سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال ما باید از هوچی گری و ریاكاری زدوده شود


فوتبال ما باید از هوچی گری و ریاكاری زدوده شود

بازیكنان تیم ملی باید یاد می گرفتند كه در هنگام از دست دادن توپ برای تصاحب آن بجنگند و در همین جا بود كه سبك فوتبال ۵ سال اخیر بر آنها غلبه می كرد و زمانی كه حریف به بازی سرعت می داد, بازیكنان ایران كم می آوردند

احساس‌ می‌كنم‌ مشكل‌ تیم‌ ملی‌ ایران‌ این‌ بود كه‌ برای‌ بازیكنان‌ تیم‌ روشن‌ نبود، با چه‌ هدفی‌ به‌ جام‌ جهانی‌ آمده‌اند.در چنین‌ رقابت‌هایی‌ با تمام‌ وجود می‌جنگند اما، در بازی‌ تیم‌ ملی‌ جنگندگی‌ وجود نداشت‌.

دلیل‌ این‌ موضوع‌ پنج‌ سال‌ فوتبال‌ یكنواخت‌ تیم‌ ملی‌ است‌، زمانی‌ كه‌ نخستین‌ بازی‌ ایران‌ در جام‌ جهانی‌ را دیدم‌ تعجب‌ كردم‌ كه‌ چرا آنها مانند گذشته‌ بازی‌ نمی‌كنند، ملی‌پوشان‌ ایران‌ در جام‌ جهانی‌، متوجه‌ شدند كه‌ تیم‌ها، فوتبالی‌ زیبا، شامل‌ پاس‌ كاری‌ و بازی‌ مدرن‌ را ارایه‌ می‌دهند.

شاید بازیكنان‌ در ضمیر ناخودآگاه‌شان‌ تصمیم‌ گرفتند تا زیبا بازی‌ كنند اما، آنها نمی‌دانستند كه‌ زیبا بازی‌ كردن‌ از جنگندگی‌ تیم‌ كم‌ می‌كند و تلفیق‌ جنگندگی‌ و بازی‌ زیبا به‌ ماه‌ها و حتی‌ سال‌ها تمرین‌ نیاز دارد.

بازیكنان‌ تیم‌ ملی‌ باید یاد می‌گرفتند كه‌ در هنگام‌ از دست‌ دادن‌ توپ‌ برای‌ تصاحب‌ آن‌ بجنگند و در همین‌ جا بود كه‌ سبك‌ فوتبال‌ ۵ سال‌ اخیر بر آنها غلبه‌ می‌كرد و زمانی‌ كه‌ حریف‌ به‌ بازی‌ سرعت‌ می‌داد، بازیكنان‌ ایران‌ كم‌ می‌آوردند.

اختلافات‌ درون‌ تیم‌ ملی‌ من‌ را به‌ یاد المپیك‌ ۱۹۶۴ انداخت‌، در آنجا نیز حسین‌ فكری‌ تیمی‌ را به‌ المپیك‌ برد كه‌ در آن‌ بازیكنان‌ شاهین‌، دارایی‌ و تاج‌ حضور داشتند.آنها به‌ یكدیگر پاس‌ نمی‌دادند و وحدت‌ تیمی‌ نداشتند اما، فكری‌ با مدیریت‌ بالای‌ خود از این‌ مجموعه‌ یك‌ تیم‌ ساخت‌ و متاسفم‌ كه‌ پس‌ از ۴۲ سال‌ باز هم‌ تیمی‌ را دیدم‌ كه‌ بازیكنانش‌ با یكدیگر غریبه‌ بودند.

سرمربی‌ تیم‌ ملی‌ مدت‌ ۵ سال‌ زندگی‌ موقتی‌ در ایران‌ داشت‌ و این‌ زندگی‌ موقتی‌ به‌ گونه‌یی‌ بود كه‌ برانكو به‌ غیر از كلمه‌ «ان‌شاءالله‌» زحمت‌ یاد گرفتن‌ زبان‌ فارسی‌ را نیز به‌ خود نداد، حال‌ چگونه‌ از مربی‌ كه‌ خودش‌ نیز می‌دانست‌ پس‌ از جام‌ جهانی‌ از ایران‌ می‌رود می‌خواستیم‌ تا یك‌ تیم‌ ملی‌ بسازد.

بسیاری‌ از تیم‌ها هر ۳ بازی‌ خود را واگذار كردند اما، با جان‌ و دل‌ بازی‌ كرده‌ و شكست‌ خوردند، ژاپنی‌ها با وجود باخت‌ چهار بر یك‌ برابر برزیل‌ سرشكسته‌ نبودند. تیم‌ ملی‌ ایران‌ نیز می‌توانست‌ هر سه‌ بازی‌ را ببازد اما، مردم‌ ایران‌ را سربلند كند.

شموشك‌ می‌توانست‌ برای‌ فوتبال‌ ایران‌ یك‌ الگو باشد، اینكه‌ چگونه‌ می‌توان‌ با ابزار و امكانات‌ اندك‌، تلاش‌ كرد و موفق‌ شد، اما آن‌ زمان‌ كه‌ ورزش‌ كشور حاضر به‌ حمایت‌ از تیمی‌ چون‌ شموشك‌ نشد این‌ الگو را از میان‌ برد.

همواره‌ پشتیبان‌ علی‌ دایی‌ بودم‌ چرا كه‌ وی‌ زحمات‌ بسیاری‌ برای‌ فوتبال‌ ما كشیده‌ است‌، مشكل‌ علی‌ دایی‌ نبود بلكه‌ مساله‌ زمانی‌ آغاز شد كه‌ قدرت‌ دایی‌ بیشتر از مجموعه‌ تیم‌ ملی‌ شد، دایی‌ موافقان‌ و مخالفان‌ بسیاری‌ داشت‌ و این‌ وظیفه‌ كادر فنی‌ بود كه‌ با دایی‌ صحبت‌ می‌كردند تا وی‌ آگاهی‌ یابد كه‌ با توجه‌ به‌ شرایط‌ سنی‌ گاه‌ باید كمتر بازی‌ كند و گاه‌ زمانی‌ كه‌ به‌ وی‌ احتیاج‌ است‌ به‌ میدان‌ بیاید.

قدرت‌ یك‌ مربی‌ در مساله‌ فنی‌ و متقاعد ساختن‌ بازیكنان‌ از این‌ نظر است‌ كه‌ برانكو این‌ توانایی‌ را نشان‌ نداد.جام‌ جهانی‌ می‌توانست‌ مكانی‌ مناسب‌ به‌ منظور یك‌ خداحافظی‌ ارزشمند برای‌ علی‌ دایی‌ باشد.مدت‌ یك‌ سال‌ مدافع‌ علی‌ دایی‌ بودم‌ اما، من‌ نیز در بازی‌ با پرتغال‌ معتقد بودم‌ كه‌ دایی‌ باید روی‌ نیمكت‌ بنشیند، اما سرمربی‌ این‌ تصمیم‌ را نه‌ به‌ دلایل‌ فنی‌ بلكه‌ به‌ دلیل‌ فشارهای‌ بیرونی‌ اتخاذ كرد.

برانكو فاقد اتوریته‌ یك‌ مربی‌ بزرگ‌ بود، در صورتی‌ كه‌ علی‌ كریمی‌ بازیكن‌ تیم‌ من‌ بود به‌ وی‌ توضیح‌ می‌دادم‌ كه‌ می‌تواند سپ‌ بلاتر باشد اما، در تیم‌ ملی‌ به‌ عنوان‌ یك‌ بازیكن‌ باید تابع‌ قانون‌ باشد و در صورتی‌ كه‌ كریمی‌ در تیم‌ من‌ به‌ كیف‌ پزشك‌ لگد می‌زد، در همان‌ روز چمدان‌هایش‌ را دستش‌ داده‌ و به‌ خانه‌ می‌فرستادمش‌، برای‌ اینكه‌ انتظار از كریمی‌ این‌ است‌ كه‌ چنین‌ لگدهایی‌ را به‌ توپ‌ بزند نه‌ به‌ كیف‌ پزشكان‌.

كنترل‌ توپ‌، كنترل‌ حریف‌ و كنترل‌ خود از شاخصه‌های‌ یك‌ بازیكن‌ حرفه‌یی‌ است‌ و چون‌ كریمی‌ در مورد آخر ضعف‌ نشان‌ داد نمی‌توانم‌ وی‌ را یك‌ بازیكن‌ بین‌المللی‌ بدانم‌، در واقع‌ كریمی‌ بهتر است‌ اخلاق‌ را از رسول‌ خطیبی‌ كه‌ بازوبند كاپیتان‌ آنگولا را بست‌ یاد بگیرد نه‌ از بازیكنان‌ بایرن‌ مونیخ‌، چرا كه‌ بازیكنان‌ كشورمان‌ در مورد مسائل‌ اخلاقی‌ الگو هستند.

امیدوارم‌ هوچی‌ گری‌ و ریاكاری‌ از فوتبال‌ ما بیرون‌ برود و تمامی‌ سرمایه‌های‌ فوتبال‌ در كنار یكدیگر تیم‌ ملی‌ كشورمان‌ را برای‌ مسابقات‌ آینده‌ آماده‌ سازند.

بهمن‌ فروتن‌ از آلمان‌



همچنین مشاهده کنید