دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

تولید کتاب، تولید نویسنده


تولید کتاب، تولید نویسنده

«بیست‌و‌دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران» بازتاب کاملی از سیاست‌های فرهنگی دولت نهم بود. نمایشگاه کتاب امسال حاصل به‌بار نشستن سه سال تلاش دولتمردان در امور فرهنگی …

«بیست‌و‌دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران» بازتاب کاملی از سیاست‌های فرهنگی دولت نهم بود. نمایشگاه کتاب امسال حاصل به‌بار نشستن سه سال تلاش دولتمردان در امور فرهنگی است، و جلوه‌ای است از همهٔ آن تعریف‌ها و برداشت‌هایی که اینان از مقوله فرهنگ و محصولات فرهنگی دارند.» بیست‌و‌دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به میدانی تبدیل شد که در آن همه «باید» و «نباید»‌هایی که در امور فرهنگی قائل بودند اجرا و به‌ نمایش درآید. کتاب‌هایی که «نباید» چاپ می‌شد، ولی هنوز هم، هر چند با حذفیات کم یا زیاد، چاپ می‌شود را اصلا به نمایشگاه راه ندادند و تک و توکی هم اگر از پنجره و لای درهای بسته وارد شده بودند با هشیاری جمع‌آوری کردند. ناشرانی که «نباید» باشند اما از سر مصلحت و تا اطلاع ثانوی هنوز هستند مجوز ورود به محدوده مصلای تهران را نداشتند. نمایشگاه امسال در تسخیر انبوه کتاب‌ها و ناشران و بنیادهایی بود که «باید» باشند تا با حذف آن‌ همه «نباید»ها عرصه خالی و برهوت به‌نظر نرسد.

تصور متولیان فرهنگ دولتی این است که تولید کتاب منوط است به تولید نویسنده، و تولید نویسنده سازوکارهایی دارد، آموزش‌هایی لازم است و مشوق‌ها و انگیزه‌هایی باید در کار باشد، که این‌همه را باید در نهادها یا بنیادهای موجود یا در حال تاسیس می‌شود جست. حتی اگر کسانی از میان خودی‌ها به‌این نتیجه رسیده باشد که: «پیش از این تصورم بر این بود که آموزش در تولید نویسنده موثر است. اما به‌این نتیجه رسیده‌ام که نویسنده باید خودش با تفکر و تخیل قدرتمند خود نویسنده شود.» (خبرگزاری مهر،۲۳/۲/۱۳۸۸، گفت‌وگو با احمد دهقان)، آن اراده خلل‌ناپذیر معتقد به تولید کتاب و نویسنده در راستای «باید»های از پیش تعیین شده همچنان استوار و محکم به‌کار خود ادامه می‌دهد.

ظاهرا مجری بخشی از این «باید» و «نباید»ها در عرصه فرهنگ، مخصوصا در امور مربوط به کتاب‌ها و نویسندگان، آقای محسن پرویز، معاون فرهنگی وزارت ارشاد است. ایشان در مراسم پایانی دومین جشنواره داستان‌های ایرانی در مشهد، و در جمع نویسندگان و اعضای انجمن قلم استان سمنان و در چند جای دیگر در ماه‌های پایانی سال گذشته از افتتاح «بنیاد ادبیات داستانی» خبر دادند. بنیادی که هدف اصلی‌اش: «شناسایی، معرفی و تشویق داستان‌نویسان در داخل و خارج ایران است» و «برای این بنیاد منعی در زمینه راه‌انداری جوایز داستان یا انتشار نشریه وجود ندارد» و «بنیاد ادبیات داستانی در زمینه کلاس‌های داستان‌نویسی و حمایت از انتشار مجموعه‌های داستانی نیز فعالیت می‌کند» (خبرگزاری فارس، ۱۲/۱۱/۱۳۸۷).

اگر در تمام این سال‌ها، و صرف وقت و هزینه‌های فراوانی که برای «تولید» نویسنده و کتاب شد حاصل درخوری نداشته است دلیلی جز این نمی‌تواند داشته باشد که متولیان با مقوله‌ای به‌نام «خلاقیت» در هنرها و ادبیات آشنا نیستند، یا شاید قائل به‌اهمیت آن نیستند. ادبیات را فن و تخصصی می‌دانند که فقط با آموزش حاصل می‌شود؛ و رسالت خود می‌دانند که این تخصص را به‌دست «اهل» بسپارند و میدان را از نااهلانی که از این مهارت خود در جهت خلاف باورها و اعتقادات اینان استفاده می‌کنند بگیرند. جالب این است که در تمام این سال‌ها مو به مو بدل همه فعالیت‌های اصیل فرهنگی را هم تقلید کرده‌اند و می‌کنند، آموزش می‌دهند، جایزه‌های کلان می‌دهند، مراسم و جشن‌های پرهزینه اجرا می‌کنند، آثار تولیدی را به ‌زبان‌های دیگر ترجمه می‌کنند و ابایی از هر مقدار هزینه در این امورات ندارند. اگر هم این نگاه به ادبیات و تعریف و برداشت از آن در این ۳۰ سال حاصلی نداشته است، در هر مقطعی مجریان و مسوولان امر ایراد را در کیفیت اجرای قبلی‌ها می‌دانند و بر این باورند که با اجرا درست به نتیجه مطلوب خواهند رسید.

آقای محسن پرویز، که ظاهرا داستان‌نویس هم هستند، مجدانه تلاش می‌کنند تا بر ویرانه‌ای که با اجرای سرسختانه حذف «نباید»ها در عرصه چاپ کتاب ایجاد شده است ساختمانی رفیع بسازند از نویسندگان و کتاب‌هایی که براساس «باید»های فرهنگ دولتی تولید شده‌اند. حذف و سانسور کتاب‌ها که خیلی دقیق دارد اجرا می‌شود، جوایز ادبی غیردولتی هم وقتی مکانی برای اجرای مراسم خود نداشته باشند، و با شبهاتی که مدام در مورد «غیرایرانی» و «وابسته» بودن‌شان به خارج از کشور مطرح می‌شود، به‌زودی کلک‌شان کنده است.

در ازای هر حذف کتاب یا نویسنده «اصل»، به‌ این بنیادها می‌توان سفارش چند کتاب و نویسنده «بدل» آن «اصل» را داد، بدلی کاملا در اختیار و با حفظ همه معیارها و اصول تعیین و تعریف شده. با این حساب در کنار نهادها و بنیادهای موجود ایجاد بنیادهای اختصاصی‌تر هم ضروری است؛ که بالاخره «بنیاد ادبیات داستانی» امسال افتتاح و در نمایشگاه بیست‌و‌دوم کتاب صاحب غرفه شد، «مدیر بنیاد ادبیات داستانی: غرفه بنیاد ادبیات داستانی در سالن شبستان است». (خبرگزاری IBNA، ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۸)

این بنیاد هم مثل نهادهای مشابه، و حتما با بودجه مکفی، شروع خواهد کرد به تولید انبوه کتاب و نویسنده؛ که این ‌همه اگر آبی به‌ریشه ادبیات نرساند نان‌هایی برای عده‌ای خواهد داشت که نوش‌جان‌شان. ولی چه خوب می‌شد اگر لطف می‌کردند و آسیبی به ریشه این درخت نمی‌رساندند.