سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
مشروطه در بوشهر

بندر بوشهر، یكی از مهمترین و استراتژیكترین نقاط اقتصادی ایران در سدههای اخیر، با ظهور جنبشها و شخصیتهای مهم سیاسی و بهویژه قیام دشتستان و چاهكوتاهیها در مقابل استعمارگران و استبدادگران، اهمیت چشمگیری در تاریخ معاصر ایران یافت و بخش مهمی از تاریخ مبارزات ضداستبداد و استعمار را به خود اختصاص داد. مرحوم سیدمرتضی اهرمی كه خود به توصیه علمای نجف به حمایت از مشروطهخواهی جنوب برخاسته بود، پس از استقرار مجدد مشروطه، در درگیری با حاكم محلی دولت مشروطه، به یكی از مظلومان واقعی عصر مشروطه تبدیل شد. قیام او در دفاع از مشروطه، نتیجه معكوس داد و سرانجامی جز رنج و تبعید برای وی به همراه نیاورد. در این مقاله برخی نكتههای تاریخ پرفرازونشیب مشروطیت بوشهر عرضه میگردد.
بندر بوشهر در كنار خلیجفارس از شرایط ویژه و ارزشمندی برخوردار است. موقعیت جغرافیایی و اهمیت استراتژیك آن در كنار مزایای اقتصادی و خصوصیات اقلیمی سبب گردیده از زمان زمامداری نادرشاه افشار كه بوشهر جدید تاسیس گردید، مورد توجه دول قدرتمند اروپایی و غیر اروپایی قرار گیرد. كمپانیها و بنگاههای تجاری و مؤسسات و نمایندگیهای سیاسی و اقتصادی یكی بعد از دیگری به این بندر روی آوردند و در نتیجه امور بازرگانی و كارهای اقتصادی این بندر رونقی بسزا یافت، آنگونهكه طبق اسناد موجود، بهویژه در دوره قاجار عایدات گمرك بوشهر چند برابر بیش از عایدات دیگر بنادر ایران بود.
كشورهای سوداگر غربی و شرقی، با درك موقعیت استراتژیك خلیجفارس و با توجه به حساسیت بوشهر از نظرگاه اقتصادی ــ نظامی، در استقرار نمایندگی و تاسیس كنسولگری در این بندر با هم به رقابت و چالش پرداختند و در راستای تامین منافع سیاسی ــ اقتصادی خود، در این بندر نمایندگیهای سیاسی ایجاد نمودند.
روابط اقتصادی ــ سیاسی و حضور دیپلماتیك سوداگران خارجی و ارتباط تجاری بوشهر با كشورهای خارجی در امر صادرات و واردات مستلزم مهاجرت و مسافرت مردم این سامان به خارج از كشور و آشنایی با مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی اقتصادی جهان و آگاهشدن از تحولات فكری و علمی دنیای غرب بود.
آگاهی سیاسی مردم بوشهر با عوامل فرهنگی دیگر مانند انتشار نشریاتی چون مظفری، اصلاح و طلوع در دوره قاجار، سبب گردید در بحبوحه انقلاب مشروطیت مردم این منطقه نیز در این رستاخیز بزرگ نقشی بالنده ایفا نمایند.
آغازگر قیام مشروطیت در بوشهر، روحانی برجستهای به نام سیدمرتضی اهرمی[i] معروف به علمالهدی است كه با همیاری شهید رئیسعلی دلواری علیه محمدعلیشاه قاجار قیام كرد و مجاهدتهای این دو بزرگوار و نیروهای مترقی ساكن بوشهر گوشه دیگری از مبارزات خونبار مردم ایران بهشمار میرود.
در این مقاله تلاش گردیده است با تكیه بر اسناد و مدارك تاریخی، كتب، مقالات، روزنامهها و نشریات آن روزگار، نقش مردم بوشهر در جنبش مشروطیت ایران و علل و عوامل شكست آن قیام در خطّه جنوب مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
●سیدمرتضی اهرمی، آغازگر جنبش مشروطیت در بوشهر
محمدعلیشاه قاجار بعد از بهتوپبستن مجلس در جمادیالاولی ۱۳۲۶.ق و سركوب و اعدام آزادیخواهان در باغشاه تهران، بااینعنوانكه درصدد است مبانی نظم، امنیت و معدلت و موجبات سلامت و سعادت مملكت را فراهم سازد، شرایطی استبدادی را بر جامعه حاكم كرد كه با واكنش سخت انقلابیون ایران در سراسر كشور روبرو گردید.
اخبار قیام آزادیخواهان تبریز، گیلان، اصفهان و دیگر شهرهای ایران كه به دنبال بهتوپبستهشدن مجلس و سركوب مشروطهخواهان به شهرهای مختلف ایران رسید، روحانی جلیلالقدر سیدعبدالحسین لاری را ترغیب نمود تا هیاتهایی به سه ناحیه داراب، بندرعباس و بوشهر اعزام نماید.
سیّد طی نامهای به روحانی مبارز بوشهر، سیدمرتضی مجتهداهرمی، پیروزیهای خود بر نیروهای استبداد در منطقه لارستان را به وی اطلاع داد. ماژور كاكس، سركنسول انگلیس، در گزارش محرمانه خود به این نامه اشارت دارد: «سیدعبدالحسین لاری شرحی به یكی از ملّاهای عمده بوشهر نوشته، و در آن اشاره نموده است كه با قوام جنگ كرده، و او را بهكلی مغلوب كرده، و اشعار داشته است كه از پرداخت مالیات در لار اكیداً قدغن نموده است.»[ii]
سید مخالفت علنی خود را با محمدعلیشاه اعلام كرد و همگامی مبارزان بوشهری با انقلابیون لار، بندرعباس و لنگه را خواستار شد.[iii]
اخبار پیروزی ملّیون بندرعباس، لنگه و لار باعث تهییج انقلابیون بوشهر شد و سیدمرتضی با حمایت مردم درصدد تدارك حمله گستردهای به مقرهای دولتی مستقر در بوشهر برآمد.
كاپیتان ترور، كفیل كنسولگری بوشهر كه در غیاب ماژور كاكس در بوشهر انجام وظیفه میكرد، درباره چگونگی آغاز قیام سیدمرتضی چنین گزارش كرده است: «وی [سیدمرتضی اهرمی] بنا به دستور عبدالحسین لاری و هم بر اساس احكام علمای بلندمرتبه شیعه در نجف، نهضت بوشهر را رهبری میكرد و دراینراستا با مشكلی مواجه نبود؛ زیرا حكمران بنادر در محل حضور نداشت و پادگان بوشهر هم كه از تعداد سیصدنفر سرباز اصفهانی تشكیل شده بود، ایستادگی نمیكرد. سیدمرتضی تعدادی از روستائیان مسلح از روستای خود اهرم و سایر روستاها واقع در پسكرانهها در بوشهر مستقر ساخت و با كمك آنها و ظاهرا به نام آرمان ملّیون كنترل بوشهر را در بیستودوم مارس در دست گرفت.»[iv]
علیمراد فراشبندی نیز درباره انگیزه اصلی سیدمرتضی مجتهد اهرمی از تصرف بوشهر و اداره امور این شهر چنین نوشته است: «سیدمرتضی علمالهدی اهرمی مردی مبارز به شمار میرفت و به خاطر داشتن تمایلات شدید آزادیخواهی، مورد توجه ملّیون واقع شده بود. این روحانی متعهد و برجسته، در زمان استبداد صغیر پس از وصول فتوای آخوند ملامحمدكاظم خراسانی، بر آن شد كه بوشهر را از تصرف مستبدین خارج و طرفداران محمدعلیشاه قاجار را از آن بندر بیرون كند. بههمینجهت ابتدا موضوع را با علما و تجار بوشهری در میان گذاشت و پس از موافقت آنها، رئیسعلی دلواری و زایرخضرخان و میرزاحسینخان برازجانی و خالوحسین بردخونی و رئیسعبدالحسن دشتی و احمدخان انگالی كه در حیطهٔ نفوذ او بودند، [را] برانگیخت تا برای تحقق هدفش به همراهی تفنگچیان ابوابجمعی خود در وقت مقرر به بوشهر عزیمت نمایند. رئیسعلی دلواری در این مبارزه پیشقدم شد.»[v]
همانگونهكه پیشتر آمد، سیدمرتضی اهرمی با هماهنگی رؤسا و خوانین دشتی، دشتستان و تنگستان و نیروهای ملی مستقر در بوشهر، در شب اول ربیعالاول ۱۳۲۷.ق/ بیستوسوم آوریل ۱۹۰۹.م در یك اقدام سریع و بدون خونریزی بوشهر را تصرف كرد و معزالدوله، برادر آصفالدوله حكمران فارس كه حكمران بنادر بود، را پس از چند روز به شیراز فرستاد و طرفداران وی ادارات دولتی را به تصرف خود درآوردند.
با استناد به گزارش كفیل كنسولگری مقیم بوشهر، سیدمرتضی و ملّیون در آغاز قیام خود درصدد تصرف گمرك بوشهر نبودند و به نظر میرسد انقلابیون بوشهری اطلاع داشتند كه بر اساس وثیقهای، در دوران حكومت مظفرالدینشاه قاجار، گمركات جنوب ایران در اختیار انگلیسیها قرار دارند، اما دگرگونی سریع تحولات بوشهر به نفع سید و هوادارانش، سبب گردید برخلاف انتظار انگلیسیها، گمرك بوشهر نیز توسط ملّیون تصرف شود.
●تصرف گمرك بوشهر توسط ملّیون و عكسالعملانگلیسیها
گمركات جنوب ایران كه سالیانه هزاران تومان از بابت تعرفههای گمركی آن به خزانه شاهی سرازیر میشد، بر اساس توافقنامهای در قبال پرداخت وام به مظفرالدینشاه قاجار چندین سال بود كه در رهن انگلیسیها قرار داشتند و قسمت مهمی از درآمد آنها به عنوان اقساط وام به حساب انگلیسیها پرداخت میشد.[vi]
هنگامیكه نیروهای ملی طرفدار سیدمرتضی گمرك را به اشغال در آوردند، كاركنان بلژیكی آن را بركنار كردند و موسسخان ارمنی را به عنوان مدیركل گمركات منصوب نمودند. مقامات انگلیسی برایاینكه سیدمرتضی و اتباعش در امور گمرك مداخله ننمایند، پرداخت مقرری تفنگچیان حاضر در بوشهر را متعهد شدند و علاوهبراین، ماهی پنجهزار روپیه هم برای سیدمرتضی تعیین كردند، اما سیدمرتضی پیشنهاد مقامات مزبور را كه جنبه سیاسی و دیپلماتیك داشت، رد كرد و صریحا اظهار داشت انجام نظر آنها بدون كسب اجازه آخوند خراسانی بههیچوجه امكانپذیر نیست.[vii] دولت بریتانیا بلافاصله عكسالعمل نشان داده، طی نامهای توجه ملّیون بوشهری را به نكات ذیل معطوف داشت: ۱ــ عموما گمركات بنادر وثیقه وام سیصدهزار پوندی است كه چند سال پیش شاه [مظفرالدینشاه] دریافت كرده است ۲ــ وصولهای فعلی گمرك بوشهر كه ماهانه بالغ بر سیهزار تومان است، بابت پرداخت سود پیشپرداختها و حوالههای پیش از اعتباری كه شاه و وزرا دریافت كردهاند، بهگونهایویژه درحالحاضر نزد بانك شاهی در گرو میباشد![viii]
انگلیسیها خواستار آن شدند كه رهبران ملّیون بوشهر و بهویژه سیدمرتضی به درخواستهای دولت انگلیس به نظر احترام بنگرد، اما سید برای ضربهزدن به منافع آنان درصدد قطع این شریان مهم اقتصادی برآمد.
در اول ماه ربیعالاول ۱۳۲۷.ق سیدمرتضی اهرمی رسما به كنسولخانه انگلیس نوشت كه مهام حكومت را از جانب ملّیون در دست دارد و وظایف مامورین محل را موقتاً عهدهدار است و ترتیب حفظ جان و مال اتباع خارجه را خواهد كرد.[ix]
جنرالقنسول انگلیس مقیم بوشهر، در گزارشی برای جرج باركلی در تهران چنین نوشت: «اولین جواب مقطوع از سیدمرتضی دیشب آخر شب به من رسیده، كه به طریق مراسلهٔ رسمی نزد یك نفری كه واسطه است، فرستاده شده و او برای من ارسال داشته بود. سید ابتدا بیان نموده كه حفظ منافع مسلمه دولت و ملت انگلیس یكی از فرایض اولیه ملّیون است. پس از آن اشعار میدارد كه برای اطمینان و استرضای قنسولگری در مساله عایدات گمركی، من پیشنهاد مینمایم كه قرارداد صحیحی در بین باشد و آن، این است كه دسته ملّیون برای مخارج یومیه نگهداری تفنگچیان روزی پانصد تومان مأخوذ بدارند و بقیه نزد یك نفر تاجر ایرانی معتبری كه طرفین انتخاب نمایند، سپرده شود، و تا سه ماه نزد او به امانت بماند. در عرض آن مدت دسته ملّیون جواب اخیر را تعویق انداخته و ضمناً از مراكز هیجان ملّیون دیگر كسب تكلیف خواهند نمود، یا دولت انگلیس برای اثبات دعوی خود اسناد ارائه خواهند داشت.»[x]
سیدمرتضی علیرغم وعده مساعدی كه به جنرالقنسول انگلیس مقیم بوشهر مبنی بر كنترل ملّیون داده بود، چند روز بعد به اتفاق تعدادی از تفنگچیان به دارالحكومه رفته، پرچم سلطنتی را پایین كشید و پرچم ملّیون را به جای آن نصب نمود. به دنبال خارجشدن كارگزار دولتی از شهر، اكثر طبقات مختلف بوشهر به هواداران سیدمرتضی و ملّیون پیوستند.[xi]
علیمراد فراشبندی مینویسد: «محمدعلیشاه به منظور جلب توجه سیدمرتضی، او را به لقب نظامالعلما ملقب و ماهی پانصد تومان مقرری برای وی منظور داشت. مراتب توسط معینالتجار به سیدمرتضی ابلاغ ولی سید كه طبعی منیع داشت و مردی وارسته و آزاده بود، از قبول آن قویا امتناع ورزید.»[xii]
بوشهر قریب دو ماه در تصرف طرفداران مشروطه بود. در طول این مدت، سیدمرتضی به رتقوفتق امور مردم میپرداخت و مشكلات و معضلات را از طریق موازین شرعی حل میكرد.
سر جرج باركلی در گزارشی كه به تاریخ بیستوششم آوریل ۱۹۰۹.م/ ربیعالاول ۱۳۲۷.ق برای ادوارد گری، وزیر امورخارجه انگلستان، ارسال داشت، درباره نقش سیدمرتضی اهرمی و سلطه وی بر مقدرات مردم چنین نوشته است: «در حقیقت وضعیت و رفتار سیدمرتضی مؤسس این جنبش بوده، واضح است بدون پیشقدمی و استعداد معتنابه تفنگچی كه او توانسته تهیه نماید، برای دسته ملّیون امكان نداشت كه بتوانند به این سهولت بر قوای شاه فایق آیند و با تهور بسیار اتحاد خود را با مقصود ملّیون مشهود داشت.»[xiii]
دو ماه بعد از تصرف بوشهر، دولت وقت طی حكمی با موافقت انگلیسیها، احمدخان دریابیگی[xiv] را به سمت حكمرانی كل بنادر جنوب ایران منصوب نمود. احمدخان برای موفقیت در قلعوقمع سیدمرتضی و نیروهای ملی طرفدار وی، ابتدا به عراق عرب رفت و پس از جلب نظر برخی علمای نجف، از راه عراق به بوشهر آمد تا در فرصت مناسب نقشههای خود را به اجرا گذارد.
دراینزمان تعدادی از نیروهای بهظاهر طرفدار سیدمرتضی كه غالبا صحرانشین بودند، به بازار بوشهر دستبرد زدند و اموال برخی از مردم را غارت كردند.[xv]
دكتر عبدالكریم مشایخی
پینوشتها
[i]ــ سید مرتضی فرزند سید جعفر در اَهْرَم تنگستان متولد شد و در همان جان نشو و نما یافت. جدّ او سید باقر از سادات كاكی دشتی بوده كه در آنجا درگذشت. سید جعفر پدر سید مرتضی از كاكی به اهرم مهاجرت كرده، در آنجا توطّن نمود. سید مرتضی بعد از تحصیلات اولیه در زادگاه خود به نجف مسافرت كرد و تحصیلات علوم دینی را در محضر علماء و مراجع بزرگ به مراحل عالی رسانید و از محضر استادان برجستهای چون مرحوم آخوند ملا محمدكاظم خراسانی بهره برد و به درجه اجتهاد نائل گردید.
[ii]ــ كتاب آبی، به كوشش احمد بشیری، نشر نو، ج ۲، ۱۳۶۳، ص ۴۷۴
[iii]ــ محمدباقر وثوقی، لارستان در جنبش مشروطیت، انتشارات فرهنگی همسایه قم، چاپ اول، ۱۳۵۷، ص ۱۳۷
[iv]ــ كتاب آبی، همان، ص ۴۷۶
[v]ــ علیمراد فراشبندی، جنوب ایران در مبارزات ضد استعماری، شركت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۶۵، ص ۴۱
[vi]ــ سیّدقاسم یاحسینی، رئیس علی دلواری، تهران، نشر شیرازه، ۱۳۷۶، ص ۶۶
[vii]ــ علیمراد فراشبندی، همان، ص ۴۱
[viii]ــ مجموعه مقالات كنگره آیتا… سید عبدالحسین لاری، مقاله «سید عبدالحسین لاری و جنبش مشروطیت در بوشهر»، ترجمه: حسن زنگنه، نشر بنیاد معارف اسلامی قم، سال ۱۴۱۸.ق، ص ۳۵۷
[ix]ــ كتاب آبی، همان، ص ۴۴۴
[x]ــ همان.
[xi]ــ همان.
[xii]ــ علیمراد فراشبندی، همان، ص ۴۲
[xiii]ــ كتاب آبی، همان، ص ۴۴۷
[xiv]ــ احمدخان دریابیگی از شاگردان مدرسه دارالفنون تهران بود كه مدرسه سعادت مظفری را در سال ۱۳۱۷.ق در بوشهر تاسیس كرد. سه بار به حكمرانی بنادر و جزایر خلیج فارس منصوب شد كه آخرین بار آن در زمان محمدعلیشاه قاجار بود.
احمدخان برای نخستینبار كتابهای نوئلی و دكامران را از فرانسه به فارسی ترجمه و در نشریه مظفری به چاپ رسانید. سرانجام در سال ۱۳۳۹.ق/ ۱۲۹۹.ش در خرمشهر وفات یافت.
[xv]ــ كتاب آبی، همان، ص ۱۳۰
[xvi]ــ كتاب آبی، همان، ص ۴۷۸
[xvii]ــ مجموعه مقالات كنگرهٔ آیتاللّه سیدعبدالحسین لاری، همان، ص ۳۵۹
[xviii]ــ محمد تركمان، اسنادی درباره هجوم انگلیس به ایران، نشر وزارت خارجه، ۱۳۷۲، ص ۲۲
[xix]ــ همان، ص ۱۶
[xx]ــ حبلالمتین، سال هفدهم، شمارهٔ یك، جمادیالثانی ۱۳۲۷.ق، ص ۱۱
[xxi]ــ همان، ص ۱۴۵
[xxii]ــ میرزاعلی كازرونی مشهور به لسانالمله فرزند مرحوم میرزاحسین كازرونی از بازرگانان بوشهر بود كه به دلیل تقیدی كه در دیانت داشت، بین مردم محبوبیتی به سزا داشت و در مبارزه با انگلیسیها از بازرگانان فوقالعاده جدی و متهوّر بود. در دوره اول مجلس به سال ۱۳۲۴.ق به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. وی از همرزمان مرحوم سیدمرتضی مجتهد اهرمی به شمار میرفت و در جنگ بینالملل اول در كنار شهید رئیسعلی دلواری علیه استعمار انگلیسیها به مبارزه پرداخت؛ برای آگاهی بیشتر رك به: ركنزاده آدمیت، فارس و جنگ بینالملل، نشر اقبال، چاپ پنجم، ۱۳۷۰، صص ۱۴ــ۱۱
[xxiii]ــ حبلالمتین، شماره ۲۰۹، شعبان ۱۳۲۷.ق، ص ۱۳
[xxiv]ــ همان.
[xxv]ــ گزارشهای سالانه سرپرسی كاكس سركنسول انگلیس در بوشهر، ترجمه: حسن زنگنه، به كوشش عبدالكریم مشایخی، نشر مركز مطالعات بوشهرشناسی، با همكاری نشر پروین، ۱۳۷۷، ص ۶۵
[xxvi]ــ همان، ص ۶۶
[xxvii]ــ محمد تركمان، همان، ص ۳۹
[xxviii]ــ علیمراد فراشبندی، همان، ص ۴۳
[xxix]ــ حبلالمتین، سال هفدهم، شمارهٔ یك، جمادیالثانی ۱۳۲۷.ق، ص ۱۴
[xxx]ــ سیداسدالله خارقانی، از شاگردان آیتالله آخوند خراسانی و از طرفداران جدی مشروطه بود. در جریان مشروطهخواهی در بوشهر نقش دوگانه ایفا نمود، لیكن تا زمانیكه در بوشهر حضور یافت با استناد به گزارشهای حبلالمتین طرف توجه مشروطهخواهان بوشهری بوده است.
[xxxi]ــ حبلالمتین، سال هفدهم، شماره ۳، رجب ۱۳۲۷.ق، ص ۲۰
۳۰ــ همان، ص ۱۶
[xxxiii]ــ همان، سال هفدهم، شماره ۱، جمادیالثانی ۱۳۲۷.ق، ص۱۶
[xxxiv]ــ همان.
[xxxv]ــ همان.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست