جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

رنج ۳۰ ساله تسنن عراق


رنج ۳۰ ساله تسنن عراق

پرونده سركوب های دیكتاتور بغداد در مناطق غیرشیعی

تصویر ذهنی نسل ما از خشونت ورزی دیكتاتور عراق تنها به دودهه اخیر برمی گردد. یعنی دوره ای كه او در رأس رژیمی چكمه پوش، سیاست سركوب وتعرض به مردم كشور وهمسایگان عراق راپیش می گیرد.

اما فصل بلندی از جنایات صدام وكارهای تروریستی او دردهه آغازین قدرت یابی اش شكل گرفته است یعنی زمانی كه صدام پلكان صعود درنظام سیاسی عراق را با حذف ونابودی گروه رقیبان ومدعیانش طی كرد.

درعرض این ۳۰ سال، كم نبودند چهره هایی از طیف تسنن كه در صحنه سیاست عراق قد افراشتندودرصحنه های حزبی،سیاسی ویاامنیتی این كشور نفوذوشهرتی دست وپا كردنداما بلافاصله مغضوب دیكتاتور واقع شدند.این قطعه از تاریخ تصفیه های سیاسی صدام رابیش ازهمه ، امیران وحاكمان عرب به یاددارند.با مروردراین فراز ازعمكرد رژیم بعث روشن می شودكه نخستین حلقه قربانیان صدام دست برقضا شخصیت ها وسیاستمداران اهل تسنن بودند. یعنی موج سركوب ها وستیزه جویی اوعلیه رهبران شیعه در مرحله پس ازحذف رقیبان سنی تبارقراردارد.

بنابراین چشم پوشی ازاین قطعه ازمظالم دیكتاتور عراق جفایی بزرگ به تاریخ واجحافی نابخشودنی درحق اهل سنت خواهد بودكه پابه پای دیگر طایفه ها واقوام عراق تاوان سنگینی را در این سه دهه پرداختند.شایداین روزهابرای احاد شهروندان تسنن كه زخم عمیق دیكتاتوررابرتن دارند هیچ قصه ای غمگین ترازاین نباشد كه عده ای ازسیاست پیشگان عرب قلم تحریف براین فرازبزرگ ازستم های دیكتاتورنسبت به خاندان بزرگ اهل سنت بكشندوخیل شهداوقربانیان این قشررادرآن ۳۰ سال سیاه به آسانی وجه المصالحه قراردهند.

تورق درآنچه درحكومت بعثیون براهل سنت گذشته حقایق بسیاری راروشن خواهد كرد. درمروردفترسرگذشت اهل سنت عراق می توان به رنجی كه علماومتفكرین این طایفه ازوجود نظامی لائیك وضد دین كشیده اندنظرافكند.

كم نبودندفرهیختگان وعالمان اهل تسنن كه همدوش علمای شیعه به جرم ایستادن برعقاید دینی خودبه سیاه چال بعثی ها فرستاده شدند.جمع زیادی ازآنان پس ازتعطیلی محافل مذهبی ومجامع دینی ترك وطن كردندیاخانه نشین شدند.گروه بزرگ مرجع اهل سنت بارها درفتاوای خود مبارزه با رژیم بعث صدام راامری واجب شمردندوبااستنادبه ستم های بی شماراوازاین كه دیكتاتورعراق خودرابه طیف اهل سنت منسوب كندبرائت جستند.

بازدراین تورق می توان به فهرست بلندسیاستمداران ورجال سیاسی اهل تسنن ازعبدالكریم قاسم تا افرادبریده از حزب بعث نظردوخت كه درداخل وخارج عراق دردایره بدبینی ویرانگر دستگاه ترور صدام قرارگرفته وسربه نیست شدند.درنگاه بعدی بدون شك بایدبه دههاهزارپیكرآرمیده درزیرخاك مناطق اهل سنت ازشمال عراق تاكویت اندیشید كه همگی درحمله تانك هاوتوپخانه های صدام تارومارشدند.

گزارش حاضر ازهرسه منظر مجموعه سیاست ها واقدام های سه دهه حكومت صدام رادرارتباط بااهل تسنن مورد تأمل قرارداده است.

● شمشیر خشونت صدام استثنا پذیرنبود

سیاست سركوب صدام علیه فرقه ها و طایفه های عراق هیچ استثنایی دربرنداشت.واین یك دلیل آشكاروساده دارد:خشونت وحذف فیزیكی، رسم وآیین حزب بعث دربه دست گرفتن قدرت ازدهه ۶۰ تاكنون بوده است . براین نكته درقلم دههامحقق غربی كه باابزارهای روانشناسی وجامعه شناختی دربیوگرافی دیكتاتور نگاه افكنده اند اشارت رفته است. ماده خشونت درخون دیكتاتور بوده و حس كینه جویی و انتقام گیری جزوجدایی ناپذیر شخصیت اودرآمده بود و چنان كه درروایت دوران كودكی وجوانی اوگفته اند: صدام همزاد فقر و خشونت است. او فرزندروستای محنت زده عوجه دردامان خانواده ای پرورده شد كه خشونت بدوی در آن حرف آخر را می زد و تعصب قبیله ای تا اندرونی خانه ها نفوذ داشت.

خشونت برآمده ازخلق وخوی طایفه ای وخانوادگی پای صدام رابه گروه«شقاوه» باز كرد(شقاوه یك تیپ آشنای عراقی است كه می توان آن را جاهل یا بزن بهادر خواند. یك شقاوه گردن نهادن به قانون یا اخلاق را دون شأن خود می داند و در زندگی اجتماعی به چیزی جز زور و قدرت باور ندارد). اگر حضور صدام درجرگه شقاوه بغداددرمناسبات شخصی ازاوچهره ای بی رحم وهنجارستیزساخت، تعالیم حزب بعث ازوی دولتمردی خشونت پیشه به بارآورد. چنان كه درگزارش یكی ازگزارشگران رسانه ای انگلیس براین نكته تصریح شده است: «در سال ،۱۹۵۷ یعنی زمانی كه صدام حسین به حزب بعث پیوست، این حزب در سراسر عراق حداكثر هزار عضو داشت. حزب برای جبران ضعف نیروی خود، به عملیات ضربتی و شیوه های توطئه آمیز گرایش داشت. با این ویژگی ها حزب ، بستر مناسبی برای عناصر نا آرام و جاه طلب بود. صدام حسین یكباره شیفته حزب شد و آهسته به سوی بازوی ضربتی حزب، یعنی شاخه انتظامات آن، خیز برداشت.»

● نخستین قربانیان اهل تسنن دردستگاه پلیسی صدام

طیف پرشماری ازمردان حزبی وسیاسی اهل تسنن عراق دردهه ۷۰ و با ماشین ترور صدام ازمیان رفتند. درگزارش یكی اززندگینامه نویسان صدام آمده است: عناصر افراطی حزب بعث مانند صدام حسین رفته رفته به این نتیجه رسیدند كه با مبارزه سیاسی آرام و تبلیغ مسالمت جویانه نمی توان به هدف اصلی حزب، یعنی كسب هرچه سریعتر قدرت سیاسی، دست یافت. آنها بر آن شدند كه ضعف حزب و نفوذ ناچیز آن را با اقدام های ضربتی و عملیات توطئه گرانه جبران كنند.

صدام حسین بزودی مهارت بی نظیر خود را در سازماندهی باندهای ضربت نشان داد. او نخست موافقت رهبری حزب را با تشكیل یك بازوی ضربتی برای انجام عملیات مخفیانه علیه دشمنان حزب جلب نمود و سپس فعالیت عضوگیری را شروع كرد. او خود با عده بیشماری از شقاوه های پایتخت ارتباط داشت. از سوی حزب به آنها پول و مقام داد و از آنها خواست كه نیروی شرارت و خرابكاری خود را در راه حزب به كار اندازند.دراین میان نخستین چهره پرآوازه تسنن كه قربانی ترورهای صدام شد،عبدالكریم قاسم بود.صدام طرح ترور قاسم را در حزب مطرح كرد و برای اجرای آن یك دسته مسلح تشكیل داد. روز هفتم اكتبر ۱۹۵۹ قاسم برای شركت در مهمانی سفارت آلمان شرقی از اقامتگاه همیشگی خود در «وزارت دفاع» بیرون آمد. هنگامی كه شورولت بزرگ و سفید او از خیابان الرشید می گذشت، چند جوان مسلح از كوچه ای به خیابان ریختند، ماشین «زعیم» را به رگبار بستند،در دوران زمامداری صدام حسین از این ماجرا افسانه ای حماسی ساخته در كتاب های تاریخ مدارس عراق نقل كرده اند كه صدام مغز متفكر این «عملیات قهرمانانه» بود كه با «درایت و شجاعت» آن را هدایت كرد. او پیشاپیش گروه به خیابان رسید، راه بر ماشین قاسم بست و با نعره ای ماشین را مجبور به توقف كرد. پس از تیراندازی به ماشین، او بود كه با تیراندازی های پراكنده راه خیابان را بند آورد، تا رفقایش بتوانند از محل حادثه بگریزند. به خاطر همین «فداكاری» بود كه سرانجام تیری به پایش اصابت كرد. صدام حسین پس از شركت در عملیات ترور عبدالكریم قاسم (اكتبر ۱۹۵۹)، از راه سوریه به مصر گریخت. بسیاری عقیده دارند كه صدام ترور نخست وزیر عراق رابا همراهی سازمان سیا برنامه ریزی كرده بود واین نخستین رابطه صدام حسین با سرویس های امنیتی غرب است درهمین مقطع است، كه توانایی های صدام درامورتروریستی توجه وطمع سازمان های امنیتی رابرمی انگیزد.

پس ازقتل عبدالكریم قاسم، همت صدام ورفقایش به حذف سیاستمدارانی صرف شد كه بدون استثناهمگی ازاهل سنت بودند.

اهرم اصلی صدام برای اعمال این بخش ازبرنامه های خشونت آمیز خود، نیروهای شبه نظامی حزب بعث یاهمان گارد ملی (الحرس القومی) بود. در لیست سیاه این تشكیلات نام بسیاری ازرجال پرنفوذ اهل تسنن آن روزبه چشم می خورد.دریكی ازگزارش های بی بی سی از ترورهای این سازمان آمده است: «جوانان مسلح با فهرست های طولانی، شبانه به شكار مخالفان می رفتند. در میان مردم عراق شایع شده بود كه این فهرست ها راعوامل سیا به دست كودتاگران رسانده بودند.دوران ترس و نكبت عناصر «حرس قومی»، هفت ماه ادامه یافت. صدام اینك ستاره اصلی حزب بود كه مهارت و كاردانی خود را در اجرای عملیات توطئه گرانه نشان داده بود. از فردای كودتا حزب بعث یك رژیم پلیسی را به سر كار آورد، كه ستون فقرات آن را دستگاه امنیتی می ساخت، و مرد اول این دستگاه صدام حسین بود.» نكته بارز دراین بخش ازكارنامه سیاسی صدام این است كه او در زمان ریاست حسن البكریعنی دهه ۶۰ و ۷۰ به توطئه های بیشماری برای حذف سیاستمداران سنی دست زده است.

دراین فهرست نام صالح مهدی عماش، معاون بكربسیار سرشناس بود. فردی كه قوی ترین رقیب صدام حسین و بزرگترین مانع در راه نقشه های جاه طلبانه او بود.عماش یكی از مبارزان قدیمی بود كه در قدرت گیری حزب نقش مهمی ایفا كرده بود.گفته می شود صدام برای حذف اوابتدا یك دام سیاسی چید به این صورت كه موفق شد بكر را به عماش بدبین سازد و او رابه بهانه اشتغال به مأموریت های خارجی، از بغداد دور كند وسرانجام پس ازآن كه صدام جای البكر نشست در سال ۱۹۸۲ سرانجام عوامل صدام عماش را به عراق فراخواندند و او را سر به نیست كردند.

همزمان با حذف عماش، صدام دیگر سیاستمدارمعروف اهل سنت آن روزیعنی حسن البكر رانیز ازطریق یك توطئه سیاسی ازبین برد. به این صورت كه برای اوپرونده بی كفایتی سیاسی تشكیل داد ودر سال ۱۹۷۹ او رابه دلیل آنچه هواداران دیكتاتور ناتوانی جسمی خواندند از تمام مسئولیت هایش خلع كرد.

اما این ها، تمام قربانیان دستگاه سركوب سیاسی صدام پیش ازریاست جمهوریش نیستند .در طول دهه ۱۹۷۰ یعنی درسال های تثبیت موقعیت، خود صدام مهمترین مردان سیاسی اهل تسنن را به ناجوانمردانه ترین شیوه از حزب و دولت حذف كردازاین جمله بودند: عدنان خیرالله، ژنرال مقتدر حردان تكریتی، شفیق كمالی، عبدالكریم شیخلی، شاذل طاقه، عبدالكریم مصطفی نصرت و بسیاری دیگر... شاید اوج تصفیه های خونین صدام در شامگاه هشتم اوت ۱۹۷۹ صورت گرفت ،یعنی وقتی كه عوامل صدام برخی از برجسته ترین رجال اهل تسنن حزب و دولت عراق را سر بریدند.

طایفه اهل سنت هنوزخاطره جانكاه قساوت آن روز صدام درازبین بردن رجال سرشناس این فرقه رادرذهن دارند، چنان كه دریكی دوسال اخیربارهاداستان آن تصفیه خونین رابرای رسانه های غربی وحتی عربی نقل كرده اند.آن روز صدام پس از پایان«عملیات» با خونسردی از كنار اجساد گذشت، با چكمه خونین به بالكن كاخ ریاست جمهوری رفت تا برای جمعیت هوادارخود كه فریاد می زدند: «مرگ بر خائنان» دست تكان دهد.

در این سال ها تنها چند تن انگشت شمار، از سران حزب از تصفیه های خشونت بار صدام حسین در امان ماندند: طه یاسین رمضان (جزراوی)، عزت ابراهیم دوری و علی حسن المجید، معروف به علی شیمیایی.

آخرین نام ازچهره های سنی تباردرلیست قربانیان تصفیه های خونین صدام، قتل دو داماد او، صدام و حسین كامل بودندكه در فوریه ۱۹۹۶ به گونه ای فجیع و به همراه چند تن از بستگانشان قتل عام شدند.

● عملیات های تروریستی «استخبارات » دركشورهای اهل تسنن

همه حكام ودولت های عربی بانام وشیوه كار سازمان مخوفی كه صدام برای تعقیب وحذف فیزیكی شخصیتهای پناه گرفته دراین كشورها تأسیس كرده بود، آشنا هستند. نهاد «استخبارات» سازمـان اطلاعات و ضد اطلاعات عراق بود كه كار جمــع آوری اطلاعات در برخورد و استفاده علیه كشورهای خارجی را برعهده داشت و نهاد «مخابرات» سازمان امنیت عراق بود كه امنیت داخلی و برخورد با اپوزیسیون رژیم صدام حسین و مردم عراق را برعهده داشت.

درسه دهه رهبری صدام تشكیلات استخبارات علاوه براین كه بسیاری ازچهره های سیاسی اهل سنت درداخل عراق راسربه نیست كرد ، چنان كه درگزارش منابع انگلیسی آمده است، این سازمان در همه كشورهای عربی چندین ایستگاه وصدها مأموررسمی وغیررسمی برای ترورمنتقدان عراقی وغیرعراقی صدام استخدام كرد.

نزدیك به سه دهه، همه جوامع عرب و اهل سنت عراق ،سایه وحشت سازمان استخبارات را به عنوان بزرگترین مافیای ترورخاورمیانه برسرخودحس كردند. به گونه ای كه دراسنادپس ازسقوط صدام این واقعیت فاش شد كه مأموران استخبارات به هیچ آیین ومرامی پایبند نبودند. آنها تنها برای كشتن تربیت یافته بودند برای رسیدن به مكنت و ثروت آماده هر جنایتی بودند و صدام نیز وفاداری آنها را با مزایای فراوان جبران می كرد. برپایه این گزارش ها عوامل تروریستی وجاسوسی صدام دركشورهای عربی بیشترین سهم راازبودجه های امنیتی به خود اختصاص می دادند. یعنی اززمانی كه عواید نفتی عراق درسایه موج ملی شدن، پانزده برابر شد.

اظهارات وفیق سامری رئیس پیشین استخبارات گوشه های تكان دهنده ای ازنفوذ این سازمان دردولت های عربی رافاش كرده است واین كه حكومت های عربی چه اندازه عرصه رابرای فعالیت اهریمنی این سازمان مهیاكرده بودند .

به هرحال استخبارات صدام غیر ازتعرض به چهره های شیعه به سرزمین ها و قلمروهای اعراب سنی نیز چنگ انداخت ودر طول ۳۰ سال بسیاری از سیاستمداران و رسانه های عرب وگروه های مخالف را نیز اجیركرد. براساس خاطرات خود بعثی ها سلطه این سازمان درسایه سكوت حمایتگرانه غرب تاآنجا پیش رفت كه به ترور شماری ازافسران وسیاستمداران سنی بریده ازحكومت صدام درپایتخت های اروپایی دست زد.

سلیمان دعویسرا



همچنین مشاهده کنید