جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

آسیب شناسی نگاه به زن و خانواده


آسیب شناسی نگاه به زن و خانواده

تولد بانوی یگانه جهان, فاطمه زهرا س نوید بخش آغاز رستاخیزی است كه جهانیان را به عالمی دیگر رهنمون می گردد عالمی كه به شعاع یك زن روشنی می یابد به محبتش گرما می گیرد و به ولیتش سامان و جریان می یابد

تولد بانوی یگانه جهان، فاطمه زهرا(س) نوید بخش آغاز رستاخیزی است كه جهانیان را به عالمی دیگر رهنمون می‏گردد؛ عالمی كه به شعاع یك زن روشنی می‏یابد به محبتش گرما می‏گیرد و به ولیتش سامان و جریان می‏یابد و در ین میان زن مسلمان ما در سده‏ی كه دیگران به پنداری غلط، »قرن زنانش« نامیده‏اند، مصمم است تا آن‏گونه كه طلوع خمینی كبیر(ره) را به آغازی بر یك تحول مبارك بدل نمود، با بازخوانی شخصیت زن از سنت نبوی و سیره فاطمی، بابی به جهان جدید بگشید و به درستی محوریت زن در قرن جدید را اثبات نمآید.

هم‏زمانی میلاد فاطمه زهرا(س) با سال پیامبر اعظم(ص)، فرصتی است فرخنده كه می‏تواند هم‏زمان، دو نتیجه مبارك به ارمغان آرد: نخست، بازخوانی سیره نبوی به منظور بازسازی ذهنیت‏ها و دوم، بازبینی عملكردها و یجاد نقطه آغازینی بر اتحاد امت اسلام: در موضع عینیت بر محور آموزه‏هی نبوی. تأمین ین دو غرض بسته به آن است كه پاسخ پرسش‏هی اساسی خود را از متن سیره نبوی به دست آوریم و بتوانیم براساس آن، به تبیینی شفاف از جیگاه و شخصیت زن، مسئولیت‏هی فردی، خانوادگی و اجتماعی وی دست یابیم.

در ین مجال برآنیم تا با مقیسه‏ی میان »فرهنگ اسلامی و سنت نبوی« و واقعیت‏هی موجود، به آسیب‏شناسی اجمالی موضوع زن و خانواده بپردازیم و پرسش‏هی اساسی و بیسته‏هی كارشناسی را در حد اجمال و وسع خود، مورد اشاره قرار دهیم:

الف) آسیب ‏شناسی دفاع از حقوق زنان

هرچند به بركت انقلاب اسلامی حس خودباوری و استقلال فرهنگی در میان فرهیختگان شكل گرفت؛ اما هنوز مدت زمانی باقی است تا تأثیرگذاری‏هی خود را در یجاد یك جریان بالنده، با ادبیات نظام‏مند و نخبگان كارآمد - كه الگویی جدید بری تحلیل و سیاستگذاری ارائه نمیند - برجی گذارد.

جریان دفاع از حقوق زنان در كشور ما، در ضمن برخورداری از ویژگی‏هی مثبت - همچون دیگر كشورهی اسلامی - به فقدان نگاه فعال نسبت به زن مبتلاست. حاكمیت نگاه انفعالی، آثار خود را در محورهی زیر به جی گذاشته است:

۱) مسئله‏ شناسیها:

مسائل و مشكلات زن مسلمان و زن یرانی چیست؟ در پاسخ به ین پرسش اغلب نگاه مسئله‏شناسانه لیبرالیستی و فمینیستی، به ین شكل تأثیرات خود را بر ذهن جامعه كارشناسی ما برجی می‏گذارد كه مسائل خود را از دریچه نگاه دیگران تحلیل كنیم و برنامه‏هی پژوهشی‏مان را نیز بر همان اساس تنظیم كنیم. متأسفانه منتقدان نیز بر سر همین مسائل، به بحث و جدل می‏پردازند و استعداد خود را در طرح مسائل نو و بازكاوی عینیت اجتماعی به كار نمی‏گیرند.

۲) شاخص سازی‏ها:

شاخص‏هی رشد و توسعه زنان چیست؟ امروزه شاخص‏هی جهانی كه نهادهی بین‏المللی ترویج و توصیه می‏كنند، ملاك ارزیابی وضعیت زنان قرار گرفته است و در ین میان كم‏تر نشانی از شاخص‏هی بومی در تحلیل وضعیت زنان مشاهده نمی‏شود و حتی متأسفانه نیاز به تنظیم چنین شاخص‏هیی نیز چندان احساس نمی‏شود.

بر اساس همین شاخص‏هاست كه كشور ما در احراز رتبه جهانی حمیت از زنان در برخی موارد در رتبه ۱۵۱ از میان ۱۹۰ كشور جهان قرار دارد۱؛ چه ینكه با پذیرش چنین شاخص‏هیی است كه احساس حقارت و خودكم‏بینی بر اندیشه تحلیل‏گران و مدافعان حقوق زنان حاكم می‏شود و آنان را ناگزیر از پیروی كشورهی غربی می‏كند؛ ین در حالی است كه كشورهیی كه بهترین رتبه‏هی جهانی را دارا هستند با بحران‏هی وحشتناكی روبرو می‏باشند؛ بری مثال كشور سوئد و نروژ با دارا بودن رتبه‏هی اول، با فروپاشی كامل خانواده مواجه‏اند؛ چه‏ینكه ۵۵ درصد فرزندانی كه در سالیان اخیر در ین دو كشور متولد شده‏اند نامشروع و ۶۳ درصد اهالی استكهلم داری پیوندهی توافقی خارج از چارچوب ازدواج می‏باشند.۲

۳) تعاریف و مفاهیم بنیادین و كاربردی:

تحلیل وضعیت زنان بر اساس پذیرش چه مفاهیم و چه تعاریفی انجام می‏شود؟ بی‏تردید می‏توان مهم‏ترین نمود نفوذ و هجوم فرهنگ بیگانه را در حاكمیت مفاهیم و آموزه‏هی بنیادینی دانست كه جهت‏گیری كلی علوم انسانی، ادبیات كارشناسی و گفتمان علمی را یجاد كرده‏اند. پذیرش ین حاكمیت به معنی پذیرش چارچوب تحلیلی است كه دیگران بری ما تنظیم كرده‏اند و منازعات علمی را به امور جزئی، در ضمن پذیرش همان كلیات، تقلیل داده‏اند؛ بنابرین با پذیرش مفاهیمی چون: آزادی، برابری، نسبیت اخلاقی، فردگریی و پذیرش تعاریف حاكم بر علوم اجتماعی، شاهد بروز چند طیف فكری هستیم: گروهی با پذیرش تعاریف و مفاهیم حاكم، به تعارض میان یافته‏هی علمی و آموزه‏هی دینی رسیده، راه حل را در محدود كردن دین به حیات فردی و حاكمیت نگاه علمی بر اداره جامعه یافته‏اند و گروهی نیز با پذیرش اصل دخالت دین در حیات اجتماعی با طرح شعار اجتهاد در اصول، به قرائتی از دین توسل جسته‏اند كه هماهنگی بیشتری با یافته‏هی علوم انسانی داشته باشد و گروه سوم كه خود را اصول‏گرا می‏دانند، با تقلیل دین به گزاره‏هی جزئی و با نام اقتضائات و شریط زمانی۳ گزاره‏هی دینی را با ادبیات حاكم، هماهنگ و با ین روش به گمان خود روزآمدی فقه را اثباتی می‏نمیند.

با توجه به آنچه گفته شد، به‏وضوح روشن است كه حركت دفاع از حقوق زنان در كشور ما، به گونه‏ی انفعالی پی‏گیری شده است.

امروزه دفاع از حقوق و شخصیت زن به دو دلیل بیش از هر زمان دیگری احساس می‏شود؛ اوّل ین‏كه مسائل اصلی زنان در پشت هاله‏ی از نگرش‏هی غلط پنهان مانده و دوّم آن‏كه اصلاحاتی كه در دفاع از زنان انجام می‏پذیرد، بیش از پیش بر آسیب‏ها افزوده است.

در مقیسه‏ی كوتاه بین شریط كنونی دفاع از حقوق زن با تحوّلاتی كه اسلام در ین زمینه به وجود آورد، به‏خوبی روشن می‏شود كه حركت پیامبر اسلام(ص)، حركتی هدفمند و از سرِ اعتقاد بوده است؛ چرا كه او در ین راه هم با عقید جاهلیت عربی درباره زن مبارزه كرد و هم با فرهنگ وارداتی روم كه در پرستش بت‏هی مؤنث تجلی پیدا می‏كرد.

در چنین شریطی پیامبر هم به نقد سنّت‏هی موجود پرداخت و هم به ترسیم جیگاه و شخصیت زن از منظر اسلام. ین حركت از چند طریق دنبال شد:

۱) همتا دانستن زن و مرد:

برابری زن و مرد در انسانیت و در دستیابی به كمالات انسانی از اصول نگرش اسلام است كه قرآن كریم۴، پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت (علیهم السلام) به تبیین آن پرداخته‏اند. یاتی از قرآن كریم كه یكسان به زن و مرد وعده بهشت می‏دهد و آنان را چون مردان در اقامه نماز، اعطی زكات، پذیرش سرپرستی خدا و رسول(ص) و اصلاح جامعه اسلامی در قالب امر به معروف و نهی از منكر مسئول می‏شمارد۵ و بر یمان و تسلیم، صداقت، صبر، خشوع و عفت زن و مرد ارزشی یكسان می‏گذارد۶، نشانگر یكسان‏نگری اسلام است؛ چنان‏كه یات الهی كه بر یذی زنان مؤمن و افترا به آنان برمی‏آشوبد۷، پیامبر(ص) را به استغفار بری زنان و مردان مؤمن فرا می‏خواند۸ و توبه آنان را قبول می‏كند؛۹ افزون بر آن‏كه گفتار پیامبر(ص) كه زنان را همتی مردان شمرده است۱۰، در كنار سیره كرامت‏مندانه آن بزرگوار، حاكی از برابری زن و مرد در ارزشمندی است.

۲) توجه به ارزش دختران و تشویق به پرورش و حمیت از آنان:

شیوه پیامبر(ص) آن بود كه از یك سو به ارزش و جیگاه ویژه دختران در زندگی توجه دهد و به تأثیر آنان به عنوان مونس، اهل مدارا و نیكی، با خیر و بركت، اهل پاكیزگی و سبب طراوت زندگی اشاره كند۱۱ و از سوی دیگر با بیان رزّاقیت خداوند، احساس سنگینی در نگهداری آنان را برطرف نمید؛ ضمن آن‏كه علیه سنت دختركشی به عنوان عملی سنگدلانه بشورد۱۲ و اكرام زنان و دختران را در قالب عباراتی كه بهترین مردم را خیرخواه‏ترین آنان در حق زنان می‏داند، اهانت به زنان را نشانی از پستی بشمارد و بر حمیت از دختران و زنان، بهشت را پاداش قرار می‏دهد و آن را وجهه همت مردان قرار دهد۱۳.

۳) بیعت با زنان:

پیامبر اكرم(ص) در چند نوبت از زنان بیعت گرفته است. در بیعت »عقبه« كه قبل از هجرت انجام گرفت، سه زن حضور داشتند. در فتح مكه نیز قرآن كریم، پیامبر اكرم(ص) را به گرفتن بیعت از زنان (در صورت تمیل آنان) فراخوانده است.۱۴ نكته جالب آن‏كه باوجودی كه بیعت به معنی تعهد، به همكاری و تبعیت از حاكم اسلامی، ماهیتی سیاسی و اجتماعی دارد، در مورد زنان بیشتر رنگ و بوی اخلاقی و خانوادگی به خود گرفته است و زنان متعهد شده‏اند بری خدا شریك قرار ندهند؛ خود را به دزدی و زنا آلوده نكنند؛ فرزندكشی نكنند؛ فرزند دیگران را به شوهران خود منسوب ننمیند و در كارهی خیر با پیامبر(ص) مخالفت نكنند. در ینجا دو نكته جلب توجه می‏كند: اول آن‏كه در جامعه‏ی كه گاه زن را در زمره كالا دست به دست می‏كنند، سخن از بیعت زنان، انقلاب فرهنگی به حساب می‏آمد و دوم آن‏كه گویا الگوی مشاركت زنان در اصلاح جامعه، از نگاه اسلام، الگویی جنسیتی و با محوریت عفاف و حفظ كیان خانواده است.

۴) توجه به شخصیت‏هی ویژه:

سخنان گهربار پیامبر اكرم(ص) در توصیف شخصیت زنان تاریخ ساز از جمله فاطمه(س)، خدیجه كبری(س)، آسیه(س) و مریم كبری(س)۱۵ به‏ویژه در مورد فاطمه(س)، در قالب بیاناتی كه رضیت و خشم خداوند را به رضیت و خشم فاطمه پیوند می‏دهد۱۶ و نیز مریم(س) كه به همراه آموزه‏هی قرآنی، او را زنی كامل، داری عصمت و هم‏سخن با فرشتگان خداوند دانسته است،۱۷ نشانگر آنست كه زن می‏تواند تمامی‏حجاب‏ها را درنوردد و به قله كمالات رسد.

انتخاب فاطمه(س) به منظور مباهله۱۸، با وجود حضور مدعیان و در نظر گرفتن وی به عنصری محوری در میان اصحاب كسأ كه یه تطهیر در شأن آنان فرود آمد۱۹ نیز به بهترین شكل نمیانگر جیگاه زن در اندیشه اسلامی است.

۵) پرورش عملی زنان:

بهترین شاهدی كه بر كارآمدی برنامه‏هی هر مكتب می‏توان ارائه داد، بررسی ابعاد شخصیتی كسانی است كه براساس آموزه‏هی آن پرورش یافته‏اند. بررسی زندگی فاطمه(س)، از دوران كودكی و نوجوانی در حمیت از پیامبر اكرم(ص) در مقابل مشركان و حضور در صحنه‏هی جنگ بری پشتیبانی از رزمندگان تا زمان جوانی و ورود یك‏تنه در عرصه مبارزه با مفاسد سیاسی و انتخاب مشی مبارزه منفی به منظور نشان دادن مظلومیت اهل‏بیت (علیهم السلام) تا پیان تاریخ، توجه به حفظ معارف و علوم دینی تا آنجا كه آن را معادل حفظ جان دو فرزند عزیزش می‏شمارد همه؛ بیانگر آن است كه یك زن به گونه‏ی تربیت یافته است كه می‏تواند به دگرگون ساختن تاریخ بیندیشد. چنین تربیتی را در بانوان ممتازی چون خدیجه(س) كه توانمندی اقتصادی خود را در توسعه دین جدید به خدمت گرفت و در زینب كبری(س) نیز می‏یابیم. ین تحولات سبب شد كه در طول سده‏هی پس از ظهور اسلام صدها زن راوی حدیث، فقیه، عارف، متكلم، ادیب، معلم و انسان‏ساز به صحنه یند.

از نكات پیش‏گفته می‏توان رویكرد اصول‏گریانه به شخصیت زن را در عصر حاضر تبیین نمود. در ین رویكرد، هم با اشكال سنّتی تحقیر زنان و هم با اشكال مدرن آن در قالبِ سوژه‏هی جنسی، سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی - كه زنان را به ابزاری جهت معروف شدن نهادها یا افرادی خاص بدل می‏كند - مقابله خواهد شد؛ همچنین در ین نقطه، همزمان با نگرش‏هیی كه زن را از مرز برابری انسانی با مرد فراتر می‏برد و به مقام »خدا بانویی« ارتقا می‏دهد، مبارزه خواهد شد.

پس از دفاع از شخصیت زن به مثابه یك انسان، نوبت به تبیین هویت زن به مثابه یك جنس می‏رسد. اگر دیدگاه سنتی غرب تأكید بر تفاوت‏هی طبیعی زن و مرد و نقش‏هی متفاوت آنان را به قیمت كم رنگ كردن بُعد انسانی و ارزشمندی مشترك زن و مرد می‏دید، از دهه ۱۹۶۰ میلادی نگرش‏هی مبتنی بر برابری نقش‏ها رفته رفته جی پی خود را محكم نمودند و تفاوت نقش‏ها را همچون بسیاری تفاوت‏هی روانی و رفتاری، از مقوله جنسیت (Gender) دانستند كه هیچ پیگاه طبیعی ندارد و صرفاً معلول عوامل تربیتی و اجتماعی است؛ از ین رو ضرورت اصلاح نگرش‏ها به سمت از میان بردن كلیشه‏هی جنسیتی به یك شعار مهم تبدیل شد و برنامه‏هی توسعه در كشورها نیز اصلاح نگرش‏هی جنسیتی به سمت نادیده گرفتن نقش‏هی جنسیتی را در دستور كار قرار داد.

انكار نقش‏هی جنسیتی به ین معنا بود كه اولاً ساختار خانواده كه بر اساس مدل عمودی و رابطه طولی پدر، مادر و فرزندان بود، به چالش كشیده شود و در مرحله بعد، ساختار افقی دموكراسی در خانواده كه تمام اعضا را در یك خطِ افقی هم‏رتبه قرار می‏داد، پیشنهاد گردد؛ در نتیجه خانواده در جیگاه نهادی منسجم، نقش خود را از دست داد و نقش‏هی انحصاری در آن از بین رفت؛ چنان‏كه در فرانسه و انگلستان، تأمین هزینه‏هی خانواده از انحصار مرد خارج شد و مشتركاً بر عهده زن و مرد قرار گرفت؛۲۰ در حقیقت تحولات دهه‏هی اخیر در مجموع به سمت فاصله گرفتن خانواده از الگوی عمودی است.

نقش مادری نیز در دهه‏هی اخیر به عنوان نقش انحصاری زنانه، از سوی فمینیست‏ها از كلیشه‏هی جنسیتی كه نظام مردسالار بری خانه‏نشین كردن زنان آن را نقشی مقدس وانمود می‏كند، قلمداد شده است.

انكار نقش‏هی جنسیتی در عرصه خصوصی (خانواده) جیی بری پذیرش تفاوت نقش‏ها با ویژگی‏هی جنسیتی در اجتماع باقی نگذاشت و شاخص‏هی رشد و توسعه اجتماعی زنان بر شاخص‏هی مردانه منطبق و بیان كننده وضعیت زنان هر كشور گردید.۲۱

با نمودار شدن آثار پذیرش تشابه نقش‏ها و نادیده گرفتن تفاوت‏هی طبیعی دو جنس، جریان انتقادی نسبتاً قدرتمندی از متخصصان خانواده‏درمانی و دیگر گروه‏ها شكل گرفت كه به بررسی نادیده گرفتن ین تفاوت‏ها پرداختند.

پی نوشت ها:

۱- ایران دخت؛ ش ۳۲ (تیر ۸۵)، ص ۴/

۲-استنلی كرتز؛ »پیان ازدواج در اسكاندیناوی«؛ ترجمه مریم رفیعی؛ حورأ. نیز ر.ك به: »ازدواج در اسكاندیناوی در حال مرگ است«؛ كیهان، ۸۵/۴/۱۹، ص ۱۵/

۳-البته ین سخن به معنی انكار تأثیرگذاری زمان و مكان در تغییر مصادیق نیست. تبدّل عناوین با تحقق شریط آن از مباحث پذیرفته شده در علم فقه است/

۴-نحل: ۹۷، نسأ: ۱۲۴، غافر: ۴۰، آل عمران: ۱۹۵/

۵-توبه: ۷۱ و ۷۲/

۶-احزاب: ۳۴/

۷-نور: ۲۳ و احزاب: ۵۸/

۸- محمد: ۱۹/

۹- احزاب: ۷۳

۱۰-كنزالعمال: ح ۴۵۳۱/

۱۱-وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۳۰۶، ۲۷۳۱۴ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۴۸۱/

۱۲-تكویر: ۸. و نیز ر.ك به: جعفر سبحانی، فروغ ابدیت؛ ج ۱، ص ۴۸/

۱۳-نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۴۷۷، ۱۵۲۰، ۱۷۲۸/

۱۴-ممتحنه: ۱۰/

۱۵-بحارالانوار؛ ج ۴، ص ۱۶۲، ح ۴.

۱۶-ر.ك: علامه امینی، فاطمْالزهرا(س)، ص ۹۴/

۱۷-آل‏عمران: ۴۲ - ۴۷/

۱۸-آل‏عمران: ۶۱/

۱۹-احزاب: ۳۳/

۲۰-لیلا اسدی؛ »بررسی نفقه زوجه و أقارب در حقوق انگلستان«؛ فصلنامه ندی صادق، ش ۲۴، صص ۶-۹. نیز ر.ك به: سعید محسنی؛ »نفقه زوجه در حقوق یران با مطالعه تطبیقی در حقوق فرانسه« پیان‏نامه كارشناسی ارشد، دانشگاه امام صادق(ع)/

۲۱-سند چهارمین كنفرانس جهانی زن؛ كار پیه عملی و اعلامیه پكن/

۲۲-وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۳۴۱/

۲۳- الكافی؛ ج ۵، ص ۵۰۷ و نیز ر.ك به: بحارالانوار؛ ج ۷۷، ح ۱۹۱ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۸۹۲/

۲۴- وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۴۹۷۹ و ۲۴۹۵۴/

۲۵ -مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۷۹۳۳/

۲۶ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۵۵۷/

۲۷ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۵۱۹/

۲۸ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۱۷۲۰/

۲۹ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۶۲۸ و ۲۷۳۷۷ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۳۹۳/

۳۰ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۶۱۷، ۳۱۳۷ و ۳۰۴۷/

۳۱ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۴۹۴۲، و نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۶۱۵، ۲۲۳۷، ۱۵۳۵ و ۲۰۹۴/

۳۲ -نسأ: ۳۴/

۳۳ -بقره: ۸۳، ۱۸۰ و ۲۱۵، نسأ: ۳۶، انعام: ۱۵۱، اسرأ: ۲۳، لقمان: ۱۴ نیز رك به: مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۸۰۱۸ و وسائل الشیعه؛ ح ۲۷۶۶۵/

۳۴ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۷۰۵، ۲۷۶۰۷، ۲۷۶۷۲، و ۲۷۶۷۳/

۳۵ -مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۷۹۰۸/

۳۶ -مستدرك الوسائل؛ ح ۸۱۱۹ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۶۲۵/

۳۷ -نسأ: ۱۹

۳۸ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۴۱۷ و الكافی؛ ج ۵، ص ۶۷، و نیز وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۸۱۴ و ۲۷۶۰۱/

۳۹ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۳۰۰ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۸۸۱/

۴۰ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۴۵۷/

۴۱ -ماوئل كاستلز؛ عصر اطلاعات؛ ج ۲، ص ۱۸۰/

۴۲ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۴۹۰۱/

۴۳ -همان؛ ح ۲۴۹۰۲ و ۲۴۹۱۴/

۴۴ -همان؛ ح ۲۴۹۱۵، ۲۵۳۱۸/

۴۵ -بقره: ۲۶۸/

۴۶ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۴۹۸۴، ۲۴۹۸۳ و ۲۴۹۸۶/

۴۷ -همان؛ ح ۲۴۹۹۶ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۷۸۲/

۴۸ -نسأ: ۳۴/

۴۹ -بحارالانوار؛ ج ۷۷، ص ۳۵۵ وسائل‏الشیعه، ح ۲۷۸۱۴/

۵۰ -تهذیب‏الاحكام؛ ح ۱۵۹۷/

۵۱ -مستدرك‏الوسائل؛ ح ۹۹۵۹ و ۳۰۵۷/

۵۲ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۷۷۸ و وسائل‏الشیعه، ح ۲۵۳۱۵ و ۲۵۳۵۴/

۵۳ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۸۵۹۷ نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۲۶، بحارالانوار؛ ج ۷۶، ص ۳۳۴، ح ۱/

۵۴ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۸۵۹۸ نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۳۸۹، ۷۵ و ۱۳۹۰/

۵۵ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۴۶۳ و ۲۴۹۵۷/

۵۶ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۸، ح ۲۶۲۸ و وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۳۲۳/

۵۷ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۸۷۴/

۵۸ -نسأ: ۳۵/

۵۹ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۸۷۹ و ۲۸۵۹۸/

۶۰ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۸۵۹۸/

۶۱ -مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۵۱۱۰/

۶۲ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۱۶۵ و ۶۲۱ و وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۴۹۳۰/

۶۳ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۰۷۳، ۲۵۰۷۴ و ۲۵۰۷۸/

۶۴ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۷۷۴ و نهج‏الفصاحه؛ ح ۲۶۳۰/

۶۵ -بحارالانوار؛ ج ۷۴، ص ۳۸۹، ح ۲/

۶۶ -بقه: ۲۷، رعد: ۲۷، نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۶۹۰، مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۰۳۶۵/

۶۷ -مستدرك‏الوسائل؛ ح ۱۷۹۰۸ و ۸۱۱۹/

۶۸ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۸۱۴ و ۲۷۸۰۸

۶۹ -وسائل‏الشیعه؛ ج ۲۵۰۱۹، نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۰۹۶/

۷۰ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۳۷۵ و ۳۷۳۷۹/

۷۱ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۵۴۴ و ۲۷۶۲۳؛ نهج‏الفصاحه، ح ۱۱۰۸/

۷۲ -همان؛ ح ۲۷۶۲۷/

۷۳ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۴۰۵، ۲۵۴۰۸، ۲۵۴۱۰، ۲۵۴۱۸، ۲۵۱۵۴ و ۲۵۵۳/

۷۴ -وسائل‏الشیعه، ح ۲۷۵۸۱/

۷۵ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۲۳۳/

۷۶ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۱۳۹۳/

۷۷ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۷۶۲۳/

۷۸ ا-لكافی؛ ج ۶، ص ۴۷/

۷۹ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۱۵۹، ۲۵۱۵۸، ۲۵۱۵۷، ۲۵۱۶۴، ۲۵۱۶۱ و ۲۵۳۵۴/

۸۰ -وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۱۸۱ و ۲۵۱۸۷/

۸۱ -نهج‏الفصاحه؛ ح ۴۷۸، ۲۰۴۵ و ۱۵۱۹ و وسائل‏الشیعه؛ ح ۲۵۴۱۸، ۲۵۳۱۰ و ۲۵۲۸۸.

۸۲ -انتقاد از كلیت جبر سازمانی و تكنولوژیك البته نبید به معنی نادیده گرفتن تأثیرات قهری گذار از شریط سابق به شریط جدید تلقی شود؛ بنابرین می‏توان تأثیرات شهرنشیتی، مدرنیسم و تكنولوژی‏هی جدید را پذیرفت؛ اما پرسش اصلی در دو ناحیه است: اول آن‏كه ین تأثیرات جزئی‏اند یا در تمام عرصه‏هی حیات و به طور حداكثری و دوم آن‏كه ین تأثیرات از نوع مقتضی (زمینه‏ساز) است یا علّت تامه/


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.