جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آرزو یا آرمانی تحقق پذیر


آرزو یا آرمانی تحقق پذیر

توسعه پایدار اقتصاد مناطق نفتی

بستن چاه‌های نفت و قطع وابستگی به در‌آمد حاصل از صادرات نفت خام آرزوی دیرین مردم و دولتمردان ایران است.

با اکتشاف نفت در کشور همواره چالش‌های فراوانی در این صنعت بوده و از سوی دیگر نام این صنعت با تاریخ و اقتصاد ایران عجین شده‌است. امروز دیگر برایمان طبیعی است که بخش عمده‌ای از بودجه کشور بر مبنای قیمت نفت و درآمد ارزی حاصل از فروش آن تدوین شود. کما اینکه برای اکثریت کشورهای نفتی در حال توسعه چنین است. اما این وابستگی شدید شاید چندان برای کشوری توسعه یافته و ثروتمند چون کانادا طبیعی نباشد.

کانادا متشکل از ۱۰ استان و ۳ قلمرو که اقتصاد هر یک بر پایه توانمندی‌ها و منابع طبیعی داخلیشان است. بنابراین، استان به استان ماهیت فعالیت‌های اقتصادی متفاوت است. در این میان استان آلبرتا و ساسکاتون به منابع نفتی‌شان مشهور هستند. ذخایر نفتی کانادا – که البته عمدتا از نوع ماسه نفت (oil sand) است، در رتبه دوم کشورهای جهان است و عمده این منابع در نواحی شمالی استان آلبرتا قرار گرفته است. این استان از موهبت خدادادی گاز نیز بی‌بهره نیست.

صنعت نفت و گاز بخش عمده‌ای از تولید ناخالص استان را تشکیل می‌دهد و به‌رغم آنکه سهم آن از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۱۱ از ۳۶ به ۲۸ درصد کاهش پیدا کرده است، اما هنوز به عنوان رکن و محرک اصلی اقتصاد منطقه محسوب می‌شود؛ به گونه‌ای که با نوسان قیمت نفت یا اقتصاد آمریکا به عنوان بازار اصلی، اقتصاد این استان نیز به شدت دستخوش تغییرات می‌شود. اولین چاه نفت در استان آلبرتا، در دهه ۴۰ میلادی به بهره‌برداری رسید، اما تا دهه ۷۰ صنعت نفت این استان چندان مورد توجه قرار نگرفت. در مرحله بعدی این صنعت در اواسط دهه اول قرن بیست و یکم به طور قابل توجهی رونق گرفت و ده‌ها هزار نیروی کار را جذب خود کرد. این رشد اقتصادی تا به آن جا بوده است که کلگری، شهر استقرار دفاتر مرکزی بزرگ‌ترین شرکت‌های نفتی، به‌عنوان یکی از ثروتمندترین شهر‌های دنیا شناخته می‌شود. اما این ثروت انباشته شده که روزانه اهالی شهر را برای خرید آخرین مدل‌های برندهای معروف لباس و لوازم آرایشی روانه بازار و مراکز تجاری می کند، بدون هزینه‌های گزاف اجتماعی و زیست محیطی به دست نیامده است. به طور کلی این آثار منفی زیست محیطی و اجتماعی را می توان به دسته‌های زیر تقسیم کرد:

۱- تخریب بخش عمده‌ای از سرزمین‌های مردم بومی در شمال آلبرتا: اکثریت مردم بومی آلبرتا که دارای تاریخ و فرهنگ چند صد ساله هستند، در سرزمین‌های نفت‌خیز این استان زندگی می‌کرده‌اند. توسعه سریع و همه جانبه پروژه‌های استخراج منابع نفتی و گازی منجر به از بین رفتن فیزیکی محل زندگی ایشان و در پی آن لطمه شدید به فرهنگ غنی ایشان شده است.

دولت محلی و فدرال در دهه اخیر سعی کرده‌اند برنامه‌هایی را جهت توسعه اقتصادی این گروه از مردم اعمال کنند و از آن جمله می‌توان به در اولویت قراردادن ایشان برای استخدام در شرکت‌های نفتی و معافیت‌های مالیاتی نام برد. با این وجود، پروژه‌های توسعه‌‌ای نفتی در راستای نابودی فرهنگ کهن اقوام بومی در حال اجرا هستند و این قبیل سیاست‌های دولتی اگرچه به وضعیت اقتصادی مردم بومی به صورت فردی کمک می‌کنند، اما نگاه جامعی به حفظ فرهنگ و هویت ایشان ندارد.

۲- آسیب جدی به اکوسیستم منطقه: بخش‌های وسیعی از جنگل‌های مناطق نفت خیز از میان رفته‌اند و متعاقبا زندگی حیات وحش نیز به صورت جدی به مخاطره افتاده است. همین طور به دلیل آنکه صنعت نفت آلبرتا برای انجام عملیات استخراج نیازمند مصرف آب فراوان است و این آب آلوده شده باید در جایی دفع شود، رودخانه‌ها و زمین‌های طبیعی منطقه نیز دچار آلودگی قابل ملاحظه‌ای شده‌اند.

۳- تغییرات آب و هوایی: صنعت نفت آلبرتا از نظر شدت انتشار گازهای گلخانه‌ای، از آلوده‌ترین صنایع جهان است. اقدامات جسته گریخته‌ای در دو دهه گذشته برای کاهش انتشار صورت گرفته، اما به دلیل رشد روزافزون پروژه‌های نفتی و نیز نگرش کوتاه‌مدت در ارزیابی اقتصادی پروژه‌های زیست محیطی و بهره‌وری، در مجموع انتشار گازهای گلخانه‌ای به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است. (البته انتشار این گازها و تاثیرات متعاقب آن در آلبرتا فقط مربوط به صنعت نفت نبوده و نیروگاه‌های زغال سنگ نیز تاثیر قابل توجهی دارند). در نتیجه، آب و هوای منطقه دستخوش تغییرات شده، یخچال‌های طبیعی در حال آب شدن هستند و همچنین شهرهای منطقه در معرض سیل‌های خروشان قرار گرفته‌اند. به طور مثال در ماه اخیر، سیلی عظیم شهر کلگری را در برگرفت که بزرگ‌ترین سیل تاریخ کانادا بوده است. با این وجود بر سر تاثیرات آب و هوایی این صنعت توافقی میان گروه‌های ذی‌نفع وجود ندارد. از یک سو برخی مدام به ارائه گزارش‌هایی مبنی بر تاثیرات مثبت نفت بر توسعه اقتصاد آلبرتا و کانادا و اشتغالزایی آن می‌پردازند. در سوی دیگر، گروهی آمار و ارقام آثار منفی زیست محیطی را منتشر می‌کنند و همچنین مخالفت آمریکا برای احداث خط لوله صادرات نفت از آلبرتا به این کشور را به دلیل عدم سازگاری این پروژه و به طور کلی صنعت نفت آلبرتا با مسائل زیست محیطی، به رخ مدافعان این صنعت می‌کشند.

۴- ممانعت از نوآوری، کاهش ریسک‌پذیری و رضایت به شرایط حال: درآمد فراوان حاصله از فروش منابع نفتی، روح نوآوری را در منطقه از بین برده است. اهالی استان آلبرتا که از پایین‌ترین نرخ مالیات در کانادا برخوردار هستند و طعم ثروت ناشی از فروش منابع خدادادی را می‌چشند، در زمینه

راه‌اندازی کسب‌و‌کار جدید بسیار محافظه کار هستند. ترجیح ایشان بر این است تا سرمایه‌شان را صرف کسب‌و‌کارها و فناوری‌های زودبازده و بدون چالش که در ارتباط مستقیم با صنعت نفت است بکنند تا آنکه آن را برای کسب‌و‌کارها و فناوری‌های نوآورانه دارای ریسک هزینه کنند. همچنین، شرکت‌های نفتی- که البته این رفتار مختص آلبرتا نیست و مربوط به صنایع انرژی در اکثریت نقاط دنیا است- از پذیرش ایده‌های جدید برای تغییر فرآیندهای استخراج یا تولید خود خودداری می‌کنند. چرا که هر ایده جدید به معنای توقف تولید برای مدتی هرچند کوتاه و از دست رفتن میلیون‌ها دلار درآمد است. به همین دلیل، این شرکت‌های غول پیکر که باید در زنجیره ارزش صنعت محرک نوآوری باشند، از ایفای چنین نقشی سر باز زده‌اند.

موارد فوق ممکن است تصویری سیاه را از یک منطقه جغرافیایی نفت خیز رقم بزند، که هیچ چیز جز استخراج و فروش نفت و گاز مهم نیست و خلاقیت و انسانیت توامان از جامعه رخت بربسته‌اند. واقعیت این است که به‌رغم چالش‌ها و آثار تخریبی فوق، جامعه و دولت آلبرتا، به خصوص در دهه اخیر، تلاش کرده است این روند را تغییر دهد. البته این کوشش‌ها بسیار کند بوده و نتایجش در کوتاه‌مدت ملموس نیست که این مساله به ماهیت اقتصاد نفتی و صلبیت بیش از حد آن برمی‌گردد. با این حال، قطعا نسل‌های آتی زبان تقدیر در تلاش و همت و پیشینیانشان خواهند گشود. از جمله سیاست‌های دولتی و اقدامات شرکت‌های معظم نفتی برای تغییر رویه فوق می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- از سال ۲۰۰۸ دولت آلبرتا، به عنوان یک دولت پیشرو در عرصه جهانی، قوانینی را برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای وضع کرده است و در این راستا قیمت هر تن کربن معادل ۱۵ دلار تعیین شده است. به این معنا که اگر صنایع بیش از مقدار تعیین شده، کربن منتشر کنند، یا باید جریمه معادلی را به دولت پرداخت کنند، یا در بورس کربن معادل آن اعتبار بخرند یا به صورت درونزا روی فناوری که موجب کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌شود سرمایه‌گذاری کنند. همچنین جریمه پرداختی توسط شرکت‌ها به دولت در صندوقی ذخیره می‌شود که هدفش حمایت از تحقیق و توسعه در زمینه فناوری‌های پاک است و تا کنون نزدیک به ۳۰۰ ملیون دلار از این طریق در صندوق ذخیره شده است و از بیش از ۳۰ پروژه توسعه فناوری حمایت شده است. در دولت آلبرتا طرحی در دست بررسی است که قصد دارد قیمت هرتن کربن را تا ۴۰ دلار بیفزاید.

۲- از سوی شرکت‌ها طرحی تحت عنوان «احیای اراضی و جنگل‌های تخریب شده» در دست اجرا است. در این طرح شرکت‌ها گاه به‌صورت داوطلبانه و گاه به‌صورت اجباری به ازای هر عدد درخت که در نتیجه پروژه‌های توسعه نفتی قطع شده است، یک تا سه درخت را در نواحی مختلف می‌کارند و اسم شرکتشان نیز روی درخت حک می‌شود.

۳- برخی شرکت‌ها صورت داوطلبانه در سیاست‌های مسوولیت اجتماعی خود، مرحله مشاورت گرفتن / مشارکت دادن قوم‌های بومی را در فاز پیش طراحی پروژه‌های توسعه نفتی تعبیه کرده‌اند. به این طریق، شرکت‌ها تلاش می‌کنند تا بتوانند منافع متقابل خود و اقوام ساکن را در طراحی پروژه و رضایت ایشان را برای انجام پروژه به دست آورند، اگرچه این مرحله به دلیل خاطرات بد تاریخی مردم بومی از پروژه‌های نفتی دارای اصطکاک زیاد و چالش فراوانی است، اما شروع آن برای تسهیل و روان کردن گفت‌وگو و تعامل بین طرفین در آینده بسیار امیدوارکننده است.

۴- کنسرسیومی از ۱۳ شرکت بزرگ نفتی فعال در آلبرتا در حال شکل‌گیری است. هدف از آن به اشتراک‌گذاری توان، تجربه، سرمایه و دانش این ۱۳شرکت در حوزه توسعه و به کارگیری فناوری‌های پاک در صنعت نفت است. چهار حوزه مشخص در این زمینه شناسایی شده است و هدف‌های لازم برای کاهش آثار تخریبی زیست محیطی تعیین شده است. چالش فعلی برای عملی شدن ایده کنسرسیوم بر سر طراحی قانون مالکیت فکری فناوری‌های توسعه یافته در این زمینه است.

۵- توسعه خوشه صنعتی انرژی‌های تجدیدپذیر توسط دولت آلبرتا و همچنین شهرهای ادمونتون و کلگری (دو شهر اصلی استان) از دیگر اقدامات در جهت گسترش فناوری‌های پاک در استان است. در واقع اراده‌ای در این منطقه جغرافیای از ۸-۷ سال پیش شکل گرفته است تا برند «نفتی» این استان را تغییر دهد و آن را از یک منطقه صرف نفتی به محور اصلی در تجارت انرژی تبدیل کند که بخش قابل توجهی از آن را انرژی پاک تشکیل می‌دهد. دولت و سازمان‌های مردم نهاد و انجمن‌های صنفی صنعتی تلاش‌های زیادی را انجام داده‌اند تا منجر به تقویت و تثبیت شرکت‌های نوپای توسعه فناوری‌های پاک در استان شوند.

موارد فوق تنها بخشی از فعالیت‌ها و سیاست‌هایی است که در این استان در حال پیگیری است تا اقتصاد آلبرتا را به یک اقتصاد پایدار و با کمترین اثرات تخریبی زیست محیطی و اجتماعی تبدیل کند. همان طور که گفته شد، به دلیل صلبیت این‌گونه اقتصادها تغییرات سریع یا کوتاه‌مدت در نگرش جامعه، سیاست‌گذاران و صنعتگران بعید است، اما جنبشی که از حدود یک دهه قبل آغاز شده است، می‌تواند سرمنشا تغییر شگرفی برای نسل‌های بعدی باشد تا هم طعم شیرین ثروت حاصل از نفت را بر سر سفره‌هایشان بچشند و هم شاهد محیط زیستی پایدار و جامعه‌ای رشد یافته با کمترین اختلاف طبقاتی و با حفظ سنت‌ها و ارزش‌های دیرین باشند.

در ایران اگر بخواهیم استان‌های خوزستان و بوشهر را به عنوان مناطق نفت خیز و گازی کشور در نظر بگیریم و مقایسه‌ای با این تجربه داشته باشیم، متاسفانه با این حقیقت تلخ مواجه هستیم که مردمان این منطقه نه تنها از ثروت این موهبت خدادادی بهره چندانی نبرده‌اند، بلکه در طراحی و پیاده‌سازی پروژه‌های نفتی، نه در عمل و نه در مطالعات، کمترین توجه به اصول توسعه پایدار، چه اقتصادی، چه اجتماعی و چه زیست محیطی نشده است. همچنین از ظرفیت‌های بین‌المللی موجود برای سرمایه‌گذاری در زمینه فناوری‌های پاک مانند تجارت کربن نیز طی سالیان گذشته چندان استفاده نشده و فرصت‌های سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری به راحتی از دست رفته است.

امید است در دولت جدید، وزارتخانه‌های نفت، به عنوان متولی صنعت نفت، نیرو، به عنوان متولی اصلی انرژی‌های تجدیدپذیر کشور، به عنوان متولی تعیین استانداران و سیاست‌های منطقه‌ای، اقتصاد، به عنوان متولی سیاست‌های کلان اقتصادی و صنعت، به عنوان متولی خوشه‌های صنعتی و زیرساخت‌های توسعه فناوری و سازمان محیط زیست با همکاری و تعامل یکدیگر سیاست‌ها و برنامه‌های ویژه‌ای را که منجر به توسعه پایدار این مناطق ویژه از کشور می‌شود طراحی و پیاده‌سازی کنند.

سیامک خرمی

دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد توسعه محلی است. تحقیقات او در مورد مسوولیت اجتماعی شرکت‌‌ها، سیاست‌گذاری انرژی و تجاری‌‌سازی فناوری‌های سبز با تکیه بر سرمایه‌‌گذاری‌‌های خطر‌پذیر در این حوزه متمرکز شده ‌است. وی هم‌‌اکنون با انجمن شرکت‌های نوپای انرژی‌‌های پاک کانادا همکاری دارد.



همچنین مشاهده کنید