چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اعتراض امر به معروف است


اعتراض امر به معروف است

زمانی که توسعه سیاسی رخ نداده در عرصه باز سیاسی اعتراض ها بیشتر شکل تهمت می گیرد در عرصه های مختلفی از تاریخ ایران ما شاهد این هستیم که روزنامه ها تهمت هایی به مخالفان خود زده اند که به هیچ وجه شایسته قلم نیست

از نظر من اعتراض افراد را در یک جامعه می توانیم در دو نوع تحلیل کنیم؛ یکی معترض به اصل نظام یا سیستم (سیاسی و اجتماعی) است و دیگری معترض به روش و شیوه های حاکمیت.

معترضان اول در چارچوب قانون اعتراض نمی کنند. آنها در عمل نسبت به وضعیت موجود پرخاشگری می کنند، مثل خود من و دوستانم در زمان شاه ما معتقد به براندازی نظام بودیم و در همین راستا اعتراض ما شامل اعتراضات بیانی و کتبی تا فیزیکی و ترور می شد. این نوع اعتراض عموماً از طرف حاکمیت سیاسی هم سرکوب می شود چون اعتراض به روش ها نیست و از ابتدا موضوع اعتراض حذف و براندازی آن حاکمیت است. برخوردی که با افسران حزب توده، خسرو، روزبه و نواب صفوی شد نمونه های این برخورد بودند.

اما یک اعتراض دیگر نیز در هر جامعه یی طرح می شود و آن اعتراض به نحوه اجرای قوانین است. این معترضان اصل نظام را قبول دارند اما نسبت به اجرای اصول نظام انتقاد دارند. این اعتراض در هر جامعه یی به جا و روا است چون در هیچ حکومتی همه افراد لایق و کافی نیستند حاکمیت نیز سعی می کند معترضان را قانع کند اما اتفاق ناروایی که معمولاً در این نوع اعتراض رخ می دهد اتکای معترضان به تهمت ها و روش های غیراخلاقی اعتراض است، نمونه این اعتراض را هم در تاریخ ایران کم نداریم.

آنچه در این موضوع باید به آن اشاره کنیم تفاوت فضای باز سیاسی و توسعه سیاسی است. زمانی که توسعه سیاسی رخ نداده در عرصه باز سیاسی اعتراض ها بیشتر شکل تهمت می گیرد. در عرصه های مختلفی از تاریخ ایران ما شاهد این هستیم که روزنامه ها تهمت هایی به مخالفان خود زده اند که به هیچ وجه شایسته قلم نیست.

بعد از انقلاب هم در فضای باز سیاسی آن مقطع این نوع اعتراض به خوبی در روزنامه ها قابل شناسایی است. وارد حریم خصوصی افراد شدن و رازهای خصوصی و خانوادگی مخالفان را افشا کردن یک روش معمول بود. اما هیچ معترضی حق ندارد در مقام معترض حیثیت افراد را بر باد دهد. حالا چه این فرد مدرس باشد که در فضای باز سیاسی بعد از شهریور ۲۰ حیثیت او زیر سوال رفت و چه هر کس دیگر.

در توسعه سیاسی اعتراض در حقیقت نهی از منکر و امر به معروف است. هر کس حق نهی از منکر دارد که اصلاً برای مسلمانان جزء واجبات است اما وقتی این نهی شکل آبرو ریختن افراد را داشته باشد خود یک منکر محسوب می شود. در شرایط فعلی ایران نیز اعتراض ها باید در چارچوب قانون باشد. اگر یک زمانی معترضان اسلحه به دست می گرفتند این به خاطر جنایت های ساواک بود، به خاطر این بود که حاکمیت سیاسی منافع ملی مردم را به انگلیس و امریکا می فروخت. این شرایط امروز برعکس است.

آن زمان رژیم شاه خود را رودرروی مردم قرار داده بود و حاکمیت بود که هیچ راهی جز برخورد فیزیکی برای مردم باقی نمی گذاشت. شرایط امروز اصلاً قابل قیاس نیست. حالا اعتراض ها در ایران از نوع دوم اعتراض تعریف می شود، چون معترضان بیشتر به نحوه اجرای قوانین انتقاد دارند مثلاً می گویند در پرونده هسته یی باید به این شیوه عمل می شد یا مثلاً اگر اینچنین عمل کنید بهتر است.

بنابراین می توان گفت که این شیوه عمل حاکمیت است که نوع اعتراض مردم را نیز تعیین می کند. اگر حرکت حاکمیت ضد ملی باشد و منافع مردم را نشانه بگیرد مردم هم خود را رودرروی نظام می بینند و طبیعی است که سکوت نکنند، مثل قضیه اصلاحات ارضی که در زمان شاه اتفاق افتاد و مردم دیدند که تولید ۷ میلیون تنی گندم شان به ۴ میلیون رسیده و این اتفاق برای این بود که امریکا به دنبال فروش گندم خود بود.

مردم هم سکوت نکردند. به هر حال آنچه هر معترضی باید درنظر بگیرد شرایط خود و موقعیت حاکمیت است. اگر اعتراض ها همیشه جواب دلخواه را نمی گیرند به این دلیل است که در شرایط و موقعیت مناسب زمان طرح نمی شوند.

همان روش اعتراضی ما که شامل اعتراضات کتبی، شفاهی و فیزیکی بود دیگر در شرایط امروز جواب نمی دهد. آن شیوه اعتراض مختص همان زمانی بود که در شکنجه گاه هایی که خود من بارها آن را تجربه کردم، ماموران وقاحت را به حدی می رساندند که در دهان متهم ادرار کنند یا برای اعتراف گیری متهم را بر سر بازجویی بیاورند.

این عمل در حاکمیت سیاسی امروز رخ نمی دهد. منافع ملی مردم ما به حدی از سوی حاکمیت جدی گرفته می شود که ابرقدرت ها به سرکردگی امریکا علیه ما قطعنامه صادر می کنند. آن هم به سرکردگی کشوری که تنها حق دارد نماینده ۲۲ میلیون امریکایی باشد و نه ۶ میلیارد مردم جهان. اتفاقاً در این چند سال ما شاهد اعتراض خوبی در جامعه بودیم. نمونه سیاسی این اعتراض ها انتخاباتی بود که بعد از انقلاب برگزار شده است.

هر دولتی معترضان خود را داشت اما تقریباً همه جریان ها هم در مقاطع مختلف در انتخابات پیروز شدند. من ادعای این را ندارم که انتخابات در همه دوره ها ۱۰۰ درصد سالم بود. این درصد سلامت در هیچ دولتی وجود ندارد. اما به هر حال در ایران شاهد این بودیم که همه معترضان و منتقدین امکان به دست گیری قدرت را نیز به دست آوردند. این نمونه را می توانیم نشانی از توسعه سیاسی بدانیم هرچند در شرایط باز سیاسی اشتباهاتی که قبلاً به آن اشاره شد ازجمله تهمت و بر باد دادن حیثیت افراد نیز رخ داد.

مهدی عبدخدایی

عضو حزب فدائیان اسلام