شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
پیش به سوی مربیگری اجباری
مایکل اوون حضور عجیبی در تیم فوتبال منچستریونایتد داشته است. ۲ سال پس از پیوستن او به این تیم پرمهره و معتبر انگلیسی، وی سرانجام طعم قهرمانی در لیگ برتر کشورش را که در تمام ۱۲ مرتبه تلاش قبلی وی برای تصاحب آن شامل حال او نشده بود، به دست آورده و بتازگی همراه با این تیم نایبقهرمان باشگاههای اروپا هم شده است، اما او در جمع شیاطین سرخ برخلاف وضعیتی که در باشگاه اولیه و مشهور خود ـ لیورپول ـ داشت، هنوز یک نیمکتنشین قطعی است و بسیار کم و بندرت به وی بازی میرسد.
حتی در رئالمادرید با انبوه بازیکنانش و نیوکاسل با ابعاد کاملا متفاوتش، به اوون بسیار بیش از اینها بازی میرسید و وقتی در نظر بگیریم که او ۳۲ ساله شده به این نتیجه میرسیم که مشارکت او در قهرمانی اخیر یونایتد در لیگ انگلیس و همچنین راهیابی مجدد منچستر به فینال جام قهرمانان باشگاههای اروپا، دلداری اندکی برای بازیکنی در اندازههای اوون به شمار میآید که حتی در ۱۹ سالگیاش، جام جهانی (۱۹۹۸) را مسحور توان و استعداد خویش کرد.
● در کنار درجه دومها
وقتی تمرینات منچستریونایتد در آخرین روز قبل از رویارویی نافرجام با بارسلونا در فینال مسابقات امسال لیگ قهرمانان اروپا انجام میشد و نفرات یونایتد را به ۲ دسته تقسیم کرده بودند، اوون را با ارجاع به جمعی که کریس اسمالینگ، اندرسون و جان اوستی در آن قرار داشتند، عملا به عنوان یکی از کسانی که برای فینال مدنظر نیست، تلقی کرده و جزو «درجهدومها» دانسته بودند. او شاید به روال و جایگاه فعلیاش در اولدترافورد خو کرده باشد، اما قدرمسلم این که این شرایط به فراخور اعتبار و پیشینه وی نیست. در تاریخ فعالیتهای تیم ملی انگلیس، اوون به لحاظ گلزنی در رده شامخ چهارم قرار دارد، اما فاصلهاش با صدرنشین فهرست که بابی چارلتون، یکی دیگر از منچستریونایتدیهای معروف است از ۹ گل فراتر نمیرود. در یونایتد، وضع او برخلاف تیم ملی تیره و نامناسب است و در سلسله مراتب نفرات خط حمله و ارزشگذاری روی آنها پشت سر وین رونی انگلیسی، خاوییر هرناندز مکزیکی و دیمیتار برباتوف بلغاری قرار میگیرد و جدا شدن احتمالی برباتوف از منچستر هم لزوما مشکلی از او حل نمیکند.
شاید هم اوون به کلنجار رفتن با ایدههای منفیاش عادت کرده باشد و بتواند با آن کنار بیاید. او در دو سه سال اخیر توسط فابیو کاپلو سرمربی معروف و ایتالیایی تیم ملی انگلیس نیز نادیده گرفته شده و به عدم همراه ی این تیم در میدانهای بینالمللی نیز خو کرده است. توضیحاتی که اوون در این خصوص و چگونگی نیمکتنشین شدن دائمیاش در منچستر ارائه میدهد، چندان روشن و قاطع نیست و راهحلی در بر ندارد و حتی به مثابه امید بخشیدن بیهوده به خودش و سایرین هم نیست: «در این موارد اگر هدفتان را بازگشت به ترکیب ثابت تیمتان یا نکاتی از این دست قرار بدهید، بیشتر موجب ناامیدی خودتان خواهید شد زیرا شاید به هدف خود نرسید. بنابراین بهتر است ماجرا را تا حدی تمام شده بدانید و به سمت مسائل و اهداف دیگر بروید. راز موفقیت و راه استمرار کار هر کسی وفق یافتن هر چه بهتر و سریعتر با شرایط موجود است. در آن صورت دیگر خودتان و سایرین را فریب نخواهید داد. آنچه برای من یک حقیقت مسلم و تلخ است، این است که در منچستر جای ثابتی برای من وجود ندارد و تغییر این وضعیت اتفاقاتی چند را میطلبد که فعلا قابل شکلگیری نیستند. هر از گاه از من میخواهند برای دقایقی به میدان بروم و انتظار دارند در همان دقایق اندک بدرخشم و کار را تمام کنم و بدتر این که اگر چنین نکنم کلی انتقاد شامل حالم میشود. در این شرایط صبر و انتظار برای رفتن به میدان به سختترین قسمت کار تبدیل میشود و بدیهی است که عصبی شوید و نتوانید انتظارها را برآورده کنید. حتی مردم نیز گاهی میگویند زمان و مهلت به حد کفایت به بازیکنان مختلف تیم داده شده و اگر ندرخشیدهاند، قصور از خودشان بوده است.»
● وقتی کاپلو برود
از نظر اوون که حتی به رغم مصدومیتهای پرشمارش از ناحیه کشاله ران و حاشیهنشینیهای مکررش همیشه در لیورپول یک مهره ثابت تلقی میشد، سختترین قسمت قضیه حمل توقعات و انتظارهای خود و دیگران روی دوشش برای مدتی طولانی بوده است. او میگوید: «هر روز صبح که از خواب بیدار میشوم اولین فکری که به مغزم خطور میکند، امکان و احتمال بازی کردنم در ادامه همان روز و در مسابقهای است که در پیش داریم. متاسفانه در بیشتر مواقع، بازی هم نمیکنم و ماجرا همانی میماند که پیشتر بود. برخی به من میگویند ناامید نباش، وقتی فابیو کاپلو از تیم ملی انگلیس رفت، دوباره به تیم ملی انگلیس دعوت خواهی شد. نمیدانم این اتفاق میافتد یا خیر اما اگر این امر روی بدهد، این حسن را دارد که احساس بازی کردن را دوباره به من خواهد بخشید و مرا از رکود شدید فعلیام خارج خواهد کرد. موضوع بستگی به این دارد که مربی بعد از کاپلو کیست و چه کسی جای او را خواهد گرفت.»
اوون: هر روز از خودم میپرسم آیا بالاخره میشود امشب من بازی کنم و در ترکیب باشم ولی معمولا جواب منفی است. بدترین قسمت قضیه این است که مردم توقع دارند در همان فرصتهای اندک بازی هم بدرخشم
با این همه بعید است دن فابیو زودتر از پایان جامملتهای اروپا ۲۰۱۲ (تیر ۱۳۹۱) برود. در هر حال، اوون به طور شخصی و مستقیم از الکس فرگوسن بد نمیگوید. از یک سو سرمربی ۲۵ سال اخیر یونایتد در همان بدو استخدام وی ـ در تابستان ۲۰۰۹ ـ به او متذکر شد که وی در اکثر هفتهها نیمکتنشین خواهد بود و موفقیتهای یونایتد در این مدت به شکلی بوده که تغییری را در ساختار موجود و به تبع آن عوض شدن شرایط و جایگاه اوون ایجاد نکرده است. از جانب دیگر اوون میداند در پاییز سالهای قهرمانیاش حتی عضویت صرف در یونایتد به رغم تمام ضررهایی که از نیمکتنشینی او برشمردیم، چیزی هماند یک فاجعه برای او نیست و شاید موهبت هم هست. حتی در کلام اوون به رغم این که او توسط فرگوسن به یک سایه صرف در اولدترافورد تبدیل شده، نشانههای احترام نسبت به سرمربی ۷۰ ساله و اسکاتلندی شیاطین سرخ و کار در کنار سایر نفرات منچستر محسوس است.
او میگوید: «از بس هر روز کار فرگوسن و دستیارانش را در جریان تمرینات دیدهام و به سبب بازی نکردن به حد کافی مجبور به تمرکز بر کار آنان شدهام، به این صرافت افتادهام که وارد کار مربیگری شوم. اصلا این موضوعی است که خود فرگوسن به من پیشنهاد داده است. البته تفکر در اینباره هیچگاه در ذهن من یک آهنگ ثابت و نتیجهای واحد نداشته است. یک روز به مربیگری فکر میکنم و فردای آن روز پشیمان میشوم و به خودم میگویم که حیف است امروز خود را رها کنم و روی فردا تمرکز نمایم. به خودم میگویم تو که هنوز مهارتهای زیادی در ورزش فوتبال به عنوان یک بازیکن داری، چرا حالا میخواهی به سمت مربیگری بروی؟
شاید هم گذشت زمان مشکل مرا حل کند. یعنی هر چه پیرتر شوم طبعا عمر بازیگریام کوتاهتر شده و سوق یافتن من به سمت مربیگری لاجرم بیشتر خواهد شد. همین حالا نسبت به گذشته بسیار متفاوت و عمیقتر به مسائل نگاه میکنم. وقتی نوجوان و جوان بودم. به دقت گوش میکردم تا ببینم مربیان چه میگویند و تلاش میکردم تا همان را انجام بدهم، اما حالا همان توصیهها را که میشنوم، در چند و چون آن بررسی میکنم تا ببینم آیا صحیحاند یا خیر».
اوون میتواند به ادامه بازیگریاش بیندیشد. او هم در حال مذاکره با یونایتد به قصد تمدید قراردادی بوده است که همسو با پایان فصل اخیر خاتمه یافته و هم گفته میشود که با چند باشگاه دیگر لیگ برتری انگلیسی نیز شامل اورتون مشغول مذاکره بوده تا شاید سر از آنها درآورد. فرضیه بازی او برای نیمه آبی بندر لیورپول (اورتون) با توجه به این که وی سالها چشم و چراغ قسمت قرمز این شهر (لیورپول) بوده، دور از ذهن نشان میدهد، اما مگر میزان احساس ناخوشایند نسبت به حریفی دیرین چون منچستر یونایتد کمتر از چیزی است که در قبال اورتون در انفیلد احساس میشود؟
او در این سن و سال و پاییز ایام قهرمانیاش مجبور است به هر احتمال و امکانی چنگ بزند و به اردوی هر دشمنی(!) برود و از هیچ فرصتی غافل نماند تا شاید مثل ۱۰ سال پیش خبرساز باشد و دوباره «مایکل اوون» شود.
Evening Standard
مترجم : وصال روحانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست