جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

روانشناسی بازار سرمایه


روانشناسی بازار سرمایه

بازار سرمایه ایران به دلیل افزایش سهم عوامل محیطی و فزونی یافتن ریسك سیستماتیك نسبت به ریسك غیر سیستماتیك, به مراتب پیچیده تر از گذشته شده است

بازار سرمایه ایران به دلیل افزایش سهم عوامل محیطی و فزونی یافتن ریسك سیستماتیك نسبت به ریسك غیر سیستماتیك، به مراتب پیچیده تر از گذشته شده است. تغییرات رو به تزاید نرخ فلزات كانی و افزایش بهای جهانی نفت، منجر به رشد جهشی شركت های تولیدكننده مواد اولیه در نیمه اول سال جاری شد. تهدیدهای منطقه ای، اعتصابات كارگری و تقاضای روزافزون برخی كشورها برای مواد اولیه جهت تداوم رشد اقتصادی و سایر عوامل منجر به افزایش بهای بسیاری از مواد كانی و غیركانی در بازارهای بین المللی شد. بنابراین با توجه به روابط پیچیده در دنیای معاصر برنامه ریزی استراتژیك متناسب با این شرایط بسیار دشوار و غیرعملی است زیرا برنامه ریزی استراتژیك فرآیندی است كه در آن به محیطی قابل پیش بینی و به روابط خطی نیاز دارد. گری هامل استراتژیست برجسته معتقد است برنامه ریزی یك فرآیند است و فرآیندها نمی توانند استراتژی تولید كنند. بنابراین استراتژی یك برنامه نیست بلكه رویكردی است كه براساس آن، فرصت های بالقوه مورد شناسایی قرار می گیرد، در واقع تشخیص فرصت ها، جوهره اصلی استراتژی محسوب می شود.توانایی درك محیط و تشخیص پارادایم الگوی ذهنی جدید، از اصول اساسی تفكر استراتژی جدید به شمار می رود. ناتوانی در تشخیص فضای جدید باعث می شود سرمایه گذاری ها به درستی صورت نپذیرد و فرصت های در حال شكل گیری مورد شناسایی قرار نگیرند.

●استراتژی چرخشی پرتفوی سبد سهام

به طور كلی سرمایه گذاری در بازار سرمایه از طریق تجزیه و تحلیل و مدیریت پرتفوی سبد مالی انجام می شود. روند سرمایه گذاری با مدیریت صحیح پرتفوی تداوم می یابد. به همین جهت تبیین استراتژی چرخشی سهام در پرتفوی از ضرورت های سرمایه گذاری در بازار سرمایه است. سرمایه گذارانی كه نسبت به حركت چرخشی سهام در پرتفوی خود كم توجه بوده و یا اعتقادی به آن ندارند و دارایی های مالی خود را با باور تكرار روزهای خوش نگهداری می كنند، ممكن است لطمه مالی را در درازمدت متقبل شوند. بنابراین ورود و خروج به موقع در بازار سرمایه و ایجاد تعادل بین ریسك هزینه و ریسك از دست دادن فرصت ها اهمیت زیادی در فرآیند سرمایه گذاری در بازار سهام دارد. از این رو سرمایه گذاران باید به طور مرتب نسبت به تركیب سبد سهام خود از صنایع مختلف توجه كنند و مزیت ها و معایب آن را بررسی كنند. اگر در سبد مالی خود سهام شركت های فعال در صنایع پیشرو، وجود دارد، آن را باارزش ترین دارایی مالی خود بدانید و سعی كنید حداكثر بازده را از آن به دست آورید. در غیر این صورت از بازار عقب افتاده اید و باید حركت را از نقطه دیگر و با تٲخیر آغاز كنید. تاخیر در ورود، ریسك سرمایه گذاری جدید را افزایش می دهد و یا احتمالا بازدهی كمتری نصیب پرتفوی می شود. كسب سود در گرو خرید و فروش مناسب و به موقع است. دقت در این مرحله حائز اهمیت است، بنابراین روند حركتی قیمت سهام، حجم معاملات مربوطه، مقدار حجم مبنا و برآورد آتی از قیمت سهام بررسی شود تا تحت تاثیر شایعات و جو روانی بازار قرار نگیرید. در چنین شرایطی می توان خرید را پلكانی انجام داد تا بخشی از ریسك كاهش یابد. یا از خرید با تاخیر زمانی بسیار منصرف شوید.

ولی فراموش نكنیم یك سرمایه گذار موفق و هوشیار همیشه به دنبال اصلاح سبد مالی خود است. به طور كلی نحوه تصمیم گیری در بازار سرمایه، متاثر از دو رویكرد پیش نگر یا پس نگر است. رویكرد پیش نگر بر مبنای پیش بینی فرصت های نهفته در بازار شكل می گیرد و ریسك و نیز بازده بالاتری به همراه دارد. در حالی كه رویكرد پس نگر به مراتب محافظه كارانه تر و كم ریسك تر بوده و پس از ظهور فرصت ها به ایجاد قابلیت های لازم جهت كسب بازدهی می پردازد و بالطبع میزان كسب بازدهی آن هم كمتر است. مجموع باورها، اعتقادات، خصوصیات شخصیتی ازجمله میزان ریسك پذیری سرمایه گذاران، به انتخاب یكی از آن دو رویكرد منجر می شود.

●روانشناسی سرمایه گذاران در بازار سرمایه

بازار سرمایه، نمونه ای از جوامع انسانی محسوب می شود، بنابراین می توان برخی از مراحل معاملات خرید و فروش احساسی، تاثیر جو روانی بازار و پیروی محض از شایعات بازار را با مراحل تبدیل یك پدیده جدید به هنجار و پذیرش و پیروی عامه از آن در جامعه، به عنوان بخشی از رفتار انسانی مورد مقایسه و مطالعه قرار داد. راجرز جامعه شناس آمریكایی در تحقیقات خود اعضای جامعه را در زمینه پذیرش تدریجی یك پدیده، به پنج دسته، نوآورها inovators، زود پذیرها early adopters، اكثریت زود early majority، اكثریت دیرlate majority و دیر پذیرها یا عقب مانده ها laggards تقسیم می كند. در این تقسیم بندی بیشترین تعداد شامل افراد اكثریت زود است. در واقع بعد از شروع حركت هنجاری ابتدا، زود پذیرها و سپس اكثریت زود، «استراتژی اطمینان» را در پیش می گیرند و برای عقب نماندن از پدیده ای كه می رود به زودی هنجار شود، پیروی می كنند. در این الگو موتور حركت زود پذیرها هستند. با نگاهی عمیق به بازار سرمایه و نحوه تصمیم گیری سرمایه گذاران در هنگام معامله می توان این الگو را مشاهده كرد. سفته بازان در بازار سرمایه نقش زود پذیر ها را بازی می كنند، در واقع موتور حركت در بازار سرمایه آنان هستند. سفته بازان پس از شناسایی صنایع پیشرو و یا بعضا با سفته بازی در سهام، فعالیت خود را عملیاتی می نمایند و به دنبال آنان اكثریت زود اقدام به معامله سهام می كنند. با گذشت تدریجی زمان و با تاخیر در چند نقطه در دامنه تغییرات حجم مبنا، اكثریت دیر و سپس با تاخیر بعدی دیر پذیرها یا عقب مانده ها وارد معاملات می شوند. عموما ورود دیر پذیرها و عقب مانده ها در بازار سرمایه هنگامی صورت می گیرد كه نوآورها و زود پذیرها در حال خروج از بازار هستند و با كسب بازده مورد انتظار، ریسك را به تازه واردان منتقل می كنند. در این شرایط نسبت قیمت به درآمد p/e سهام به مرور افزایش یافته و ریسك خرید و نگهداری سهام افزایش می یابد. به طور مثال می توان به وضعیت سهام شركت های سیمانی در چند سال گذشته اشاره كرد. بنابراین به نظر می رسد شخصیت سرمایه گذاران با انتخاب رویكرد و زمان ورود آنان در معاملات سهام رابطه مثبت داشته باشد. بدین ترتیب سرمایه گذاران می توانند با درك مناسبی از شرایط جدید نسبت به افزایش قابلیت های خود بیفزایند و تصمیمات خود را مورد ارزیابی قرار دهند.به طور كلی اتخاذ استراتژی سرمایه گذاری در بازار سهام، با اهداف سه گانه كوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و میزان سهم هر یك از آنان در سبد سرمایه گذاری تبیین می شود و با شخصیت روانی سرمایه گذاران مرتبط است.

در یك الگوی تحلیلی، شخصیت سرمایه گذاران و رفتار آنان در بازار سرمایه را می توان با الگوی راجرز در زمینه دسته بندی افراد در مواجهه با تغییر ارزش ها مطابقت داد:

▪نوآورها: نوآورها صنایع پیشرو را مورد شناسایی قرار می دهند. این سرمایه گذاران، عموما سرمایه خود را به دو قسمت كوتاه مدت و میان مدت تقسیم می كنند و برای آنان سرمایه گذاری بلند مدت جاذبه ای ندارد. سبد مالی آنان از ریسك و نیز بازدهی بالایی برخوردار است.

▪زود پذیرها: این افراد هنگامی كه پارادایم جاری در بازار سرمایه تغییر می كند و فرصت جدیدی برای بهره برداری به وجود می آید، فعالانه بخش قابل توجهی از استراتژی را بر محوریت نوآورها استوار می سازند. در نتیجه چیدمان سبد مالی آنان از ریسك و نیز بازدهی نسبتا بالایی برخوردار است.

▪اكثریت زود: این دسته از سرمایه گذاران فرصت های جدید را شناسایی كرده و آن را در قواعد پارادایم جاری می پذیرند و میزان سرمایه گذاری میان مدت بیشترین درصد را در سبد مالی آنان تشكیل می دهد. سبد مالی آنان از بازدهی و نیز ریسك متوسطی برخوردار است.

▪اكثریت دیر: این افراد حداقل درصد سرمایه را به سرمایه گذاری كوتاه مدت تخصیص می دهند، استراتژی آنان فاقد برتری است و منجر به تحول اساسی در بازده مورد انتظار نمی شود و سبد مالی آنان با حداقل ریسك و نیز بازدهی همراه است.

▪دیر پذیرها و عقب مانده ها: این افراد استراتژی سبد سهام خود را براساس جو روانی بازار و با تاخیر زمانی تشكیل می دهند. بنابراین سبد مالی آنان با بازدهی كم و ریسك بسیار تشكیل می شود. این طبقه بندی به ما كمك می كند تا درك روشنی از سرمایه گذاری خود داشته باشیم و چنانچه انتظارات خود را از حضور در این بازار، تحقق نیافته می بینیم تغییرات لازم را برای دستیابی به نتایج مورد انتظار در رفتار سرمایه گذاری خود بدهیم. بنابراین تعیین میزان هر یك از اهداف سه گانه سرمایه گذاری همیشه تابعی از ریسك و بازده است. با توجه به اهمیت ریسك پذیری در بازار سرمایه، بدیهی است كه میزان موفقیت سرمایه گذاران علاوه بر دانش و اطلاعات عمیق نسبت به بازار، تا حدود زیادی بستگی به خصوصیات شخصیتی سرمایه گذاران دارد.

مصطفی والهی

منابع :

مفهوم استراتژی، وفا غفاریان و عماد زاده، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی، چاپ اول، سال ۱۳۸۳.

توسعه و تضاد، رفیع پور، فرامرز، انتشارات انتشار، چاپ پنجم، سال ۱۳۸۰.