جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

هجوم حقیقت


هجوم حقیقت

«زندگی چون هاله ای است نورانی و پوششی نیمه شفاف, که ما را از زمان پیدایش, تا دم مرگ فرا می گیرد »

«زندگی چون هاله‌ای است نورانی و پوششی نیمه شفاف، که ما را از زمان پیدایش، تا دم مرگ فرا می‌گیرد!»«ویرجینیا وولف»

رمان‌نویسی در ترکیه در دورة تنظیمات و پس از ترجمة سرگذشت تلماک (۱۶۹۹) اثر فنلون، نویسنده فرانسوی که وی نیز آن را از کتاب اودیسه، اثر هومر اقتباس کرده بود؛ به طور جدی آغاز شد. به دنبال اثر فنلون، رمان روبنسون کروزوئه اثر دنیل دفو منشر شد؛ و نامق کمال اولین رمان را در ادبیات ترک با نام انتباه یا حوادث زندگی علی بیک انتشار داد.

احمد مِدح‍َت ا‌َفندی نوول‌نویس و دایره المعارف نویس معروف ترک، در آن روزگار بر این باور بود که، نویسنده راستین، باید با باریک‌بینی و ژرف‌نگری به وضعیت روحی تک‌تک شخصیتهای آثارش بپردازد. و خواننده نکته‌سنج، باید مطلب را درست ببیند و به قول شمس تبریزی به اندرون آنان در‌ آید و با آشنایی با دنیای درونی آنان، بتواند در حد توان خویش از خود به در شده؛ آدم دیگری شود و با بهره‌گیری از توان خلاقه ذهن پویای خویش برای به دست آوردن آزادی و بهروزی برای خود و بشریت تلاش کند؛ چون تنها با غنا بخشیدن به وجود خویش و کامل ساختن خویش است که می‌توان از حال (آنچه هست) گریخت و به آینده (آنچه باید باشد و نیست) رسید.

وظیفه نویسنده این است که تفکر خلاقه خوانندگان آثارش را به کار بیندازد تا آنان برای دمی هم که شده، خود را جای برخی شخصیتها بگذارند و به سرزمینهای ناشناخته سفر کنند.

داستان کوتاه‌نویسی در ترکیه با توجه به ادبیات مردمی و ملی و فرهنگ عوام پدید آمد. عمر سیف الدین که هنر را در عکس‌برداری از واقعیتها می‌دید، در اواخر عمر خویش به دلیل نداشتن تجربة کافی از زندگی، به بازنویسی و بازآفرینی برخی از افسانه‌های بومی پرداخت ولی نتوانست آثار درخشان و ماندگاری بیافریند. تنها ح‍ُسنِ داستانهای او، در زبان ساده‌ای است که وی در نوشتن آنها به کار گرفته است؛ زبانی ساده و عادی بدون داشتن هیچ خصوصیت ویژه‌ای. سپس نویسندگان واقع‌گرایی چون: یعقوب قدری قره عثمان اوغلو، خالده ادیب ادیوار و رفیق خالد کارای راه سیف الدین را دنبال کردند.

نویسندگانی همچون: نبی‌ز‌اده ناظم، حسین رحمی گورپینار و بکیر فخری پیرو مکتب ادبی ناتورالیسم بودند و نویسندگانی مثل: محمد رئوف، جمیل سلیمان، پیامی صفا و صمد آقا اوغلو راه نویسندگان رمان روان‌شناختی نو را دنبال می‌کردند.

از نویسندگانی که راه رسیدن به داستانهای نو را هموار کردند، می‌توان فخری جلال الدین، صلاح‌الدین انیس، صدری ا‌َرت‍َم، عثمان جلال کایقلی، ممدوح شوکت ا‌َس‍َندال، کنعان خلوصی ناهید سیر‌ّی اؤروک، بکیر صدقی کونت و رشات انیس آیگن را نام برد.

صباح الدین علی، داستان‌‌نویسی را از ۱۹۲۷ آغاز کرد. او در مجموعه داستانهای کوتاه دنیای نو و گاری با پیروی از چخوف، گوگول، کالدول و اشتاین بک از زندگی انسانهای له شده و دلهره‌های روحی آنان نوشت و نشان داد که اربابان تنگ چشم و کاهل و افزون‌طلب، چطور مردان ـ این نان‌آوران خانه ـ را به غ‍َدر می‌کشند و زن و بچه‌های آنان را به امید خدا رها می‌کنند. او که خود، دو بار زندانی شده بود، با ذهنی خلاق و زبانی خشن، از زندگی زندانیان درمانده نوشت. علی نخستین کسی بود که معنی دوست داشتن را برای خوانندگان آثارش شرح داد و رمانی به نام شیطانِ درون ما نوشت؛ رمانی که همانندیهایی با رمان پرندة خارزار اثر رشاد نوری گون تکین دارد. علی که شیوه نوشتن و شاعری را از ناظم حکمت فرا گرفته بود، در سال ۱۹۴۳ رمان فونتامارا اثر سیلونه را به ترکی ترجمه کرد.

سعید فائق مثل نویسندگان مینیمالیستی در آثارش ایده‌های فلسفی مطرح نکرده و به موضع‌گیری سیاسی نپرداخته است؛ شخصیت داستانهایش به اندازة کافی عمیق نیستند. توصیفهایش ساده و سبکش یکنواخت است. شاید به این دلیل، عده‌ای برخی از داستانکهای او را با حکایتهای سعدی در کتاب گلستان و یا آثار نویسندگانی چون: ا‌‌َن بیتی، کارور و چیور مقایسه کرده‌اند. فائق رمانی به نام موتور مدار معیشت نوشته و یک رمان پلیسی هم از ژورژ سیمنون به نام میل بی‌پایان به زندگی به ترکی برگردانده است. آنچه باعث شده عدة زیادی از دانش آموزان و دانشجویان، آثار فائق را بخوانند، لحن صادقانه و صمیمی داستانهای گوناگون اوست.

از سال ۱۹۴۹ نویسندگان بسیاری از جمله اورهان کمال، به داستان زندگی اندوهبار روستاییان و شهر نشینان نادار پرداختند. کمال هم که مثل علی، نوشتن را از حکمت آموخته بود، در مجموعه‌ داستانها، داستانهای بلند و رمانهایش به زندگی روستانشینان، مردمان عادی، خوش‌نشینان، کارگران کودکان فقیر و زندانیان پرداخت. کمال از اولین کسانی بود که در ترکیه با زبانی صریح و واقعگرایانه از زندگی کودکان، نوجوانان و جوانان زندانی داستان کوتاه، داستان بلند و رمان نوشت. او در داستانهای کوتاهی، از نویسنده‌ای حرف می‌زند که می‌خواهد برای سیر کردن شکم دختر و زنش، رمان عظیم جنگ و صلح اثر تولستوی را بفروشد؛ اما دست آخر از این کار صرف نظر می‌کند. و در داستان کوتاه توی کامیون، با نثری شسته و رفته و با خونسردی ـ همچون چخوف نازنین در داستان کوتاه وانکا ـ نشان می‌دهد که افراد مرفه چطور می‌خواهند با دادن پولی اندک؛ دخترکی را به کنیزی بخرند.

تا کنون از روی برخی از رمانهای کمال، فیلم و سریال ساخته شده است. از مجموعه داستانهای کمال، می‌توان، سلول ۷۲، کوچه پشتی، سهم برادر و بیکار و از رمانهای او، رخت شو و پسرانش، خانه پدری، سالهای دربه‌دری، جمیله، مرتضی، گناهکار، دختر مردم، مزرعه خانم، خاکهای خونین، دنیای فریب‌کار و قاچاق را نام برد.

از سال ۱۹۴۲ به بعد، نویسندگانی چون: رشاد انیس، صمیم قوجا گؤز۱، کمال بیلباشار و جودت قدرت به خلق آثار واقعگرا دست زدند.

اینان در آثار خود، با پیروی از نویسندگانی همچون: استاندال، تواین، سارویان، رولان، ژید، زولا، موپاسان، مارتن دوگار، هاردی، مالرو، مان، گورکی، لندن، منسفیلد، لرمانتف، بالزاک، شولوخف و ... با پرداختن به زندگی ستمدیدگان، روشن کهنة داستان‌نویسی را دنبال می‌کردند. بعدها رمان‌نویسان دیگری چون: خالده ادیب ادیوار، رشاد نوری گون تکین و یعقوب قدری قره عثمان اوغلو با آشنایی بیشتر و بهتر با جنبه‌های رمان، آثارشان را به شرح زندگی مردمان شهرهای بزرگ و روستاییان اختصاص دادند. چون در آثار نویسندگان مذکور به ویژه گون تکین و قره عثمان اوغلو به شخصیت‌پردازی، نثر، زاویة دید، لحن و تعلیق اهمیت لازم داده شده بود؛ رمانهای ادیب ادیوار و قره عثمان اوغلو در ترکیه و آثار گون تکین، هم در داخل و هم خارج از کشور ـ به ویژه در فرانسه ـ با استقبال کم نظیر خوانندگان مواجه شد.

از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۳ نخستین آثار نویسندگانی چون: فخری ائردینج، سالم شنگیل، شهاب صدقی، نزیهه مریچ، ممدوح شوکت اسندال، جمال ثری‍ّا، وسعت او. بنر، بیلگه کاراسو، تاریک دورسون و استادانی مثل: یلخان تاروس و جواد شاکر (هالیکارناس بالیقچیسی) منتشر شد.

مریچ با نوشتن رمانِ به بن بست رسیدن دزدان دریایی در ۱۹۶۲ جایزة ادبی کانون زبان ترکی، و با نگاشتن مجموعة داستان چاه سیاه عمیق جایزة ادبی سعید فائق را از‌ آن خود کرد.

مریچ در بشتر داستانهایش با زبانی شاعرانه و بسیار غنی از خصوصیتهای مبارزه‌جویانه برخی از زنان و مردان آرمان‌گرا که از رسیدن به خواسته‌های خود دچار سرخوردگی شده‌اند و از روی ناچاری سعی می‌کنند به کسانی که همواره مراقب آنان هستند؛ نشان بدهند که آنان زنان و مردانی شفاف هستند، چون نظام حاکم بر دنیای آنان کدر بودن را بر نمی‌تابد و برای رسیدن به آرامش و آسایش همه باید یکسان، یکدست و بی‌ رمز و راز باشند.

این آدمها که پرندة ایمان از دلهایشان گریخته و وجدان را تا دم مرگ خوابانده‌اند و انصاف را برای همیشه فراموش کرده‌اند؛ با جمع شدن در نوشگاهها نظیر «ک»، قهرمان کافکا در رمان محاکمه برای رهایی از نکبت انزوای خویش، همچنان که پلیسهایی از دور مراقب آنان هستند به بیکارگی و انگل بودن و خود ویرانگری تن در داده‌اند. چون اثری از آزادگی عمل در میان نیست.

مریچ در داستان کوتاه تا وقتی که خیال‌پروری مجانی است، به طور گذرا به زندگی درماندگان جامعه می‌پردازد. او داستانهای تشنه خود بی‌عدالتی ستمگران خودکامه را به طور غیر مستقیم و نمادین تصویر می‌کند. زبان مریچ گاهی احساسی می‌شود؛ واژه‌های او حس دارند و بیشتر تصویر پردازی‌ها در داستانهایی که از زبان کودکان نقل می‌شود، حسی است و جمله‌ها کوتاه است. به همین دلیل خوانندة آثارش خیلی زود می‌تواند با این داستانها همذات‌پنداری کند.

داستانهای وسعت او بنر بیشتر از داستان، به اشعار شاعارنی چون اوکتاویوپاز سرایندة سنگ آفتاب و تی. اس. الیوت سرایندة سرزمین هرز و ناظم حکمت سرایندة به زردی کاه شباهت دارد. بیشتر نوشته‌های وی به یادداشتهای روزانه، داستانک، خاطره، گزارش و قطعة ادبی شباهت دارند. او ارزشی برای داستانهایی از نوع داستانهای ا‌ُ.هنری، موپاسان و ادگار آلن‌پو، نویسنده داستانهای گوتیک درخشان زوال خاندان آشر و داستان کم نظیر چلیک آمونتیلادو قائل نمی‌شود. نوشته‌های وی به قول بارت، خواننده وار (writerly) است. او بیشتر از پیرنگ داستان به نثر، فرم و حال و هوای داستان و ساختن کلمات جدید و ساختار داستان ارزش قائل می‌شود و در استفاده از کلمه‌های بیگانه، زیاده‌روی می‌کند. به این دلیل، ترجمه آثار او به زبانهای دیگر بسیار دشوار است. از آثار او می‌توان رمانِ ویروس عصر یخبندان و مجموعه داستان درخت زیزفون را نام برد.

ممدوح شوکت اسندال، ازنویسندگان واقع‌گرا است که با ریزبینی به دور و بر خویش می‌نگرد و آنچه را که دیگران نمی‌بینند، می‌بیند. از رمانهای او می‌توان، میراث، و از مجموعه‌ داستانهایش دو سایه در روی زمین و ۷ داستان از زندگی‌ام را نام برد.

تاریک دورسون ک. نویسنده‌ای جستجوگر و نوآر است که در داستانهایش بیشتر به آدمهای فلک زده می‌پردازد. گاهگاهی هم طنز می‌نویسد دورسون در زمینه‌های مختلفی چون داستان‌نویسی، رمان‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی فعالیت می‌کند. از مجموعه داستانهایش می‌توان رؤیای وزیر، علف زن زیبا، چیزی به نام دوست داشتن، و عمرم، عمرم و از رمانهایش خانه اهل و عیالِ رضا بیک، ای کاش فردا نیاید و خون دریا را نام برد.

در سال ۱۹۵۰، کتاب روستای ما اثر محمود ماکال، چاپ شد، که تأثیر شگرفی بر نویسندگان واقعگرای ترک گذاشت. پس از ماکان نویسندگانی چون اورهان کمال، با رمان دربارة خاکهای پر برکت، کمال طاهر با رمان ساغیر دره یاشار کمال با رمان اینجه ممد و فقیر بایقورت با رمان انتقام ماران راه او را ادامه دادند و از گرفتاریها، آرزوها، غمها و شادیهای روستاییان سخن گفتند.

بعد نویسندگانی چون: کمال بیلباشار نگارندة رمان ج‍َمو، صمیم قوجاگؤز با پدید آوردن رمان داستان مار و ایلخان تاروس با نوشتن رمان مدعی العموم ی‍َشیل کایا، با آثار متنوع و گرانقدر خویش، نوعی رمان را که بعدها به رمان ده معروف شد؛ به وجود آوردند و با استفاده از شیوه‌ها و شکلهای مناسب، به تنوع و غنای ادبیات روستای ترکیه چیزهای زیادی افزودند و دیدگاههای گوناگون و سبکهای متفاوت آنان گنجینه گران‌بهای ادبیات این کشور را پربارتر کرد.

یاشار کمال (صدیق گوکچه‌لی) با نوشتن رمان اینجه ممد ـ که از نوع رمانهای رشد و کمال است ـ به شهرت جهانی رسید. کمال که هنر نویسندگی را از حکمت سرایندة حماسه شیخ بدرالدین آموخته بود، ابتدا به گزارش نامه‌نویسی روی آورد، سپس با خواندن حماسه‌های کور اوغلو (کورزاد)، کتاب دده قورقود و رمانهای استاندال، سروانتس، کافکا، آراگون، چخوف، شکسپیر، مولیر، داستایفسکی، هاردی، فاکنر، تورگنیف و ... با شناخت آثار گرانقدر خویش به سوی مرزهای ناشناخته شتافت. کمال، با کشف فاکنر و بازخوانی آثار او، سرزمین خیالی چوکورووا را آفرید. سرزمینی که کمال، مردم محروم، ستمدیده، و نادار آنجا را به خوبی می‌شناخت و با‌ آب و هوا، خاک، گیاهان، درختان، پرندگان، چرندگان، آداب، رسوم و سنتها و خصوصیات روحی مردمانش از نزدیک آشنا بود. زمانی که کمال، اینجه ممد را می‌نوشت، یاغیگری هنوز ترکیه موضوعی بکر بود.

زبان کمال در این رمان ساده، رسا، روشن و شاعرانه و غنی بود.

رمان اینجه ممد که برای اولین بار در سال ۱۹۵۵ انتشار یافت؛ پر بود از صدها نام و واژه و اصطلاح محلی و روستایی که بیشتر این کلمه‌ها برای مردمان خود ترکیه ناشناس و نامفهوم بودند. به همین دلیل، علی پوسکوللو اوغلو شاعر و فرهنگ‌نویس مشهور ترک، فرهنگ یاشار کمال را در سال ۱۹۹۱ در استانبول چاپ کرد. در سال ۱۹۸۳ که رمان اینجه ممد در ترکیه به چاپ نوزدهم رسیده و به بیش از سی زبان زندة جهان برگردانده شده بود، منتقد غرض‌ورزی به نام ن. ضیاباکیرجی اوغلو، در کتاب رمان ترک از آغاز تا امروز نقدی بر این رمان نوشت و ادعا کرد که این اثر به رمانی پلیسی و فیلمی وسترن شباهت دارد. نویسنده نقد نوشت که، کمال در توصیف طبیعت و حالتهای جسمی و روحی شخصیتهای اثرش، به ویژه خود ممد، زیاده‌روی کرده و کمتر به دنیای درونی ممد پرداخته است. او در نقد خویش همچون فتحی ناجی (منتقد منصف و نام‌آور ترک که بهترین اثر کمال را رمان در قلعه می‌داند)، به تأثیرپذیری کمال از رمان بیگانه اثر قدری قره عثمان اوغلو اشاره کرد و افزود که کمال در این رمان، تنها در شخصیت‌پردازی علی شله موفق بوده و توانسته ترس و تردیدها، ضعفها، خوبیها و بدیهایی را که در وجود این آدم است؛ به خوبی نشان دهد و نوشت که این رمان، آغاز و پایان خوبی دارد و در پایان نقد درخشان خویش، خواست برای نمونه هم که شده ایرادی از نثر رمان پیدا کند. اما در این کار ناکام ماند.

البته پرداختن به مسئله مهمی چون تأپیرپذیری نویسندگان از همدیگر، کار بسیار دشواری است. به قول فوئنتس، آیا کتابی بی‌پدر، مجلدی یتیم در این دنیا وجود دارد؟ کتابی که زادة کتابهای دیگر نیست؟ ورقی که از کتابی که شاخه‌ای از شجره پر شکوه تخیل آدمی نباشد؟ آیا خلاقیتی بدون سنت هست؟ و باز، آیا بدون نو شدن، بدون آفرینشی جدید و نورستن قصه‌ای دیرنده و دوام می‌یابد؟ در این که در آغاز رمان اینجه ممد، کمال از اشتاین بک و در بخشی از آن از لندن و قره عثمان اوغلو تأثیر پذیرفته؛ شکی نیست.

برخی از منتقدین شوروی هم سخت بر این باورند که مارکز نویسنده رمان صد سال تنهایی از رمان مرشد و مارگاریتا تأثیر پذیرفته و البته خود بولگاکف نیز برای دست یافتن به سبک رئالیسم خیالپردازانه خویش، چیزهای زیادی از استادانش ایلف وپتروف نویسندگان مشترک کتاب صندلی و گوسالة طلایی آموخته است. اینکه نویسنده هنر خویش را از دیگری بیاموزد و برای آشنایی با انواع سبکهای نویسندگی آثار استاتیدفن را بخواند؛ هیچ ایراد و اشکالی ندارد؛ آنچه زیان‌آور است به قول یک منتقد رونویسی محققانه از آثار ادبی است!....

رمان سه بخشی آن سوی کوهستان (ستون خیمه، زمین آهن است و آسمان مس، گیاه بی‌زوال)، اربابهای آقچاساز، اگر مار را بکشند، افسانه آغری، در قلعه و داستان کوتاه آبهایی که به ک‍ُندی جاری می‌شوند، از آثار ارزشمند یاشار کمال هستند. برخی از منتقدان بر این باورند که کمال در نوشتن گیاه بی‌زوال از رمان همچون که دراز کشید بودم و من مردم (گور به گور) و در نگاشتن اربابهای آقچاساز که عنوان اصلی آن جنایت بازار آهنگران (یوسف یوسفک) است از رمان ابشالم! ابشالم! تأثیر پذیرفته است.

فقیر بایقورت نویسنده مشهور ترک، اولین مجموعه داستانش را با عنوان کک مکی، شکم درد و کوتوله در سال ۱۹۵۵ منتشر کرد. اغلب آثار او در مجموعه مذکور به جز داستانهای کندة خالی، کوتوله و تله خرس بیشتر به داستانکها، یادداشت‌گونه‌ها، قطعه‌های ادبیِ ناقص و دست آخر به طرحهایی از یک روستا شباهت دارند. از مجموعه داستانهایی دیگر او می‌توان، ممد کوتوله، مرده‌ای در مرز، شیفت شب و از رمانهای مشهورش رمان سه گانه (انتقام ماران، زندگی ایرازجا و حماسه قارا احمد) را نام برد.

بایقورت در سال ۱۹۵۶ برای نوشتن رمان انتقام ماران جایزة رمان‌نویسی یونس نادی و در سال ۱۹۷۱ برای نگاشتن رمان داس جایزه رمان‌نویسی سعید فائق و در سال ۱۹۷۸ برای پدید آوردن رمان حماسة قارا احمد جایزة رمان نویسی اورهان کمال را از آن خود کرد.

یاشار کمال رمان لاک پشتها را رمانی فراموش ناشدنی نامیده است. لاک‌پشتها بی‌هیچ اغراقی رمانی است در حد و اندازه‌های خوشه‌های خشم اثر اشتاین بک. در این رمان، لاک‌پشت خصوصیتی تمثیلی و نمادین دارد.

در رمانهای بایقورت، فضای جامعه روستایی، با تمام ویژگیهای آن به خوبی و به درستی تصویر شده‌اند. شخصیتهای آثار او مثل شخصیتهای آثار نویسندگان ما که از روستا می‌نویسند، مظلوم و تو سری خور نیستند. هیچ وقت تن به ذلت و خواری نمی‌دهند و به داروهای اعتیادآور رو نمی‌آورند. آنان برای دست یافتن به اهداف و آرمانهای خود در برابر کدخداها و زورگویان می‌ایستند از جان و مال خویش می‌گذرند اما نمی‌‌گذارند کسی آنان را کوچک کند. این روستاییان صبور، فروتن و سرفراز، گاهی برای کار به آلمان می‌روند.

جعفر سلیمانی کیا

پی‌نوشت:

۱. گؤز: چشم؛ قوجا گؤز: آن که چشم درشتی داشته باشد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.