جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
بازرگان خدا و آخرت و حکومت دموکراتیک دینی
هر تغییر و بازنگری یا به پشتوانه «دلایل» است، یا «علل». دلایل، مقولاتی ذهنیاند و برای آنكه پذیرفته شوند باید منطقی، فهمیدنی و عقلانی باشند. اما «علتها» از مقوله امور عینیاند، یعنی وجود خارجی دارند و میتوانند افراد را به «واکنش»هایی تحریک کنند که ممکن است صحیح یا غلط، سودمند یا زیانآور، منطبق و یا متضاد با ارزشها باشند. در تحقیق زیر دو پرسش به بررسی گذاشته شده است: ۱ـ آیا آخرین سخنرانی مهندس بازرگان باعنوان «آخرت و خدا» نشانه تغییر و بازنگری در تعریف پیشین ایشان از هدف و برنامه دین است؟ ۲ـ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا این بازنگری مبتنی بر «علل» بروندینی بوده است یا «دلایل» دروندینی؟
۱) آیا آخرین و در عین حال جنجالیترین دیدگاه مهندس بازرگان با عنوان «آخرت و خدا» را می توان «بازنگری» و كنارنهادن دیدگاه پیشین تلقی کرد؟
برای پاسخ به این پرسش، باید دید وی پیش از آن، دین را چگونه تعریف میکرد. در یکی از نخستین آثار مکتوب وی، دین و برنامه بعثت انبیا شامل سه هدف اصلی است: «شناساندن خدا، اصلاح امور دنیا و آگاهی دادن از آخرت.» و اضافه می کند: «بهتدریج كه اجتماعات بشری متشكل شده و رشد و تكامل بیشتری پیدا میكنند، بر اهمیت ماده دوم ادیان، خصوصاً آنچه به روابط مردم با یكدیگر و مقررات قومی و اجتماعی مربوط است، افزوده میشود. همانگونه كه در تعلیمات حضرت موسی، جنبه دنیایی دین قوت میگیرد»(۱) اما در آخرین سخنرانی یاد شده، ماده دوم از برنامه دین حذف شده و هدف آن به دو ماده خدا و آخرت محدود گشته است. یعنی اگر در تعریف نخستین، بیشتر روی مسئولیتهای دنیوی و رسالت اجتماعی و رهاییبخش انبیا تأكید میشود و اعتقاد بر این است که: «حضرت موسی در درجه اول برای نجات اقلیت ضعیف بنیاسراییل از چنگال اسارت و ظلم شدید قبطیان مبعوث شد.» (۲) و مهمترین وجه رسالت شعیب «مبارزه با كمفروشی بود. لوط و صالح بر ضد مفاسد اخلاقی و اجتماعی قیام کردند و بر امت اسلام وظیفه دینی امر به معروف و نهی از منکر واجب شد و مطابق آیه ۱۱۰ سوره آل عمران(۳) این امت میباید بر دنیا خروج نماید.»(۴)، در آخرین نظریه، این ماده از برنامه بعثت انبیا حذف میشود و مسئولیتهای اجتماعی (دنیوی) پیامبران نادیده یا كم اهمیت و حداكثر به عنوان آثار و پیامدهای فرعی فعالیتهای اصلیشان تلقی میگردند.
۲) با توجه به اینكه بازرگان بیش از نیم قرن با آن تعریف اندیشیده و قلم زده بود، تجدیدنظر ناگهانی اخیر، فاقد انسجام و یگانگی كافی است. تعارضها و ناهمگونیهای چندی در آن دیده میشود كه ناشی از ادامه تعلقخاطر نویسنده به دیدگاههای پیشین و مستندات انكارناپذیر قرآنی در تأیید نقش اجتماعی و دنیوی دین و پیامبری است. بازرگان فرصت كافی برای تحقیق و تأمل بیشتر برای رفع این دوگانگی از نظریه خود را نداشت و از اینرو به پرسشها و انتقادهای وارده به نظریه خود پاسخهای كافی و قانعكنندهای نداد. شاید به این دلیل كه این نظریه بر خلاف رویه معمول بازرگان بدون تحقیق و تأمل کافی صورتبندی شده است. از نظر بازرگان و بسیاری دیگر از نواندیشان و آزادیخواهان مسلمان، سیاستهای حکومت جمهوریاسلامی، سنخیتی با حقیقت تعالیم دین ندارند، از اینرو میتوان حدس زد که این ایده نخست در واكنش به تأثیر منفی دیدگاهها و اقدامات رسمی حكومت در قضاوت بسیاری از مردم نسبت به اسلام در ذهن نویسنده پدید آمده است(۵) و قصد اولیه ایشان رد دعاوی و اقدامات رهبران سیاسی و دینی این حكومت بود كه به نام دین و شرع صورت میگرفت، اما در عمل به صورت یك نظریه مستقل و دیدگاه كلی درباره نقش و كاركرد اصلی دین، نزول وحی و بعثت پیامبران، مطرح شد. بدون توجه به این «علت اولیه» و صرفاً با استناد به «دلایلی» كه برای اثبات آن گردآوری شده است، توضیح تناقضها و نارساییها و سرانجام اثبات نظر اصلی «مؤلف» و پیوند آن با آنچه از «متن» قابل فهم است، دشوار است.
برای پی بردن به ریشه این تناقضها خط سیر فرضی شكلگیری این ایده را اینگونه میتوان ترسیم كرد:
۱) رهبران جمهوریاسلامی همه اقدامات و سیاستهای خود را مستند به دین و احكام شرع میكنند. مطابق قرائتی که از دین ارائه میدهند، گویا صنف آنان، با چند واسطه، ازجانب خدا و برای حكومت بر خلق و اداره امور مسلمانان برگزیده و به این كار مأمور شدهاند و اقدامات آنها عیناً از روی اصول و احكام و برنامهای است كه خداوند اجرای آنها را بر عهده ایشان گذاشته و مكلف به انجامشان نموده است و در توجیه چنین قرائتی از دین، چنین استدلال میکنند: "خداوند خالق جهان و انسان است و این هر دو در خلقت خود ناقصاند و انسان جاهل و خطاكار و پیوسته در معرض گناه و لغزش، و با عقل ناقص خود قادر به تشخیص مصالح نهایی خویش و نیل به سعادت و حیات حقیقی نمیباشد. پس خداوند از سر «لطف» به بندگان، رسولانی مبعوث كرد تا مردم را در امور فردی و اجتماعیشان «راهنمایی» و «رهبری» كنند و برای این منظور، از بیان هر آنچه برای نیل به سعادت دنیوی و اخروی بندگان لازم است فروگذار نكرد. افراد نوع انسان چه به صفت فردی و چه در هیئت اجتماع، تنها با تسلیمشدن به رهبری و «ولایت» آن برگزیدگان یعنی، پیامبران، امامان و در نبود آنان ـ فقها ـ از گمراهی و سقوط در شقاوت و ضلالت مصون مانده، از سعادت این جهان و جهان بعد بهرهمند خواهند شد."
در نظر آنها، دین در همه زمینههای زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ـ فردی و جمعی ـ برنامه و دستورالعمل دقیق دارد و آدمیان تكلیفی جز عمل به آنها و پیروی از فرامین رهبران دینی ندارند.
۲) مرحوم مهندس بازرگان میدید فقها در رأس حکومت، با تصمیمات و اقدامات خود نه تنها اسباب سعادت و عدالت و امنیت را فراهم نمیكنند، كه زمینه گریز از دین و رواج فساد و تباهی اخلاقی را نیز پدید آورده، امكان دستیابی به سعادت اخروی را نیز از مردم سلب كردهاند. با شناختی كه از گوهر و هدف اسلام داشت، نمیتوانست بپذیرد كه ناتوانی و انحرافات حکومت اسلامی موجود، ریشه در اصل دین و برنامه سیاسی و اجتماعی پیامبر و امامان داشته باشد، زیرا خود نیز از سالها پیش در استخراج و تدوین و تبلیغ برنامههای اجتماعی ـ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی یعنی ایدئولوژی اسلامی سعی بلیغ به عمل آورده بود.
۳) چند سالی سعی وی بر این بود که با استناد به آیات و روایات، آن سیاستها را نقد و مخالف با نیت شارع معرفی كند و سیاستها و روشهای «درست» و «اصیل» دینی را معرفی بشناساند. در برابر، افقهای حاکم نیز در دفاع از مشروعیت حكومت و حقانیت اقدامات خود به همان منابع و روایات استناد میكردند و اقدامات خود را هم مشروع جلوه می دادند.
۴) سرانجام بازرگان كوششهای خود را در این زمینه بیحاصل دید و به این نتیجه رسید كه در چارچوب همان تعریفی كه تا آن زمان از برنامه دین داشته است و با استناد به همان مبانی و مأخذ نمیتواند نادرستی سیاستهای آنان را اثبات كند. در ضمن نمیتوانست دخالت فقها در امور سیاسی و اجتماعی را خلاف شرع معرفی کند، زیرا خود پیش از این در شرح آیه ۲ سوره جمعه(۶) چنین اظهار نظر كرده بود: «این آیه كه مشابه آن در دو یا سه جای قرآن تكرار میشود، راجع به نبوت پیغمبر خاتم و رسالت او بر طبق ادعای حضرت ابراهیم است. رسالتی كه از زمان حضرت ابراهیم توأم با امامت یعنی پیشوایی از همه جهت از جمله حكومت و اداره امت نیز بوده است" و آن زمان رهبری فكری را از رهبری اجتماعی و سیاسی جدا نمیكرد و سیاست و حكومت را بدون ایمان قلبی و دینی بیمعنا میدانست «و همانطور كه اسلام عمل نمود، رهبری عقیدتی و فكری با رهبری اجتماعی و اداری توأم میباشد. بیش از هزار سال زودتر از آنكه بشر متوجه شود كه حكومت و سیاست بدون ایدئولوژی با اعتقاد فكری و ایمان و عشق قلبی معنا ندارد، اسلام حكومت عقیده و ایمان را توأم با امامت افتتاح و اجرا نمود» و می افزاید که: «رسالت حضرت موسی نیز توأم با رهبری اجتماعی و تشكیل حكومت بوده است.»(۷)
سپس تأکید میکند که: «در اسلام از قدم اول ایمان و عمل توأم بوده و دین و سیاست ـ به معنای اداره امت ـ پا به پای هم پیش میرفت». و اضافه میكند كه «قرآن و سنت سرشار از آیات و اعمال مربوط به امور اجتماع و حكومت است بخصوص شیعه كه امامت و عدالت نیز از اصول آن هستند. و این كه «اسلام هرگز بیطرف و بیعلاقه نسبت به سیاست و اداره جامعه نبوده، بلكه مسئله حكومت (یا ولایت) را از اهم مسائل دینی میداند و شركت مسلمانان را در انتخابات و مشاركت در اجتماع امت و مراقبت از حكومت را در ردیف نماز، بلكه مقدم بر آنها میشمارد»(۸) و با استناد به متون اصلی یعنی، قرآن و سنت، تأكید میكند كه «در قرآن و سنت و در زبان ائمه اطهار، به تعداد بیشمار درباره مسئله حكومت و اداره امت دستور و تأكید و توصیه شده است»(۹) وی، «حاكمیت مطلقه خدا در قوانین بشری و تطبیق آنها با سرنوشت بشریت» را میپذیرد و در اثبات آن به آیات متعددی از قرآن استناد می نماید و سپس، نتیجه میگیرد كه «در اسلام حكومت از خود اختیاری نداشته، مأمور اجرای احكام و اوامر الهی از یكسو و نماینده مردم در مباشرت امور و اموال آنها ازسوی دیگرست».
بدیهی است كه با چنین اظهارات صریح درباره پیوند دین و حكومت، بازرگان نمیتوانست رهبران جمهوریاسلامی را به این خاطر كه پرداختن به سیاست و تشكیل حكومت را تكلیفی دینی و رسالتی در ادامه رسالت پیامبران میخواندند، مورد انتقاد و سرزنش قرار دهد. در ضمن نمیتوانست نیابت آنها را از سوی خدا و رسول برای بهدست گرفتن مسئولیت اداره کشور و اقدامات و سیاستهایی که به آنها برچسب دین و شرع میزدند، بپذیرد. پس دو راه در برابر وی باز بوده؛ یکی این که دیدگاههای اولیه خود را درباره برنامه و هدف انبیا که همه مستند به آیات قرآن بودند حفظ کند، اما مبانی نظری و انسانشناسی فقهای حاکم و دیدگاههای آنان را درباره رابطه خدا و انسان و جامعه، حقوق مردم و مبانی مشروعیت حکومت، با استناد به آیات محکم و صریح قرآن در این باره نقد و ردکند. راه دوم آن بود که شخصاً دیدگاه خود را درباره رابطه دین و حكومت و سیاست تغییر دهد و این امور را از برنامه دین و رسالت پیامبران حذف کند. میتوان حدس زد که بازرگان در آن لحظات، بیشتر نگران دو چیز بود، یکی حیثیت و آبروی دین که در اثر عملکرد حکومت دینی، نزد بسیاری از مردم بویژه جوانان صدمه میدید و دیگری وضعیت ملک و ملت که در اثر بیکفایتی مدیران کشور، هر روز نسبت به گذشته بر مشکلات، نابسامانیها و بیعدالتیها افزوده میشد. اگر برای رفع این نگرانی ها راه حل دوم را که ساده و در عین حال اثر بخش بود، بر می گزید، در آن صورت با حذف مسئولیت مداخله در امور اجتماعی و سیاسی از برنامه دین و رسالت پیامبران، نه چهره دین در اثر آلودگی به سیاست مخدوش میگشت و نه فقها میتوانستند به نام دین در سیاست مداخله کرده، حکومت را حق انحصاری خویش قلمداد كنند.
بهطور قطع، نظریه جدایی دین از سیاست و تعریف دین بهعنوان یک امر شخصی و درونی، برای بازرگان ناشناخته نبود. قدیمیترین مرجع اسلامی که ممکن است این ایده از آن گرفته شده باشد، اندیشه های غزالی است. اگر بازرگان با غزالی آشنا بوده، به احتمال قوی تحتتأثیر نظریات او، آن تغییر کیفی در دیدگاههایش رخ داده، افق نگاه وی به وحی، قرآن، دنیا، آخرت، رابطه انسان و خدا، از آنچه پیشتر بود، به کلی تغییر نموده است. البته غزالی خود متأثر از اشاعره و صوفیه بود، که رویاروی معتزله بودند. از نظر غزالی هم هدف اصلی وحی، شناساندن خدا و معاد به آدمی است، معرفت خدا، بالاترین و اصیل ترین معرفت (یاقوت سرخ) است و قرآن از دو قسمت مغز و پوست تشکیل شده، مغز آن جز معرفت خدا و معاد نیست که باطن قرآن است، و بقیه که به امور جامعه و دنیا ربط دارد، ظواهر و پوسته اند. غزالی، جدایی و دوگانگی میان دنیا و آخرت، عالم ظاهری (زمینی) و ملکوت (عالم باطن و روحانی) را به جدایی میان ذات خدا از صفات و افعال وی تشبیه میکند. و ذات خدا را از عالم بیرون میبرد و عالم تنها نماد فعل خداست به ذات وی. او میان دنیا و آخرت تعارض و دوگانگی میبیند.
هدف اصلی دین معرفتالله است. غایت وجود آدمی رسیدن به مطلق (خدا) و فنا شدن در اوست. سعادت فرد در سیر الهی و رسیدن به اوست و دنیا تنها جنبه ظرفیت و راه عبور است.
حبیب الله پیمان
پینوشتها:
۱ـ راه طی شده، ص ۵۳. ۲ـ همان. ۳ـ "كنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر." ۴ـ همان. ۵ـ خدا و آخرت، ص ۹۲ و ۱۰۳. ۶ـ "هوالذی بعث فیالامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزكیهم و یعلمهم الكتاب والحكمه." ۷ـ بعثت و ایدئولوژی، ۹ـ۲۷۸. ۸ـ همان، ص ۲۸۲. ۹ـ همان ص ۳۰۲. ۱۰ـ آخرت و خدا، ص ۳۷. ۱۱ـ راه طی شده، ص ۴۳. ۱۲ـ همان، ص ۵۱. ۱۳ـ همان، ص ۴۹. ۱۴ـ همان، ۵۳. ۱۵ـ خدا و آخرت، ص ۲۶. ۱۶ـ راه طی شده، ص ۵۴. ۱۷ـ همان، ص ۵۵. ۱۸ـ آخرت و خدا، ص ۳۳. ۱۹ـ راه طی شده، ص ۵۷. ۲۰ـ اسلام مكتب مبارز و مولد، ص ۹. ۲۱ـ آخرت و خدا، ص ۳۳. ۲۲ـ آخرت و خدا، ص ۲۹. ۲۳ـ اسلام مكتب مبارز و مولد، ص ۸. ۲۴ـ همان، ص ۱۰. ۲۵ـ همان، ص ۲۴. ۲۶ـ همان، ص ۱۸. ۲۷ـ همان، ص ۱۱. ۲۸ـ مرز میان دین و سیاست، ص ۷. ۲۹ـ بعثت و ایدئولوژی، ص ۳۲۶. ۳۰ـ بعثت و ایدئولوژی، ص ۳۰۶ و ۳۰۷. ۳۱ـ همان، ص ۲۹۶. ۳۲ـ آخرت و خدا، ص ۷۴. ۳۳ـ آخرت و خدا، ص ۷۶. ۳۴ـ عنكبوت، ۲۸. ۳۵ـ همان، ۲۹. ۳۶ـ عنكبوت، آیات ۳۰ تا ۳۳. ۳۷ـ ن.ك: آخرت و خدا، ص ۱۰۳. ۳۸ـ آخرت و خدا، ص ۹۲ـ۹۱. ۳۹ـ آخرت و دنیا، ص ۷۹. ۴۰ـ همان، ص ۷۷. ۴۱ـ همان، ص ۷۸. ۴۲ـ آخرت و خدا، ص۱۰۳. ۴۳ـ همان، ص ۹۳. ۴۴ـ همان، ص ۹۹. ۴۵ـ انعام، ۱۲۲. ۴۶ـ بقره، ۲۸. ۴۷ـ بقره،۱۶۴ و روم، ۲۴. ۴۸ـ روم، ۱۹ و زخرف، ۱۱. ۴۹ـ طه، ۵۵. ۵۰ـ قلم، آیات ۳۳ـ۲۹. ۵۱ـ اسراء، ۷۲. ۵۲ـ عنكبوت،۶۴. ۵۳ـ انفال، ۲۴. ۵۴ـ روم، ۳۰. ۵۵ـ "كلكم راع و كلکم مسئول عن رعیته". ۵۶ـ شورا. ۵۷ـ آخرت و خدا، ص ۷۷. ۵۸ـ همان، ص ۷۶. ۵۹ـ شورا، ۲۰ و اسراء، ۱۸تا۲۰.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست