جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

مشخصه های جنگ سرد جدید


مشخصه های جنگ سرد جدید

دنیا مناقشات سختی را پشت سر گذاشته است قرار بود هزاره سوم, عصر تفاهم وهمزیستی باشد اما برخلاف همه پیش بینی ها, جهان جدید در محاصره مجموعه ای از بحران ها ومناقشات قرار گرفت

دنیا مناقشات سختی را پشت سر گذاشته است؛ قرار بود هزاره سوم، عصر تفاهم وهمزیستی باشد اما برخلاف همه پیش بینی ها، جهان جدید در محاصره مجموعه ای از بحران ها ومناقشات قرار گرفت.

بحران های هزاره سوم گونه ها واشكال متفاوت پیدا كرده اند، برخی از آنها به جنگی خونین تبدیل شده وسرزمینی چون عراق را به مرز نابودی كشانده اند، برخی دیگر به صورت رویارویی سیاسی واستراتژیك مانند تقابل ایران وآمریكا یا ایران وروسیه نمود پیدا كرده اند.

دامنه وعمق هیچ كدام از این منازعات با بحران عراق قابل قیاس نیست اما ناظران روابط بین الملل این روزها نگاه خود را بیش از همه به بحران روسیه وآمریكا معطوف كرده اند. رویارویی واشنگتن وروسیه از آن رو اهمیت بیشتر پیدا كرده است كه در ذهن این ناظران یك جنگ سرد جدید را تداعی كرده است.

البته مناقشه این دو بازیگر جهانی هنوز مراحل ابتدایی خود را می گذراند و جنگ سرد جدیدی كه از آن سخن گفته می شود شكل نهایی خود را پیدانكرده است.لذا دراین نوشتار به استفاده از تحلیل رسانه های مسكو بویژه مطالب آژانس مسكو نیوز كوشیدیم تا مشخصه های جنگ سرد جدید را بازگو كنیم.

با آنكه در صحنه روسیه نسبت به بروز رشته مناقشات جهانی با غرب هراس وجود دارد وتلاش می شود دامنه این مناقشات كنترل وهدایت شود اما اعتقاد غالب این است كه گذر زمان بار دیگر باعث می شود این دو قدرت - آمریكا وروسیه - بار دیگر رودروی یكدیگرقرار بگیرند وبه سوی رقابتی جهان گستر گام بردارند.این رقابت ها در عرصه های نظامی، ایدئولوژی و سیاست ها است.اكنون نیز دو رقیب وجود دارد با كشورهایی كه نقش حامی را ایفا می كنند.برخی از اشكال و شگردهای جنگ سرد امروز نیز ادامه دارد؛ خطابه های تند، اقدامات تحریك آمیز، زیر سؤال بردن اعمال و رفتار طرفین و تلاش برای به وجود آوردن مناقشات و نزاع های تازه.شركت كنندگان در این جدل ها به یكدیگر اعتماد ندارند.نزاع های سیاسی وجنگ روانی در انگلیس، فرانسه و آلمان به همراه تغییرات قریب الوقوع در روسیه و آمریكا این گفت وگوها و بحث ها را پیچیده می كند.

با همه این اوصاف جنگ سرد جدید یك جنگ سرد متفاوت است.واشنگتن در مرحله جدید جنگ سرد راهبردهای تازه ای را به كار بسته است. آمریكا پیشنهاد استقرار سپر دفاع موشكی را مطرح می كند به طوری كه این پروژه دفاعی بیشتر ارزش سمبلیك دارد تا ارزش نظامی.

درهمان حال نومحافظه كاران كاخ سفید برنامه اعمال فشار جهانی علیه روسیه را طراحی می كنند و در تصویب عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی تأخیر می اندازند. در اتفاقی همراستا با سیاست كاخ سفید در صحنه اروپا رهبرانی كه به دنبال روابط نزدیك با روسیه بودند جای خود را به رهبران جدیدی می سپارند، كه از نوعی بی اعتمادی به روس ها برخوردارند.

این بی اعتمادی با اقدامات و كشمكش برخی اعضای جدید اروپا با روسیه عمیق ترشده است مانند ممنوعیت واردات گوشت لهستان به روسیه توسط مسكو، تنش ایجاد شده میان روسیه و استونی به دلیل جابه جایی مجسمه یك سرباز شوروی سابق و متوقف شدن تأمین نفت لیتوانی توسط روسیه موضوعاتی است كه اروپایی ها را خواسته ونا خواسته وارد این نزاع با آمریكا كرده است.

در این سوی صحنه اتفاق های دیگری نیز نگاه مردان كرملین را نسبت به اساس سیاست های غرب تغییر داده است.وآن تور عضو گیری ناتو و برنامه تشویقی است كه نهادهای غربی برای جذب كشورهای اقمار شوروی سابق بسته اند. در رأس این كشورها ماجرای عضویت گرجستان و اوكراین درناتو- دو كشوری كه روسیه علایق ویژه به آن دارد - بیش از همه مسكو را نگران كرده است.

در دوره جنگ سرد جدید از دیوار برلین ودو پاره شدن اروپا خبری نیست.اروپا به ظاهر مستقل باقی می ماند اما وابستگی به چتر ارتش آمریكا علیه شوروی سابق جای خود را به وابسته فزاینده به منابع انرژی دشمن سابق غرب داده است.

از سوی دیگر با رشد اتحادیه اروپا، واحد پول یورو، قدرت اقتصادی آلمان، شركت های اروپایی و بازارهای مالی لندن، اروپا خود رابه عنوان قدرتی معرفی كرده است كه باید به آن اعتنای ویژه كرد اما اروپای جدید در عین حال كه قصد ندارد وابسته باشد اما این موضوع را درك می كند كه آینده اقتصادیش به منابع انرژی روسیه وابسته است.

در حال حاضر آلمان ۴۰ درصد از گاز مورد نیاز و ۳۰درصد از نفت خود را از روسیه وارد می كند.به طوری كه رقم واردات گاز آلمان از روسیه تا سال ۲۰۲۵ به ۶۰ درصد خواهد رسید.

در حقیقت به همان اندازه كه روسیه به بازار اروپا نیاز دارد، اروپا نیز به همان مقدار به نفت و گاز روسیه نیازمند است.اما این روسیه است كه در مواجهه با اروپا توانایی این را داشته به تكیه براهرم مهم انرژی كنترل نزاع ها را در دست بگیرد.آنچه بیشتر اروپا را آزار می دهد درك این موضوع است كه هیچ پیشنهاد و راه چاره ای كه در كوتاه مدت راه گشا باشد وجود ندارد.اروپا فاقدراه جایگزین برای توسعه سیاست های امور انرژی و یا سیستم های دفاعی است.

در این میان آمریكایی ها بویژه پس از جنگ عراق به این موضوع پی برده اند كه نسبت به گذشته و در زمان جنگ سرد پیشین، در حال حاضر از قدرت كمتری برای رهبری در دنیا برخوردارهستند.این ماجرا كه افكارعمومی قدرت آینده آمریكا را از دریچه جنگ عراق می نگرد و حدود و توانایی ارتش آمریكا در حال حاضر در جنگ عراق و افغانستان به نمایش گذاشته شده است به شدت كاخ سفید را آزار می دهد .

شاید آمریكای پس از جنگ عراق وافغانستان با وابستگی های فزاینده ای در امور واردات نفت، بدهی های فزاینده، كسر درآمد تجارت خارجی روبه رو باشد اما این كشور بیشتر از نبود یك اراده سیاسی برای حفظ شرایط خود به عنوان یك ابر قدرت جهانی رنج می برد.

از نگاه تحلیلگران روابط بین الملل مشكل جدی استراتژیست های آمریكا دراین جنگ سرد جدید این است كه برخلاف جنگ سرد كلاسیك توان پیش بینی رفتار وبازی حریف را ندارند.

سال ها متفكران مغرور آمریكایی می گفتند كه واشنگتن هنر معجزه آسا درتحلیل رفتار حریفانش دارد وحتی مدعی بودند كه اقدامات كشورهای دیگر فقط عكس العملی از سیاست های آمریكا است اما اكنون به نظر می رسد این قضیه معكوس شده است.

آمریكایی ها پیش بینی رفتارهای تند علیه سیاست های واشنگتن از طرف مخالفان شان درآمریكای لاتین یا خاورمیانه را پیش بینی می كردند، اما منتظر سیاست تهاجمی و تند از طرف رئیس جمهور روسیه نبودند.به همین دلیل از نطق رئیس جمهور روسیه شگفت زده شدند وقتی پوتین در اجلاس امنیتی مونیخ سیاست های آمریكا را با سیاست های رایش سوم مقایسه كرد.

بر این مجموعه تحولات تغییرات مهم و چشمگیر دیگر را كه به قدرت یابی چین مربوط می شود اضافه كنید واین كه روسیه دراین مرحله مصمم است در برخی عرصه ها هماهنگ با جبهه پكن مقابل آمریكا واروپا ظاهر شود.بدون تردید رشد قاطعیت چین و روسیه تزریق یك اعتماد به نفس جدید به كشورها وملت های دیگر است واین احساس را بوجود می آورد كه دوران قربانی شدن به پایان رسیده است.احساس این موضوع كه چین و روسیه آینده نه متعلق به شرق و نه متعلق به غرب است بلكه كشورهای خاصی هستند كه در مسائل استراتژیك با آمریكا واروپا رقابت دارند بسیاری از ذهنیت ها را درروابط بین الملل بهم می ریزد.

براساس نظرسنجی اخیر مركز اتحادیه اروپا - روسیه مشخص شده است كه روس ها در حال حاضر خود را جدا از اروپا می پندارند.بیش از نیمی از افرادی كه در این نظرسنجی شركت كرده اند معتقدندكه اتحادیه اروپا یك تهدید جدی به حساب می آید، این در حالی است كه ۷۱ درصد نیز خود را جدا از اروپایی ها می دانند.

آن چه غرب را هراسناك كرده است دو پدیده برنامه های رقابت بلند پروازانه وموفق چینی ها در فضا وطرح «ملی شدن منابع و اقتصاد» در اقدامات مسكو است.

در مجموع می توان گفت؛ مسائلی مانند پروژه همكاری های گسترده چینی ها با كشورهای خاوردور ونیز ورود پكن به سرزمین های بكر آفریقا از یك سو و وابستگی فزاینده كشورهای اروپایی در امور نفت و انرژی به روسیه؛ افزایش كنترل كرملین بر ذخایر امور انرژی آسیای مركزی،از سوی دیگر باعث شده تا كارشناسان آمریكایی امكان كنترل و پیش بینی اقدامات مسكو را ازدست بدهند.

درحالی كه در پایان جنگ سرد پیشین مشخص شد كه اختلافات بزرگ نیازمند یكسری راه حل ها و توافق های بزرگ است اما برای جنگ سرد جدید هنوز راه حل وچشم اندازی از تفاهم دیده نمی شود. دراین میان شاید پدیده ظهور نوع خاصی از غرور ملی وناسیونالیسم در چین ویا روسیه ونیز تغییر كادر رهبران مصالحه جو دراروپا و غرب امیدها به یافتن راه حل ها و توافق ها را كمرنگ ترسازد.

مهین صمدی



همچنین مشاهده کنید