چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
اخلاق و سیاست
بهرغم صحبتهای بسیاری که در زمینه اخلاق و سیاست شده است، اما در زندگی خیلی از بزرگان میبینیم که این دو اصل با هم به تعارض افتادهاند. در حالی که میتوان هم سیاسی بود و منصب حکومتی داشت و هم به اصول اخلاقی پایدار بود. البته هزاران هزار معنی میتوان برای اخلاق و سیاست آورد؛ چراکه مفاهیم کلی کجتاب هستند و نمیشود آنها را مطلق به کار برد. اما در معنای کلمه سیاست، میتوان از مفهوم تدبیر و تنظیم روابط اجتماعی استفاده کرد. بنابراین سیاستورزی به این دو مولفه ختم میشود؛ «حکومت و قانون». البته سیاست امری نسبی است. حتی میان دو نفر یک مدل رابطهای به وجود میآید که بر پایه قانون و نظمی درونی است. این همان سیاست است. اما در تبیین سیاست به معنای افلاطونیاش حکومت یکی از مولفههای سیاستورزی است و اینکه هر سیاستورزی حاکم نیست و هر حاکمی اما سیاستورز است.
درخصوص تاریخ شکلگیری حکومت و سیاستورزی در شرق، اولین گروههایی که حکومت تشکیل دادند و سیاست در پیش گرفتند، هخامنشیان بودند تا به امروز که مفاهیمی مثل دولت- ملت پدید آمده است.
امام علی(ع) نیز در خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه عدالت را رعایت حق و حقوق دیگران معنی میکند و از تجاوزگری انسان نسبت به حق و حقوق خودش میگوید؛ به ویژه وقتی مانعی سر راهاش نباشد و قدرت تجاوزگری داشته باشد. پیغمبر آنجا از مردم گلایه کرده است.
با این حال خیر عمومی توسط مردم تشخیص داده میشود. اما مبحث اخلاق که یکی از زیرمجموعههای علوم انسانی است و تعریف آن از تعریف سیاس مشکلتر است؛ این واژه مفهومی گستردهتر و بزرگتر از رفتار خوب و خوشخلق بودن و مهربانیهای فردی دارد. بحث اخلاق در حوزه ارزشهاست. ارزشها هم امری انتزاعی هستند.
با این همه اگر انسان را از اخلاق کسر کنیم چیزی از اخلاق باقی نمیماند. اخلاق از مفهوم تهی میشود. تا آنجایی که اگر پای اخلاق به میان کشیده شود انسان محدود به یکسری بایدها و نبایدها میشود. از همینرو در ادیان زرتشت و مانی و مزدک و اسلام به فضائل اخلاقی اهمیت داده شده و همیشه در این دینها بحث فضائل اخلاقی و رذائل اخلاقی مطرح بوده است. داریوش در سنگنبشتههای بر جای مانده میگوید: از سه چیز برای این سرزمین میترسم:
۱) دروغ
۲) خشکسالی
۳) جنگ.
بنابراین اخلاق امری عرفی است که در اصل حسن و قبح امری ذاتی است. همیشه بخشی از اخلاق ذاتی و ثابت است و بخش دیگر آن تابع زمان و نسبی است؛یعنی با نگاهی به دستورهای اخلاقی ادیان در ازمنه مختلف به این نکته میرسیم که در موقعیتهای مختلف تاریخی توصیههای اخلاقی ادیان تابع شرایط و اوضاع و احوال آن روز بوده است. در بحث همآمیزی اخلاق و سیاست این قدرت است که فساد میآورد؛ یعنی اخلاق در برابر سیاست مانع و ایستاست.
قدرت مطلق فساد مطلق میآورد. در هر حال این یک اصل است که صاحب قدرت مطلق همیشه تمایل به تجاوزگری دارد. این در حالی است که در کتاب «اسلام در ایران»، سیاست و اخلاق رابطهای کدر نشان داده شده است. پتروشفسکی در مورد چهار سال و اندی دولت امام علی، علی(ع) را فردی وسواس در اخلاق سیاسی ذکر کرد: علی(ع) تا سر حد شور عشق پایبند دین بود و در اخلاق بسیار خردهگیر. اما این جمله صحیح نیست. علی هم حاکم خوبی بود و هم انسان خوبی.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست