یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

عمر جنس مذكر پایان می یابد


عمر جنس مذكر پایان می یابد

این آوای نالای از فریاد مردان ناخرسند نیست كه پس از هزاره ها فرمانروایی در جهان دریافته اند كه باید با نیم دیگر بشر رقابت كنند

این آوای نالای از فریاد مردان ناخرسند نیست كه پس از هزاره‌ها فرمانروایی در جهان دریافته‌اند كه باید با نیم دیگر بشر رقابت كنند. نه، آه و ناله كردن خریداری ندارد. مردان تقریباً در همه جا نخبگان سیاست و تجارت را تشكیل می‌دهند. هنوز هیچ كشور یا صنعتی پیدا نمی‌شود كه مردها كمتر از زنان درآمد داشته باشند. اما با وجود اینها، این حقیقت دارد كه مردان در معرض خطر هستند: در قاعده‌ی هرم شغلی، جایی كه اكثرمردم كار می‌كنند تغییری در حال وقوع است. رقابت جهانی دارد «مشاغل برای تمام عمر» را از بین می‌برد، یعنی جایگاهی را كه در تمام فرهنگ‌ها از بریتانیا گرفته تا بنگلادش، موقعیت‌ مرد را در اجتماع ایمن می‌سازد. در همه جا تحصیلات، یكی از مهم‌ترین شرایط لازم برای مشاغل است و زنان هم بهتر از مردان در زمینه‌ی تحصیلات عمل می‌كنند و هم به سرعت از مردان پیشی می‌گیرند.یك مرد رنج كشیده را به آسانی می‌توان در كشورهای ثروتمند ردیابی كرد. دو دهه پیش در ایالات متحده، یك مرد با تحصیلات دبیرستانی یا كمتر از آنان می‌توانست شغلی وابسته به اتحادیه‌ی كارگری در كارخانه یا بندر پیدا كند و حقوق‌اش برای نیازهای خانواده‌اش كافی بود. اما مشاغل كارگری قراردادی ساعتی به سرعت در حال كاهش است و به كارگران خارجی سپرده می‌شود، چون ارزان‌تر تمام می‌شوند. ارتقای اقتصاد خدماتی حكم می‌كند كه بیشتر به جذابیت و قدرت مغزی توجه كرد تا به قدرت جسمانی. برنامه‌هایی كه طراحی شده بود تا به كارگران آسیاب كمك كنند به گونه‌ای كه آنها بتوانند از خود برنامه‌نویسان كامپیوتری بسازند، هیچ گاه به اهداف و تعهدات خود نرسیدند و طی شكوفایی اقتصادی ایالات متحده در دهه‌ی ۱۹۹۰، در واقع مردان موقعیت خود را از دست می‌دهند. سهم مردان از نیروی كار از ۸۰ درصد در سال ۱۹۷۰ به ۷۵ درصد در سال ۲۰۰۰ رسید در حالی كه سهم زنان از ۶/۴۳ درصد به ۶۰ درصد افزایش یافت. گزارش‌ها از شمار مردانی خبر می‌دهد كه ترجیح می‌دهند با والدین‌شان زندگی كنند. به نظر می‌رسد كه ترجیح می‌دهند بی‌كار باشند تا آنكه به دنبال مشاغل باشند كه به طور سنتی كار زنان بوده است، مثل پرستاری یا معلمی، با وجود آن كه این مشاغل از كمبود شدید نیروی كار رنج می‌برند. این روند در اروپا هم به همین منوال است. آگفتا استارك استاد اقتصاد دانشگاه لینكوپین سوئد می‌گوید: «بسیاری از مردان جوان بی‌كار در انتظارند تا بازار مشاغل كارگری زمان پدران و پدربزرگ‌شان دوباره داغ شود در حالی كه این طور نخواهد شد».آن چه كه ذهن كارگران را به خود مشغول می‌دارد، سود و هزینه است نه این كه آیا این شغل، كاری مردانه است یا زنانه. به طور كلی زنان تمایل بیشتری دارند كارهایی را انجام دهند كه دستمزد پایینی دارند و نیز راحت‌تر از كاشانه‌ی خود دل می‌كنند و به جایی نقل مكان می‌كنند كه كار هست. چرا؟ در اغلب موارد زنان از نظر اقتصادی مشكلات بیشتری نسبت به مردان دارند. تحقیقات اخیر نشان می‌دهد كه باید افزایش مهاجرت جهانی را ــ ‌تقریباً۷۰ درصد مهاجرت‌های جدید به برخی كشورها، به ویژه اروپای جنوبی ـ به حساب زنان گذاشت.در همین زمان، مشاغل جدیدی در اقتصاد خدماتی، جایی كه تحصیلات امری مهم است، پدید آمده‌اند. طبق تحقیقی جدید در ایالات متحده، مدرك كالج (دانشگاهی) میزان حقوق متوسط ۲۵/۱ میلیون دلار را برای سراسر عمر تضمین می‌كند. در اروپا و ایالات متحده زنان بیشتر از مردان به تحصیلات دانشگاهی روی می‌آورند و مدارك تخصصی دریافت می‌كنند. در مدارس راهنمایی و دبیرستان، دختران، پسران را در تست‌های استاندارد شده‌ی تمامی موضوعات درسی شامل ریاضیات و علوم پشت سر گذاشته‌اند. اندرو سام استاد اقتصاد دانشگاه شمال شرق (Northeastern) در بوستون است. او هشدار می‌دهد كه تضعیف اقتصادی مردان باعث شلوغ شدن زندان‌ها، كمبود كارگر، روزهای دشوارتری برای زنان و حتی كاهش احتمال برای ازدواج برای زنان موفق خواهد شد. او تقاضای برنامه‌ای برای كمك به ۵ میلیون مرد آمریكایی دارد تا به آنان كمك كنند بتوانند به تحصیلات دانشگاهی بپردازند. با این كه می‌دانیم این امر طنین‌انداز صدای این خیل عظیم نخواهد بود. نارضایتی رو به افزایش مردان، در بسیاری جاها خود را نشان می‌دهد: تعداد رو به افزایش گروه‌های موسوم به عصر جدید (New Age) در حمایت از مردان، موج كتاب‌های با عنوان «اسطوره‌ی قدرت مردان» و بروز احساسات ضدمهاجرت در اروپایی كه زمانی آزادی‌خواه بود از این جمله است. آرون كیپنیس، روان‌شناس و نویسنده‌ی كتاب «مردان جوان عصبانی* می‌گوید: «ما خیلی حواس‌مان به سقف شیشه‌ای» هست. اما نسبت به زیرزمین شیشه‌ای آگاهی نداریم. زیرزمینی كه بسیاری از مردان جوان در آن گرفتار می‌شوند».او می‌گوید كه برنامه‌هایی نظیر «دختران‌مان را به روزكاری ببرید» نظیر و مشابهی برای پسران ندارند. گیپنیس می‌گوید: «اگر زنان در كلاس درس یا هیأت مدیره» موفق نباشند، می‌گوییم سیستم علیه آنان تقلب می‌كند. اگر پسران موفق نباشند، به دلیل امتیاز و مزیت درك شده، شروع می‌كنیم به یافتن» دلایل شخصیتی، آنها زیادی مغروراند، آنها انعطاف‌پذیر نیستند و باید آنها را تحت درمان قرار داد».این چالش برای مردان ایالات متحده بسیار دشوار خواهد بود، چرا كه در ایالات متحده رقابت برای كسب مشاغل شدیدتر از كشورهایی نظیر ایتالیا یا ژاپن است كه با كاهش نرخ زاد و ولد و افزایش تقاضای نیروی كار مواجه هستند. مشاغل كارخانه‌ای را از كشورهای غنی زدوده‌اند و كارگران را بیشتر از نیروی جوان كشورهای فقیری تأمین می‌كنند كه رقابت برای كسب شغل در آنها فشرده است. در این جا هم مردان با بدبیاری مواجه هستند، فقط به این دلیل كه زنان را راحت‌تر و بیشتر می‌توان استثمار كرد. زنان بیشتر از مردان آماده‌ی انجام كارهای با حقوق بسیار كم هستند، كمتر از مردان سازمان می‌یابند و بهتر از آنها خستگی و ملال خطوط تولید را تاب می‌آورند. كنستانس توماس، سرپرست بخش ضدتبعیض سازمان بین‌المللی كارگری (ILO) می‌گوید: «این زنان بنگلادشی به شغل نیاز دارند، هر شغلی! آنها مهاجرت كرده‌اند و بنابراین حاضرند در ازای مبلغ ناچیزی كار كنند».حتی در فقیرترین كشورها هم تعداد زنان تحصیل‌كرده رو به افزایش است. اكنون شمار مردان با تحصیلات دبیرستانی در این كشورها نظیر نامیبیا، اروگوئه، حتی لیبی و بحرین بسیار بیشتر از زنان است. این یعنی در آینده مردان این كشورها رقابت سختی را پیش رو خواهند داشت. در جاهایی كه زنان از نظر تحصیلات عقب‌تر از مردان هستند، آموزش‌هایی كه برای اداره‌ی خانواده می‌بینند، اغلب باعث می‌شود كه برای مشاغل جدید بیش از مردان شرایط و شایستگی لازم را داشته باشند، آن هم مردانی كه به اندازه‌ی سه دهه، لیفتراك رانده‌اند و یا موتور ماشین‌آلات را سر هم كرده‌اند. روگلیو رامیرز دلا، اقتصاددان مكزیكی است. او می‌گوید: «در هر خانواده، قهرمانی در قالب مادر وجود دارد. این اوست كه برای مشكلات خانوادگی راه‌حل‌های خلاقانه ارایه می‌كند، به ویژه برای مشكلات اقتصادی. زمانی كه زنانی كه به این ترتیب آموزش دیده‌اند با شغل‌های رسمی مواجه می‌شوند، نسبت به مردان در وفق دادن خود با كارها مشكلات كمتری خواهند داشت».همه‌ی اینها به این معنی است كه كم كم مردان متوجه می‌شوند كه دارند مشاغل خود را به زنان می‌بازند. در نظرسنجی اخیر تربیون جهانی اقتصاد مشخص شد كه اكثریت زنان حرفه‌ای و متخصص همین نظر را دارند. این روند از چین تا مكزیك سرعت بیشتری به خود می‌گیرد. در دهه‌ی ۱۹۷۰ زنان مكزیكی در خط‌های تولید و مونتاژ كارخانه‌هایی مشغول بودند كه متعلق به خارجی‌ها بود و به تازگی در مرز مكزیك ـ ایالات متحده رونق گرفته بود. هنوز هم زنان همین مشاغل را دارند اما اكنون بر سر پست‌هایی نظیر مدیریت و حسابدار با مردان رقابت می‌كنند. در امتداد مرز، جایی كه بیشتر كارخانجات صادراتی تجمع یافته‌اند. این چیز غیرمعمولی نیست اگر بشنویم مدیران مذكر شرایط را این گونه توضیح دهند: «مردان مست می‌كنند، زنان سروقت بر سركارشان حاضر می‌شوند». آگهی‌های رده‌بندی شده‌ی [شغل] اغلب با الفاظ «him» و «her» به دو گروه تقسیم می‌شوند، به طوری كه «her» برای مدت طولانی‌تر به استخدام درمی‌آیند. مردان قوی! مراقب باشید، این آینده در انتظارتان خواهد بود، اگر نجنبید!

پی‌نوشت:

* glass cieling: آموزه یا طرز تفكری كه زنان و اقلیت‌ها را از داشتن مشاغل سطح بالا بازمی‌دارد، حتی با وجود آن كه هیچ قانونی وجود ندارد كه عملاً چنین نظری داشته باشد.

نویسنده: آلن زارمبو

مترجم: ساره حبیبی

منبع: باشگاه اندیشه ۳۱/۱/۱۳۸۴



همچنین مشاهده کنید