دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سنت رنجنامه نویسی ایرانی


سنت رنجنامه نویسی ایرانی

«رنجنامه» نوشته ها و دغدغه هایی است كه بیشتر با «آه و ناله های سیاسی» همراه است شكوائیه ای علیه فرد یا نهادی است كه «امید به پاسخگویی» در آن بسیار كمرنگ است

«رنجنامه» نوشته ها و دغدغه هایی است كه بیشتر با «آه و ناله های سیاسی» همراه است. شكوائیه ای علیه فرد یا نهادی است كه «امید به پاسخگویی» در آن بسیار كمرنگ است. رنجنامه نویسان معمولا خود را در خارج از چارچوب قدرت حاكم تعریف می كنند و به این دلیل كه دادخواهی پیدا نمی كنند، اقدام به انتشار آن می كنند تا تاثیری سیاسی اجتماعی در جهت امیال و مطالبات خود رقم زنند. آنان خواهان آن هستند كه «مظلومیت خود یا فرد مورد حمایت خویش» را به گوش افكار عمومی برسانند و افكار عمومی را به سوی خود جلب كنند. صاحبان این نوشته هایی كه اغلب درام و همراه با غم و غصه و دادخواهی است، خواهان تحقیر و طرد فرد یا نهاد مورد خطاب قرار گرفته از سوی مخاطبان آن «رنجنامه» هستند. معمولا مخاطبان «رنجنامه» عام و توده ای هستند. بارها «رنجنامه ها» نگاشته و انتشار یافته است كه بیشتر از همه آنان «رنجنامه مرحوم احمد خمینی به آیت الله منتظری» در ذهن ها جای گرفته است. رنجنامه ای كه پس از عزل آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری و پرونده «مهدی هاشمی» در سال ۶۷ از سوی انتشارات «پیام نیزا» نشر و در میان مردم پخش شد.

البته این تنها «رنجنامه ای» است كه خطاب آن نه فردی حاكم در قدرت بلكه عزل شده از یك مقام حكومتی است. این رنجنامه كه در قالب كتاب انتشار یافته برگرفته از «نامه امام امت به نمایندگان مجلس و وزرا، نامه حجت الاسلام والمسلمین حاج سیداحمد خمینی، اسناد و ضمائم شامل نامه مهدی هاشمی به آیت الله منتظری، نامه مهدی هاشمی به سیدهادی هاشمی در آخرین لحظات حیات و...» است.

این رنجنامه هم پاسخی دربر نداشت، این تنها نمونه رنج نامه نبود. رنجنامه های دیگری نیز انتشار یافت. از «رنجنامه یك عالم دینی در مورد یك مرجع تقلید در اوایل انقلاب»، «رنجنامه روزنامه نگاران روزنامه جهان اسلام خطاب به اكبر هاشمی رفسنجانی در بهمن ۸۳»، «رنجنامه دكتر عبدالكریم سروش به دو رئیس جمهور وقت هاشمی و خاتمی » تا رنجنامه برخی از فعالان سیاسی همچون «سعیدی سیرجانی، هدی صابر، عزت الله سحابی، همسر اكبر گنجی، و حتی «اكبر محمدی» كه تازگی در زندان درگذشت» نمونه هایی از رنجنامه های افرادی است كه در ساختار قدرت قرار نداشته و خواهان اعلام برخی دغدغه ها و تضییع حقوق خود بودند. این رنجنامه ها معمولا در زمانی انتشار می یافت كه صاحبان آن دیگر امیدی به حل شدن مشكلات و مسائلشان در قالب گفت وگو نداشتند، بنابراین این رنجنامه ها معمولا رادیكال، شفاف و بی پرده بیان می شد، به گونه ای كه كمتر در رسانه های رسمی قابل انتشار بود.

در كنار این نمونه ها «رنجنامه ای» نیز از «محمدحسین بهشتی» در ۲۲ اسفند ۵۹ خطاب به رهبر فقید انقلاب نگاشته شد كه در آن از رئیس جمهور وقت ابوالحسن بنی صدر و برخی دولتمردان لیبرال آن دوران مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی گلایه شده بود. «بهشتی» از ایشان خواسته بود كه یا این نگرش از عرصه سیاست ایران طرد و حذف شود یا اینكه او و همفكرانش به قم بازگردند و به دنبال مسائل حوزوی خود بروند.این رنجنامه نیز پاسخی در پی نداشت، اما تاثیر آن را با وجود عدم انتشار آن در آن دوران نمی توان كمرنگ جلوه داد، زیرا فضای سیاسی حاكم حتی پس از شهادت محمدحسین بهشتی به آن سو رفت كه او می خواست.امروز نیز همچنان باب «رنجنامه نویسی» گشوده است. اخیرا نشریه ای در مشهد به نام «همت» كه نام یكی از شهدای بزرگ ایران در جنگ هشت ساله است، اقدام به انتشار «رنجنامه ای از سوی جمعی از طلبه های قمی» كرد. فرد مورد خطاب «اكبر هاشمی رفسنجانی» بود. شاید بتوان گفت او سیاستمداری است كه بارها مورد خطاب رنجنامه نویس ها قرار گرفته و حتی خود نیز در آستانه انتخابات ریاست جمهوری اخیر حضور در این انتخابات را با نگارش «رنجنامه ای» آغاز كرد و خطاب به مردم ایران نوشت: «آرامش، آسایش و رفاه ایران را ارزان به دست كسانی كه بر طبل خشونت می كوبند، ندهیم.»

اما رنجنامه نویسان اخیر عنوانی حقیقی و حقوقی نداشتند و در قالب كلی «جمعی از طلاب و فضلای حوزه علمیه قم» آن را منتشر كردند. این نوشته پس از «تنش در سخنرانی هاشمی در قم و بازداشت متهمان این حادثه» منتشر شده بود. البته در همان مراسم نیز برگه هایی حاوی سئوالاتی از هاشمی توسط منتقدان او در مسجد اعظم قم توزیع شد. اما این بار، این «رنجنامه» در سراسر كشور پخش شده بود و رنجنامه نویسان روحانی كه منتقد هاشمی هستند، برعكس تمامی رنجنامه نویس های گذشته پاسخ دغدغه های خود را از سوی فرد مورد خطاب یعنی «هاشمی رفسنجانی» دریافت كردند. آنان با سئوالی رنجنامه خود را آغاز كرده بودند كه شكاف نظری سیاسی بازیگران سیاسی حاضر در قدرت را نشان می داد «نگاه زمینی یا متافیزیكی به مشروعیت ولایت فقیه».آنان از سوی دیگر به برخی از نگرش های فقهی هاشمی خرده گرفتند و در نهایت به سراغ «ثروت و سرمایه او و خانواده اش» رفتند و از این مسئله نیز پرسش هایی را مطرح و در نهایت از فعالان «مركز استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت» گلایه كردند.

هاشمی رفسنجانی نیز كه در گذشته اعلام كرده بود خواهان بازگشت به قم و حضور در حوزه علمیه این شهر است، پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز ارتباط خود را با این مراكز و مراجع تقلید قم كه پایگاه سنتی سیاسی روحانیون است، توسعه داد. اكنون در آستانه انتخابات خبرگان آتش شكاف سیاسی نظری روحانیون ارشد در حال برافروختگی است.«محمدتقی مصباح یزدی» از مشروعیت الهی نظام دفاع می كند و پیش تر از محمود احمدی نژاد، از عملكرد ۱۶ساله دو دولت گذشته انتقاد كرده است. او شاید به عنوان الگوی منتقدان «هاشمی» در حوزه به حساب آید، زیرا برخی از شاگردان او پیاپی در نشریه «پرتو» و حتی به صورت انفرادی در مراسم ۱۵خرداد این اعتراض و انتقاد را بیان كردند. بالاخره نیز رنجنامه ای در انتقاد از هاشمی همانند انتقادات گذشته این جریان سیاسی فكری منتشر شد.هاشمی كه خواستار بازگشت به قم است، به خبرگان رهبری می اندیشد و خواهان از دست دادن تشكل ها، فعالان و علمای حوزه كه دوستان و هواداران قدیمی او بودند نیست، به این رنجنامه پاسخ داد تا شاید از یك سو تاثیر آن بر روی افكار عمومی به ویژه حوزویان جلوگیری كند و از سوی دیگر هدفی دیگر یعنی استفاده از این موقعیت برای دیالوگ با حوزویان را برگزیند.

اكبر هاشمی رفسنجانی در پاسخ خود مرزبندی روشنی را با مدافعان و هواداران مشروعیت الهی نظام مشخص كرد و از قول رهبر فقید انقلاب نوشت: «۱ نباید برای ولی فقیه شخصیتی متافیزیكی متصور شد. ۲ پیغمبر هم خلاف قانون نمی توانست عمل كند. ۳ خود ملت این ولی فقیه را تعیین می كنند. ۴ ولایت فقیه غیر ولایت كبرای معصومین است.» او حتی غیرمستقیم مدعی حضور نگارندگان این رنجنامه در فضایی مشخص شد: «شاید در فضایی كه هستید نتوانستید، اندیشه های هاشمی رفسنجانی را تحلیل كنید.»و سپس به آنان گوشزد كرد كه «چه كسانی بر ارزش های انقلاب اسلامی در مصاحبه های زنده تلویزیونی چوب حراج می زدند چه كسانی برای تبلیغات نداشته خویش مجبور بودند به تخریب ۱۶سال عملكرد نظام اسلامی بپردازند»این نوشته پاسخ به رنجنامه ای بود كه از سوی طلاب منتقد هاشمی منتشر شده بود. هاشمی نیز برخلاف گذشته بسیار جزیی و شفاف پاره ای از آن را پاسخ داد. او به آن رنجنامه پاسخ داد، درحالی كه در گذشته به رنجنامه های دیگر پاسخ نداده بود. البته امروز «عمامه بر سرها» نوشتند، اما آن روز «مكلاها» با او سخن گفتند. شاید این بار مسیر اهداف و امیال «اكبر هاشمی رفسنجانی» از قم و فیضیه می گذرد و این دلیلی بر پاسخ به رنجنامه منتقدان روحانی او است.

فرید مدرسی