جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
فوتبال ورزشی سیاسی است
شاید استفاده از تئوری توطئه در ورزش ایده خوبی نباشد، اما ورزشی مثل فوتبال که پرطرفدارترین ورزش جهان بشمار می رود، می تواند محیطی خوب را برای فعالیت سیاستمداران فراهم سازد.
ورزشی که دارای بیش از سه میلیارد طرفدار است و ملتهای گوناگون را در یک زمان مشخص به تماشای خود می کشاند بی شک، بدون دخالت سیاست اداره و کنترل نمی شود. این ورزش می تواند به عنوان اسلحه یا شاخه زیتونی در جنگهای سرد بین مللها استفاده گردد.
جام جهانی که معتبرترین تورنومنت این ورزش است، به مدت یکماه هرروز حدود دو میلیارد نفر را در سراسر جهان به ایده ای خاص متحد می کند درحالی که بین آنها با استفاده از طرفداری تیمی خاص دو دسته گی ایجاد می کند.
در این مدت به جز ایده افراد، اقتصاد ملتها نیز تحت تاثیر قرار می گیرد. این تورنمت همچنین هر چهار سال یکبار سیستم آموزشی کشورهای جهان را تغییر می دهد. مدرسه ها و دانشگاه ها امتحانات خود را با زمان شروع و پایان این تورنمنت تنظیم می کنند.
● یکپارچه از فرهنگهای مختلف
نام لیگهایی مثل "لیگ قهرمانان اروپا UEFA Champions League"، "لیگ برتر انگلستان" و یا "بوندسلیگا" نامهایی شناخته شده در تقریبا" در سراسر جهان هستند. گرچه قلب این تورنمتها در اروپا می تپد، ولی تیمهای حاضر در این بازی ها دارای بازیکنانی از ملتهای پیشرفته، در حال پیشرفت و جهان سومی هستند.
باشگاه های معتبری نظیر بایرن مونیخ آلمان یا منچستر یونایتد انگلستان خود را به عنوان باشگاه های چند فرهنگی (Multi-Cultural) معرفی می کنند در حالی که ملیت این نوع باشگاه ها ثابت است. طرفداران این باشگاه معمولا" بر ملیت آنها نیز تعصب دارند، حتی اگر این طرفداران، طرفدارانی خارجی برای تیم محسوب شوند.
● زیگ - زاگ
اگر نگاهی به آمارهای قهرمانی رقابتهای جام جهانی بی اندازیم، متوجه می شویم که از دهه شصت میلادی به بعد که فوتبال به عنوان صنعتی درآمدزا معرفی شد، قهرمانی جام جهانی به صورت نوبتی و یک در میان بین تیمهای دو منطقه فوتبال خیز جهان (اروپا و آمریکای جنوبی) تقسیم شد. یعنی یک دوره برای آمریکای جنوبی و یک دوره برای اروپا. آیا این موضوع اتفاقی بوده یا تقسیمی عمدی صورت گرفته؟
آمار نشان می دهد که تیمهایی که به عنوان قهرمانی این جام دست یافته اند از لحاظ اقتصادی و ایجاد موقعیتهای جدید بازرگانی در سالهای بعد موفق عمل کردند.
آیا فوتبال سیاسی شده یا سیاست به درون فوتبال وارد شده است؟
چرا بعضی از سیاستمداران برای جنگ سردی که با دولتهای دیگر دارند از فوتبال به عنوان اسلحه استفاده می کنند؟
چرا مثلا وقتی که برخی از دولتمردان آمریکا با دولت ایران مشکل دارند، از محروم کردن تیم ملی ایران در رقابتهای جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان سخن می گویند؟
مگر وجود یا نبود تیم ایران در این رقابتها چه سود یا ضرری برای ایران و یا ملتهای دیگر دارد؟
و یا اگر بدبینانه نگاه کنیم، آیا وضعیت تیمهای مختلف در این رقابت از قبل مشخص شده است که حال با محروم کردن سیاستی تغییر کند؟
http://poroge.parsiblog.com/-۲۵۱۰۵۹.htm
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست