سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
اجلی که همیشه معلق است
هر ذرهای که در عالم شهود یا ناسوت از سوی حضرت احدیت خلق و آفریده شده، لاجرم منتهی به موت (مرگ) خواهد بود. به زبان دیگر، هر مخلوقی دورانی را پس از زایش، آغاز میکند و کودکی و جوانی را طی کرده، سرانجام به پیری میرسد تا عدم گردد و در این راه مرگ، حیات ابدی، حقیقی و جاودانه را در ظل حق برای انسان زمینی مهیا میکند.
البته مرگ از آغازین لمحه خلق موجود زمینی و مادی همراه نفس است تا پس از تکامل از صورت مادی رهیده، به ملا اعلا راه یابد (که نفس جسمانی الحدوث و روحانی البقا است) اما در این بین مرگی نیز صورت می پذیرد که از آن در اصطلاح عرف جامعه به مرگ ناگهانی یا اجل معلق یا مرگ اخترامی تعبیر می شود. طبق نظر بعضی متفکران و دانشمندان شرایط مرگ، طبیعی (که در آن استعداد روحانی و نفسانی کامل و مطمئنه گشته و هم هیات طبیعی قابلیت درک و کسب فیوضات را داشته و جسم مادی نیز به حامل این نشأت و نعمات بیکران الهی دست یافته و به عبارتی نفس(روح) به امر الهی صورت تجرد پذیرد و جسد در لحد قرار گیرد) نبوده بلکه علل و عوامل مختلفی از جمله تصادفات و بیماری ها و در کل رخدادهای خارجی موجب وقوع مرگ اخترامی می شود. طبق نظر عده ای از علما مرگ پیش از زمان تقدیر ممکن است بر اثر تصادفات خارجی واقع می شود و زمانی رخ می دهد که هنوز در ماده استعداد قبول صورت مانده است و صورت نفس همچنان قابلیت تکامل یافتن در ماده را دارد و حرکت جوهری نفس ادامه دارد اما به دلیل بروز یک اشکال خارجی بدن از ادامه حیات باز می ماند. در این میان اگر این عامل خارجی از سوی پزشک یا دست شفابخش نبی یا یکی از اولیاءالله برطرف شود و بدن به شرایط قابل قبولی برای ادامه حیات باز گردد، نفس در بدن باقی می ماند و در غیر این صورت از بدن مفارقت خواهد کرد.
مرگ اخترامی و ناگهانی ارتباط مستقیم با افکار، اعمال و کردار افراد دارد. چنانچه هر فکر و عمل خیر و الهی گونه، به سبب برکت، فرصت در جهان مادی را برای کسب هرچه بیشتر فضایل (و به عبات دیگر انوار الهی گون) ایجاد کرده، مرگ های اخترامی را به فاصله می اندازد؛ برعکس اعمال بد انسان نیز می تواند سبب مرگ زودرس یا ناگهانی افراد شود ؛ البته اسرار بی نهایتی در مرگ و موجودیت نفس انسانی و روح متعالی آدمی وجود دارد که حضرت جل جلاله بر او مقرر فرموده است که نمی توان به آن وقوف یافت؛ اما اجل معلق یا اجل طبیعی صورتی از کمال و سیر طبیعی و حیات مُلکی بشر است که مبدل به حیات ملکوتی و ابدی خواهد شد و باز البته حیات ملکوتی نیز خود حائز دو جهت و جنبه است که به زعم عالمان و عارفان به ملکوت اعلی(جنبه خیریت و بهشتی) و ملکوت سفلی(جنبه شریت و دوزخی) منقسم شده، مرگ زودرس به امر حق هر دو این جنبه غیرمادی بشری را به نسبت اعمال و افکار انسانی معلوم و مشهود خواهد فرمود(که متعلق و جالس درکدام یک از مراتب است.)
خداوند در قرآن کریم می فرماید: خداست که در جوف زمین دانه و هسته را می شکافد و زنده را از مرده و مرده را از زنده پدید می آورد. (انعام- آیه ۹۵)
البته باید توجه داشت، نوعی از مرگ نیز وجود دارد که به اختیار خود انسان است و او مختار است که آیا جان به جان آفرین تسلیم کند یا در همین وضع دنیوی باقی بماند که یکی از این جایگاه ها جهاد است که مکلف به آن به اراده خویش جان خود را فدا می کند تا امری الهی برقرار باشد یا حقی اعاده گردد که در این صورت، بشارت الهی بر مقامات عالیه این گونه افراد است که فوق مرتبت هاست.
از جمله اعمالی که انسان را از مرگ های اخترامی و ناگهانی مصون داشته، فرصت و برکت را به انسان ارزانی می دارد تا استعداد باطنی خود را به فعلیت برساند و در اصطلاح ناکام از دنیا نرود(چرا که یکی از مفاهیم باطنی ناکام از دنیا رفتن همانا بالقوه ماندن استعدادهای انسانی است که اگر به فعل درآورده می شد، حدود و مراتب باطنی وی را ارتقا داده، جایگاه رفیعی را جالس می بود و نیز درک وی از حقایق الهی گونه افزون تر می شد که مرگ ناگهانی نیز از عواملی است که این استعداد، کامل به فعل در نیاید و به نوعی ناکام از دنیا برود) ذکر حضرت احدیت و پناه بردن از شر نفوس و کشش نفس اماره و شیطانی به حضرت حق و احسان و نیکی به پدر و مادر و سلیم النفس بودن در حق انسان ها و حتی طبیعت و نیالودن جسم به منهیات است، در مقابل ظلم و ستم در حق ابنای بشر و جهل مرکب و کبر و غرور و آلودن جسم و روح به نفوس ظلمانی سبب مرگ های زودرس خواهد شد.
در نهایت مرگ کمال هر موجود است چرا که وی را به اصل و اساس خویش سوق می دهد و مرگ انسان مادی را می توان زایش در حیات دیگر برشمرد. حضرت مولا علی(ع) چه خوش، بیان می فرمایند: به خدا که با مردن چیزی به سر وقت من نیاید که آن را نپسندم و نه چیزی پدید آید که آن را نشناسم بلکه جوینده آب به شب هنگام باشم که ناگهان به آب رسد یا خواهانی که آنچه را خواهان است، بیابد. (خطبه ۱۴۹ ترجمه شهیدی) و باز می فرماید: هرکس مرگی را که از آن گریزان است خواهد دید و دوران زندگی انسان میدان رانده شدن اوست در جهان.
همچین مولانا در این باره می گوید:
از جمادی مردم و نامی شدم
وز نما مردم، به حیوان برزدم
مردم از حیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم
هوشنگ شکری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست