دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
ارزیابی رابطه اقتصادی با امریکا

۱) حجم مقالات، مطالعات و تحقیقات انجام شده در ایران در خصوص رابطه با امریکا، در مقایسه با مطالعات انجام شده در امریکا، بهصورت مهمترین چالش سیاست خارجی آن کشور طی سالهای گذشته، بسیار اندک و حتی قابل چشمپوشی است.
۲) روشن است که رابطه، عملی دو سویه است که به تبادل چیزی از طرفی به طرف دیگر نیاز دارد؛ بنابراین، شرط داشتن رابطه، ایجاد مذاکره و تبادل دو سویه است و از طرفی، رابطه در شکلها و ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... نمود مییابد و اگر از رابطه اقتصادی بحث میشود، گرچه یکی از ابعاد مهم رابطه است، به تنهایی تمام جوانب بحث را در نظر ندارد و از مطالعه جوانب دیگر کفایت نمیکند.
۳) هدف از این نوشته، فقط ارزیابی رابطه اقتصادی با امریکا است. در این ارزیابی بدون بررسی دیگر ابعاد رابطه، به منافع و ضررهای هر یک از دوطرف اشاره خواهد شد؛ بنابراین، تجویز یا عدم تجویز رابطه با امریکا نمیتواند بر اساس ارزیابی صرف رابطه اقتصادی صورت گیرد.
۴) در این بررسی با اشاره به اهداف امریکا از داشتن رابطه اقتصادی با دیگر کشورها به نیاز روزافزون این کشور و کشورهای صنعتی به کشورهای در حال توسعه و جهان سومی توجه خواهد شد؛ سپس بهطور خاص، رابطه اقتصادی ایران و امریکا پیش و پس از انقلاب بررسی، و در پایان، بعد از نتیجهگیری، پیشنهادهایی در این زمینه ارائه میشود.
اهداف امریکا و کشورهای صنعتی از رابطه با دیگر کشورها
گستردگی و تراکم ثروت و انبوهی تولید، غرب و نظام سرمایهداری را بر آن داشت تا بخشی از تولید خودر ا به سرزمینهای تحت نفوذ و سلطه خود منتقل کنند و بدین ترتیب، برنامه به اصطلاح صنعتی کردن کشورهای فقیر و جهان سومی در دستور کار آنها قرار گرفت. سرمایهگذاری در این کشورها دو منفعت بزرگ به همراه داشت: یکی آنکه بیکاری و تورم را در کشورهای سرمایهدار صنعتی کاهش میداد و دوم آنکه، سبب وابستهتر شدن کشور تحت سلطه شده، زمینه لازم را برای اِعمال سیاست تهی سازی و انتقال منابع و ثروت آن کشور به کشور صنعتی فراهم میآورد.
اهداف کلان و عمده امریکا و کشورهای صنعتی از داشتن رابطه اقتصادی با دیگر کشورها بهطور کلی عبارتند از:
الف) وابسته کردن اقتصادی کشورهای در حال توسعه در زمینه کالاهای ضرور، مصرفی و فنآوری: کشورهای صنعتی و پیشرفته همواره میکوشند تا کشورهای تحت نفوذ خود را از نظر کشاورزی و صنعتی به خود وابسته کنند تا هیچگاه به مرحله خودکفایی و استقلال اقتصادی نرسند. کشورهای شیلی، الجزایر، ایران پیش از انقلاب، نمونههای بارزی از اینگونه کشورها هستند.۲
ب) سوق دادن کشورهای در حال توسعه به نداشتن برنامهای منظم بهمنظور تخریب اقتصاد کشور: تجربه کشورهای در حال توسعه و جهان سومی نشان میدهد که امریکا و دیگر کشورهای پیشرفته، کشور تحت سلطه را بهگونهای هدایت میکنند که همواره مانند اسب عصاری هر چه میرود، سر جای اولش باشد. تشویق برای سرمایهگذاری در صنایع مونتاژ و استفاده از مزایای صنعتی شدن و فنآوری وارداتی از جمله کوششها در این زمینه است.
ج) اجرای سیاست تهی سازی در کشورهای در حال توسعه: کشورهای صنعتی پیشرفته از طریق سازوکارهای گوناگونی میکوشند تا منابع نفتی، زیرزمینی و معادن و منابع نفتی کشورهای در حال توسعه و عقب مانده را به همراه مغزهای فعال و نیروی انسانی متخصص این کشورها، به سرزمینهای خود منتقل کنند.
د) عقب نگهداشتن اقتصاد کشورهای در حال توسعه: کوشش کشورهای صاحب سرمایه و فنآوری بر آن است که کشورهای جهان سوم را از نظر اقتصادی عقب نگهدارند؛ چرا که فقط از این طریق میتوان آنها را وابسته، و سیاست تهیسازی را درباره آنان اجرا کرد. مونتاژی کردن کشورهای در حال توسعه، عمدهترین کوشش در این مسیر است.۳ آثار سوء تحمیل و داشتن نظام اقتصاد تک محصولی، از دیگر علل عقبماندگی اقتصاد کشورهای جهان سوم به شمار میرود.۴
ه) نیاز روزافزون کشورهای پیشرفته صنعتی به کشورهای جهان سوم در حال توسعه: برای تأمین چنین نیازی، ایجاد وابستگی اقتصادی بهترین راهحل است:
با توجه به وابستگی اقتصادی جامعه جهانی، هیچ کشوری قادر به پیگیری سیاستهای اقتصادی خود بهطور جداگانه، مستقل و خارج از چارچوب اقتصاد بینالملل نخواهد بود و از آنجایی که توسعه و رشد اقتصادی کشورها در گرو یکدیگرند، لذا رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای صنعتی، بدون در نظر گرفتن رشد و توسعه اقتصادی و پیشرفت دیگر کشورهای جهان قابل دسترسی نیست.۵
امریکا و دیگر کشورهای صنعتی پیشرفته، توسعه و پیشرفت خود را در گرو وضعیت اقتصادی کشورهای در حال توسعه میبینند:
اگر بحران جنوب شرقی آسیا در سال ۱۹۹۷ به میزان ۴/۱ درصد از رشد اقتصادی ایالات متحده در سال ۱۹۹۸ میکاهد و در کار و اشتغال، حدود دو میلیون نفر در امریکا تأثیر منفی میگذارد، واضح است که سیاستمداران ایالات متحده تمام کوشش خود را در مهار این بحران و نفوذ در اقتصاد چنین کشورهایی به کار خواهند گرفت؛۶
نتیجه اینکه امریکا و دیگر کشورهای صنعتی به دو علت به کشورهای در حال توسعه نیاز دارند و به همین سبب در پی وابستگی اقتصادی آنها هستند: یکی آنکه این کشورها محل مناسبی برای سرمایهگذاریهای خارجی بوده، سودهای کلانی از آنها عاید میشود و دوم آنکه اینگونه کشورها به خوبی، منابع و مواد اولیه مورد نیاز امریکا و کشورهای صنعتی پیشرفته را تأمین میکنند۷ و در این جهت است که طی سالهای گذشته، میزان واردات امریکا زیادتر شد، و به واردات مواد معدنی که در آنجا کمیاب هستند، منحصر نبود؛ بلکه شامل همه نوع مواد اولیه میشود و هدف، دست یافتن به منابع با صرفهتر و کنترل این منابع در عرصه رقابتهای خارجی است.۸
● اهمیت رابطه با خاورمیانه و جهان اسلام برای امریکا
منطقه خاورمیانه و جهان اسلام برای امریکا در این میان جایگاه ویژهای دارد و از چند جهت دارای اهمیت است.
۱) اهمیت دینی و مرکزیت دنیای اسلام
۲) اهمیت نظامی، راهبردی و جغرافیایی
۳) اهمیت اقتصادی از جهت ذخایر نفتی و بازار محصولات غرب.
از آنجا که بیشتر کشورهای این منطقه، مشتریان مطمئن و بازارهای خوبی برای کشورهای غربی و صنعتی هستند، منطقه خاورمیانه بهطور عام، و خلیجفارس بهطور خاص، به مرکز ثقل رقابت قدرتهای بزرگ صنعتی تبدیل شده است و میتوان انتظار داشت که ترکیب قدرت در منطقه خاورمیانه، آیینه ترکیب قدرت در نظم نو جهانی خواهد بود.۹ این منطقه آنقدر برای سران امریکا دارای اهمیت است که در بین آنان، اصلی بهنام «اصل کارتر» وجود دارد که آشکارا بر تمایل امریکا بهمنظور سلطه بر این منطقه دلالت میکند. آن اصل چنین است:
هر تلاشی که از سوی هر قدرت خارجی برای کسب سلطه بر منطقه خاورمیانه صورت گیرد، تجاوز به منافع حیاتی امریکا تلقی خواهد شد و امریکا با استفاده از کلیه وسایل لازم، از جمله با استفاده از نیروهای نظامی در مقابل چنین تجاوزی خواهد ایستاد.۱۰
نفت اعراب و فعالیتها و صنایع مرتبط با آن، یگانه سود یا یگانه منبع تأمین سودهای سرشار امریکا از کشورهای عربی در خاورمیانه نیست؛ زیرا افزایش درآمد اعراب، منطقه خاورمیانه را ابتدا به بازار مهم و بسیار غنی برای صادرات و خدمات امریکایی تبدیل میکند و این امر، موجب رونق اقتصاد داخلی کشور امریکا میشود. از سوی دیگر، حجم عظیمی از پول نقد اعراب به صورتهای گوناگون در امریکا و بانکهای این کشور سپردهگذاری و سرمایهگذاری میشود. داشتن اقتصادی تک محصولی و گسترش صنایع مونتاژ و وابسته نیز مزید بر علت و سبب وابستگی بیش از پیش این کشورها شده است:
آمار نشان میدهد تنها در سال ۱۹۹۷ میلادی، کشورهای عربی ۱۲۰ میلیارد دلار در بانکهای اروپا و امریکا ذخیره پولی داشتهاند؛ بهطوریکه در این میان، کشور عربستان به تنهایی ۸۶ میلیارد دلار را به خود اختصاص داده است. ... بدین ترتیب بوده که سرمایه کشورهای نفتخیز عربی در اروپا و امریکا وسیلهای برای نجات سرمایهداری از بحرانهای احتمالی میشده است.۱۱
مقام معظم رهبری در این باره میفرماید:
امروز دولت امریکا به این قانع نیست که بر کشور و منافع خود تسلط داشته باشد و خود را بهعنوان یک کشور و یک ملت طبق میل و اراده خود اداره کند. آنها میخواهند در هر نقطهای از عالم که موقعیت جغرافیایی حساسی وجود دارد، حضور داشته باشند؛ هر جا آبراه مهمی وجود دارد، بر آن مسلط باشند؛ هر جا منافع حیاتی زیرزمینیای وجود دارد، تحت سلطه آنها باشد؛ هر جا پول، قدرت و امکانی هست، آنها بتوانند بر آن تسلط داشته باشند؛ هر جا مجموعهای از انسانها زندگی میکنند، تا آنجا که میتوانند، اراده خودشان را بر آن مجموعه تحمیل کنند.۱۲
● هدف از کمکهای اعطایی به کشورهای در حال توسعه
اگر به موارد و میزان کمکهای اعطایی در قالب وام و سرمایهگذاریهای خارجی و نیز عایدیهای ناشی از آنها که همواره مورد توجه کشورهای صنعتی پیشرفته از جمله امریکا بوده است، اشاره شود، مفید خواهد بود. این مسأله سبب میشود تا کشورهای غربی، نفوذ و منافع خویش را در ممالک توسعه نیافته و در حال توسعه، حفظ و تقویت کنند. امروزه بهجای کنترلها و دخالتهای مستقیم، هدف، کنترل غیرمستقیم کشورهای در حال توسعه و جهان سومی است و اگر هم کمکی اعطا میشود و در کشوری سرمایهگذاری انجام میگیرد، نه بهمنظور کسب سود مستقیم، بلکه برای کنترل و در نتیجه، حصول سود غیرمستقیم در کشورهای در حال توسعه است.
امریکا و دیگر کشورهای صنعتی و صاحب سرمایه و فنآوری، فقط در شاخههایی از صنایع کشورهای توسعه نیافته سرمایهگذاری میکنند که امکان بهرهبرداری سرشار و منافع کلان مسلم باشد، و براساس همین اصل، اقتصاد کشورهای جهان سوم به صنایع استخراجی و تهیه مواد خام صنعتی و کشاورزی محدود است.۱۳ در فاصله سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰، کل سرمایهگذاری خارجی امریکا در جهان برابر با ۹/۲۳ میلیارد دلار، و سود حاصل از این سرمایهگذاری ۳۷ میلیارد دلار بوده است. ... از ۹/۱۴ میلیارد دلار سرمایهای که از امریکا به اروپا و کانادا سرازیر شده، ۴/۱۱ میلیارد دلار به صورت سود به امریکا بازگشته، و این بهمعنای خروج ۵/۳ میلیارد دلار سرمایه است؛ در حالیکه بین امریکا و سایر کشورهای جهان که اغلب توسعه نیافته هستند، وضع برعکس بوده؛ بهطوریکه ۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری در این کشورها، سودی معادل ۹/۲۵ میلیارد دلار برای امریکا در برداشته است و این یعنی ورود ۶/۱۶ میلیارد دلار سرمایه به امریکا؛۱۴ نتیجه اینکه با توجه به وجود ریسک و عدم حتمیتهای موجود، امریکا بیشتر بهدنبال سرمایهگذاری در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته است و در تأمین منافع سیاسی و اقتصادی خود در کشورهای جهان سوم در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی و امریکایی تمایل فراوانی دارد و بدین سبب در پی نزدیک شدن به این کشورها بوده، مایل است آنها را به خود وابستهتر کند.
● وظایف و اهداف شرکتهای چندملیتی در کشورهای جهان سوم
با مطالعه تجربی، نقش شرکتهای چند ملیتی را میتوان به شرح ذیل برشمرد: ۱. این شرکتها بازوی کشورهای پیشرفته بوده، در وابسته کردن کشورهای در حال توسعه میکوشند. ۲. سرمایهگذاری این شرکتها بهگونهای است که همواره از فنآوری سرمایهبر استفاده میکنند؛ بدین سبب از نظر ایجاد اشتغال، نقش بسزایی را ایفا نمیکنند. ۳. فنآوری وارداتی بر اساس مقتضیات کشور میزبان، طرحریزی نشده است؛ به همین علت، همواره کالاهای ساخت این شرکتها در کشور میزبان از کالاهای مشابه گرانتر تولید میشود. ۴. به علت وابستگی صنعت کشور میزبان، کالاهای ساخت شرکتهای چندملیتی نامرغوب است. ۵. موارد پیشگفته دست به دست هم دادهاند تا میزان واردات از کشورهای پیشرفته صنعتی افزایش یابد.۱۵ آمار ارائه شده در زمینه عایدیهای کلان شرکتهای چندملیتی امریکایی، خود گواه خوبی بر اهداف و نیتهای این شرکتها است:
میزان کل پولی که از کشورهای توسعه نیافته در طول سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ عاید شرکتهای چندملیتی امریکایی شده است، تقریباً معادل ۵۶ میلیون دلار میشود؛ یعنی در مقابل هر دلار سرمایهگذاری، حدود هفت دلار عاید شرکتهای چندملیتی امریکایی شده است.۱۶
گذشته از بحث بازپرداخت وامها و بهره آنها،۱۷ نکته جالب آن است که این وامها و کمکهای دریافتی، صرف آبادانی و رشد اقتصادی کشور پذیرنده نشده، بابت خرید کالاهای امریکایی هزینه میشود:
تقریباً ۲۰۰۰ میلیون دلار از ۲۴۰۰ میلیون دلار کمک درخواستی، بهطور مستقیم برای خرید کالاهای امریکایی صرف میشود و در جهت منافع اقتصادی امریکا و تأمین آنها مصرف شده است. از سوی دیگر، لازم به توضیح است که قیمت کالاهای امریکایی که کشورهای دریافت کننده وام (طبق موافقت به عمل آمده) از امریکا خریداری میکنند، ۴۰ درصد گرانتر از قیمت معمولی کالاها در بازارهای جهانی است و در خصوص برخی از وسایل و ابزار امریکایی، این افزایش حتی به ۱۰۰ تا ۲۰۰ درصد نیز میرسد.۱۸
● مروری تاریخی به رابطه ایران و امریکا پیش از پیروزی انقلاب
ایران با داشتن موقعیتی راهبردی و برخورداری از منابع غنی نفت و گاز، همواره برای امریکاییها اهمیت فوقالعادهای داشته است و بدین سبب، ایران در گذشته یکی از نزدیکترین هم پیمانان امریکا و غرب بود.
مهمترین تحولی که پیش از انقلاب در بخش کشاورزی صورت گرفت و از طرف امریکا دیکته شد، اصلاحات ارضی بود:
در این مرحله که گمان میرفت ۵۰ درصد زمینها در اختیار کشاورزان قرار گیرد، تنها ۹ درصد آنان صاحب زمین شدند.۱۹
سیل مهاجرت روستائیان به شهرها از نتایج اصلاحات ارضی و نتیجه آن، فزونی واردات مواد مصرفی و غذایی بود و شهرها نیز برای پذیرایی این مهاجران امکانات کافی نداشتند.۲۰ در بخش صنعت کشور نیز وضع چندان مناسبی حاکم نبود و هزینههای سرسامآور نظامی و تسلیحاتی بر مشکلات این بخش افزوده بود. سیاستهای نادرست اصلاحات ارضی، عدم حمایت از کشاورزان، عدم فعالیت کافی سرمایهگذاران داخلی و واردات مواد غذایی و راهبردی و نیز گسترش صنایع مونتاژ، زمینه وابستگی را بیش از پیش فراهم ساخته بود.۲۱
بهانه ژاندارمی منطقه باعث شده بود که ایران، قبرستان صنایع و کارخانههای وابسته و زرادخانه تسلیحات نظامی شود. ایران در دهه ۱۳۵۰، سلاحها و تسلیحاتی داشت که حتی برای ارتش امریکا نیز گران تشخیص داده میشد و از طرفی دارای سلاحهایی بود که حتی نیروهای نظامی امریکا نیز به آنها مجهز نبودند.۲۲ دهها میلیارد دلار درآمد نفت در زمان شاه، یا صرف خرید کالاهای مصرفی و نظامی میشد یا اگر هم برای سرمایهگذاری به کار میگرفت، بهگونهای بود که تأثیر چندانی بر رشد و توسعه اقتصادی پایدار کشور نداشت. روابط اقتصادی ایران و امریکا ماهیت امپریالیستی داشت:
مثلاً ایران در برابر هر دلاری که از تجارت با امریکا بهدست میآورد، حدود دو دلار برای خرید کالاها، تجهیزات و خدمات امریکایی میپرداخت.۲۳
حسن دادگر ۱
پینوشتها:
.۱ کارشناس ارشد اقتصاد.
.۲ ر.ک: محفوظ بنون: سرمایهداری دولتی در الجزایر، ترجمه پیروز الف، [بینا]؛ جورگه یالارسیوس: شیلی، ترجمه زمانی و نادری، [بینا].
.۳ زیانهای اقتصادی حاصل از جامعه مونتاژی را در این مأخذ میتوان جستوجو کرد: حسن توانایانفرد: توطئههای اقتصادی امپریالیسم در ایران، سازمان انتشارات کتاب؛ تهران، ۱۳۶۴؛ ص ۱۲۸ - ۱۴۵.
.۴ ر.ک: همایون الهی: امپریالیسم و عقب ماندگی، انتشارات مؤسسه اطلاعات، تهران، ۱۳۶۷؛ ص ۸۷ و ۸۸.
.۵ سخنان نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد، سال ۱۳۷۲؛ به نقل از روزنامه کیهان، ۲۱/۷/۱۳۷۲، ص ۳.
.۶ علی رشیدی: «رابطه منطقی با امریکا: افزایش فرصت برای حضور بینالمللی»؛ ایران فردا، ش ۴۴، تیر ۱۳۷۷؛ ص ۳۶.
.۷ حضرت امام۵ در این زمینه به تفصیل بیانات گوناگونی داشته است. ر.ک: در جستوجوی راه از کلام امام، دفتر چهاردهم؛ ص ۱۴۵.
.۸ آنجلو یولوس: جهان سوم در برابر کشورهای غنی، ترجمه امیرحسین جهانبگلو، انتشارات خوارزمی، تهران، ۱۳۵۷، ص ۳۳. برای مطالعه بیشتر، ر.ک: هاری مگداف و تام کمپ: امپریالیسم: تئوری، تاریخ، جهان سوم، ترجمه هوشنگ مقتدر، انتشارات کویر، تهران، ۱۳۶۹، ص ۶۷ - ۷۱.
.۹ سعید تائب: «قانون داماتو: ایران یا اروپا؟»، مجله سیاست خارجی، سال یازدهم، ش ۱، بهار ۱۳۷۶، ص ۳۳.
.۱۰ نظام شرابی: امریکا و اعراب، ترجمه عباس عرب، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۷۵، ج ۲، ص ۱۳۴۱.
.۱۱ یوردان یه یُف: جهان عرب و امپریالیسم، ترجمه هادی آزادی، [بینا]؛ ص ۲۱۸ - ۲۲۳. در این زمینه حتی خود کارشناسان امریکایی نیز اعتراف دارند که «اگر امریکاییها به مدت یکسال نفت کشور فقط عربستان را از دست بدهند، درآمد ملی امریکا در حدود ۲۷۲ میلیارد دلار کاهش خواهد یافت و در حدود ۲ درصد بهمیزان بیکاری این کشور افزوده خواهد شد و شتاب تورم بهصورت حادی درخواهد آمد و منجر به نوعی هرج و مرج اقتصادی خواهد گردید». نظام شرابی: امریکا و اعراب، ص ۱۴۹۱.
.۱۲ روزنامه جمهوری اسلامی، ۴/۲/۱۳۷۶، ص ۲.
.۱۳ بهمنظور بررسی بیشتر در این زمینه، ر.ک: پروین معظمی گودرزی (مترجم): «ابعاد سیاست امریکا در مورد کشورهای مستقل مشترکالمنافع»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال هشتم، دوره سوم، ش ۲۵، بهار ۱۳۷۸.
.۱۴ روزنامهئ اطلاعات، ۹/۱۲/۱۳۵۹، ص ۲. برای ملاحظه آمار دیگری در این زمینه، ر.ک: پل هریسون: درون جهان سوم، ترجمه شاداب وجدی، انتشارات فاطمی، تهران، ۱۳۶۴، ص ۴۲۰ - ۴۲۵.
.۱۵ سعید رهنما (مؤلف و مترجم): شرکتهای چندملیتی و کشورهای توسعه نیافته، انتشارات بهاران، تهران، خلاصهای از صفحات ۸۶ - ۸۹.
.۱۶ همایون الهی: امپریالیسم و عقبماندگی، ج ۲، نشر قومس، تهران، ۱۳۷۲، ص ۱۲۷.
.۱۷ ر.ک: ل فیتونی: امپریالیسم و کشورهای توسعه نیافته، ترجمه ع. هوشیار، انتشارات پیشگام، تهران، ۱۳۵۷، ص ۸۲.
.۱۸ همان، ص ۸۲ - ۸۴.
.۱۹ فرد هالیدی: دیکتاتوری و توسعه سرمایهداری در ایران، ترجمه فضلا نیک آئین؛ انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۵۸، ص ۱۱۹ و ۱۲۰.
.۲۰ ر.ک: رابرت گراهام: ایران، سراب قدرت، ترجمه فیروزنیا، انتشارات سحاب، تهران، ۱۳۵۸، ص ۴۱ و ۴۲.
.۲۱ ر.ک: نیکی کدی: ریشههای انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، انتشارات قلم، تهران، ۱۳۶۹، ص ۲۵۹ و ۲۶۰.
.۲۲ مثالهای بسیاری در این زمینه میتوان ذکر کرد؛ از جمله اینکه: «در بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷ کارخانجات امریکایی، تسلیحات نظامی به ارزش ۷/۱۳ میلیارد دلار را به ایران فروختهاند. این مبلغ تقریباً برابر است با یکچهارم کل منابع بهدستآمده از بابت سلاحهایی که امریکا در همین زمان به ۸۳ کشور جهان به میزان ۷/۵۳ میلیارد دلار فروخته است». (نیکی کدی: ریشههای انقلاب ایران، ص ۲۵۹ و ۲۶۰) همچنین ر.ک: حسن توانایان فرد: امپریالیسم زدگی اقتصاد ایران، انتشارات آگاه، تهران، ۱۳۶۱، ص ۱۴۴ - ۱۴۶.
.۲۳ جمعی از نویسندگان: انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، ج ۱۵، انتشارات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، قم، بهار ۱۳۷۹، ص ۱۱۲.
.۲۴ جمیله کدیور: رویارویی انقلاب اسلامی ایران و امریکا، انتشارات اطلاعات، تهران، ۱۳۷۲؛ ص ۴۸. همچنین ر.ک: مارک جی. گازیوروسکی: سیاست خارجی امریکا و شاه، ترجمه جمشید زنگنه، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۷۱، ص ۴۳.
.۲۵ منوچهر محمدی: «آخرین روز یک دیکتاتور»، کیهان هوایی، ش ۱۱۶۸، ۱۸/۱۱/۱۳۷۴، ص ۱۸.
.۲۶ هامیلتون جردن: بحران، ترجمه محمود شرقی، انتشارات هفته، تهران، ۱۳۶۲، ص ۱۸۳.
.۲۷ دقت شود که قطع رابطه با ایران از سوی امریکا صورت گرفته است.
.۲۸ در سالهای ۵۷ - ۱۳۵۶، یعنی واپسین سال حیات رژیم پهلوی، میزان مبادلات ایران و امریکا بالغ بر ۶/۶ میلیارد دلار بوده که ۷/۳ میلیارد دلار آنرا واردات ایران از امریکا و ۹/۲ میلیارد دلار آن را صادرات ایران به امریکا تشکیل میداده است. این وضعیت بهطور مستقیم بر وضعیت اقتصادی ایران آثار منفی داشت، ر.ک: جواد منصوری: شناخت استکبار جهانی، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۶۷، ص ۱۸۵ و ۱۸۶.
.۲۹ ر.ک: احمد جهانبزرگی: جرعه جاری: جستاری در استراتژی برخورد با امریکا در نخستین دهه انقلاب اسلامی، ص ۲۲۶ به نقل از نیوزویک، ۲ دسامبر ۱۹۹۱.
.۳۰ «مهار دوگانه، تجارتی کم سود» صفحه اول، ش ۳۶، اردیبهشت ۱۳۷۴؛ ص ۱۸ به نقل از نیوزویک، ۲۷ مارس ۱۹۹۵.
.۳۱ ر.ک: محمدجواد ظریف و سعید میرزایی: «تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران»، مجله سیاست خارجی، سال ۱۱، ش ۱، بهار ۱۳۷۶، ص ۹۴ و ۹۵.
.۳۲ ر.ک: سیداصغر کیوان حسینی: «مروری بر ادبیات سیاست مهار دو جانبة»، فصلنامه مصباح، سال ۸، ش ۲۹؛ ص ۹۷ و ۹۸. همچنین، ر.ک: مرضیه ساقیان (مترجم): «مخالفت شدید متحدان امریکا با تحریم ایران»، مجله سیاست خارجی، سال ۱۱، ش ۱، بهار ۱۳۷۶؛ ص ۳۲۵ - ۲۳۴.
.۳۳ روزنامه کیهان، ۷/۸/۱۳۷۶، ص ۱۴. همچنین ر.ک: روزنامه سلام، ۲/۲/۱۳۷۵، ص ۹.
۴. James Bill, "The united State and Iran: Mutual Mythologyies" ,۳ .۱۰۵ - ۱۰۴, No.۳, ۳۹۹۱, PP: ۲Middle East Policy, Vol.
.۳۵ اریک و اتکینز: «چهره عریان سیاست آمریکا و خاورمیانه»، ترجمه مرتضی میرمطهری، اطلاعات سیاسی، اقتصادی، ش ۱۱۶ - ۱۱۵، فروردین و اردیبشهت ۱۳۷۶، ص ۱۳۸ و ۱۳۹.
.۳۶ لی هامیلتون: «ارزیابی مجدد سیاست امریکا در قبال ایران»، ترجمه علی رستمی: فصلنامه خاورمیانه، سال ۵، ش ۱، بهار ۱۳۷۶، ص ۱۶۱ و ۱۶۲ و ۱۶۴ - ۱۶۶.
.۳۷ ر.ک: روزنامه سلام: بررسی موضوع رابطه بین ایران و امریکا از منظر تحولات پس از دوم خرداد ۱۳۷۶، انتشارات روزنامه اسلام، تهران، تابستان ۱۳۷۸، ص ۳۹.
.۳۸ بهمنظور بررسی دیگر جوانب رابطه ایران و امریکا، ر.ک: حسن واعظی: چرا مرگ بر امریکا؟، جزوه منتشر شده به وسیله ستاد مردمی بزرگداشت مراسم ۱۳ آبان، ۱۳ آبان ۱۳۷۹.
.۳۹ روزنامه جمهوری اسلامی، ۵/۱۰/۱۳۷۷، ص ۲.
.۴۰ ر.ک: روزنامه سلام، ۲۸/۲/۱۳۷۸.
.۴۱ در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر استقلال و قطع وابستگی از دشمنان بسیار تأکید شده است؛ از جمله: بند ج اصل ۹، بند (هشت) اصل ۲ و اصول ۴۳ و ۸۰ و ۱۴۵، ۱۴۶، ۱۵۲، ۱۵۳، ۱۵۴، قانون اساسی.
.۴۲ روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۳/۲/۱۳۶۹، ص ۲.
.۴۳ برای بررسیهای بیشتر، ر.ک: سیدمحمد صدر: «امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، تهدیدات و استراتژی مقابله در زمینه سیاست خارجی»، مجله سیاست خارجی، سال ۹، ش ۱، بهار ۱۳۷۴؛ ص ۷۳ - ۸۲.
.۴۴ ر.ک: آیه ۱۴۱ نسأ: «خداوند هرگز برای کافران درباره اهل ایمان راه تسلط را باز نخواهد کرد». همچنین ر.ک: آیه ۶۰ انفال: «هر نیرویی در توان دارید برای مقابله با دشمنان آماده سازید؛ اسبهای ورزیده، آذوقه و آلات جنگی، تا بهوسیله آن، دشمن خداوند و دشمن خویش را بترسانید ... . آنچه در راه خدا صرف میکنید، خداوند به شما عوض و پاداش خواهد داد».
.۴۵ محمد محمدیریشهری: میزانالحکمة، ج ۳، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، ۱۳۶۲، ش، ص ۲۳۰۶، ح ۱۵۳۴۷.

ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست