سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

پشت پرده مذاكرات هسته ای یك گام به پس, دو گام به پیش


پشت پرده مذاكرات هسته ای یك گام به پس, دو گام به پیش

استدلال این مقاله بر این است كه آمریكا با قدرت گیری ایران و بویژه با پیوستن این كشور به جرگه قدرتهای دارای چرخه سوخت هسته ای مخالف است و این مسأله را در تضاد بنیادین با نظام ژئوپلتیك تك قطبی و ایجاد هژمونی جهانی مورد دلخواه خود قلمداد می كند

خاورمیانه و بویژه خلیج فارس ارزش استراتژیك ویژه ای برای پیشبرد سیاستهای یكجانبه گرایانه آمریكا دارد. بنابراین، سران واشنگتن، خواه دموكراتها و خواه نومحافظه كاران، نگاهی راهبردی به تحولات این منطقه دارند و همواره سیاستهای كلان و بلند مدت آمریكا در این منطقه را پیگیری می كنند. اصلی ترین راهبرد سران واشنگتن در این منطقه، جلوگیری از قدرت یابی هر كشوری است كه بتواند امنیت خلیج فارس را تأمین كند و به اسطوره ثبات در منطقه تبدیل شود.

از منظر سران آمریكا، ایران كشوری است كه نه تنها می تواند امنیت منطقه را تأمین كند، بلكه با داشتن جمعیت و نیروی انسانی كیفی، ذخایر عظیم هیدروكربنی، موقعیت خاص ژئوپلتیكی، موقعیت ژئواستراتژیك جهانی، نفوذ فرهنگی و تمدن غنی ایرانی - اسلامی، برخوردار بودن از حوزه نفوذ فرهنگی و تمدنی ایرانی - اسلامی، در كنار سایر مؤلفه های قدرت ملی از جایگاه ویژه ای در نظام بین الملل برخوردار است و می تواند علاوه بر تأثیرگذاری در منطقه، نظام تك قطبی مورد دلخواه آمریكا را به چالش بكشد.

استدلال این مقاله بر این است كه آمریكا با قدرت گیری ایران و بویژه با پیوستن این كشور به جرگه قدرتهای دارای چرخه سوخت هسته ای مخالف است و این مسأله را در تضاد بنیادین با نظام ژئوپلتیك تك قطبی و ایجاد هژمونی جهانی مورد دلخواه خود قلمداد می كند. بنابراین، تغییر لحن كنونی آمریكا و اروپا و به بیانی، یك گام به عقب آنها و اعلام آمادگی مذاكره مستقیم با تهران، نیز صرفاً تاكتیكی برای مشروعیت بخشی به تداومفشارهای غرب علیه ایران و برداشتن خیز بلندتر در قطعنامه های بعدی است.

آمریكا برای تضعیف جایگاه استراتژیك ایران در معادلات منطقه ای و جهانی به راهكارهای مختلفی متوسل شده است كه از آن جمله می توان به تحریك عراق به جنگ با ایران، اعمال سیاست مهار دو جانبه، تحریم ایران براساس قانون داماتو، تقویت اپوزیسیون خارج از كشور، تلاش برای تجزیه كشور، وارد كردن ایران در فهرست محور شرارت اشاره كرد. اما تاكنون همه این راهكارها با شكست مواجه شده است.

سناریوی جدید غرب به رهبری آمریكا برای تضعیف جایگاه استراتژیك جمهوری اسلامی ایران، بحرانی جلوه دادن مسأله دستیابی ایران به غنی سازی صنعتی اورانیوم است.

در این راستا، آنها تاكنون قطعنامه های ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ را به تصویب شورای امنیت رسانده اند. اما بهره گیری از این ابزار نیز، نه تنها نتوانسته است روند غنی سازی را متوقف یا حتی كند نماید، بلكه بر سرعت این روند افزوده است؛ زیرا غنی سازی صنعتی برای مصارف صلح آمیز به استناد ماده ۴ قانون «ان. پی. تی» حق مسلم هر كشوری است كه به عضویت این معاهده درآمده است و علاوه بر این، فعالیتهای شفاف سازانه ایران از جمله اجرای داوطلبانه پروتكل الحاقی و حتی فراتر از آن، اعلام آمادگی برای اجرای طرح غنی سازی اورانیوم در ایران با همكاری و مشاركت بخشهای خصوصی و دولتی سایر كشورها راه را برای اعمال فشار بیشتر به ایران بسته است. بنابراین، از محتمل ترین سناریوهای كنونی غرب در خصوص آغاز دور جدید مذاكرات با ایران، راه اندازی موج جدید عملیات روانی به بهای مشروع جلوه دادن سیاستهای تنبیهی خود علیه تهران است. شاهد بزرگ این ادعا پیش شرط تكراری «تعلیق به شرط مذاكره» است كه پیشتر نیز از سوی ایران رد شده بود.غربیها طی این چند سال با پایبند نبودن به توافقهای خود در پرونده هسته ای ایران نشان داده اند هدف آنها بازداشتن ایران از دستیابی به تسلیحات هسته ای نیست، بلكه هدف آنها محروم كردن ایران از غنی سازی اورانیوم است؛ بویژه اینكه ایران توانایی اجرای كامل چرخه غنی سازی را بدون كمك گرفتن از سایر كشورها در اختیار داشته و توانایی صدور آن به كشورهای جهان سوم را نیز دارد.

در حالی كه بسیاری از تحلیلگران به حل مسأله هسته ای در دور جدید مذاكرات امید بسته اند، لحن دو پهلو و البته هماهنگ سیاستمداران آمریكایی و اروپایی بیانگر این واقعیت است كه اوضاع تغییر چندانی نكرده است و امید اندكی به تغییر و تحول ناگهانی در این مذاكرات می رود.مطرح كردن مجدد خواسته غیرمنطقی تعلیق غنی سازی در شرایطی است كه آنها به خوبی می دانند ایران به آن تن نخواهد داد و این مسأله مذاكرات را با شكست رو به رو خواهد كرد و شكست مذاكرات هم به زعم سولانا به تصویب قطعنامه سومی خواهد انجامید.

بنابراین باید توجه كرد كه هدف غرب از راه اندازی دور جدید مذاكرات و پیشنهاد آمریكا به ایران برای آغاز مذاكرات مستقیم، البته به شرط تعلیق، صرفاً نشان دادن ژست دیپلماتیك است و نه تلاشی برای حل بنیادین مسأله.

رضا جنیدی