یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آیا طبیبان همان پیشگویانند


آیا طبیبان همان پیشگویانند

مرد میانسالی است. از سه روز پیش دچار اختلالات رفتاری شده و پس از آن بعد از یک تشنج به کمای عمیقی فرو رفته و حالا در آی سی یو بستری است. تشخیص روشن است؛ آنسفالیت هرپس، مهم ترین آنسفالیت …

مرد میانسالی است. از سه روز پیش دچار اختلالات رفتاری شده و پس از آن بعد از یک تشنج به کمای عمیقی فرو رفته و حالا در آی سی یو بستری است. تشخیص روشن است؛ آنسفالیت هرپس، مهم ترین آنسفالیت ویروسی که خارج از یک اپیدمی و در هر زمانی امکان بروز دارد. حالا دارو شروع شده و همه ما منتظر تاثیر دارو هستیم، چیزی که در مورد آن هیچ اطمینانی وجود ندارد اما پشت در آی سی یو هیچ کس در قید این حرف ها نیست. سوال همان سوال های همیشگی است.

«آقای دکتر خوب میشه؟»

«چی میشه؟»

«چقدر طول میکشه؟»

«میتونه راه بره؟»

و من متاسفانه در این موارد اطلاع دقیقی نمی توانم بدهم. من اگرچه درس های خود را خوب خوانده ام و همه آنها را بارها مرور کرده ام اما قادر به دادن پاسخ این سوالات نیستم. در کتاب های من فقط اطلاعاتی در مورد پیش آگهی بیماری ها نوشته شده، اطلاعاتی که نوعی نگاه به گذشته و بازنگری سرنوشت بیماران قبلی است. من اگرچه می توانم پیش آگهی بیماری را بگویم که مثلاً در مجموع چند درصد مرگ ومیر دارد، چند درصد عوارض شدید و خفیف و چند درصد بهبودی کامل، اما به هیچ ترتیب نمی توانم در مورد سرنوشت این بیمار به خصوص هیچ گونه اظهار نظری بکنم و البته نه فقط در مورد این بیمار بلکه حتی در مورد سکته مغزی و بسیاری بیماری های شایع دیگر هم چنین پیشگویی دقیقی نمی توانم بکنم، اما سوالات با همین مضمون از اولین پله در طبقه چهارم تا پایین ترین پله در طبقه همکف همچنان ادامه می یابد (آسانسور هم که همیشه خراب است). کسی باور نمی کند تو دکتر متخصص باشی و حالا اگر نمی توانی خوب کنی، حداقل نتوانی آینده را پیشگویی کنی و این داستان تا نیمه های شب هم ادامه می یابد. دوستی، آشنایی که در رودربایستی قرار گرفته میانجی می شود تا زنگی بزند بلکه حقیقت مخفی در وجود تو «کی خوب می شود» را کشف کند.

واقعیت این است که بیماری یکی از خصوصی ترین رویدادهایی است که برای هر کس رخ می دهد. اگرچه یک نام عمومی برای آن نوع از بیماری وجود دارد ولی در همان نوع بیماری نیز تنوعات بی شماری در افراد مختلف به چشم می خورد تا آنجا که می پنداری در یک بیماری خاص هم تفاوت ها بسیار بیشتر از تشابهات هستند و به علاوه عوامل خارجی بی شماری وجود دارند که بر نتیجه درمان تاثیر قابل توجهی می گذارند مثل زمان مراجعه، اقدامات قبل از مراجعه، نحوه دادن شرح حال و... همه این عوامل درونی و بیرونی اداره یک روند درمانی را بیشتر شبیه یک مسابقه فوتبال می کنند تا شبیه یک پروژه ساختمان سازی، در یک مسابقه فوتبال حتی اگر حریف بسیار قوی و معروف هم باشد باز نمی توان نتیجه نهایی را از ابتدا تعیین کرد. موارد بسیاری وجود دارد که یک تیم بسیار معروف از یک تیم گمنام شکست خورده است. به عنوان یک تماشاچی می توان هر نظری پیش خود داشت اما بهترین راه این است که بنشینیم و منتظر نتیجه بمانیم.

اما برای اعضای تیم سعی در پیشگویی و گاهی حتی حصول اطمینان از این پیشگویی می تواند بسیار مخرب باشد، می تواند منجر به دست کم گرفتن یا دست بالا گرفتن خود یا حریف شود. در جریان درمان یک بیماری هم طبیب قطع نظر از هرگونه پیش داوری که در ذهن خود دارد بهتر آن است که تمام هم و غم خود را مصروف وظیفه یی کند که همین حالا در برابر این بیمار پیش روی اوست. بی تردید اطلاع از پیش آگهی هر بیماری می تواند بر وظیفه و مسوولیت او بیفزاید اما عموماً طبیبان به خصوص در بیماران بدحال بیشتر به این می اندیشند که «الان» چه باید کرد، نه به این موضوع که در «آینده» چه خواهد شد؟اما به نظر می رسد تصور بسیاری از بیماران یا همراهان آنان از پروسه بیماری چیزی شبیه به یک پروژه خانه سازی باشد. در یک پروژه خانه سازی معمولاً یک زمانبندی قابل پیش بینی وجود دارد که اگر کاملاً محقق نمی شود عمدتاً به دلیل مسائل انسانی است.

می توان با تحقیقات به اصل قضیه دسترسی پیدا کرد و بر آن تاثیر گذاشت. به علاوه در یک پروژه خانه سازی عوامل خارجی مثل شهرداری به شدت موثرند. بنابراین خیلی مهم است که آشنایی پیدا کنید تا سفارشی بکند،

البته اکثریت مطلق همراهان بیماران صرفاً نگران بیماران شان هستند، اما در مواردی بسیار استثنایی و به خصوص در بیماران بسیار مسن تر ممکن است یک آدم بدبین و پارانوئید بپرسد راستی این همه سوال در مورد آینده بیمار چه ارتباطی به وضع فعلی او دارد؟ آیا قرار نیست قطع نظر از آنچه که در مورد آینده می اندیشیم هر آنچه در حال حاضر از دست مان برمی آید، انجام دهیم؟ آیا بیماران به طبیبان مراجعه می کنند تا از سرنوشت آگاهی پیدا کنند یا از آنچه که طبیبان می توانند انجام دهند، استفاده کنند؟ آیا سرنوشت نهایی همان چیزی نیست که تنها و تنها در اراده قادر متعال است؟

درحالی که از در بیمارستان خارج می شوم، می گویم؛ «چه می دانم، من فقط یک دکترم. پیشگو که نیستم،»

دکتر بابک زمانی

متخصص مغز و اعصاب



همچنین مشاهده کنید