چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
سوسیالیست ها و چپ گرایان حراف آمریكای لاتین
تقریباً همزمان با آغاز سال نو میلادی، «اوو مورالس» رسماً كار خود را به عنوان رئیس جمهور جدید بولیوی شروع كرد. مورالس به عنوان اولین سفرهای رسمی خود به دیدن كاسترو و «هوگو چاوس» رئیس جمهور ونزوئلا رفت؛ رئیس جمهوری كه در حال حاضر یك انقلاب را رهبری می كند و در كشور خود از وی به عنوان قهرمان آزادی و «سیمون بولیوار» جدید یاد می شود. سفر مورالس به سوی اروپا، چین، آفریقای جنوبی و برزیل ادامه پیدا كرد. اما برخلاف سنت پیشین كه هر رئیس جمهور جدیدی در آمریكای لاتین اولین سفر رسمی اش را به واشینگتن می رفت، چنین چیزی در برنامه مورالس وجود نداشت. مورالس كه پس از رئیس جمهور مكزیك در سال های ۱۸۵۸ تا ۱۸۷۲یعنی پس از «بنیتو خوارز» اولین رئیس جمهور سرخپوست تبار تاریخ آمریكای لاتین به حساب می آید، معتقد است كه كابوس آینده كاخ سفید خواهد بود.
بی تردید نسیم متفاوتی در آمریكای لاتین می وزد، نسیمی كه مبدأ و مقصد آن اردوگاه چپ است. در برزیل یعنی در بزرگترین و از نظر اقتصادی قوی ترین كشور این شبه قاره، از سال ۲۰۰۳ یك فلزكار سابق و رهبر اعتصاب عمومی سال های پیش این كشور یعنی «لوئیز ایناچیو لولا داسیلوا» ریاست جمهوری را برعهده دارد. در آرژانتین هم از همان سال ۲۰۰۳ پرونیست چپ گرا «نستور كرچنر» در راس قدرت است. در این كشور طی چند ماه ۲۶۰۰ دادگاه برای رسیدگی به اتهامات و جنایات افسران و سربازان دوران دیكتاتوری نظامی (۱۹۸۳-۱۹۷۶) تشكیل شد.
در اروگوئه یعنی در كشوری كه ۱۷۰سال تمام از سوی احزاب سنتی «كولورادوس» و «بلانكوس» اداره می شد، در سال ۲۰۰۴ كاندیدای احزاب چپ این كشور یعنی «تاباره واسكوئز» به ریاست جمهوری برگزیده شد. ده نفر از اعضای كابینه و اسكوئز كسانی هستند كه سال های زیادی از عمر خود را به عنوان زندانی سیاسی سپری كرده اند. واسكوئز به عنوان اولین اقدام پس از نشستن بر صندلی ریاست جمهوری اروگوئه، روابط دیپلماتیك كشورش با جزیره سوسیالیستی كوبا را كه از سال ها پیش قطع شده بود، دوباره برقرار كرد. در شیلی نیز كه البته در سال ۲۰۰۰ «ریكاردو لاگوس» چپ گرا به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده بود، چندی پیش بار دیگر رئیس جمهور چپ گرای دیگر یعنی خانم «میشل باشلت» به این مقام برگزیده شد. باشلت دختر یكی از افسران هوایی شیلی است كه در دوران دیكتاتوری پینوشه به قتل رسیده و خود نیز مدتی در زندان های رژیم دیكتاتوری نظامی طعم شكنجه و اسارت را چشیده است. باشلت از نظر گرایش به چپ، پیشروتر از سلف خود به شمار می آید.
و این گرایش به چپ در آمریكای لاتین ظاهراً ادامه پیدا خواهد كرد. پرو نیز در ماه جاری (آوریل امسال) شاهد انتخابات ریاست جمهوری است. بر طبق نظرسنجی ها «اولانتا هومالا» از دیگر رقیبان خود پیشی گرفته است. این كاندیدای محبوب و البته پوپولیست كه او نیز تباری سرخپوست دارد، در رویای احیای امپراتوری اینكا به سر می برد و همواره بر طبل نژادپرستی می كوبد. چندی قبل ملاقاتی میان هومالا، چاوس و مورالس در كاراكاس انجام شد و آن دو رئیس جمهور از هومالا به عنوان همكار بعدی خود یاد كردند.
مردم مكزیك نیز در ماه جولای برای انتخاب رئیس جمهور جدید پای صندوق های رای می روند. كارشناسان در حال حاضر «مانوئل لوپز اوبرادور» شهردار پایتخت و كاندیدای حزب چپ گرای «انقلاب دموكراتیك» را شانس اول این انتخابات می دانند. در میان كشورهای بزرگ آمریكای لاتین تنها در كلمبیا است كه محافظه كاری به نام «آلوارو اوریبه» در ماه مه ریاست جمهوری اش را تنفیذ می كند و البته منافع ایالات متحده آمریكا در آن كشور به این صورت تضمین می شود.
بی تردید سراسر آمریكای لاتین در حال به اصطلاح به رنگ سرخ در آمدن است. در تاریخ معاصر این شبه قاره سابقه این یكرنگی وجود دارد كه البته قبلاً به رنگ سیاه درآمد! در سال های دهه ،۶۰ كودتا پشت كودتا بود كه در بیشتر كشورهای آمریكای لاتین انجام شده و ژنرال ها را روی كار می آورد؛ ژنرال هایی كه پشتیبان اصلی همه آنها ایالات متحده آمریكا بود و وظیفه همه آنها تامین و تضمین منافع آن ابرقدرت چیز دیگری نبود. دولت واشینگتن همواره از سرایت به گفته خودشان «باكتری كوبا» به دیگر كشورهای منطقه و به زعم آنها از بی ثباتی منطقه به دلیل حركت های چریكی وحشت داشت. در سال های دهه هشتاد قرار بر این شد تا نظامیان كناره گیری كرده و جای خود را به دولت های غیرنظامی بدهند. اما وضعیت از نظر اقتصادی هیچ تغییری نكرد و سال های آن دهه به عنوان «ده سال از دست رفته» در دفتر تاریخ آمریكای جنوبی ثبت شد.
آن به اصطلاح دموكراسی های جدید خیلی زود در زیر فشار بحران عظیم بدهی های خارجی و تورم لجام گسیخته عملاً فلج شدند. شدت فشار بدهی ها به اندازه ای بود كه كشورهای آمریكای لاتین به «صندوق بین المللی پول» روی آوردند و این صندوق نیز هر گونه حمایتی را منوط به اجازه واشینگتن می دانست. بدین صورت بود كه كشورهای آمریكای لاتین چاره ای جز پیروی از برنامه های اقتصادی دیكته شده از سوی واشینگتن نداشتند. بدین ترتیب همگی از برنامه های پیشین دست كشیده و رو به سوی اقتصاد بازار آزاد، كاهش هزینه های عمومی و همزمان اجرای برنامه های پرهزینه اجتماعی روی آوردند. اما حتی این برنامه ها هم منجر به حل بحران های مالی این كشورها نشد و این به معنای شكست اساسی مدل نولیبرالیسم آمریكای جنوبی بود. نتیجه این شكست هم روی كار آمدن محافظه كارانی پوپولیست چون «كارلوس منم» در آرژانتین و «آلبرتو فوجیموری» در پرو بود. در آرژانتین با گسترش تنش های حاصل از فشار های صندوق بین المللی پول در نهایت رئیس جمهور محافظه كار كنار رفت و «نستور كرچنر» چپ گرا روی كار آمد. از همان زمان و به تدریج شاهد گرایش مردم آمریكای لاتین به احزاب اصلاح طلب پراگماتیست و پوپولیست های چپ گرا هستیم، گروهی كه هدف اصلی خود را زدودن آثار منفی حاصل از انحراف برنامه موسوم به «سیاست متناسب با ساختار» بیان كرده اند.
با وجود گرایش مردم آمریكای لاتین به اردوگاه چپ، سیاستمدارانی كه از دل این گرایش بیرون می آیند، تفاوت هایی اساسی با یكدیگر دارند. اگر با یك نگاه كلی به این مسئله بنگریم می توان برای مجموعه این سیاستمداران چپ گرا دو اردوگاه را در نظر گرفت: در یك اردوگاه و به عبارت بهتر در یك طرف چپ گرایان سوسیال دموكرات و پراگماتیست قرار دارند و در طرف دیگر چپ گرایان پوپولیست با ادبیات انقلابی. به عنوان مثال می توان لولا رئیس جمهور برزیل را در اردوگاه اول و چاوس رئیس جمهور ونزوئلا را در اردوگاه دوم جای داد. روسای جمهور شیلی و اروگوئه و تا حد زیادی رئیس جمهور آرژانتین _ با وجود آنكه اغلب بر طبل پوپولیسم می كوبد- متعلق به اردوگاه پراگماتیست ها و روسای جمهوری بولیوی، ونزوئلا و رهبر كوبا به اردوگاه پوپولیست ها تعلق دارند.
گروه رهبران چپ گرای آمریكای لاتین از نظر انتقاد به سیاست های جهانی هم در طبقات مختلفی قرار می گیرند. در این روزها چاوس از این نظر مقام اول را دارد. برخلاف وی، «لولا» در این مورد خنثی و خارج از رده است. البته لولا سال ها در كسوت رهبر حزب كارگر برزیل علم مخالفت را برعلیه صندوق بین المللی پول برافراشت اما در جریان مبارزات انتخاباتی اش اعلام كرد كه برزیل همه بدهی های خارجی خود را خواهد پرداخت و به این صورت نگرانی های صندوق و دنیای اقتصاد را كاهش داد. او در مقام ریاست جمهوری به آن وعده وفا كرد و شاید به همین دلیل باشد كه در اجلاس اخیر داووس از جمله میهمانان عالی مقام این اجلاس به شمار می آمد.
توماس شمید
ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی
منبع : Die zeit
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست