یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
مجله ویستا

معرفت نفس, زیربنای خوشبختی


معرفت نفس, زیربنای خوشبختی

خویشتن شناسی و معرفت نفس پایه و اساس سعادت بشر در جمیع شئون مادی و معنوی است و قسمت عمده خویشتن شناسی و آشنا گشتن به رموز وجود خویش, توحید و خداشناسی است که علت غایی خلقت و ایجاد است

خویشتن شناسی و معرفت نفس پایه و اساس سعادت بشر در جمیع شئون مادی و معنوی است و قسمت عمده خویشتن شناسی و آشنا گشتن به رموز وجود خویش، توحید و خداشناسی است که علت غایی خلقت و ایجاد است. اگر چه سعادت ابدی و خوشبختی دائمی در معرفت النفس و شناختن حقیقت انسانیت است که راه مستقیم خداشناسی است، اما شناسایی هر یک از فروع و اجزای تن و جوارح بدن نیز تا اندازه‌ای سعادت در بر دارد. خویشتن شناسی اعم از شناختن جسم و جان و یا روح و روان است.

انسان به تدریج می‌تواند با ساختمان وجود خود آشنا گردد و طرز به کار بستن هر یک از جوارح را بداند و از وظیفه و کار آنان با خبر شود.خودشناسی یا معرفت نفس زیربنای سعادت و خوشبختی بشر در زندگی مادی و معنوی است. انسان در پرتو خودشناسی به نیازهای درونی و برونی خود پی می‌برد. متاسفانه درتمدن جدید شناخت انسان مورد توجه قرار نگرفته است. در ساختمان جسم و روان بشر غرائز حیوانی و قوای انسانی به هم آمیخته است کسی که خواهان خوشبختی است باید خود را بشناسد.حضرت علی(ع) می‌فرماید: کسی که خود را نشناسد از مسیر صحیح و نجات بخش دور می‌شود و به راه جهل و گمراهی می‌گراید. انسان وقتی خود را شناخت و آگاه شد می‌داند برای چه آمده و به کجا می‌رود. حضرت علی(ع) درباره عارف چنین فرموده است: عارف کسی است که خود را بشناسد تا موجبات آزادی خویش را فراهم آورد و نفس را از هر عاملی که باعث دوری از سعادت کمالش می‌شود پاک دارد.

قسمت عمده خویشتن شناسی و آشنا گشتن به رموز وجود خویش، توحید و خداشناسی است که علت غایی خلقت و ایجاد است. خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: جن و انس را نیافریدیم مگر اینکه مرا بشناسید و به یکتایی پرستش کنند. (آیات ۵۲و۵۷ سوره الذاریات) در حدیث قدسی وارد شده است: گنج پنهانی بودم خواستم شناخته شوم پس مخلوقات را آفریدم تا شناخته شوم.

بشر امروز بسیاری از مجهولات طبیعت را روشن نموده است بر دریاها و خشکی‌ها حکومت می‌کند عناصر معدن را مسخر خویش گردانیده و زندگی بشر امروز بر اثر همین کشف‌ها روبه بهبودی است. حتی انسان امروز توانسته است از محیط جاذبه زمین به آرامی قدم به کره ماه گذارد و به کشف آن کرات بپردازد، اما هنوز نتوانسته خود را بشناسد و جنایت و جرایم را از زندگی خویش بزداید. این ناکامی و محرومیت انسان امروز ناشی از خودشناسی است و گویا بشر امروز خود را فراموش کرده و از خدای خود دور گشته است. خویشتن‌شناسی و آشنا گشتن به رموز وجود خویش همان توحید و خداشناسی است که علت غایی خلقت و ایجاد است. خدای متعال در قرآن سوره الذاریات آیه ۵۶ می‌فرماید؛و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدونَ.خویشتن شناسی و معرفت نفس پایه و اساس سعادت بشر در جمیع شئون مادی و معنوی است. در سازمان خلقت بشر غرائز حیوانی و قوای انسانی به هم آمیخته و خالق دانا و حکیم انسان را معجونی از عقل و شهوت آفریده است.

از نظر جنبه حیوانی گرفتار خود دوستی و حبّ به اولاد و شهوت و غضب است تا بتواند ازآن رهگذر بهره برداری نماید و از طرفی او را به سلاح عقل و معرفت ووجدان اخلاقی مجهز نموده تا در پرتو آنها خدای جهان را بشناسد خوب و بد را تشخیص دهد از کمالات آدمی برخوردارگردد.حضرت علی(ع) می‌فرماید: کسی که خود شناس باشد به بزرگترین خیر و سعادت دست یافته است. هیچ خیر و سعادت نصیب آدمی نمی‌شود مگر آنکه از گناه بپرهیزد، فرار از گناه بدبختی‌های گوناگونی که بشر امروز با او دست به گریبان است بر اثر گناه و آلوده گشتن به انواع گناه است. کیفر چنین انسانهایی همین جنگ‌ها و کیفرهاست.قرآن آیه مبارکه ۳۷ سوره دخان می‌فرماید؛زندگی انسانهای مجرم را تباه ساختیم.

گناه هم موجب بر هم زدن نظم عمومی و اجتماعی است و هم بزرگترین انحطاط و سقوط انسانی است.در نتیجه که روح توانا در تن توانا و فکر سالم در بدن سالم است بنابراین معرفت جسم به معرفت جان و روان مساعدت می‌کند و شاخه‌ای از شجره خوشبختی آدمیت است. دانشمندان، روانشناسان و روانکاوان در قرون اخیر به این حقیقت پی برده اند که انسان در ماورای شعور ظاهر خویش شعوری مخفی دارد و گویی در پس این ظاهر، پشت‌پرده‌ای وجود دارد ولی عده‌ای به اصالت شعور باطن ایمان و اعتراف دارند.