دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

فروش ِ تفکیکی و هدفمند ِ روزنامه ها


فروش ِ تفکیکی و هدفمند ِ روزنامه ها

کارهای روزمره ی زندگی ما , گاهی برای ما چنان عادت و ملکه می شود که خلاف آن را هرگز تصور هم نمی کنیم

کارهای روزمره ی زندگی ما، گاهی برای ما چنان عادت و ملکه می شود که خلاف آن را هرگز تصور هم نمی کنیم مثلا ً همین خودروهای غیر طبیعی و مخرب ِ محیط زیستی که هر روز در خیابانها ما با سوخت فسیلی تردد می کنند نمونه بارزی از این واقعیتهای زندگی هستند ما گمان می کنیم که اگر آنها را از زندگیمان حذف بکنیم نمی شود در صورتی که اینگونه نیست ، سالها پیش شهرهای بسیار بزرگ ، با چند میلیون نفر جمعیت ، خیلی بهتر از این اداره می شدند انسانهای آن شهرها ، خیلی سالم تر و شاداب تر از انسانهای امروزی بودند و از عمر بسیار بالاتری برخوردار بودند و از افسردگی در میان آنها هم چندان خبری نبود این واقعیت ها نشان می دهند که می توان شهرهای بسیار بزرگی را متصوّر شد که در آنجا ، از خودروهای آلوده کننده ، خبری نباشد و مردم به شیوه ی دیگری زندگی بکنند.

اگر ما مقرراتی وضع بکنیم که فراتر از منافع فردی ، گروهی و حتی ملی باشد یعنی منافع و مصلحت جهانی مد ّ نظر باشد ، دیگر وضیعت اینگونه نخواهد بود ، اگر ما جامعه را دست بسته به دست بازار آزاد نسپاریم و در سطح کلان با سعه صدر و مسئولانه عمل بکنیم ، بدون تردید در کوتاه مدت می توانیم با صرف هزینه ی بیشتر ، خودروهای تولید بکنیم که با سوخت هیدروژن و یا برق کار بکنند آنوقت جهانی زیباتر و پاکتری خواهیم داشت ولی متاسفانه افراط و تفریط های پی در پی، بلای جان جوامع مختلف دنیا شده است یعنی یا متمایل به اقتصاد بسته سوسیالیستی می شویم که جامعه را به دست یک سرمایه دار و فئودال بزرگی به نام دولت می سپارد و یا به اقتصاد بازار آزاد متمایل می شویم که جامعه را در اختیار فئودال ها و سرمایه داران متعدد ِ غیر دولتی قرار می دهد که هر دو روش در مسیر افراط و تفریط قرار می گیرند و لذا لازم است که در راه و روش مان همواره ، والامرُ بین الامرین را انتخاب بکنیم یعنی باید گروهی با قدرت و اقتدار و به دور از منافع کوته بینانه و در سطح کلان ملی و جهانی ، سیاست گذاری و هدایت بکنند و گروه بزرگتری هم با رعایت سیاست های مذکور ، کار و تولید بکنند و خدمات گوناگونی به جامعه و محیط زیست ارائه بکنند ولی متاسفانه در حال حاضر اینگونه نیست و کار ما به جایی رسیده است که دنیای خود را با دستاوردهای ارزشمند خودمان که اختراعات و اکتشافات هستند ، نابود می کنیم و مصداق بارز آیه ی شریفه قرآن کریم شده ایم که می فرماید: « ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت ایدی الناس » سوره روم آیه (۴۱) ( ظاهر شد فساد در صحرا و دریا بسبب آنچه کسب کردند دستهای مردمان ).

داشتن بسیاری از مظاهر زندگی برای ما تبدیل به عادت شده است و از اینکه خلاف آن را تصور بکنیم اکراه داریم و لازم است بر بسیاری از عادات بد و مضر غلبه بکنیم و مرتب نگوییم : « ترک عادت موجب مرض است » بلکه باید بگوییم: « اصرار بر عادت بد ، موجب مرض و نابودی است » البته غلبه بر عادت ، کار هر کسی نیست و تنها کسانی می توانند بر عادات خودشان غلبه کنند که از توانایی ها و اراده ی بسیار بالایی برخوردار باشند و لذا باید افراد جامعه را مجبور کرد تا بر عادات بدشان غلبه کنند چون نصیحت و موعضه ، بر هر کسی کارگر نیست ، امام حسن علیه السلام می فرمایند: « ریاضة الجاهل و رد ّ المعتاد عن عادتة کالمعجز » ( پرورش دادن نادان و ترک دادن معتاد از عادتش مانند معجزه است ) و صاحب نظران در مورد عادت گفته اند که : محصول تکرار عمل و ملکه شدن آن در وجود انسان است.

بسیاری از کنش ها و واکنشهای ما ناشی از عادات ما هستند ، مثلا ً از ساخت و سازهای عمرانی گرفته تا آداب و رسوم معاشرت ، همه و همه ، ناشی از عادات ما هستند، به عنوان مثال: وقتی از یک آشپزی می پرسند که چرا اینگونه آشپزی می کنی ؟ می گوید: چون اینگونه آشپزی می کنند ! و وقتی از یک صنعتگری می پرسند ، چرا اینگونه تولید می کنی ؟ می گوید : چون اینگونه تولید می کنند ! یعنی اینگونه عادت مان داده اند ، همه ی اینها نشان می دهند که در خیلی از موارد ، مطابق با عاداتمان عمل می کنیم و لذا معمولا ً از نوآوری و خلاقیت دوری می کنیم ، داستان ِ بت پرستان تاریخ و عملکرد بت پرستان ِ فعلی دنیا ، گویای این واقعیت است که بعضی از انسانها ، صرفا ً بخاطر پیروی از عاداتشان ، کارهای می کنند که از هیچ جاندار فاقد ِ شعوری سر نمی زند مثلا ً انسانهای که خود را صاحب عقل و اندیشه می دانستند ، مصنوع ِ خودشان را خالق ِ خودشان می دانستند و آن را عبادت می کردند و تمام حجّت شان هم بر این استدلال ِ چوبین استوار بوده است که چون پدران ما اینگونه عمل می کرده اند، پس ما هم اینگونه عمل می کنیم انسانهای زیادی در طول تاریخ پیدا شده اند که با اقدامات کاملا ً خودخواهانه و نابخردانه ی خودشان، مسیر زندگی ملتی را عوض کردند که بعدا ً هزاران انسان عاقل و توانمند هم نتوانستند جریان زندگی آنها را به مسیر اصلی و صحیح خودش باز بگردانند همه این مسائل نشان می دهند که عادات بد، همواره مشکل و بلای بسیار بزرگی برای افراد و جوامع مختلف بشری بوده است.

و اما در قرن شانزدهم میلادی در کشور فرانسه، در زمان حکومت مطلقه هانری چهارم ، در شهر استراسبورگ، جایی که مرکز قانونگذاری اروپا نامیده اند ، مردی به نام «یوهان کارولوس» نشریه ای با عنوان « مجموعه ای از اخبار قابل توجه و به یاد ماندنی » را منتشر کرد ، که بعدها این نشریه با نام کوتاه و اختصاری «ریلیشن» شناخته می شد، این نشریه که به صورت هفتگی منتشر می شد طیفی از مطالب و موضوعات مختلف را پوشش می داد و علاوه بر این ، متمرکز بر عامه ی مردم بود ولذا آگهی هم داشته است علاوه بر اینها ، تداوم در انتشار هم داشته یعنی به مدت ۷۰ سال انتشار داشته است بنابراین خیلی ها آن را اولین روزنامه ی دنیا می شناسند هر چند که به صورت هفتگی منتشر می شده است.

هدف از نوشتن این مقاله هم معطوف به نکاتی از مطالب مذکور است یعنی معطوف به اینکه ، نشریه مذکور در هر هفته، طیفی از مطالب مختلف و نیز آگهی های مختلف را منتشر می کرده است یعنی همان کاری که روزنامه های امروزی ما انجام می دهند و اتفاقا ً اشکال بنده هم به همین مسئله است ، یعنی چرا باید روزنامه های ما ، بعد از ۴۰۰ سال، به تبعیّت از اولین هفته نامه ، هر روز طیفی از مطالب متنوع و آگهی های مختلف را منتشر نمایند و بعد هم همه آنها را یکجا به خریدار بفروشند؟ به نظر می رسد که دلیل محکمه پسندی برای این کار نداریم و تنها می توان گفت که به این شیوه، عادت کرده ایم و این شیوه عمل در وجود ما تبدیل به ملکه شده است بطوری که اگر کسی از ما بپرسد که چرا روزنامه ها را اینطوری چاپ و توزیع می کنند؟ در جواب می گوییم : چون شیوه ی چاپ و فروش روزنامه ها ، همیشه همینطور بوده است ! یا اگر از ما بپرسند که چرا روزنامه ها را در دکه ها می فروشند؟ در جواب می گوییم : چون از قدیم روزنامه ها را در دکه ها می فروختند !

چه نیازی است به کسانی که به دنبال ِ مطالب سیاسی در روزنامه ها هستند ، صفحات مربوط به مطالب ورزشی و حوادث را بفروشند؟ چه نیازی است به کسانی که به دنبال آگهی های استخدام در روزنامه ها هستند ، اگهی های مربوط به خرید و فروش مسکن و خودرو را بفروشند و قس علی هذا...

ما باید توجه داشته باشیم که همین کارهای ما، باعث شده اند که بسیاری از صفحات ِ روزنامه های ما، بدون آنکه مطالعه بشوند، سر از سبزی فروشی دربیاورند.

آیا بهتر نیست تدبیری بیاندیشیم که هر کسی بتواند در خرید روزنامه اش، تنها صفحه ی مورد نظرش را خریداری نماید؟ آیا بهتر نیست روزنامه ها را به جای اینکه در دکه های کوچک روزنامه فروشی بفروشند، در فروشگاههای بزرگ و جا دار ِ روزنامه فروشی، آن هم به تفکیک موضوعات، بفروشند؟ تا هر کسی بتواند صفحات ِ مورد نظرش را از یک روزنامه ی خاص، خریداری نماید.

سالیانه دهها میلیارد تومان یارانه ، برای نشریات ِ مختلف پرداخت می شود که با این پولها می توان فروشگاههای زیادی را برای این منظور خریداری و یا اجاره نمود تا روزنامه های مختلف را در فروشگاههای مذکور به تفکیک موضوعات به فروش برسانند ، البته لازم است توجه داشته باشیم که اگر صفحات روزنامه ها را به تفکیک موضوعات مختلف بفروشند ، دیگر نیازی به پرداخت یارانه های کلان نخواهیم داشت چون خریدار می تواند به راحتی از عهده ی هزینه ی خرید ِ صفحات مورد نظرش بر بیاید و به این ترتیب با استفاده ی بهینه از منابع ، از تخریب بیشتر محیط زیست هم جلوگیری خواهیم کرد.

همت کمیلی