یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مهتاب کرامتی و زندگی خصوصی


مهتاب کرامتی و زندگی خصوصی

قضاوت کردن و سوء تفاهم هایی که پیش می آید و تفکراتی که در ذهنمان داریم اگر باز نشود و راجع به آن صحبت نشود می تواند فاجعه به بار بیاورد

موضوع کلیت فیلم زندگی خصوصی خانم و ‌آقای میم راجع به بدبینی بود که این روزها بین طبقات متوسط شهری خیلی اتفاق می‌افتد و باعث سست شدن روابط می‌‌شود. به نظرتان چقدر از طلاق‌های جامعه امروز ما با این شک و بدبینی برمی‌گردد؟

قضاوت کردن و سوء‌تفاهم‌‌هایی که پیش می‌آید و تفکراتی که در ذهنمان داریم اگر باز نشود و راجع به آن صحبت نشود می‌تواند فاجعه به بار بیاورد. اتفاقی که در مورد زندگی خصوصی آقا و خانم میم پیش آمد این بود که قرار نیست که آقا کاری انجام دهد و قرار نیست اتفاق بیرونی به وجود بیاید، در واقع محسن مهراد در درون ذهن خودش مشکل دارد. خودش تغییرات به وجود می‌آورد، می‌خواهد که همسرش تغییر کند، می‌خواهد که وارد یک دنیای دیگر شود اما بعد شک می‌کند، به خودش به اطرافیانش و این کنکاش درونی خودش است و در نهایت چون به نتیجه نمی‌رسد دچار معضل می‌شود.

در جامعه فعلی ما که نسبت به گذشته تغییرات زیادی رخ داده و خانم‌ها نسبت به گذشته بیشتر وارد جامعه شده‌اند طبیعتا ضریب خطا هم بالاتر رفته است. فکر می‌کنی سینما بتواند با پرداختن به این مسائل اطلاع‌رسانی کند؟

طبعا همین‌طور است اگر تغییر واقعی نباشد، اگر قرار است که این اطمینان به طور واقعی اتفاق نیفتد این مشکلات به وجود می‌آید. دیرزمانی است خانم‌ها وارد اجتماع شده‌اند. کوچک‌ترین نگاه غیری می‌تواند باعث سوءتفاهم و شک شود و این مسئله می‌‌تواند معضل بزرگی پیش آورد به همین خاطر باید اطمینان وجود داشته باشد باید یاد بگیریم قضاوت نکنیم و شاید روراست بودن با ذات و خواسته خودمان خیلی بتواند به ما کمک کند.

رسالت سینما در مقابله با این مسئله چیست؟ فکر می‌کنی اصلا می‌تواند کمکی انجام دهد.

فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم نمی‌خواهد راه‌حل ارائه دهد بلکه فقط می‌خواهد یک تلنگر به آدم‌ها بزند که فکر کنند و خودشان را در این شرایط قرار بدهند. اما این فیلم دنبال راه‌حل نیست با اینکه فیلم اجتماعی است و می‌تواند دنبال راه‌حل هم برود. این فیلم شما را به تفکر وامی‌دارد اما راه‌حلی ارائه نمی‌دهد و درکل این فیلم خیلی به جزئیات توجه دارد، یعنی اگر بخواهی داستان را یک خطی تعریف کنی شاید داستان خیلی مفصلی نباشد ولی قصه درعرض شکل می‌گیرد، توجه به جزئیات و دیالوگ‌هایی که با همدیگر ردوبدل می‌شود و قضاوت‌هایی که درمورد همدیگر می‌کنند، تمام اینها فیلم را شکل داده است.

بازی ابراهیم حاتمی‌کیا خیلی موردتوجه منتقدان قرار گرفت. نظر شما راجع به بازیگری او چیست؟

به نظر من آقای حاتمی‌کیا بازی خیلی خوبی ارائه دادند، همه‌چیز به اندازه و درست بود.

جایگاه روح‌ا... حجازی در بین کارگردان‌هایی که با آنها کار کردید کجا قرار دارد؟

جایگاه خیلی خوبی دارد. البته هر بازیگری آخرین فیلمش را خیلی دوست دارد. من هم «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» را خیلی دوست دارم. این فیلم جزو آن دسته از فیلم‌هایی است که توانسته هم نظر منتقدان را جلب کند و هم تماشاگران را اما به نظر من روح‌ا... حجازی کارگردان تیزهوشی است که راه خیلی طولانی را در سینما درپیش‌رو دارد و حالا حالاها جا دارد که ما فیلم‌های بسیار خوبی از او ببینیم

این فیلم در کجای کارنامه کاری شما قرار می‌گیرد. آیا می‌تواند نقطه عطف بازی اجتماعی شما باشد؟

برای من جایگاه خیلی خوبی دارد. نمی‌توان گفت نقطه عطف اما به نظر من فیلمنامه زندگی خصوصی آقا و خانم میم این اجازه را به بازیگر می‌دهد که بازی در سکوت، بازی با نگاه‌‌ها و دیالوگ‌‌گویی‌ها درست را با شخص مقابلش داشته باشد.

● صورت طبیعی بهتر است

خیلی‌ها فکر می‌کنند با هفت قلم آرایش زیباتر به نظر می‌رسند در صورتی که آراستگی با میکاپ متفاوت است. من کسانی را می‌بینم که بعضی مواقع با خودم می‌گویم اینهایی که با این ظاهر به خیابان می‌روند وقتی به یک مهمانی دعوت می‌شوند با چه ظاهری می‌روند. خب این سلیقه است شاید بعضی‌ها بپسندند اما من به هیچ وجه نمی‌توانم با این تیپ قیافه‌ها کنار بیایم. به نظر من سادگی خیلی خوب است. خود من هیچ‌وقت موهایم را رنگ نکرده‌ام. من اهل آن نیستم که بخواهم در چهره‌ام تغییر و تحول ایجاد کنم در عین حال سعی می‌کنم همیشه آراسته و مرتب باشم. اگر قرار است لباس بپوشم سعی می‌کنم طوری بپوشم که همه چیز با هم هماهنگ باشد. قرار نیست نوع پوششم توی ذوق بزند یا ظاهرم مثل فلش برق بزند. در کل نمی‌خواهم با ظاهرم جلب‌توجه کنم. البته نمی‌توان به دخترخانم‌‌ها گفت چرا با این شکل و شمایل خودتان را درست می‌‌کنید چون همه چیز به سلیقه برمی‌گردد.

تا به حال دخترهای جوان از شما پرسیده‌اند که چطور می‌توانی ظاهر آراسته داشت؟

نه فکر نمی‌کنم به نفع‌شان باشد این سؤال را از من بپرسند برای اینکه هیچ کاری نباید انجام دهند تا مثل من باشند. به همه می‌گویم سادگی می‌تواند از همه چیز زیباتر باشد اگر قرار باشد یک بازیگر نقشی را بازی کند که احتیاج به گریم یا آرایش مضاعف داشته باشد، اجازه بدهد گریمور این کار را انجام دهد ولی اگر قرار باشد تو دیده شوی بهتر است با همان خودت دیده شوی. بعضی‌ها آنقدر ظاهرشان را دستکاری می‌کنند که دیگر تو ظاهر واقعی‌شان را نمی‌بینی و کاملا یک فرد دیگر از خود می‌سازند. در بیشتر مواقع چهره طبیعی خانم‌ها زیبا‌تر از چهره آرایش‌ کرده‌شان است.

● ازدواج من

من سال‌ها پیش ازدواج کردم. زندگی خیلی خوبی هم داشتم. درواقع چون در سن پایین ازدواج شکل گرفت موفقیت​آمیز نبود. اما هنوز از حال هم باخبر هستیم. اما خب این بزرگ شدن ما در ۲ روند متفاوت شکل گرفت و درنهایت مسیر ما از هم جدا شد.

تعداد زیادی از سوپراستارهای سینمایی ایران مجرد هستند فکر می‌کنید دلیل این ازدواج‌گریزی بین جوانان اهالی سینما چیست؟

شاید به این دلیل که در ایران اگر قرار است، موفق باشید باید خیلی تلاش کنی و خیلی زمان بگذاری. شاید همه‌چیز خیلی سخت‌تر به دست بیاید، بنابراین شغل شما انرژی مضاعفی از شما می‌گیرد که زمانی برای ایجاد یک رابطه عاطفی باقی نمی‌‌گذارد. البته به نظر من عشق می‌تواند انسان را روئین تن کند، بنابراین حیف است که از آن فرار کرد.

● قضاوت نمی‌کنم

اگر بتوانید یک ویژگی را در خودتان تقویت کنید دوست دارید کدام خصوصیت بازیگریتان را افزایش بدهید؟

دوست ندارم چیزی را تغییر بدهم فقط تمام تلاشم را می‌‌کنم که به ورطه قضاوت دچار نشوم. مرتب با خودم تکرار می‌کنم که کسی را قضاوت نکنم. برای اینکه اگر ما اطرافیان و اتفاق‌ها را قضاوت کنیم.یک فاجعه اتفاق می‌افتد و اینکه همیشه می‌تواند جای ما آدم‌ها با هم عوض شود و چه بسا ما بدتر عمل کنیم.

● هر افراطی نابودکننده است

به نظر من انسان طالب زیبایی است، ولی افراط می‌تواند نابودکننده باشد، مثلا به من گفتند برو بوتاکس تزریق کن. من می‌گویم اگر قرار باشد بوتاکس به من کمک‌ کنند که من چهره‌ام را حفظ کنم، این کار هیچ اشکالی ندارد. اما افراط نمی‌کنم بلکه سعی می‌‌کنم همین ظاهر را نگه دارم اگر که بتوانم.

ورزش خیلی فشرده و تخصصی انجام نمی‌دهم اما پیاده‌روی و تردمیل همیشه در برنامه روزانه‌ام قرار دارد. شنا را خیلی دوست دارم. اما افراطی ورزش نمی‌‌کنم. اگر شبی مهمانی باشم و غذا زیاد بخورم (چون به نظر من یکی از لذت‌های زندگی غذا خوردن است) قطعا سعی می‌کنم فردای آن روز پرخوری‌ام را جبران کنم تا همیشه وزنم ثابت بماند. من خیلی روی این موضوع تاکید می‌کنم زیرا ثابت ماندن وزن به شما کمک می‌کند که همیشه اندامتان را حفظ کنید و مهم‌تر از همه سلامت‌تان را تضمین کنید و در درجات پایین‌تر مثلا این مسئله کمک‌تان می‌کند که اگر یک لباس را خریدید که دوستش دارید بتوانید همیشه از آن استفاده کنید و مجبور نشوید آن را به دلیل اضافه‌وزن و کاهش وزن بیرون بیندازید. بسیاری از دوستان رژیم‌های عجیب می‌گیرند و در یک زمان محدود خیلی لاغر می‌شوند اما بعد اضافه وزن پیدا می‌کنند و از حالت اولیه خودشان چاق‌تر می‌شوند. خب این مسئله به سلامت آنها صدمه می‌زند.

● نوشابه فقط یک قلپ!

نوشابه به طور کامل از زندگی من حذف شده است. بعضی مواقع دلم می‌خواهد نوشابه بخورم اما متاسفانه هرچیز خوشمزه‌ای ضرر دارد.

نوشابه نمی‌خرم که در خانه باشد و وسوسه‌ام کند ولی اگر خیلی هوس کنم در حد یک قلپ می‌خورم که فقط مزه آن را چشیده باشم و خیلی خودم را محدود نکنم که عطش آن باقی بماند. در مورد شیرینی و شکلات هم همین‌طور، فقط یک ذره می‌خورم که ولعم نسبت به‌آن از بین برود. این قضیه هم به تثبیت وزنم کمک می‌‌کند.

● تغذیه سالمی که مدیون مادرم هستم

در کل این روال زندگی یعنی زیاد نخوردن و سبزیجات را به صورت سالم خوردن (نه سرخ کرده) را مدیون مادرم هستم، مثلا قورمه‌سبزی مادر من با تمام قورمه‌سبزی‌ها متفاوت است به هیچ عنوان سیاه‌رنگ نیست. سبزی آن خیلی سرخ نمی‌شود زیرا مادرم آن را بخارپز می‌کند. ما غذای فریزری نمی‌خوریم تا آنجایی که امکان دارد سعی می‌کنیم غذا را به صورت تازه صرف کنیم.

● چیزهایی که رعایت می‌کنم

خوردن فست‌فود خیلی لذیذ است اما سعی می‌کنم خوردن این نوع غذاها را محدود کنم. اگر یک شب فست‌فود بخورم فکر می‌کنم باید تا چند روز تقاص خوردن آن را پس بدهم. من سر سفره هیچ وقت آب نمی‌خورم. بهتر است که ۰۳دقیقه قبل از غذا آب بخورم تا اذیت نشوم.این را به یاد داشته باشید اگر ۰۳دقیقه قبل از خواب آب خورده شود از سکته قلبی جلوگیری می‌شود.

● صبحانه را فراموش نکنید

خیلی‌ها به دلیل تنبلی‌شان صبحانه نمی‌خورند. اما خوردن صبحانه به شما کمک می‌کند در طول روز کمتر غذا بخورید. من نتیجه گرفته‌ام که خوردن صبحانه خیلی کمک می‌کند به ثابت نگه داشتن وزن و مهم‌تر از آن سلامت. به همین دلیل اگر قرار باشد در یک وعده پرخوری کنم آن وعده حتما صبحانه خواهد بود.

● اهمیت حفظ عادات غذایی

نگه داشتن عادت غذایی برای ما بازیگران خیلی مهم است. به‌خصوص در پروژه فیلمبرداری که هستیم نمی‌توانیم آنطور که خودمان می‌خواهیم غذا بخوریم. من سعی می‌کنم در اینطور مواقع غذای رژیمی بخورم یا برنج غذا را نخورم یا سعی کنم نان و پنیر با گوجه و خیار بخورم. در آفریقا نوع خوراک‌شان باب طبع ما ایرانی‌ها نبود به همین دلیل من در آن سفر خیلی زیاد لاغر شدم.

● تمرین کنید که آرام غذا بخورید

کاری را که از دوستم یاد گرفته‌ام و خیلی سخت است آرام غذا خوردن است. آرام غذا خوردن کمک می‌کند که همیشه فرم بدن یک‌طور باقی بماند، برای اینکه همیشه بعد از ۲۰ دقیقه مغز فرمان می‌دهد که تو سیری. حالا اگر در این ۲۰ دقیقه حجم کمتری غذا خورده باشی خیلی موفق‌تری. فرانسوی‌ها بیشتر موقع غذا خوردن حرف می‌زنند و معاشرت می‌کنند اما ما ایرانی‌ها عادت داریم تندتند غذا بخوریم. خب فرهنگaما اینطور است که غذای سرد دوست نداریم. البته نوع تغذیه ایرانی سنتی خیلی می‌تواند به سلامت ما کمک کند. سبزی خوردن، سالاد، ماست اینها غذاهایی هستند که به سلامت ما کمک می‌‌کند.

اگر کارگردانی به شما بگوید برای یک فیلم باید ۳۰-۲۰ کیلوگرم وزن اضافه داشته باشی آن موقع چه کار می‌کنید؟

خیلی به این پیشنهاد فکر می‌کردم و شاید حتی آن را قبول نمی‌کردم برای اینکه با بالا رفتن سن کاهش وزن خیلی مشکل می‌شود. در سن کم اگر شما ۲ روز غذا نخورید خیلی راحت وزن‌تان به حالت عادی برمی‌گردد. متابولیسم بدن در سن بالا،‌ با سن کم خیلی فرق دارد و به نظر من این تغییر وزن در سن و سال من کمی دشوار است. فکر می‌کنم در چنین شرایطی بر سر دوراهی قرار می‌گیرم که آیا نقش را قبول کنم یا نه. نمی‌‌دانم شاید این پیشنهاد را قبول نکنم. اما در عین حال تغییر وزن اینچنینی می‌تواند خیلی جالب باشد؛ به هر حال تو می‌توانی یک مدت هرچه دلت می‌خواهد بخوری و این قانون‌شکنی بسیار جذاب است.

● یک بازی خوب از آقای حاتمی کیا

نمی‌توانم بگویم به بالا رفتن سن فکر نمی‌کنم اگر اینطور بگویم دروغ گفته‌ام. می‌دانم دغدغه بالا رفتن سن خانم‌‌ها به‌خصوص در بین سینماگرها خیلی اهمیت دارد. به خصوص در ایران که فیلمنامه‌‌ها بیشتر داستان‌های مردانه‌ دارد که به زن‌ها کمتر توجه می‌شود. اما من در کنار بازیگری به کارهایی که به آن علاقه‌مند بودم را شروع کردم، مثل کار یونیسف و تبعات دیگر آن. این کار به من آرامش می‌دهد که اگر قرار باشد به دلیل بالا رفتن سنم کمتر فعالیت سینمایی داشته باشم کارهای جالبی برای انجام دادن داشته باشم، یعنی اینطور نیستم که بخواهم به طور کامل زندگی‌ کاری‌ام را تحت‌الشعاع قرار دهم.vv

نمی‌توانم بگویم به بالا رفتن سن فکر نمی‌کنم اگر اینطور بگویم دروغ گفته‌ام. می‌دانم دغدغه بالا رفتن سن خانم‌‌ها به‌خصوص در بین سینماگرها خیلی اهمیت دارد. به خصوص در ایران که فیلمنامه‌‌ها بیشتر داستان‌های مردانه‌ دارد که به زن‌ها کمتر توجه می‌شود. اما من در کنار بازیگری به کارهایی که به آن علاقه‌مند بودم را شروع کردم، مثل کار یونیسف و تبعات دیگر آن. این کار به من آرامش می‌دهد که اگر قرار باشد به دلیل بالا رفتن سنم کمتر فعالیت سینمایی داشته باشم کارهای جالبی برای انجام دادن داشته باشم، یعنی اینطور نیستم که بخواهم به طور کامل زندگی‌ کاری‌ام را تحت‌الشعاع قرار دهم.

● ۸۰۰جفت کفش؟ چرا؟

برای من همیشه لباس پوشیدن و نوع پوشش اهمیت ویژه‌ای داشته اما این اهمیت باعث نشده است که بخواهم خیلی زود ولخرجی کنم یا خیلی زیاد خرید کنم. من همیشه محدود خرید می‌کنم ولی لباس‌هایی را می‌خرم که بتوانم طولانی‌‌مدت از آن استفاده کنم. کیفیت خوب، جنس مرغوب و ترکیبی که کمی کلاسیک باشد را می‌پسندم تا بشود همیشه از آن استفاده کرد. همین چکمه‌ای که پای من می‌بینید را چند سال است که می‌پوشم. جنس آن خیلی خوب است و فرمش هم کلاسیک است.

دلیلی ندارد که ۸۰۰ جفت کفش بخرم و هر کدام یک مدل داشته باشد و یک‌ماه بپوشم اما سال بعد دیگر نشود از آن استفاده کرد. به مد توجه می‌کنم ولی خیلی خودم را در آن غرق نمی‌کنم فرم کلاسیک و لباس‌هایی که جنس خوبی دارد می‌تواند کاری کند که همیشه از آن استفاده کنی. درست است که مجبور هستید پول بیشتری برای آن پرداخت کنید اما از آن کیفیت، می‌توانید بیشتر استفاده کنید.

● اهمیت به مد و رنگ‌ها

در دوره‌ای که تولیدی لباس داشتم خیلی به موضوع مد اهمیت می‌دادم همیشه حواسم را جمع می‌کردم که در هر فصلی چه رنگی مد است و خیلی برایم مهم بود که مدهایی که خارج از ایران بورس بود را بتوانم ایرانیزه کنم و در ایران بیشتر از آن استفاده کنم. برای اینکه ممکن است ما از خیلی از چیزها خوش‌مان بیاید ولی هیچ‌وقت جایی را نداشته باشیم که از آن استفاده کنیم. خیلی از لباس‌های خانم‌ها معمولا در کمد باقی می‌ماند برای اینکه جای پوشیدن آن را پیدا نمی‌کنند. در حال حاضر خیلی کمتر به موضوع مد اهمیت می‌دهم. یکسری رنگ‌ها همیشه مد هستند آنها را ترجیح می‌دهم. بعضی از رنگ‌ها هم به شما یک انرژی می‌دهد که به نظر من به مد مربوط نیست. البته شاید زیاد دیده شدن آن رنگ است که شما دلتان می‌خواهد آن رنگ لباس را داشته باشید.

● اولین درآمدم در ۱۵سالگی‌ام بود

همیشه تدریس خصوصی و شاگرد خصوصی داشتم. اولین درآمدم در ۱۵سالگی‌ بود که مراقب کنکور بودم. به همین دلیل فکر اینکه روزی کار نکنم هم برایم محال است.

من مهتاب کرامتی یک مهرماهی صلح‌طلب هستم. خیلی به‌ندرت ممکن است اتفاقی پیش بیاید که جنجال به پا کنم. وقتی از رفیقم دلخور می‌شوم کاملا آن را عنوان می‌کنم و به نتیجه می‌رسانم. یک روز سکوت می‌کنم و بعد تمام می‌شود. درواقع به هیچ‌عنوان دلخوری‌ام را در دلم نگه نمی‌دارم.

● کار کردن با خانم‌ها سخت است!

بعد از اتمام تحصیلم، ازدواج کردم. همزمان با ازدواجم کار طراحی لباس را شروع کردم، همیشه هم با دوست خوبم ندا معارفی که هنوز هم این کار را ادامه می‌دهد به صورت شریکی شوی لباس برگزار می‌کردیم. کار طراحی انجام می‌دادیم. در ابتدا مقطعی شو برگزار می‌کردیم بعد این مکان تبدیل شد به مکانی دائمی برای مزون لباس. در کنار آن مزون در هر فصل شوی مانتو و لباس می‌گذاشتیم. بعد دیدیم این کار کمی سخت است برای اینکه کار کردن با خانم‌ها همیشه مشکل است. متاسفانه باید اعتراف کنم هرکسی نمی‌تواند با خانم‌ها کار کند به همین دلیل کار را کمی صنعتی‌تر گسترش دادیم و تولیدی لباس زدیم.

● برای خریدهایتان برنامه‌ریزی کنید

من می‌توانم دیدی داشته باشم که هر آنچه که می‌بینم را بخواهم و وقتی به خیابان می‌روم هرچه دیدم را بخرم. قطعا کیفیت این اجناس پایین می‌آید. برای اینکه بودجه‌ای که من دارم بودجه محدودی است. بهتر این است که بگویم در این فصل من احتیاج به یک بارانی، یک چکمه، یک کفش اسپرت و یک لباس شب دارم این طبقه‌بندی می‌تواند شما را وادار کند که برنامه‌ریزی کنید. البته خرید کردن برای خانم‌ها واقعا جالب است و می‌گویند از نظر روانشناسی برای خانم‌ها خیلی خوب است که بروند خرید کنند و من هم می‌گویم خرید کردن خیلی خوب است اما هرکسی باید محدودیت‌هایی برای خود بگذارد. اگر شما بدانید که در این فصل چه می‌خواهید و این هنر را داشته باشید که هرکدام از لباس‌هایتان را بتوانید با هم هماهنگ کنید این مسئله می‌تواند خیلی به شما کمک کند. اگر برنامه‌ریزی نداشته باشید ممکن است یکدفعه متوجه شوید ۸جفت کفش قهوه‌ای خریده‌اید که ۵ تا از آنها را هیچ‌وقت نپوشیده‌اید. خب این می‌تواند بودجه شما را از بین ببرد درصورتی که اگر شما انتخاب‌های درستی انجام دهید و این نگاه را داشته باشید که اگر یک پلیور بخرید که هم می‌توان با شلوار جین و هم با شلوار رسمی‌تر بتوان پوشید خیلی به نفع شماست.

● دوستانی که هیچ‌وقت از دست‌شان نمی‌دهم

من به تعداد انگشتان دستم رفیق دارم و در انتخاب آنها بی‌نهایت توجه دارم، یعنی برای رفاقت‌ها و دوستانم اولویت‌بندی دارم. یک تعداد از آدم‌ها خیلی به من نزدیکند آنها از سدهای متفاوتی رد شده‌اند تا به من رسیده‌اند، من آن دوستان را دیگر از دست نخواهم داد. برای اینکه تجربه سالیان زیاد، خوبی، بدی‌، خوشی، ناراحتی و خوشحالی تمام اینها ثابت کرده است که می‌توان روی بعضی از آدم‌ها حساب کرد. آنها را من به هر طریقی که شده از دست نمی‌دهم. ممکن است کدورت پیش بیاید، دعوا و اختلاف داشته باشیم، ممکن است تفاوت سلیقه وجود داشته باشد ولی دلیل بر این نیست که بخواهم رفاقت و دوستی‌ام را به هم بزنم. من هم برای آنها همینطور هستم. ضمن اینکه به هیچ عنوان منِ بازیگر آن رفیق‌ها را ندارم. من به عنوان مهتاب کرامتی آن دوستانم را دارم. بعد از این رفقا به معاشران و بعد به آشناها می‌رسیم. من به همه نمی‌گویم رفیق.

● وقتی دعوایمان می​شود سکوت می​کنیم

خانم سمیرا اعلایی، شما به عنوان نزدیک‌ترین دوست و مدیربرنامه‌های مهتاب کرامتی سال‌ها کنار هم بوده‌اید اتفاقی که معمولا پیش نمی‌آید خیلی کم پیش می‌آید ۲ نفر بتوانند سال‌ها رابطه دوستی و کاری‌شان را همزمان ادامه دهند. دوام رابطه شما چطور اتفاق افتاده است.

من و مهتاب از دوستان خانوادگی هم بودیم بعد همکاری‌مان را شروع کردیم. نکته این است که من آدم رفیق‌بازی بودم اما درست مثل مهتاب دوستانم را از فیلترهای مختلف رد می‌کردم و بعد رفاقت نزدیک برقرار می‌کردم. من و مهتاب دوست و آشنا زیاد داریم اما رفیق‌های صمیمی ما تعدادشان تغییر نمی‌کند.طبیعی است که من و مهتاب با هم مشاجره و اختلاف نظر پیدا می‌کنیم. اما از روش یک روز سکوت استفاده می‌کنیم و روز بعد همه دلخوری‌ها را فراموش می‌کنیم. اما کار را از دوستی‌مان جدا می‌بینیم. کار کار است و رفاقت رفاقت. در واقع بین رابطه کاری و رفاقت‌مان یک خط‌کشی وجود دارد. البته از یک جایی به بعد شناخت من و مهتاب آنقدر نسبت به هم زیاد شد که دیگر می‌دانیم کدام‌مان مقصر هستیم و بحث و کل‌کل‌مان را ادامه نمی‌دهیم.



همچنین مشاهده کنید