پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
نیمه زندگی, برگردانی معلق در فضا
وی. اس.نیپل، متولد ۱۷ آگوست ۱۹۳۲، یادداشت نویس و نویسندهای است که در سال ۱۹۷۱ جایزه بوکر را از آن خود کرد. همچنین در سال ۲۰۰۱ به خاطر نگارش این کتاب جایزه نوبل ادبی را دریافت کرد.
وی.اس.نیپل، با نام کامل (Sir Vidiad har Surajprasad Naipaul) نویسنده انگلیسی است که میتوان او را از سردمداران نسل ادبیات مدرن انگلیسی به حساب آورد.
او متولد «تیرنیداد و توباگو» در شمال آمریکای جنوبی است، اما پدر بزرگ وی.اس.نیپل از اوتارپرادش (Uttar Pradesh) واقع در هند بر تیرنیداد مهاجرت کرده است.
از جمله آثار داستانی او میتوان به، صوفی ماساژور (The Mystic Masseur) خیابان میگوئل (Miguel Street)، خانهای برای آقای بیسواس، پرچمی بر جزیره، مردان مقلد، در سرزمین آزاد، راهی در جهان و بذرهای جادویی اشاره کرد. همچنین از آثار غیرداستانی او میتوان کتابهای؛«مسیر میانی»، «منطقه تاریخی»، مجموعه مقالات نویسنده جهان، را برشمرد.
● نیم نگاهی به کتاب
«نیمه زندگی» نام کتابی از نیپل است که بنابر نگارش آن، جایزه نوبل ادبی سال ۲۰۰۱ نصیب نویسنده آن شد. این کتاب را مامک بهادرزاده ترجمه کرده و به کوشش نشر آفرین به چاپ رسیده است.
● تولد سیذارتا، بار دیگر!
در مقدمه کتاب درباره داستان نیمه زندگی میخوانیم: «نیمه زندگی»، داستان «ویلی چانداران» است که پدرش در پاسخ به دعوت مهاتما گاندی، به میراث اجداد برهمن خود پشت میکند و با دختری از کاست پایین جامعه، پیوند زناشویی میبندد. پیوند منحوس و مصیبتباری که از روی تأسف و پشیمانی و تنها به خاطر داشتن فرزند ادامه مییابد. وقتی ویلی به سن بلوغ میرسد برای فرار از رنج ثمره این ازدواج ناهمگون از هندوستان به لندن عزیمت میکند. جایی که در سایه آمد و شد پست و حقیرانه مهاجران خارجی و رفاقتهای فرومایه آنان و فرهنگ خاص بوهمینهای ادیب سالهای ۱۹۵۰ انگلیس موفق میشود، هویت و شخصیت جدیدی از خود بسازد.
● آغاز بسیار موثر
آغاز داستان، بواسطه چند پاراگراف، مخاطب کتاب را به خواندن این اثر ترغیب میکند، هرچند که در طول فصلهای میانی کتاب این جذبه رو به کاهش میگذارد و تنها در بخشهای انتهایی داستان، به صورتی سیال و فانتزی کشش داستان زیادتر میشود. و اما پاراگرافهای ابتدای داستان چنین است: «یک روز، ویلی چانداران از پدرش پرسید: چرا به دنبال اسم کوچک من، نام سامرست آمده؟ پسران همکلاسیام تازه این مطلب را فهمیدهاند و مرا مسخره میکنند. پدرش بیهیچ خوشحالی، پاسخ داد: تو به اسم یک نویسنده معروف نامگذاری شدهای. مطمئنم کتابهایش را دور و بر خانه دیدهای. اما آنها را نخواندهام. تو خیلی ستایشش میکنی؟ ـ مطمئن نیستم. حرفهایش را گوش کن، بعد خودت تصمیم بگیر. و این داستانی بود که پدر ویلی چاندران شروع به گفتنش کرد. با بزرگ شدن ویلی، این داستان تغییر یافت. چیزهایی بدان افزوده شد، و زمانی که ویلی، هندوستان را به مقصد انگلیس ترک کرد، داستان را کامل شنیده بود.» اما سهم مترجم عزیز در این چند پاراگرافهای ابتدایی و نافذ نویسندة اشتباهات سجاوندی، لحن غیرمنسجم محاورهای و نبود تعامل با ویراستار محترم است. اختلاف نگارش «چاندران» با «چانداران» از همان سطرهای ابتدایی کتاب، ترکیبهای ناملموس نظیر «بیهیچ خوشحالی» و پاورقیهای نارسای بدون توجه به اسامی خاص موجود در متن، همگی نشانگر این است که این کتاب نیازمند یک ویراستاری ریشهای و کلاسیک بوده و یا با همه احترام به کوشش مترجم این کتاب در شناسایی این اثر جهانی، باید این اثر بار دیگر ترجمه شود. در بخشی از متن کتاب برای نمونه این جمله را در نظر بگیرید: «من از آن مداحی و ستایشی که از جانب او در موردم انجام میگرفت، ترسیدم. و تصور کردم دارد نقشه پلیدی را طراحی میکند. به همین دلیل در مدتی که صحبت میکرد، جوری به دور و اطراف نظر دوختم، گویی زبان او را اصلاً نمیفهمم.»تضاد لحنی واژه «جوری» ـ که عامیانه است ـ با فعل «نظر دوختن» که یادگار نثر کهن است، در کنار موارد دیگر، حکم عایقی دارند که مانع از برخورد مستقیم خواننده ایرانی با متن داستان نیپل میشود. بدور از هر ادعایی پاراگراف مذکور در کمترین حدی که انتظار میرفت میتوانست اینگونه بیان شود که گمان میرود در متن اصلی کتاب چنین بوده است: «از چاپلوسی او ترسیدم. تصور کردم نقشه پلیدی برایم کشیده است. به همین دلیل مدتی که صحبت میکرد، اطراف را میپائیدم، مثل اینکه زبان او را نمیفهمم». در واقع وجود «من» در حضور ضمیر«م» در ترکیب «موردم»، خطای آشکار دستوری است چرا که زمانی که از ضمیر فاعلی در جملهای بهره میبریم، استفاده از فاعل لزومی ندارد و تاکیدی نازیبا را پدید میآورد. مورد دیگری که در سراسر ترجمه این کتاب به صورتی آشکار نشان از ضعف ترجمه دارد، نوع ساختار نقل قولهای مستقیم است.
در متنهای انگلیسی، بیان احساسات گوینده و حتی ذکر نام گوینده پس از نقل قول مستقیم،آورده میشود. و این مورد همان چیزی است که در بیشتر نقل قولهای کتاب در متن فارسی اثر دیده میشود. به صورت مثال؛ «نویسنده گفت: «منظورتان چیست؟» لکنت زبان بدی داشت نمونه ساختار انگلیسی موجود در سراسر کتاب است که در صورتی بسیار ابتدایی در ساختار فارسی باید چنین برگردانده میشد:«نویسنده با لکنت زبان بدی که داشت گفت: منظورتون چیه؟»
اما این تنها اشکال نیست و گهگاه واژگانی بدون هیچ پیوستگی منطقی با متن مدرن داستان، فرصت جولان دهی در ترجمه خانم مامک بهادرزاده پیدا میکنند. به عنوان مثال کلمه «مستغرق» در این قطعه از پاراگرافی از کتاب با واژه «کوچولو» واقعاً تناسب واژگانی دارد؟ «تمام نگرانی من، هنگامی که ویلی به دنیا آمد نیز ادامه یافت تا جایی که سعی میکردم ببینم چه مقدار خصوصیات عقبافتادگی در چهره او خوانده میشود؟ هرکس مرا خم شده بر بالین کودک میدید، تصور میکرد دارم به این موجود کوچولو با غرور و مباهات مینگرم. در حقیقت، تمامی اندیشهها و تفکراتم درونی بودند و قلبم داشت مستغرق میشد.»
تلخی نبود فهرست اعلام یا پاورقی مناسب برای این کتاب که سرشار از اسامی خاص تاریخی و اجتماعی نظیر سامرست موام، جمال عبدالناصر، کانال سوئز، گاندی، نهرو، اورول، واف، پاول، کنولی، کاگنی و ماکسیم گورکی، است، در کنار اشتباهات املایی کتاب دو چندان میشود.
ترکیبهای «اطاقک ضدصوت استودیو»، «نهار ادبی»، «گردن کلفتانه»، «بادیسیپلین» و اوج آنها استفاده از کلمه «پرتقال» که برای کشور «پرتغال» در سراسر متن این ترجمه، ضرورت تعامل هرچه زودتر با بازار فرهنگی جهان را گوشزد میکند چرا که با وجود اعمال کپیرایت یعنی رعایت حقوق مولف، هیچگاه نویسنده اجازه نمیداد تا اثری از او در یکی از کشورها به زبان فارسی برگردانده شود و باعث بروز لبخند برچهره خواننده فارسی زبان شود آنهم در زمانی که در حال خواندن بخشی دراماتیک از کتاب است!
و اما زیباترین پاراگراف کتاب که مترجم پشت جلد کتاب را به آن مزین کرده است، چنین است: «همنام معروف تو و دوست خانوادگیات میگوید که یک داستان باید،آغاز، وسط و پایان داشته باشد. اما اگر تو حقیقتاً به آن فکر کنی، میبینی که زندگی اینطور نیست.
زندگی، نه آغاز آراسته و مرتبی دارد و نه پایان شسته رفته و پاکیزهای. زندگی همیشه در جریان است و توقف ندارد. باید از وسطش شروع کنی و در وسطش به انتها برسی و همه چیز در همینجا اتفاق بیافتد.»
و چنین است که وی.اس.نیپل، داستان خود را در نیمه به پایان میرساند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست