شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به معضل «خودکشی» در تهران ۱۳۰۳ ۱۳۰۵ق


نگاهی به معضل «خودکشی» در تهران ۱۳۰۳ ۱۳۰۵ق

یکی از پدیده ­های ناخوشایند اجتماعی در هر کشوری, مبادرت به خودکشی از سوی برخی افراد جامعه است

یکی از پدیده ­های ناخوشایند اجتماعی در هر کشوری، مبادرت به خودکشی از سوی برخی افراد جامعه است. این معضل که منشا اولیه و صوری آن را باید در بحران روحی و روانی اشخاص جستجو نمود، در واقع، منبعث از مسائل ساختاری در یک جامعه و برگرفته از علل گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. معضل مذکور، در ایران نیز همچون دیگر نقاط جهان به چشم می­ خورد، این در حالی است که این اقدام، در فرهنگ دینی و اخلاقی ما ایرانیان، بسیار مذموم و ناپسند تلقّی می­ شود. در این مقاله کوتاه، در راستای پی­ بردنِ به برخی عللِ برجسته و تاثیرگذار در بروز و شیوع این رویداد ناهنجار در شهر تهران مقارن با اوایل قرن ۱۴ قمری (مطابق با دهه پایانی سلطنت ناصرالدین­ شاه)، نمونه­ هایی از این معضل طی مقطع زمانی موردنظر ارائه می ­گردد. ضمن اشاره به این نکته که در دوره زمانی موردبحث، اکثریت قریب به اتفاق مبادرت به خودکشی، با خوردن تریاک بوده، باید عنوان نمود که در راستای تشریح و تبیین مناسبتر موضوع، مطالب این مقاله، بر اساس جنسیت اشخاص یعنی اقدام به خودکشی از سوی مردان و زنان تفکیک شده است.

زنان

روایات و مطالب در دسترس از محدوده زمانی و مکانی موردنظر، حاکی از این است که مهمترین و شایعترین عامل در سوق یافتنِ زنان به خودکشی، منازعات خانوادگی بود. جنس مونّث به خاطر روحیه لطیف و شکننده خود که برگرفته از خصایص اخلاقی و عاطفی، و همچنین ذات طبیعی مرتبط با زن می باشد، در برابر خشونت و ناملایمات زندگی، کمتر از جنس مذکّر، سرسختی نشان داده و ازین­رو، دچار فشار عصبی طاقت­فرسا، شکست عاطفی و روحی می‌شود. در این­گونه مواقع، خودکشی، یکی از راههایی است که برخی زنان به آن توسّل می­ جویند. بخشی از این منازعات، مربوط به نزاع زن با دیگر اعضای خانواده بود و قسمت عمده آن نیز در ارتباط با چالش زناشویی یعنی زد و خورد بین زن و مرد بوده است.

ضرب­ وشتم میان دو همسر «مشهدی حسین» که توام با خوردنِ مقداری تریاک از سوی زن دومِ او گردیده، و در نهایت نیز منجر به مرگ او شد۱؛ نزاع «دختر حاجی علی نام» با نامادری­‌اش و اقدام به خودکشی ناموفق۲؛ کشمکش شدیدِ «دختر حاج محمدعلی قناد» با مادر شوهر خود که به دنبال آن نیز «اهل خانه آنان را ساکت میکنند دختر مقداری تریاک میخورد احوالش منقلب میگردد مداوا میشود»۳. منازعه «همشیره استاد محمدعلی» با نامادری‌اش و اقدام او به خودکشی۴؛ زدوخورد «عیال مشهدی جمعه بروجردی» با مادرشوهر خود که در پی آن هم مقداری تریاک به قصد خودکشی مصرف نمود۵؛ درگیری شدید دو همسر «ملّا اسدالله مکتب دار» که سبب گردید تا یکی از آنها اقدام به خودکشی نماید۶. همه این­ها، از نمونه‌­های قابل ­توجه در زمینه تاثیر شدیدِ فشار روانی ناشی از منازعات خانوادگی در ترغیب بانوان به سوی خودکشی بود. آخرین مورد ارائه شده در این زمینه نیز بدین ترتیب است: «دختر حاجی عبدالصمد تاجر دیروز میخواست سیزده به در برود زن پدرش مانع شده بود به ­این واسطه با هم نزاع نموده دختر مذکوره مقداری تریاک خورد نزدیک به هلاکت بود مداوا شد»۷.

اما بخش مهمتر چالشهای خانوادگی در این دوره، که بستر را برای اقدام به خودکشی زنان فراهم می نمود، منازعه زناشویی بود. پیامدهای کشمکش میان زن و شوهر، بر اعصاب و روان جنس مونّث، به مراتب مخرّب تر از تاثیر نزاع زن با دیگر اعضای خانواده است، چرا که تیرگی رابطه میان زن­ و شوهر به­عنوان شریک زندگی و مرهم آلام یکدیگر، سبب از هم­ گسیختگی عاطفی و بحران روحی برای طرفین (خصوصا زن) گردیده، که یکی از نتایج آن، مبادرت بانوان به خودکشی به منظور خروج از این فشار طاقت­فرسا است. نمونه­ های متعدّد و گزارش­های مکرّری از سوی نظمیه تهران، راجع به این معضل اجتماعی گزارش گردید: «نزاع عیال مشهدی حسین» با شوهرش۸ (ج۱ ص۹)؛ کشمکش «عیال مشهدی اکبر صبّاغ» با او۹؛ منازعه شهاب­الملک با زن صیغه­ ای خود بر سر حضانت دختر هفت ساله­ شان۱۰؛ جرّوبحث «عیال مشهدی کریم» با شوهر۱۱؛ درگیری «عیال کربلایی هادی» با شوهر۱۲؛ زدوخورد «ملّاحسن مکتب­ دار» با همسر۱۳؛ منازعه زن «علی خشت مال» با شوهر۱۴؛ جدال میان «عبدالحسین کهنه ­فروش» با همسرش۱۵؛ نزاع «حاج اسدالله» با زنِ خود۱۶؛ بروز کدورت میان «عیال میرزا لطیف» با شخص مذکور۱۷؛ و درگیری «عیال محمدحسن بیگ» با او۱۸؛ فقط نمونه‌های معدودی از کشمکش زناشویی می­ باشد که به دنبال آن، زن، در یک اقدامی ناموفق، مبادرت به خودکشی نمود.

راجع به این نوع اقدامات از سوی زنان، نکاتی شایان ذکر است. نکته اول اینکه، اگرچه این رویکرد، عمدتا با عدم موفقیت روبه رو می­ شد، با اینحال­، بعضا به مرگ افراد نیز منتهی می ­گردید: «دیشب زن میرزا ابوالقاسم گیلانی با شوهرش نزاع کرده قدری تریاک میخورد حالتش منقلب گردیده هر قدر معالجه مینمایند سودی نکرده فوت میکند»۱۹. دوم آنکه، بعضی از زنان، در جامعه مردسالارِ ایران در آن زمان، ازین روش به­عنوان یک حربه و ترفند در راستای تحمیل خواسته­ های خود بر شوهر استفاده می­‌کردند، و به عبارتی بهتر، هدف آنان نه خودکشی بلکه تهدید بود: «دیروز کربلایی علی با زنش نزاع کرده مشارالیه محض تهدید او قدری تریاک خورده به اصطلاح مرده بازی درآورده کسانش متوحش و مضطرب گردیده او را دوا خورانده بهبودی حاصل نمود»۲۰. همچنین بنابر گزارشی دیگر از اداره نظمیه تهران: « دیشب زن کریم نام با شوهرش برای اینکه مشارالیه اجازه نمیداد به جهت تعزیه از خانه بیرون رود نزاعشان شد بنای زدوخورد را میگذارند اهل خانه آنها را ساکت میکنند بعد ضعیفه برای تهدید شوهرش جزیی تریاک میخورد کسانش او را مداوا نموده آخرالامر شوهر مجبور میشود اجازه رفتن او به تکایا را بدهد»۲۱.

در برخی موارد موضوعات مهمتری سبب منازعه زناشویی و اقدام به خودکشی می­ شد، به­ طوری­ که همسر «تقی نام بقّال» که قصد جدایی از او داشته، امّا با مخالفت تقی مواجه می ­شد، با خوردنِ تریاک، اقدام به خودکشی نمود، در نتیجه آن، «شوهرش مطلع شد و او را دوا و دکتر میکند تا خوب شد اما روز بعد خود تقی دچار نقاهت شد حالش منقلب گردید بعد یک روز و یک شب فوت نمود از قراری که همسایه ­ها زنانه صحبت میکنند زنش او را مسموم کرد»۲۲.

به نظر می‌رسد دومین علت تاثیرگذار در بروز مسئله خودکشی یا اقدام به آن از طرف زنان در دوره موردنظر، موضوع تعدّد زوجات از سوی شوهر بود. یکی از موارد در این زمینه، آگاهی همسر یکی از ساکنین تهران به نام ابراهیم از قصدِ شوهرش برای ازدواج مجدّد است که در نتیجه آن نیز «مقداری تریاک خورده نزدیک به هلاکت بوده مداوا شد»۲۳؛ اقدام به یک خودکشی ناموفق از سوی «عیال آقامحمدعلی عطّار» بعد از اطّلاع­ اش از این­که شوهر او زن دیگری نیز دارد۲۴؛ مشابه روایت مذکور، مبادرت به خودکشی «عیال مشهدی رحیم» به علّتِ اختیار نمودنِ همسر دوم از سوی شوهر۲۵، و همچنین ماجرای «عیال مشهدی رضای بزاز» است که: « به واسطه عیال جدیدی که شوهرش گرفته و رشته محبت از او گسسته مقداری تریاک میخورد و حالتش منقلب شده. اهل خانه مضطرب شده طبیب حاضر کرده به زحمات زیاد او را مداوا و معالجه نموده بهبودی حاصل مینماید».۲۶

نمونه دیگر، به ماجرای «میرزا محسن نام» برمی­ گردد. این شخص، «ضعیفه ­ای» را برای یک ماه به عقد موقّتِ خود درآورده بود، همسرش از این قضیه مطّلع گردیده، ابتدا به منازعه با میرزامحسن پرداخت و سپس مبادرت به خودکشی نمود. این حربه و ترفندِ او، موثّر واقع شد چرا که «شوهرش ضعیفه را که گرفته بود بیرون کرد صلح نمودند»۲۷. علاوه بر تاثیر پدیده چندهمسری در بروز خودکشی از سوی زنان، بی­ بندوباری برخی افراد مذکّر نیز در ترغیبِ همسرانشان به قتل نفسِ خود موثّر بود، چنانکه «عیال آقارضانام سرباز» به علّتِ رابطه نامشروع و غیراخلاقی شوهرش با یک «ضعیفه بدکاره»، با خوردنِ مقداری تریاک، اقدام به خودکشی کرده که در نهایت هم به مرگ این زن منجر شد: «کسانش هر قدر معالجه و مداوا میکنند سودی نکرده هلاک میشود»۲۸.

مردان

در مورد علل خودکشی یا مبادرت به خودکشی از سوی مردان، در تهران طی دوره موردنظر، باید گفت که تا حد زیادی متفاوت با محرّکه های ترغیب زنان به سمت خودکشی بود. اگرچه یکی از علت های موثّر در گرایشِ مردان به این اقدام مذموم، اختلالات روحی ـ روانی ناشی از منازعات با دیگران منجمله همسر بود، با اینحال، موضوعات اقتصادی و معیشتی نقش پُررنگی در این زمینه داشت.

راجع به چالشهای زناشویی و تاثیر آن در خودکشی جنس مذکّر، تعداد این نوع گزارشها همانند مسئله مشابه در جنس مونّث نبوده بلکه تا اندازه قابل توجهی کمتر است.مشهدی نام که حالت جنون دارد دیشب با زنش نزاع کرده یکی از همسایه ها میرود آنها را ساکت کند با او هم نزاع مینماید و چاقو کشیده که خود را صدمه بزند به زحمت او را ساکت نموده کسانش او را با ضعیفه صلح میدهند۲۹.

کشمکشِ «حسین نام پسر مرحوم حکاک باشی» با عیال خود و مبادرت به خوردنِ تریاک به قصد خودکشی۳۰؛ نزاع «کربلایی هادی چینی بندزن» با زنش و تصمیم برای نابودی خود۳۱؛ و همچنین اقدام جالب توجه «اکبرنام طوّاف» از نمونه های دیگر منازعات زناشویی است: «اکبرنام طواف با عیال خودش گفتگو و نزاعشان شده زدوخورد کرده ضعیفه شوهرش را کتک زده مشارالیه هم از فرط غیرت مقداری تریاک خورده یکی از همسایه ها مستحضر گردیده درصدد معالجه او برآمده مداوا شد»۳۲.

اما در آن سو، تعداد گزارشهای رسیده از درگیریهای غیرزناشویی، و نقش آن در ترغیب مردان به سوی خودکشی، بیشتر از زنان بود. اولین گزارش راجع به ماجرای جدال و درگیری همسران «شیرعلی دلال» و «باقر تخمه فروش» است: «شیرعلی دلال با باقر تخمه فروش در یک خانه همسایه هستند زنهای ایشان نزاع کرده بنای فحاشی بد را گذارده بودند باقرمعروض از فرط غیرت رفته مقداری تریاک خورده کسانش هر قدر معالجه و مداوا نمودند سودی نکرده هلاک شده است»۳۳.

موارد دیگر: اقدام به خودکشی ناموفق از سوی «مشهدی جعفر» در نتیجه گلاویزشدن با پدر۳۴؛ مشابه همین عمل از سوی «استاد علی اکبر» که با زنِ برادر دعوا کرده بود۳۵؛ منازعه «اسدالله نام» با مادر۳۶؛ زد و خورد سید نورعلی با عبدالکریم که منجر به خودکشی ناموفقِ شخص اخیرالذکر گردید۳۷؛ جرّوبحث یکی از اشرار تهران به نام «خسروسیاه» با مادرش که باعث اقدام به خودکشی و در نهایت هم مرگ او شد۳۸؛ منازعه میرزامهدی با پدرزن اش و مبادرت به قتل نفس خود۳۹؛ اقدام به خودکشی ناموفق از سوی «استاد محمود سلمانی» به خاطر زدوخورد با برادر۴۰؛ و آخرین نمونه نیز مربوط به داستان عجیب خودکشی یک جوان بیست ساله است: «حبیب الله نام پسر میرزاتقی مازندرانی که ۲۰ سال داشت از مادر خود زن میخواسته مادرش به مسامحه و طفره میگذراند تا روز گذشته در این خصوص مجددا باز با مادرش گفتگو کرده چون جواب یاس شنیده بود سر شب مقداری تریاک خورده صبح اهل خانه ملتفت شدند که مرده است»۴۱.

علاوه بر علل مذکور، مشکلات اقتصادی و فشار مالی ناشی از مسئولیت خانواده نیز از محرّکه های برجسته برخی مردان در گرایش به خودکشی بود. بنابر گزارش نظمیه: «امروز صبح خلیل نام خاک کش به خانه اش رفته نزد کس و کارش گریه نموده شکایت میکند که قرض دارم چه بکنم مخفیانه مقداری تریاک خورده حالتش منقلب شده کسانش حکیم آورده مشغول معالجه هستند ولی از مخاطره دور نیست»۴۲.

همچنین، «مشهدی محمدعلی بقال» به خاطر مقروض بودن و نابسامانی وضعیت مالی، در راستای خودکشی، مقداری تریاک مصرف نمود که البته مداوا گردید۴۳؛ «مشهدی علی سمسار» به جهت پریشانی اوضاع اقتصادی و درماندگی، درصدد خودکشی برآمد که اطرافیان او را به نزد پزشک بردند۴۴؛ «مشهدی عباس سمسار» هم در نتیجه تعدد زوجات و داشتنِ تعداد زیادی عائله، از عهده تامین هزینه خانواده بر نیامده، با خوردن تریاک، «نزدیک به هلاکت بوده کسانش درصدد معالجه برآمدند»۴۵؛ و آخرین گزارش در این زمینه نیز مربوط به شخصی به نام «محمودخان» بود: «محمودخان نام به واسطه افلاس و پریشانی و مهیا نبودن اسباب و ملزومات عید مقداری تریاک خورده به حمام رفته و به زودی بیرون آمده در کوچه میخوابد قریب به هلاکت بوده که اجزای پلیس رسیده مداوا شد»۴۶.

ذبیح الله محمدی بردبری

۱. گزارشهای نظمیه از محلات طهران، به کوشش انسیه شیخ رضائی و شهلا آذری، تهران: انتشارات اسناد ملی ایران، ۱۳۷۷ش، جلد۱، ص۸۱.

۲. همان، ص۱۵۵.

۳. همان، ص۱۹۱.

۴. همان، ص۱۹۵.

۵. همان، ص۳۶۵.

۶. همان، جلد۲، ص۴۵۵.

۷. همان، جلد۱، ص۴۱۵.

۸. همان، ص۹.

۹. همان، ص۷۶.

۱۰. همان، ص۹۷.

۱۱. همان، ص۱۵۲.

۱۲. همان، ص۲۴۷.

۱۳. همان، ص۳۹۶.

۱۴. همان، ص۴۱۸.

۱۵. همان، ص۴۱۹.

۱۶. همان، جلد۲، ص۴۸۷.

۱۷. همان، ص۴۹۲.

۱۸. همان، ص۵۰۲.

۱۹. همان، جلد۱، ص۱۲۷.

۲۰. همان، ص۴۱.

۲۱. همان، ص۱۷۸.

۲۲. همان، ص۹۰.

۲۳. همان، جلد۲، ص۴۴۴.

۲۴. همان، جلد۱، ص۲۴۲.

۲۵. همان، ص۲۶۷.

۲۶. همان، ص۱۵.

۲۷. همان، جلد۲، ص۶۴۵.

۲۸. همان، جلد۱، ص۴.

۲۹. همان، جلد۲، ص۵۷۱.

۳۰. همان، جلد۱، ص۳۷۰.

۳۱. همان، جلد۲، ص۷۴۷.

۳۲. همان، ص۶۶۲.

۳۳. همان، ص۷۰۶.

۳۴. همان، جلد۱، ص۲۲.

۳۵. همان، ص۳۹۹.

۳۶. همان، جلد۲، ص۴۸۵.

۳۷. همان، جلد۱، ص۱۱۱.

۳۸. همان، جلد۲، ص۵۲۵.

۳۹. همان، ص۵۶۴.

۴۰. همان، ص۵۴۲.

۴۱. همان، جلد۱، ص۶.

۴۲. همان، ص۳۲۹.

۴۳. همان، ص۶۹.

۴۴. همان، ص۱۷۲.

۴۵. همان، جلد۲، ص۴۳۹.

۴۶. همان، جلد۱، ص۳۹۲.

محمدحسن پورقنبر