سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
سفری «ادیسه وار» از زمین به ناکجا
دو کاوشگر «وویجر ۱» و «وویجر ۲» ابتدا به منظور کاوش و بررسی دو سیاره زحل و مشتری به فضا پرتاب شدند، ولی با ادامه فعالیتهایشان بهتدریج از کنار سیارات دیگر نیز عبور کرده و اکنون پس از عبور از منظومه شمسی در آستانه ورود به فضای بین ستارهای و شروع کاوش در این فضای لایتناهی هستند. درست است که این دو کاوشگر اطلاعات گرانبهایی را به زمین ارسال کردند و درک ما را از منظومه شمسی دگرگون کردند ولی اکنون که قریب به ۳۶ سال از سفر «وویجر ۱» میگذرد، به نظر میرسد بار فلسفی این سفر برای نوع انسان فوقالعاده بوده است.
این سفر همانطور که گفته شد ابتدا به منظور یک سفر تحقیقاتی آغاز شد. ولی در همان شروع کار به ابتکار «کارل ساگان» تصویری از موقعیت زمین در فضا و نیز تصویر یک زن و مرد در حالیکه دستشان را به علامت دوستی و سلام تکان میدادند، درون فضاپیما قرار دادند. همچنین با طراحی «کارل ساگان» و «فرانک دریک» لوحی فشرده شامل صداهای گوناگون همچون گریه یک نوزاد یا صدای قلب انسان و نیز صدای گام برداشتن او نیز، همراه با این سفینهها راهی فضا شد تا اگر زمانی یک تمدن فرازمینی این دو کاوشگر را پیدا کرد، متوجه حضور ما در این گوشه از کیهان شوند. کاملا مشهود است که نفس این عمل، وظیفه این دو کاوشگر را تغییر داد و آن را به «اودیسه»ای بدل کرد که قرار است برای سالیان دراز در کیهان حرکت و بودن ما را به کائنات اعلام کند.
پس سفر «وویجر»ها، نشانهای از حضور و بودن ماست و شاید قرنها بعد به هویت ما نیز بدل شود. این موضوع شاید اکنون غریب به نظرآید ولی کاملا مشخص است که اگر همین حرکت در نهایت به ارتباط ما با موجودات فرازمینی منجر شود، هویت انسان نیز نمیتواند به همین شکل موجود ادامه یابد زیرا انسان باید بتواند با هویتی دیگر که هویتی متفاوت اما کاملا خودآگاه است، ارتباط برقرار کند. ما تا وقتی میتوانیم انسان بودن را به شکل کنونی تجربه کنیم که ذهن خودآگاه دیگری هویت ما را تحتالشعاع قرار ندهد. در حال حاضر ما نه فقط تنهاییم بلکه یگانه نیز هستیم چون فقط گونه ماست که میتواند آبی بودن دریا یا سبز بودن چمن را درک کند یا از زیبایی ستارگان لذت ببرد و همه اینهاست که هویت انسان را تشکیل میدهد و به دلیل یگانه بودن انسان، این هویت را نیز یگانه مینماید. اما اگر روزی ما با موجودات فرازمینی ارتباط برقرار کنیم با نوعی دیگر از بودن مواجه میشویم، نوعی که نهتنها خودآگاه است بلکه ممکن است سبزی چمن یا آبی دریا را به شکلی دیگر تجربه کند و همین تفاوت یگانه بودن ما را نیز زیر سوال خواهد برد، سوالی که آغازگر انحطاط و فروپاشی هویت ما و تعریف دوباره هویت انسان در زیر سایه یک هویت جامعتر است. در این صورت خاطره «وویجر» نیز جزیی اساسی از تاریخ و هویت گونه انسان تلقی خواهد شد.
در تصویری که «کارل ساگان» به فضا فرستاد، یک زن و مرد دیده میشود که در حال ابراز دوستی به مخاطبان احتمالی هستند. به نظرم در این تصویر، نوعی دورنمای فلسفی برای انسان ارایه شده است، دورنمایی که نوع انسان را صلحدوست معرفی میکند. از سال ۱۹۷۷ که «وویجر ۱» به فضا فرستاده شد، جنگهای بیشماری روی زمین اتفاق افتاده است و جانمیلیونها نفر به خاطر این جنگها از بین رفته ولی آنچه مشخص است این نکته است که بشر روز به روز احساس نیاز به صلح، دموکراسی و تسامح و تساهل را بیش از پیش در خود درک میکند و وقایعی چون بهار عربی یا جنبش والاستریت، همه دال بر این تکامل فلسفی نوع بشر هستند. «کارل ساگان» نیز با انتخاب این تصویر در واقع آینده اصلی انسان را و آنچه نوع انسان باید خود را به واسطه آن به کیهانیان معرفی کند، ترسیم کرد.
او در ضمن با قرار دادن صدای گریه یک نوزاد، صدای قلب یک انسان و صدای گام برداشتن او، به پایهایترین ویژگیهای گونه انسان اشاره کرد و عنوان کرد که هیچ چیز بالاتر و والاتر از حفظ این ویژگیهای اصلی یعنی حقیقت بیولوژیک انسان نیست. «وویجر»ها به فضا فرستاده شدند و در قدم اول به کاوش پرداختند و کاوش، اولین قدم انسان جهت شناخت خود به مثابه موجودی است که میتواند درکی فلسفی از خود داشته باشد. اما زمانی که «وویجر ۱» در حال گذر از منظومه شمسی بود، باز به ابتکار «کارل ساگان» دوربینهای این کاوشگر را به سوی زمین بازگرداندند تا عکسی از زمین بگیرد، عکسی که ژرفای فلسفی بسیاری دارد. در این عکس کره زمین نقطه کوچکی است. عکس نهتنها نشان میدهد که ما چقدر تنهاییم، بلکه بسیار ناچیز نیز هستیم و چه راحت ممکن است از صحنه کیهان حذف شویم. «وویجر ۱» از منظومه شمسی خارج شده است و «وویجر ۲» نیز در حال خروج از منظومه شمسی است و این نشان میدهد که نوع انسان فضای لایتناهی را درنوردیده است و در عین حال نشانگر آن است که بسیاری از اموری که روی زمین اتفاق میافتد تا چه اندازه ناچیز و خرد است و ما به جای آنکه کیهانی بیندیشیم (که لاجرم باید آنگونه نیز باشیم) بهشدت موجوداتی قومی و قبیلهای هستیم که جز قبیله خود کس دیگری را به رسمیت نمیشناسیم. در پایان ذکر این نکته جالب است که ما همواره از کمبودن حافظه رایانههای خود مینالیم و خانههایمان پر است از CD و USB و حافظههای خارجی، ولی حافظه رایانه «وویجر» فقط ۶۸ کیلوبایت گنجایش دارد و این نشان میدهد آنچه مهم است حافظه و تجمع اطلاعات نیست، بلکه اندیشهای است که پشت این اطلاعات قرار گرفته است.
دکتر عبدالرضا ناصرمقدسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست