یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

سیاستگذاری عمومی با مدل مرحله ای چارلز جونز


سیاستگذاری عمومی با مدل مرحله ای چارلز جونز

با نگرشی تاریخی می توان گفت سه موج اصلی در علم سیاست به وقوع پیوسته است موج اول را می توان ظهور فلسفه سیاسی دانست آثار قابل ستایشی در این عرصه زاده شدند که سیاست و قدرت را از طریق, قرارداد اجتماعی, از آسمان به زمین آوردند و حتی گاهی آن را همچون ماکیاول بدون پیرایه برای مردم عیان ساختند و نقش بسزایی در مسئولیت پذیر سازی حکومت ها و قابل پرسش بودن حاکمان ایفا نمودند که برآیند آن را می توان در اعدام شاهان و انقلاب های بسیار مشاهده کرد

● مقدمه

با نگرشی تاریخی می توان گفت سه موج اصلی در علم سیاست به وقوع پیوسته است. موج اول را می توان ظهور فلسفه سیاسی دانست. آثار قابل ستایشی در این عرصه زاده شدند که سیاست و قدرت را از طریق، قرارداد اجتماعی، از آسمان به زمین آوردند و حتی گاهی آن را همچون ماکیاول بدون پیرایه برای مردم عیان ساختند و نقش بسزایی در "مسئولیت پذیر سازی" حکومت ها و قابل پرسش بودن حاکمان ایفا نمودند که برآیند آن را می توان در اعدام شاهان و انقلاب های بسیار مشاهده کرد. (برای مثال ن. ک. : عالم، ۱۳۸۱). موج دوم این حوزه مطالعاتی گردش از فلسفه به علم است. همانگونه که فلسفه سیاست را مادی و عینی ساخت پوزیتویسم هم فلسفه سیاسی را عینی و تجربی ساخت. با این موج شاهد هجوم متدها و روش های کمی گرا و تجربی به مطالعات سیاست و دولت هستیم. شاخص گزاریها و کمی سازهای گاهاً رادیکال که از جامعه شناسی به سیاست هم کشیده شد به زودی چهره دانش سیاسی را تغییر داد. مطالعات بدون شاخص سازی، ارائه آمار، مطالعات موردی و قابل اثبات بی اعتبار می نمود و سرانجام می توان با کمی اغماض موج سوم در عرصه مطالعات سیاسی را الزام علم سیاست به بازکردن گرهی از زندگی سیاسی دانست. بعد از اینکه سیاست از آسمان به زمین آمد و برروی زمین ملزم به اثبات ادعای خود شده اکنون نیاز بود تا دست به حل مشکلات عینی اجتماع بزند. چنین بود که ضرورت تولد سیاستگذاری عمومی احساس شد.

در پاسخ به سؤال در مورد چیستی سیاستگذاری عمومی باید گفت با نگاهی گذرا به آثار مهم این زمینه تعاریف بی شماری می توان یافت که هر یک از حوزه دید خویش به این پدیده نگریسته است اما در اینجا به طور خلاصه چند تعریف کلیدی را ذکر می کنیم :

- کوچران : سیاستگذاری عمومی به فعالیت های حکومت و مقاصدی که برانگیزنده این فعالیتهاست اشاره می کند ( Birkland , ۲۰۰۱:۲۱ ).

- گای پترز : سیاستگذاری عمومی مجموعه فعالیت های حکومتی است که تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی شهروندان دارد. (Peters, ۲۰۰۴:۲۱)

- ایلویز مالون : سیاستگذاری عمومی دربرگیرنده برنامه های سیاسی برای اجرای طرحهایی به منظوردستیابی به اهداف اجتماعی است. ( Cochran and Malone, ۱۹۹۵ ).

- توماس دای : سیاستگذاری عمومی آن چیزی است که حکومت تصمیم می گیرد انجام دهد یا کنار بگذارد (Dye, ۲۰۰۲:۱).

- پیر مولر : سیاستگذاری عمومی یعنی « دولت در عمل»(مولر،۱۳۸۲: ۲۵).

گستردگی و کثرت تعاریف این حوزه بر کسی پوشیده نیست و در اینجا امکان پرداختن به همه آنها نیست لذا سخن را کوتاه کرده و به ویژگی های مشترک تعاریف می پردازیم :

- سیاستگذاری عمومی به نام عموم انجام می گیرد.

- بازیگران رسمی و یا غیررسمی عامل سیاستگذاری عمومی هستند.

- سیاستهای عمومی در شکل قوانین و مقررات و لازم الاجرا هستند.

- سیاستهای عمومی دارای تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی همه شهروندان می باشند.

با توجه به ویژگیهای بالا می توان تعریف جامع تری از سیاستگذاری عمومی ارائه کرد:

«اتخاذ تصمیماتی به نام عموم از سوی حکومت که در قالب مقررات به اجرا درمی آید و دارای تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی شهروندان است».

● فرایند سیاست گذاری


سیاستگذاری عمومی با مدل مرحله ای چارلز جونز

این مراحل بیانگر اقدامات جاری هستند که طی زمان به و قوع می‌‌‌پیوندند. هر مرحله‌ای به مرحله بعد مرتبط بوده و آخرین مرحله (برآورد سیاست) نیز به مرحله اول (تهیه دستور کار) و مراحل میانی متصل است که نوع این ارتباط به صورت یک چرخه یا دور غیر خطی از اقدامات است( Jones, ۱۹۷۷; Lasswell,۱۹۵۶).

▪ صورتبندی مشکلات

با صورتبندی مشکلات می‌‌توان به دانش مرتبط با سیاستی دست یافت که فرضیات اصلی تعریف مشکلات را، که از طریق تهیه دستور کار وارد فرایند سیاست‌گذاری شده‌اند، به چالش بطلبد.صورتبندی مشکل می‌تواند به ما در آشکار سازی فرضیات مکتوم، تشخیص علت‌ها، بازنمایی اهداف ممکن، ترکیب نظرات متضاد و طرح انتخاب‌های سیاستی جدید کمک کند.

▪ پیش بینی

با استفاده از پیش بینی می‌‌توان به دانش سیاست‌گذاری در زمینة روند حوادث در آینده دست یافت که ممکن است در نتیجة جایگزین‌های اقتباس شده (نظیر انجام ندادن هیچ کاری)بوقوع بپیوندند؛ این جایگزین‌ها در مرحلة تدوین و تنظیم سیاست مورد توجه و ملاحظه واقع خواهند شد. به کمک پیش بینی می‌توان آینده‌های قابل قبول، پتانسیل و تجویزی را بررسی کرد، به نتایج سیاست‌های موجود و پیشنهادی پی‌برد، محدودیت‌هایی را که ممکن است در آینده در مورد دستیابی به اهداف وجود داشته باشند، مشخص کرد و احتمالات سیاسی (حمایت و مخالفت) انتخاب‌های مختلف را حدس زد.

▪ توصیه

توصیه دانش مرتبط با سیاستی را به بار خواهد آورد که در زمینه سود و هزینة جایگزین‌هایی است که نتایج آتی آنها از طریق پیش بینی برآورد شده و بدین ترتیب به سیاست‌گذاران در مرحلة اقتباس سیاست کمک خواهد کرد. به کمک توصیه می‌توان به میزان حوادث ناگوار و غیر قابل پیش بینی پی‌‌‌برد، عوامل بیرونی و ناخواسته را تشخیص داد، معیار انجام انتخاب‌ها را مشخص نمود و مسئولیت‌‌های اجرایی را برای تحقّق سیاست‌ها معین کرد.

▪ باز بینی

بازبینی دانش مرتبط با سیاستی را، در زمینة نتایج سیاست‌گذاری‌های اقتباس شده پیشین، در اختیار سیاست‌گذاران قرار خواهد داد و بدین ترتیب به آنها در مرحله اجرای سیاست کمک خواهد کرد. بسیاری از سازمان‌ها به طور مرتب نتایج و تأثیرات سیاست‌ها را باز بینی و نظارت می‌کنند که این باز بینی به‌وسیلة شاخص‌های سیاستی مختلفی در زمینه‌های سلامتی، آموزش، مسکن، رفاه، جرم و علم و فن‌‌آوری صورت می‌گیرد(MacRae, ۱۹۸۵). به کمک باز بینی می‌توان به میزان پیروی پی‌برد، پیامدهای ناخواستة سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌‌ریزی‌ها را آشکار ساخت، موانع و حدوحصرهای اجرایی را تشخیص داد، و منبع مسئول انحراف سیاست‌ها را معین کرد. به عنوان مثال، اخیراً تحلیل‌گران ادارة سرشماری بر روی سیاست‌های رفاه اقتصادی و اجتماعی ایالات متحده نظارت و بازبینی داشتند. نتیجه تحلیل آنها این بود که در آمد متوسط واقعی خانواده‌ها در ایالات متحده بین سال‌های ۱۹۶۹ و ۱۹۸۹ تنها ۲ درصد افزایش داشته است. طی همان دوره، سهم در آمد ملی طبقة مرفه (یک پنجم جامعه) از ۴۳ درصد به ۷/۴۶ درصد افزایش داشته است. تمام اقشار دیگر جامعه با یک کاهش در آمد مواجه شده بودند و بدین ترتیب طی بیست سال اخیر نابرابری در آمدها به طور چشمگیری افزایش یافت، طبقه متوسط جامعه ضعیف‌تر شد و استانداردهای معیشت نیز کاهش یافت.

▪ ارزیابی

ارزیابی، دانش مرتبط با سیاستی را در پیش روی سیاست‌‌گذاران قرار می‌دهد که در زمینة فاصله نتایج سیاست‌های مورد انتظار و واقعی است و بدینسان به آنها در مرحله برآورد سیاست فرایند سیاست‌گذاری یاری خواهد رساند. با استفاده از ارزیابی می‌توان علاوه بر تعیین میزان کاهش مشکلات، ارزش‌های موجود در یک سیاست‌گذاری را نیز نقد و بررسی کرد.

● مدل و تحلیل سیاست

همانگونه که اشاره شد تحلیل سیاستهای عمومی به مفهوم عملی آن مولود جامعه پساصنعتی است و ردپای آنرا در سالهای جنگ جهانی دوم طی مطالعات دانشمندان مختلف در حوزه‌هایی همچون تحقیق در عملیات و بودجه بندی PPBS در دوره مک نامارا یافت. البته این برداشت و همچنین آنچه در علوم سازمانی به نام تیلوریسم شناخته میشود در قالب خردگرایی کامل در تحلیل سیاستهای عمومی شناخته میشود که خود بعدها آماج انتقادات فراوانی گردید. اما در اهمیت آنها همین بس که گام اولیه و محکمی در تدوین تحلیل سیاستها به شما می‌آیند. کارایی و فایده مندی این کار بستها تا آنجا پیش رفت که هارولد لاسول دانشمند علوم سیاسی که رویکردی چند رشته‌ای به علم سیاست مد نظر داشت در اوایل دهه ۱۹۷۰ مفهوم علوم سیاستگذاری را در اشاره به مجموعه روشها و تکنیکهای ارزیابی و تحلیل برنامه‌ها و سیاستها ابداع نمود. همو بود که با درک ضروت پر کردن شکاف دانش و سیاتگذاری اولین گام را در تأسیس اتاق فکر برداشت (Lasswell, ۱۹۶۹) همرا وی درور بود که کاربر رایج تحلیل سیاستها را موجب شد. وی با کتاب طرحی برای علوم سیاستگذاری گام موثری در گسترش درک تحلیل سیاست ها برداشت (Dror, ۱۹۷۶).

تحلیل سیاست عمومی امروزه گسترش بسیاری یافته است و به صورت بک رشته دانشگاهی و موضوع مراکز مطالعاتی بسیاری شده از جمله معتبرترین و قویترین مرکز مطالعاتی دنیا Rand در حوزه تحلیل سیاستها به فعالیت مشغول می‌باشند. از این رو گستردش و تنوع در تحلیل سیاستها را هم شاهد می‌باشیم. پارسونز تحلیل سیاستها را چند گونه می‌داند. اول "تحلیل سیاست" که خود دو گونه است تحلیل تعیین سیاست و تحلیل محتوای سیاست و دوم "تحلیل برای سیاست" که سیاست منظور از آن استفاده از نتایج یافته‌ها در فرآند سیاستگذاری است. (پارسونز، ۱۳۸۵) به نظر نویسنده نمی‌توان مرز معینی میان انواع تحلیل سیاست ترسیم کرد اما آنچه روشن به نظر می‌رسد اینکه بایستی تمایز قائل شد میان تحلیل سیاستگذاری و ارزیابی یک سیاست . تحلیل سیاستگذاری با نگاهی کلان به تحلیل جامع و سیستماتیک سیاستگذاری اعم از پیوند آن با نظام سیاسی، نظام دیوان سالاری و شرایط اقتصادی و همچنین بازیگران و گروههای منافع درگیر در سیاست بهمراه تحلیل تنظیم دستور کار سیاسی تا تصمیم‌گیری، اجرا و ارزیابی میپردازد. در مقابل ارزیابی سیاست صرفاً یا کاربست تکنیکهای تحلیل هزینه-فایده، برنامه ریزی PPBS ،تحقیق درعملیات، تحلیل رگریسیون و دلفای به ارزیابی میزان کارامدی یک سیاست در دستیابی به اهدافش معطوف است.

نکته حائز اهمیت دیگر در حوزه تحلیل سیاست مدل سازی و به کارگیری مدل در تحلیل سیاست می‌باشد. به قول توماس دای یک مدل عبارت است از یک نمونه ساده شده از ابعاد دنیای واقعی مدلها به ما کمک میکنند تا انتزاعی از واقعیت را به وسیله نمایش روابط بین تعدادی از عوامل تعیین کننده که باعث خلق یک پدیده می‌شوند مشاهده کنیم. مدل ها چارچوبهایی را میسازند که در درون آنها و از خلال آنها می‌توانیم بیندیشیم و مسائل را تبیین کنیم. مدلهای علوم سیاسی و به طور کلی علوم اجتماعی انواع خاصی دارند که عبارتند از مدلهای تشریحی که در پی تشریح چگونگی روی دادن یک اتفاق هستند. این مدلها صرفاً توصیفی میباشند. دوم مدلهای آرمانی که چیزی را به واسطه دارا بودن ملاکهای از یا مشترک به یک گروه از پدیده‌ها پیوند دهیم مانند نوع آرمانی بوروکراسی وبر؛ نوع دیگر مدلها، مدلهای هنجاری است که به جای چه هستها به چه باید باشدها می‌پردازد. وقتی از این مدل استفاده می‌کنیم در حال ساختن نظمی ذهنی از چیزی هستیم که فاقد یک نظم عینی در درون خود است.

ویلیام دان، آنالیزور سیاستها، گذشته از تقسیم الگوها از نظر اهداف به تجویزی و توصیفی آنها را از نظر نحوه بیان به لفظی، نمادین (مانند نمادهای ریاض و فرمولی) و شبیه ساز (مانند درخت تصمیم) تقسیم میکند.

مدل ها یا الگوهای سیاستی بازنماییهای ساده شده ای از ابعاد مشخص وضعیتهای مشکل می باشند که برای اهداف مشخص تهیه گردیده اند. همچنانکه مشکلات سیاستی محصولاتی ذهنی هستند که برپایه تصور و تجسم عناصر مختلف یک وضعیت مشکل ظهور یافته اند، الگوهای سیاستی نیز باز سازیهای مصنوعی از واقعیت در حوزه هایی محیط زیست، فقر، رفاه، جرم و حوزه هایی از این قبیل می باشند. الگوهای سیاستی در قالب مفاهیم، نمودارها، طرحها یا معادلات ریاضی بیان می شوند و به وسیله آنها نه تنها می توان عناصر مختلف یک وضعیت مشکل را توصیف، تشریح و پیش بینی کرد بلکه حتی می توان وضعیت مشکل را بهبود بخشید ( با طرح ریزی و انجام اقداماتی جهت حل مشکل ). الگوهای سیاستی به هیچ وجه توصیف دقیقی از وضعیت مشکل ارائه نمی دهند. این الگوها همچون مشکلات سیاستی ابزارهای تصنعی می باشند که ما با استفاده از آنها به بیان و تشریح تجارب خود در خصوص وضعیتهای مشکل می پردازیم.

الگوهای سیاستی مفید و حتی لازم هستند. این الگوها با کمک به کاه پیچیدگیهای پیش روی تحلیلگران سیاستی نظامهای مشکلات را ساده می کنند. به وسیله الگوهای سیاستی می توان مشخصه های اساسی و غیر اساسی وضعیت مشکل را از هم تشخیص داد، ارتباطهای بین فاکتورها و متغییرهای مختلف را برجسته و قابل رؤیت نمود، و نتایج و پیامدهای حاصل از اجرای انتخابهای سیاستی را پیش بینی کرد. الگوهای سیاستی همچنین تحلیلگر را وادار می کنند تا مفروضات خود را آشکار کند و روشهای متداول تجزیه و تحلیل را به چالش بکشد. این امر به نوبه خود باعث افزایش روحیه خود نقادی و ابتکار عمل در فرد تحلیلگر می شود. نکته قابل ذکر در اینجا آن است که هریک از ما همواره الگویی سیاستی را مورد استفاده قرار می دهد. جی فورستر، الگوساز سیاستی، در این باره می گوید:

هر یک از ما همواره الگوهایی را مورد استفاده قرار می دهد. هر فرد به طور غریزی در زندگی شخصی و در زندگی شغلی اش برای تصمیم گیری الگوهایی را به کار می گیرد. تصویر ذهنی که شما از جهان اطرافتان در سر دارید یک الگو می باشد. شهر، دولت یا کشور نیست که در سر شماست. تنها مفاهیم و روابط میان آنها است که در سر شما وجود دارد. هر تصویر ذهنی یک الگو می باشد. همه تصمیمات ما بر پایه الگو یا الگوهایی قرار دارد. بنابر این آنچه مورد سوال است استفاده یا عدم استفاده از الگوها نمی باشد بلکه ماتنها می توانیم در انتخاب الگو ارادة خود را اعمال داریم و الگوی مناسب را مورد استفاده قرار دهیم.

الگوهای سیاستی با ارائه تصاویری ساده شده از وضعیتهای مشکل به طور اجتناب ناپذیری به تحریف واقعیت کمک می کنند. این الگوها نمی توانند به ما بگویید چگونه مسائل اساسی را از مسائل غیر اساسی تشخیص دهیم. همچنین آنها به خودی خود نمی توانند نقش توضیح دهندة، پیش بینی کننده ارزیابی کننده و یا پیشنهاد کنندگی داشته باشند. چرا که این امور در ورای الگوها قرار دارند و جزئی از آنها نمی باشند. در حالیکه الگوهای سیاستی به انجام این وظایف تحلیلی کمک می کنند عامل اصلی انجام دهنده خود « ما » هستیم. این ماهستیم که مفروضات لازم برای تفسیر و تبیین مشخصه های مربوط به یک وضعیت را در سر داریم. بعلاوه انتقال الگوهای سیاستی ـ به ویژه الگوهایی که بر پایه اصطلاحات ریاضی قرار دارند ـ به سیاستگذاران و دیگر سهامداران که الگوها برای آنها طراحی شده اند تا تصمیم گیریهای بهتری داشته باشندکار دشواری می باشد.

● مدل مرحله‌ای یا چرخه ای سیاستگذاری جونز

مدل مذکور برای نخستین بار به وسیله چارلز جونز ارائه شد. وی براین باور بود که در صورت شناخت "چگونه بودن" عملکرد دولت است که می توان درباره " چگونه باید بودن" آن به ارائه نظر پرداخت (Jones,۱۹۷۰). مدل جونز فرایند سیاستگذاری را شامل مراحل ذیل می داند: ایجاد دستور کار و تعریف مشکل، پیشنهاد راه حل ها و سیاست ها، تصمیم گیری، اجرا و ارزیابی. بر این مبنا مدل جونز به تحلیل تنظیم دستور کار سیاستگذاری، تحلیل تصمیم، تحلیل اجرا و تحلیل ارزیابی یک سیاست متمرکز می باشد.

تنظیم دستور کار عبارت است از فرایندی که به وسیله آن موضوعات وارد دستور کار سازمانی می شوند این مسئله از نظر بسیاری مرحله ای کاملا" حیاتی در نظر گرفته می شود. اگر یک مسئله وارد دستور کار سازمانی نشود هیچ عملی در رابطه با انجام آن نخواهد شد. حتی برخی از دانشمندان تحلیل سیاست ها معتقدند نخبگان حاکم به وسیله دور نگه داشتن موضوعاتی که قدرت آنها را به چالش می کشد از دستور کار قدرت خود را حفظ می کنند.

به محض اینکه یک موضوع وارد دستور کار شد تعریف آن حیاتی است. مشکل عمومی عبارت است از یک نیاز انسانی، محدودیت یا نارضایتی که به وسیله فرد یا دیگران شناسایی شده و برای حل آن تلاش می شود. در اهمیت تحلیل تنظیم دستور کار همین بس که، چگونگی تعریف یک مشکل تعیین میکند که چه نوع راه حلی باید برای آن مطرح شود. برای مثال اگر سقط جنین ابتدا به ساکن به عنوان یک مشکل اخلاقی تعریف شود، به احتمال قوی سیاستها و برنامه ها برای منع زنان از سقط جنین به وسیله جرم نشان دادن آن تلاش خواهد کرد. از سوی دیگر اگر به مثابه حقی قانونی و شخصی تعریف گردد در نتیجه احتمال دارد تحت شرایطی مجاز دانسته شود. همانگونه که ویلداوسکی می نویسد: مشکلات ساخته های انسانی هستند و در ارتباط با آنها ادراکات متفاوتی وجود دارد و تنها به یک گونه مورد برداشت واقع نمی شوند(Cobb and Elder, ۱۹۸۴). یک مشکل عمومی طی این فرایند وارد دستور کار عمومی می شود .

الف) ادراک

ب) تعریف

ج) تجمع منافع یعنی گذار ازفرد به گروه، و سازماندهی منابع خود،

د) همراه ساختن مسئولان حکومتی ؛

ایجاد ارتباط میان گروهها و تصمیم گیران حکومتی که آنها را به نمایندگی بر می گزینند.

ارائه راه حل ها و انتخاب یک راه حل؛ پس از شناخت مشکل کارگزاران حکومتی پیرامون آن به بررسی پرداخته و سعی در ارائه پیشنهادهایی برای حل مشکل می کنند، آنها در این ارتباط به رایزنی با بازیگران اجتماعی می پردازند و به دنبال جلب حمایت می باشند. پس از ارائه راه حلها، فرایند مشروعیت دادن به یک راه حل آغاز می گردد. این مرحله بسیار مهم و حیاتی است زیرا با تصمیم گیری همراه است.

تصمیم گیری عبارت است از طراحی سیاست خاص که سیاستگذاران می خواهند از طریق آن یک مشکل را حل نمایند. کنش متقابل کمیته های قانونگذاری و اجرایی با گروهای فشار در این مرحله روی می دهد و اینجاست که توافق در مورد چگونگی برخورد با مشکل حاصل می شود. (Palumbo, ۲۰۰۳)

تحلیل اجرا معطوف به فرایندهای چند جانبه و چند بعدی است که از طریق آنها نهادهای حکومتی سیاست ها را به شکل برنامه های عملی بر می گردانند. از آنجا که بوروکرات ها اختیارات زیادی در این مرحله دارند، بسیاری از دانشمندان استدلال کرده اند که اکثر سیاستها در این مرحله است که واقعاً ایجاد می شوند. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد اکثر سیاستهای اولیه به وسیله دموکراتها و مدیران سطح پایین که بامسئولین در تعامل هستند صورت می بندد.

ارزیابی در بر دارنده تلاشهایی است به منظور محاسبه و بررسی اینکه آیا اجرای سیاستها در دستیابی به اهداف سیاستگذاران موفق بوده است یا نه؟ به عبارت دیگر محاسبه نسبت هزینه- فایده دستیابی به اهداف اساسی ترین هدف مرحله ارزیابی است. تحلیل ارزیابی عبارت است از شناخت روش ها و تکنیک های ارزیابی سیاست عمومی و ایجاد دانش مرتبط با ارزیابی در فرآیند سیاستگذاری. برای مثال تحلیل ارزیابی نشان می دهد انجام آن در برخی حوزه ها به وسیله ساختاری معین (قانون و مقررات و نهادهای دولتی) مشخص شده است. یا اینکه چه نهاد هایی مسئول ارزیابی هستند و آیا ارزیابی از مدل صدر و ذیلی پیروی می کند یا نمایندگان مردم می توانند به ارزیابی سیاست دولت بپردازند و نیز روشن می کند جایگاه گروه های جامعه در ارزیابی سیاست عمومی کجاست؟ مثلا" در امریکا کنگره مسئول ارزیابی است و در فرانسه کمیته های میان وزارتی به ریاست نخست وزیر مسئول ارزیابی می باشند. امروزه عرصه گسترده ای از تکنیک های تحلیل توسط تحلیلگران سیاستها به منظور تلاش برای توضیح اهداف و هزینه های سیاستها عمومی بوجود آمده است.

در تحلیل پایان یا تغییر سیاست ها دانشمندان سیاستگذاری معتقدند ممکن است سیاستها و برنامه ها به دلایل زیادی خاتمه پیدا کنند. بسیاری از سیاستها و برنامه ها صرفا" به دلایل سیاسی پایان می یابند و نه عدم کارایی و یا موفقیت و رسیدن به هدف. در دنیای واقع تقریبا" تعداد کمی از برنامه ها و سیاست ها هستند که به پایان می رسند.


سیاستگذاری عمومی با مدل مرحله ای چارلز جونز
مدل چرخه ای جونز

مدل مرحله ای سیاستگذاری بر این مبنا استوار است که فرایندی منظم و پشت سرهم از سیاستگذاری ترسیم می کند در حالی که در حقیقت سیاستگذاری یک فرایند پیچیده و تعاملی است. اما این مدل به عنوان ابزاری است که روشن کننده نقاط تاریک فرایند سیاستگذاری است نه توضیحی همه جانبه برای فرایند واقعی همه سیاستگذاریها. مانند بسیاری از مدلها، این مدل هم به فاکتورهای مهمی در سیاستگذاری اشاره می کند اما برای توضیح جزئیات واقعی تصمیم گیری ها در شرایط خاص تلاش نمی کند. انتقاد دیگر این است که به میزان تاکید بر فرایند سیاست سازی به فرایند های اجرا و تحلیل نمی پردازد. با این حال مدل جونز دارای دو ویژگی مثبت است اول اینکه الهام بخش طرح های تحلیلی و سنتزی در ارتباط با فرایند سیاست گذاری است و دوم اینکه زمینه¬ساز مطالعات عینی تر و تجربی تر پیرامون عملکرد مسئولان حکومتی است. این ویژگی باعث ترکیب عمل و تئوری و توسعه تحلیل سیاستها می شود. (وحید۱۳۸۳)

حسین قلجی

دانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران

منابع

الف) منابع فارسی

پارسونز، واین(۱۳۸۵) مبانی سیاستگذاری و تحلیل سیاست ها (ترجمه حمیدرضا ملک محمدی) تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی

دان ویلیام(۱۳۸۷)مقدمه ای بر تحلیل سیاست ها(ترجمه کیومرث اشتریان)، تهران:در دست انتشار.

عالم، ع. (۱۳۸۱)فلسفه سیاسی در غرب(دو جلد)،تهران:انتشارات وزارت خارجه.

لستر، ج. و جوزف استوارت (۱۳۸۱) خط مشی گذاری عمومی، تهران: نشر سبلان

ملک محمدی، ح. و حسین قلجی(۱۳۸۷) باز اندیشی روابط متقابل نظام دیوانسالاری و نظام سیاسی، فصلنامه سیاست، دانشکده حقوق و علوم سیاسی.

مولر،پ. (۱۳۸۳)سیاستگذاری عمومی(ترجمه حمیدرضا ملک محمدی)،تهران:دادگستر

وحید،م. (۱۳۸۳) سیاستگذاری عمومی؛ تهران: نشر میزان،

ب)منابع لاتین

Birkland, T. (۲۰۰۵) An Introduction to Policy Process (۲ Ed. ), N. Y. :ME Sharp.

Cochran, C. and Malone, E. (۱۹۹۵) Public Policy: Prespectives and Choices, New York: MacGraw Hill.

Peters, B. G. (۲۰۰۴) American Public Policy: Pomise and Performance (۷ Ed. ) N. Y. : CQ Press.

Dye,T. (۲۰۰۲) Understanding Public Policy,New Jersey:Prentic Hall

Jones, C. (۱۹۷۰) Introduction to the Study of Public Policy, Belmond: Wadsworth.

Lasswell, Harold D. (۱۹۵۶) The Deciston Process: Seven Categories of Functional Analysis, College park, MD: Bureau of Governmental Research, University of Maryland,

MacRae, Duncan Jr. , (۱۹۸۵)Policy Indicators: Links between Social Science and Public Debate, Chapel Hill. NC: University of North Carolina Press,.

Dror, Yehezkel(۱۹۷۱) Design for Policy Sciences: American Elsevier, New York

Cobb, R. and Elder, C. (۱۹۸۴) Participation in American Politics (۲ Ed. ), Baltimore: John Hopkins University Press.

Palumbo, D. (۲۰۰۴) Models of Policy-Making, Encyclopedia of Government and Politics(Vol. ۲),London:Routledge.