جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نحسی ۱۳ یقه تیم ملی را گرفت


نحسی ۱۳ یقه تیم ملی را گرفت

سیزدهمین بازی تیم ملی ایران در سال ۲۰۰۷ میلادی, گریبانگیر ملی پوشان كشورمان در جام ملت های ۲۰۰۷ آسیا شد

سیزدهمین بازی تیم ملی ایران در سال ۲۰۰۷ میلادی، گریبانگیر ملی پوشان كشورمان در جام ملت های ۲۰۰۷ آسیا شد. ۸ برد، ۳ تساوی و ۲ باخت به همراه ۲۴ گل زده و ۱۱ گل خورده حاصل كار تیم قلعه نویی در ۷ ماه اخیر سال جاری میلادی بوده است.

در طول برگزاری رقابت های مرحله مقدماتی و دور نهایی جام ملت های ۲۰۰۷ آسیا نیز مجموعاً ۱۰ دیدار برگزار كردیم كه طی آنها۴ برد، ۲ تساوی، ۱۲ گل زده و ۲ گل خورده در دور مقدماتی كسب كرده و در مرحله نهایی ۲ برد، یك تساوی و یك باخت به همراه ۶ گل زده و ۳ گل خوردهنصیبمان شد.تیمی كه انتظار می رفت پس از ۳۱ سال و با یك دو جین لژیونر و بازیكن مطرح در سطح بین المللی افتخارآفرین شود، در مرحله عمل نتوانست انتظارات را برآورده سازد و خیلی زودتر از آنچه انتظارش را داشتیم، صحنه مسابقات را ترك كرد.

واقعیت از نظر ما آن است كه تیم ملی ایران در جام چهاردهم به هیچ وجه شایسته كسب عنوان قهرمانی نبود و در بهترین حالت ممكن، همین كه به جمع ۴ تیم پایانی رقابت ها راه پیدا می كرد، اوج كار این مجموعه بود؛ مجموعه ای كه در ارائه بازی های قابل قبول ناتوان نشان داد و حتی مقابل مالزی به عنوان ضعیف ترین تیم این دوره از پیكارها، به زحمت افتاد. تیم ملی ایران به سختی از سد ازبكستان گذشت، مقابل چین با شانس و اقبال به تساوی نائل آمد و با نتیجه ای نه چندان دلچسب مالزی را از پیش رو برداشت.

بهترین بازی ملی پوشان در مسابقات این دوره، درواقع نمایشی بود كه مقابل كره جنوبی ارائه دادند اما در همین دیدار نیز بعضاً آن قدر مبتدی و ناشیانه عمل كردیم كه حذف در ضربات پنالتی چندان فوتبالدوستان را شوكه نكرد. غیر از سیدجلال حسینی و در مواردی جواد نكونام، تیم ملی كشورمان در جام ملت های ۲۰۰۷ آسیا هیچ ستاره ای نداشت و یك تیم بسیار معمولی نشان داد.

اشتباهات «حسن رودباریان» در ۲ بازی نخست را هیچ كس نبود كه قبول نداشته باشد.«رحمان رضایی» مثل آنچه در لیورنو از او شاهد بودیم، یك مهره سردرگم و ناهماهنگ در خط دفاعی بود و نشان داد كه خداحافظی قریب الوقوعش از بازی های ملی (البته اگر سر حرفش باشد) دغدغه ساز نیست.

«آندرانیك تیموریان» كه در جذابترین لیگ دنیا حضور دارد، در جام ملت های آسیا اصلاً به چشم نیامد و بیشتر یك معترض به نوع عملكرد سایرین بود تا یك هافبك نفوذی مثمرثمر؛ «علی كریمی» آن قدر ضعیف و بی انگیزه عمل كرد كه خود نیز نهایتاً لب به اعتراف گشود و نشان داد بدون وجود «علی دایی» هم نمی تواند بازی های درخور توجه ۸ سال پیش خود را تكرار كند.البته در بازی با كره جنوبی كمی امیدواركننده ظاهر شد اما افسوس كه فرصتی برای بهتر شدن پیدا نكرد. «فریدون زندی» با وجود تلاشی كه برای تثبیت جایگاهش در تیم ملی داشت، هیچ گاه در پست تخصصی اش به میدان نرفت و البته مكملی نیز در جناح چپ پیدا نكرد تا قضاوت در مورد خود واقعی اش را آسان سازد. در مورد «مهدی مهدوی كیا» به نظر می رسید مسئولیت كاپیتانی تیم ملی روی دوش های او سنگینی می كرد و همین امر دلیلی شد تا كیا در قالب تفكراتی خاص محصور شود.

موتور تیم ملی در جناح راست، این بار یك مهره متأثر از بازی تیم های حریف بود و به جای آنكه مركز ثقل تیم باشد، پاشنه آشیل آن شد در حالی كه اگر بازیكنی چون «حسین كعبی» در كنار او به عنوان بازیكن ثابت قرار می گرفت، شاید مهدوی كیا هم می توانست با فراغ خاطر بیشتر به حركات نفوذی دست بزند. حكایت هاشمیان، خطیبی و عنایتی در خط حمله نیز در نوع خود جالب توجه بود؛ آنها نه تنها گلزنی نكردند بلكه با عملكرد ضعیف خود باعث شدند حریفان تیم ملی بدون ترس از ماشین گلزنی ایران، به انجام بازی های هجومی ترغیب شوند.

مهاجمانی كه بعضاً در متوقف كردن توپ مشكل دارند و در لحظات حساس هیچ گاه نمی توانند حرفه ای عمل كنند، معلوم نیست براساس چه معیاری داعیه حضور در تركیب ثابت تیم ملی را دارند و اگر قرار باشد هیچ كار مثمرثمری ارایه ندهند، چه بهتر كه حداقل تركیب اولیه را برای حضور پرتعداد هافبك های گلزن باز بگذارند.در نقطه مقابل همین كه ایمان مبعلی، مهدی رجب زاده و... فرصت ابراز وجود پیدا نمی كنند و با كج سلیقگی های كادرفنی اغلب به نیمكت ذخیره ها دوخته می شوند، به ما ثابت می كند تیم ملی ایران به تفكرات حاكم بر خود باخت و قویترین حریف برای خودش محسوب می شد.



همچنین مشاهده کنید