی را با ساختن یک ظاهر به نظر خودش ایده‌آل اصلاح کند.

دومین دلیل که از دلیل اول مهم‌تر است، وضعیت امروزی زمانه ماست که موجب می‌شود القائاتی از طرف جامعه به فرد منتقل شود. جامعه به افراد این حس را القا می‌کند که با ساختن چنین ظاهری می‌توانید برای خودتان بین دیگران جایی باز کنید. این القائات از طریق ماهواره و اینترنت و رسانه‌های مختلف و همین طور از طریق الگوبرداری‌های نادرست افراد از ورزشکاران و بازیگران به فرد منتقل می‌شود.

البته همه افراد به یک میزان تحت تاثیر این القائات قرار نمی‌گیرند و فرد اگر برای وجود خودش وزنی قائل باشد، برای این الگوبرداری‌ها وسوسه نمی‌شود. می‌شود گفت افرادی که زود تحت تاثیر قرار می‌گیرند، «خودشان نیستند». در عرفان یک شعاری هست که به فرد می‌گوید «خودت باش». هر کسی باید سعی کند خودش باشد و آن خود را واقعی و حقیقی بداند. اگر هم قبولش ندارد باید برایش تلاش کند و خودی را که دوست دارد، بسازد و برای ساختن این خود هم از دیگران الگوبرداری نکند. من در این باره یک عبارتی را همیشه می‌گویم که «تا می‌توانی خودت را بساز و از آن به بعد هم با خودت بساز». این مهم است که فرد، دیگران را مقصر عقب‌ماندگی‌های خودش نداند و قبول داشته باشد که اگر دیگران تقصیری داشته‌اند، خودش هم مقصر بوده است. فرد تا حدی هم با تقلید این رفتار‌ها ارضا می‌شود.

اول از همه خودش، ظاهرش را می‌پسندد و از داشتن چنین ظاهری خوشحال است. اما در نظر همه زیبا نمی‌نماید؛ تنها افرادی که مثل خودش هستند و مثل خودش می‌اندیشند از این ظاهر او لذت می‌برند. اما به قول معروف «متاع کفر و دین بی‌مشتری نیست/ گروهی این، گروهی آن پسندند» یعنی این افراد هم مشتری‌های خودشان را دارند.

بعضی از جوامع در مسیر خودشان به طرفی پیش می‌روند که موجب می‌شود نسل جوان تبدیل به آدم‌هایی «میان‌تهی» و «از درون خالی» شوند. جوامع عقب‌مانده از این مشکل رنج می‌برند و معمولاً می‌خواهند یک راه را به صورت میانبر بروند اما نباید این را فقط مختص این جوامع دانست چون در جوامع پیشرفته هم افراد عقب‌مانده اینچنینی پیدا می‌شوند.

مرحوم شریعتی می‌فرمود اگر می‌خواهی زن اندام‌نمایی نکند، به او اندیشه‌نمایی یاد بده. فرد اگر درونش غنی باشد و محتوا داشته باشد، نیازی نمی‌بیند که بخواهد دائماً ظاهرش را بالا و پایین کند. کسری‌های درونی را باید با خوبی‌ها پر کرد و به این طریق باید جبران مافات کرد. فرد باید درون خودش را بسازد چون با ظاهرسازی فقط چند صباحی توجه دیگران جلب می‌شود و بعد دیگر چیزی برای ارائه و جلب نظر باقی نمی‌ماند. دانستن دلیل بی‌توجهی به ساختن باطن هم خالی از لطف نیست.

ساختن باطن و درون، ساده نیست و کار می‌برد. مثلاً درس خواندن و تحصیل علم کردن، سخت و دشوار است اما ظاهر را می‌شود با صرف مدت‌زمان کوتاهی زیبا کرد. ۲۰ سال درس خواندن کجا و دو سه ماه وقت صرف ساختن ظاهر کردن کجا. این عادت به میانبر رفتن را در اقتصاد هم می‌توان مشاهده کرد. مثلاً فردی می‌خواهد به پول دست پیدا کند اما به جای رفتن از راه مشروع و تلاش برای دستیابی به پول، راه میانبر را می‌رود و تلاشش این است که از طریق یک روش غیرقانونی، ره صد‌ساله را یک‌شبه ‌طی کند.

پروفسور حسین باهر

استاد دانشگاه و کارشناس مستقل جامعه‌شناسی