جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ابلیس و بررسی لزوم ماهیت او


ابلیس و بررسی لزوم ماهیت او

این مقاله در نوع خود بی نظر بوده و به برسی ماهیت ابلیس و لزوم ماهیت ابلیس می پردازد شاید با خواندن این مقاله مرا کافر یا ابلیس پرست خطاب کنند اما من دنبال حقیقت هستم و از بیان و ادای آن ابایی ندارم حتی اگر به من تهمت و افترا بزنند

ابلیس و بررسی لزوم ماهیت او :

● مقدمه :

هر وقت واژه ی ابلیس و شیطان را می شنیدم، هیچ چیز از او نمی فهمیدم. سوالات بی شماری از ابلیس در ذهنم به وجود آمد که از آنها سردر نمی آوردم و نمی توانستم ابلیس را بشناسم. اکنون بعد از سالیان سال، به لطف و رحمت خداوند، توانستم گوشه ای ابلیس را بشناسم و حقیقت او را درک کنم.

تا حالا شده که ابلیس را لعنت کنید؟!

تا حالا شده ابلیس را مقصر زندگی خود بدانید؟!

تا حالا فکر کردید ابلیس کیست؟!

تا حالا به هویت و ماهیت ابلیس فکر کرده اید؟!

تا حالا فکر کردید چرا ابلیس سرنوشت بدی پیدا کرد؟!

تا حالا فکر کردید چرا ابلیس وسوسه کننده ی انسان شد؟!

آیا ابلیس در ذات خودش بد است؟!

آیا ابلیس ماهیتش و هویتش بد است؟!

آیا ابلیس منفورترین خلق خدا است؟!

در این مقاله قصد دارم که این حقیقت را بیان کنم و امیدوارم که راهنمایی برای شما برای دانستن حقیقت ابلیس باشم.

● پیش سخن :

چیزی که از درک بشر عاجز باشد، رد می شود.

من دنبال حقیقت هستم و از بیان حقایقی که درک می کنم و می فهمم، ابایی ندارم، حتی اگر مرا کافر بخوانند و حتی اگر مرا ابلیس پرست بخوانند.

دانستن و فهمیدن حقیقت از جمله خصوصیاتی از انسان است که هیچ گاه کتمان نمی شود. شاید این بحث را عده ای به خاطر تفکر و تعصب غلط منکر شوند و رد کنند. اما من توصیه میکنم که این مطلب را، بدون هیج گونه تعصب و تفکر غلط، و با تفکر و تعقل انسانی خوانده شود.

● ماهیت ابلیس :

خداوند متعال بیان فرمودند که ابلیس جن بود و جن اختیار داشت. ابلیس به واسطه ی پرستش و عبادت بیش از حد خالصانه به درگاه خداوند به مقام و منزلت فرشته بودن نازل شد. اما ماهیت و هویت ابلیس تبدیل به فرشته نشد، بلکه همان جن بود، قفط مقام تشریفاتی ایشان فرشته نام گذارده شد. برای فهم مطلب به این موضوع توجه کنید :

شما یک انسان را تصور کنید که معاون است. وقتی لیاقت این شخص ثابت شود، مقام او تبدیل به مدیر می شود. اما هنوز همان ماهیت انسانی را دارد.

پس ماهیت ابلیس در صعود مقام به فرشته بودن، تغییر نکرد و همان جن بود.

طبق فرمایشات خداوند والا مرتبه، ابلیس از جن ها مخلص درگاه خداوند بود و قرب و شأن و منزلت ایشان تا آن حد بالا رفت که خداوند مقام فرشتگی را برای او در نظر گرفت. حال با این اوصاف، چنین جنی انسان را باید به حیرت و شگفتی وادار که چه سرنوشت غمگ انگیز برایش رقم خورده است. ابلیس مقرب درگاه خداوند بود. ابلیس برترین جن نزد خداوند بود.

● سرنوشت ابلیس :

اکنون که ماهیت ابلیس را دانستیم، به سراغ سرنوشت ابلیس می رویم :

خداوند بیان فرمودند که ابلیس جن بود و جن صاحب اختیار. اگر مقاله ی قبلی من را، که پیرامون فرهنگ اینترنت بود، خوانده باشید، بیان کردیم که اختیار است که سبب ایجاد خوبی و بدی می شود. یعنی اختیار سبب این می شود که جن یا انسان یک امر را بپذیرد یا نپذیرد. حال اگر این امر امری باشد که مطابق دستورات خداوند است، و در روند امور جاری اختلال ایجاد نمی کند، خوبی نام دارد، در غیر این صورت، یعنی اگر این امر در امور جاری سبب اختلال شود، بدی است.

طبق گفته های خداوند، زمانی که به فرشتگان خلقت انسان را بیان کرد، ابلیس که مقامش فرشته بود و از جنس جن و صاحب اختیار دوگانه ی خوبی و بدی بود، شنونده ی این امر خداوند هم بود.

بیان شدن مسأله ی خلقت انسان و خصوصیات او، سبب شد که اختیار ابلیس(جن صاحب اختیار و صاحب مقام فرشته) به سوی یگانه ی بدی اختیارش متمایل شود، و حس برتری طلبی ابلیس نسبت به آدم تحریک شود. از آنجا که به گفته خداوند جن و انسان در یک سری دستورات و خصوصیات مشابه هستند، و آدم با این امر خداوند که او خلیفه ی من در زمین است، حس برتری طلبی ابلیس از این که آدم برتر از اوست، تحریک تر شد و این امر منجر به نافرمانی از دستور سجده ی فرشتگان به آدم شد.

نافرمانی ابلیس که در این قرب فرشته گون بود، سبب شد که به همان جن نزول پیدا کند و مقام فرشته بودن از او سلب شود، چرا که در امر جاری اختلال ایجاد کرد.

هنز تا هنوز که هست، هیچ کس نمی تواند منکر عبادت و قدرت معنوی و پیشرفت او در کبریای خداوندی باشد.

طبق سخنان خداوند، ابلیس از خداوند مهلت زندگی تا روز قیامت خواست، و همچنین از خداوند خو.است که تا آن زمان عامل وسوسه کننده ی انسان باشد، چرا که به خاطر حس برتری طلبی ناشی از یگانه ی بدی اختیارش، از مقام و منزلت فرشته بودنش سقوط کرد.

● شبهه ای درباره ی ابلیس :

قبل از این که این مبحث را بیان کنم، لازم و ضروری دانستم که نکاتی را بیان کنم :

خداوند به انسان عقل و خرد را عطا کرده است تا انسان بتواند با درایت و فهم کامل و حقیقی، اصل حقیقت را بفهمد.

خداوند ابلیس را جنی صاحب اختیار و دارای مقام فرشته بودن، به دلیل عبودیت برترش، معرفی کرده است.

ابلیس به دلیل نافرمانی از امر سجده کردن به آدم، تنزل مقام پیدا کرد.

ابلیس همان جن برتر دارای خلوص عبادت خداوند بود.

اکنون، تأملی در سرنوشت ابلیس، این شبهه را ایجاد می کند، که آیا ابلیس خود تقاضای وسوسه ی انسان تا روز قیامت را کرد، یا خداوند به دلیل نافرمانی از امر خود، او را به این امر تنبیه کرده است؟!

وقتی انسانی خطایی از او سر می زند، این خطا طبق فرموده ی خداوند متعال، دارای دو حالت بخشش و مجازات است. یعنی می توان خطا را بخشید و از آن گذشت، یا می توان برای آن مجزات قرار داد تا آن خطا جبران شده و از بین برود. حال این تنبیه یا جریمه می تواند بدنی و جسمی باشد، یا روحی و روانی.

چنانچه به مقوله ی مجازات ابلیس با تفکر و تأمل و تعقل بنگرید، متوجه می شوید با توجه به مطالب گفته شده و سخنان خداوند و عظمت و کبریایی خداوند، و همچنین راه نداشتن امر خلاف در خلقت خداوند و راه نداشتن امری که در خلقت خداوند اختلال ایجاد کند، این شبهه به وجود می آید که ابلیس چگونه وسوسه کننده ی انسان شد؟

خداوند فرمودند که من برای هر فرشته ام دستوراتی دارم و هر فرشته ام عامر و عامل به کاری است. جبرئیل فرشته نزول اوامر خداوند، ازرادیل فرشته نزول مرگ و ... .

با تفکر عمیق از مباحث بالا می توانیم بگوییم :

خداوند به دلیل عبودت و پرستش ابلیس او را دوست می داشت و به مقام فرشته بودن نازل فرمود. حال اکنون که ابلیس(جن دارای مقام فرشته) خطا کار اعلام شده است، هنوز برای خداوند دوست داشتنی است، چرا که به دلیل عبودیتش مقام فرشته بودن به او عطا کرد. خداوند بخشنده و مهربان است. خداوند رئوف و رحیم و کریم است. خداوند به دلیل خطای ابلیس او را از مقام فرشته بودن خلع کرد. اما هرگز او را از خود ترد نکرد. چرا که هنوز در نزد خداوند ابلیس جن برتر او و کسی بود که به مقام فرشته ای نازل شد. یعنی خطای ابلیس، همان بس که خداوند او را از منزلت کنونی خود فرود آورد و این مجازاتی بس سنگین است در قبال سرپیچی از امر خداوند.

از آنجا که خداوند رئوف و مهربان و کریم و بخشنده هستند، لذا واضح است که خداوند ابلیس را به واسطه ی مجازاتی که برایش تعیین کرد، بخشیده باشد و برای این که خدشه ای در حس برتری طلبی ابلیس وارد نشود، او را موظف به وسوسه کردن انسان تا روز قیامت کرده است. تا اختلاف ابلیس بر آدم بر سر برتری را از بین برده باشد. در این حالت هنوز ابلیس در حالت شبهه فرشته است. یعنی منظور من این است که خداوند مقام ابلیس را نزول داد اما حالت شبهه فرشته به او داد. شبهه فرشته ای که عامر و عامل وسوسه ی انسان تا روز قیامت باشد. چنانچه گفتیم، ازرائیل فرشته ی مرگ و جبرئیل فرشته ی نزول اوامر خداوند است.

با این اوصاف، امیدوارم که توانسته باشم حقیقت ابلیس را فهمیده باشم و یک سری از بحث هایی که ماهیت و لزوم ماهیت ابلیس را به انحراف می کشاندند، شفاف شده باشند.

سید احسان راستگو سوق