یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دموکراسی دینی, دموکراسی غربی


دموکراسی دینی, دموکراسی غربی

مردم سالاری دینی به معنی حاکمیت مستقیم و غیر مستقیم مردم بر سرنوشت خود در جامعه با توجه به توحید, اخلاق و معاد است

چکیده

مردم سالاری [ دموکراسی ] دینی به معنی حاکمیت مستقیم و غیر مستقیم مردم بر سرنوشت خود در جامعه با توجه به توحید ، اخلاق و معاد است . این شیوه حکومت اولین بار در ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ اجرا شد و دین را به عرصه سیاست وارد نمود که ۳۷ سال است جوابگوی مردم بوده و غرب و شرق به این موضوع سالهاست که اعتراف می کنند؛ زیرا برنامه های استعماری غرب را مورد هدف قرار داده است و مردم را آقای جامعه کرده است و نه نظام لیبرال سرمایه داری غرب که فقط منفعت طلب است . هدف از پژوهش بررسی و تحلیل این شیوه جدید حکومت است تا بتوان بهتر از آن استفاده کرد و قدر این نعمت را بهتر دانست . روش تحقیق کتابخانه ای و فیش برداری بوده است و نتیجه تحقیق برتری مردم سالاری دینی نسبت به دموکراسی غربی بر اساس تجربه ، آمار و ارقام ، عقل معادی و عقل ابزاری است .

کلمات کلیدی: مردم سالاری دینی ، دموکراسی ، ولایت فقیه ، حکومت ، غرب

۱. مقدمه

امروزه در دنیا و مخصوصا در مغرب زمین از واژه دموکراسی [= مردم سالاری و حاکمیت مردم ] فراوان استفاده می گردد و معتقدند که در جامعه شان مردمند که حکومت می کنند اما تجربه چندین ساله خلاف این را ثابت کرده است . دموکراسی غربی با معایبی روبروست که این نوع حاکمیت را رد می کند(در ادامه به آن می پردازیم) و انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی وقتی به پیروزی رسید و نظام دیکتاتوری – طاغوتی کنار رفت الگوی جدیدی از حکومت را به نام مردم سالاری دینی اجرا نمود که در دنیا ساختار شکنی کرد . این نوع شیوه حکومت ، نوع جدیدی برای حاکمیت مردم از نوع دینی شد تا بتواند مسیر سالم هدایت جامعه را طی کند و جامعه را از آنچه که هست به آنچه باید باشد هدایت کند . از این رو ضرورت دارد این دو نوع حکومت ، یعنی دموکراسی غربی و مردم سالاری دینی مقایسه ، تحلیل ، بررسی و ابعاد آن مشخص شود تا بتوان بهتر به نعمت مردم سالاری دینی پی برد . به همین منظور چند مسئله مطرح است که در این پژوهش به این سوالات پاسخ می دهیم :

۱) انواع حکومت کدامند و مردم سالاری چیست ؟

۲) دموکراسی غربی و معایب آن چیست ؟

۳) ولایت فقیه و سکولاریزم چیست ؟ آیا جدایی دین از سیاست ممکن است ؟

۴)تفاوت مردم سالاری دینی با دموکراسی غربی چیست ؟

۵) آیا این الگوی جدید (مردم سالاری دینی) دستاوردی داشته و پاسخگوی جامعه بوده است یا خیر ؟

۲. انواع حکومت

حکومت به لحاظ جهان بینی دو نوع است :

۱ – حکومت الهی : در این نوع حکومت ، مردم و رهبری جامعه معتقدند که بر اساس آیه لَا حُکْمَ إِلَّا لِلَّهِ [۱] حاکمیت از آن خداوند است اما باید در قالب انسان حکومت کند . از این رو پیامبر[=کسی که پیام را می رساند] این وظیفه را بر عهده می گیرد و بعد از پیامبر امام[= رهبر و کسی که پیام را اجرا می کند] این وظیفه را بر عهده دارد . البته بعضی از پیامبران هم پیامبر بوده اند و هم امام مانند ابراهیم و پیامبر اسلام (ص) . امام نیز دو نوع است : ۱) امام معصوم که از طرف خداوند منصوب می گردد و وظیفه رهبری امت را بر عهده دارد و ۲) امام غیر معصوم که با استفاده از آموزه های پیامبر و امام معصوم در زمان غیبت امام معصوم ، به طور غیر مستقیم توسط مردم انتخاب می شود .

۲ – حکومت طاغوتی : این نوع حکومت از نظر اسلام حکومت شیطان است زیرا برخلاف احکام الهی است. حکومت طاغوتی چند نوع است :

۱) پادشاهی موروثی : یعنی انتقال حکومت از پدر به پسر یا برادر مانند دوران پهلوی ۲) پادشاهی استبدادی : یعنی هر سه قوای مجریه ، مقننه و قضاییه به دست پادشاه مستبد باشد ۳) حکومت فردی : سلطان یا شاه در رأس حکومت قرار دارد و بدون مسؤولیت و به میل و رأی خود اعمال قدرت می کند. ۴)آریستوکراسی :یا نژاده سالاری ، حکومت اشراف و اعیان و در فلسفة سیاسی یونان به معنای حکومت کسانی بود که از لحاظ کمال انسانی از دیگران برترند[۲] و حکومت های مختلف دیگر که در ویژگی ها اغلب شبیه به هم هستند و کمی تفاوت در آنها دیده می شود . اما حالا باید دید مردم سالاری چیست ؟

۳. دموکراسی یا مردم سالاری چیست ؟

دموکراسی یا مردم سالاری «به معنی حکومت مردم بر مردم ، حکومتی که در آن دولتمردان از طریق مردم یا نمایندگان مردم انتخاب می شوند»[۳]. دموکراسی از دو لفظ یونانی «Demos» به معنای عامه مردم و «krafos» به معنای قدرت، حکومت، اداره امور و حاکمیت، گرفته شده است. افلاطون این مفهوم را به کاربرد و آن را در ظاهر، از همه حکومتها زیباتر دانست؛ به این بیان که همچون لباس رنگارنگ که زنان و کودکان از آن فریفته می شوند، دموکراسی نیز ظاهری فریبنده دارد[۴] اما امروزه در تمام دنیا برای بهتر نشان دادن حکومت ، از واژه دموکراسی استفاده می کنند تا نشان دهند حکومت مشروع و به دست مردم است . اما باید دید واقعا اینگونه است ؟ بنابراین ضرورت دارد دموکراسی غربی بررسی شود و با ولایت فقیه و مردم سالاری دینی مقایسه گردد .

۴. ولایت فقیه

ولایت به معنی سرپرستی،حقّ تصرّف،دخالت درامرونهی است[۵] و«ولی»کسی است که سرپرستی می کند همچنان که به پدر خانواده ولی میگویند یعنی سرپرستی خانواده را بر عهده دارد . فقیه کسی است که فقه و دین را می شناسد و می تواند احکام الهی را برای مسائل روز از منابع اسلامی استخراج کند . ولایت فقیه یعنی اداره کردن و پیشبرد جامعه به دست کسی که دین را می شناسد و می تواند تمام امور جامعه یعنی سیاست ، اجتماع ، اقتصاد ، فرهنگ و ... را به دین اسلام متصل کند و استدلال محکم برای این امور به وجود آورد. برای ولایت فقیه احادیث و آیاتی آمده است اما به علت اینکه موضوع پژوهش نیست از آن می گذریم . برای ولی و حاکم اسلامی ویژگی هایی آمده است که اگر هر کدام از آنها نقض شود حاکم مشروعیت ندارد . امام علی علیه السلام در این باره می فرماید : ای مردم سزاوارترین اشخاص به خلافت، آن کسی است که در تحقّق حکومت نیرومندتر، و در آگاهی از فرمان خدا داناتر باشد، تا اگر آشوبگری به فتنه انگیزی برخیزد، به حق باز گردانده شود، و اگر سرباز زد با او مبارزه شود [۶] بنابراین برای حاکم اسلامی چند شرط لازم است : شناخت قانون الهی ، استعداد و توانایی تشکیل حکومت برای تحقق بخشیدن به قوانین ، امانت داری و عدالت در اجرای دستورات اسلام[۷] مدیریت و توانایی اداره جامعه به نحو احسنت ، علم به دین اسلام ، دوری از هواهای شیطانی و نفسانی و درک و بینش سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... که همه اینها در اصل ۱۰۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آمده است.

مردم سالاری دینی بدین گونه است که شرط انتخاب رهبری ، مستقیم به دست مردم نیست بلکه غیر مستقیم به دست مردم است . مجلس خبرگان که توسط مردم انتخاب می شوند وظیفه انتخاب و نظارت بر رهبری را برعهده دارند . بدین صورت که فقیه واجد الشرایط از طرف مردم انتخاب می شود و به این مجلس راه پیدا می کند . ایدئولوژی خبرگان رهبری به خطبه حضرت علی علیه السلام بر میگردد که می فرماید : به جانم سوگند اگر شرط انتخاب رهبر، حضور تمامی مردم باشد هرگز راهی برای تحقّق آن وجود نخواهد داشت، بلکه آگاهان دارای صلاحیّت و رأی، و اهل حل و عقد رهبر و خلیفه را انتخاب می کنند، که عمل آنها نسبت به دیگر مسلمانان نافذ است، آنگاه نه حاضران بیعت کننده، حق تجدید نظر دارند و نه آنان که در انتخابات حضور نداشتند حق انتخابی دیگر را خواهند داشت.[۸]

بهترین نوع دموکراسی ، مردم سالاری دینی و همین شیوه ولایت فقیه است زیرا طبق گفته امام علی علیه السلام مردم نمی توانند رهبری را انتخاب کنند و از بینش کافی برای انتخاب رهبری برخوردار نیستند بلکه کسانی که سالها اسلام خوانده اند و از بینش سیاسی اجتماعی و دینی برخوردارند با انتخاب مردم از تمام ملت گرد هم می آیند و رهبری را انتخاب و بر آن نظارت می کنند . برای مثال کسی که می خواهد عمل قلب انجام دهد برای پیدا کردن یک پزشک خوب از مردم عادی و افراد غیر متخصص سوال نمی کند بلکه از تیم پزشکی بیمارستان ، داروخانه ها و مطب های مختلف ، دانشجویان و اساتید پزشکی سوال می کند که کدام پزشک برای عمل قلب ماهرتر است . زیرا مردم عادی نمی دانند چه کسی تخصص بالاتری در این زمینه است . بحث انتخاب رهبری توسط خبرگان نیز دقیقا همین است . مردم عادی نمی توانند رهبر خوب را تشخیص دهند به همین علت است که کسانی که در این امر متخصص اند را به عنوان نماینده خود انتخاب می کنند تا آنها رهبر را انتخاب و نظارت کنند . یا در مثالی دیگر اینکه مردم هند هزاران خدا و بت دارند و عقاید مختلف در آنجا رواج بسیاری دارد . اگر دموکراسی از نوع غربی ایجاد گردد ممکن است هزاران نفر در آن رای بیاورند و اختلافات بسیاری در آن باشد اما اگر از هر قبیله یا طایفه یا قوم یک نفر ارشد انتخاب شود و به مجلسی راه پیدا کند و در نهایت همه آن افراد ارشد یک نفر را به عنوان رهبر انتخاب کنند وضعیت بلاشک بهتر است .

مردم سالاری دینی در دنیا ساختارشکنی کرد و این شیوه بهترین نوع مردم سالاری و در تمام مکاتب دنیا تلفیق جمهوریت و اسلامیت نوعی ایدئولوژی محسوب می شود و کار بزرگی است.از نظر مقام معظم رهبری مردم سالاری دینی این چنین تعریف می گردد : «در چنین نظام اسلامی، یعنی مردم سالاری دینی، مردم انتخاب می کنند، تصمیم می گیرند و سرنوشت اداره کشور را به وسیله منتخبان خودشان در اختیار دارند؛ اما این خواست و اراده مردم در سایه هدایت الهی است و هرگز به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نمی برد و از صراط مستقیم خارج نمی شود. نکته‌ی اصلی در مردم‌سالاری دینی این است»[۹]

۵. سکولاریزم چیست ؟ جدایی دین از سیاست آری یا خیر ؟

سکولاریزم [ = اصالت دنیا ] رویکرد و پدیده خاصی است که بر اثر تحولات اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی مغرب زمین پس از عصر رنسانس به وجود آمد و از مهمترین نتایج این رویکرد رواج نظریه ی جدایی دین از سیاست است [۱۰] که مبنای بیش از ۹۰ درصد حکومت های غربی و شرقی سکولاریزم است . وقتی دین از سیاست جدا شد و به گوشه مساجد ، کلیساها ، کنیساها و زاویه خانه ها رفت به قول امام خمینی (ره) «سیاست پدرسوختگی می شود» [۱۱] یعنی وجدان ، نگاه اخلاقی و معادی در سیاست پوچ محسوب شده و هرکسی می تواند بر اساس میل های شخصی سیاست های خود را اعمال کند و به دلخواه کار خویش را پیش ببرد . در دین اسلام به چند دلیل دین از سیاست جدا نیست :

۱) در قرآن آیات بسیاری آمده است که مضمون سیاسی دارند مانند آیات لزوم اطاعت از اولی الامر و یا نپذیرفتن ولایت وسرپرستی بیگانگان ، کافران، ظالمان، فاسقان، جاهلان و آیات مختلف دیگری که نشان می دهد دین فقط نماز و روزه و گوشه نشینی و ذکر تنها نیست و به گفته امام خمینی (ره) اگر اینگونه باشد همان اسلام آمریکایی است؛ یعنی اسلامی که آمریکا دوست دارد زیرا ضرر و زیانی برای حکومت آنها ندارد در حالی قرآن و سنت حرف دیگری می زند .

۲) اسلام از ابتدا یک دین سیاسی بود. پیامبر صلوات الله علیه احکام و قوانین را اجرا می کرد و گاهی حد میزد و دست قطع می کرد و یا هنگام خروج از شهر در زمان غیبت خودش کسی را به عنوان ولی یا خلیفه انتخاب می کرد حتی اگر آن شخص معصوم نبود . همچنین ائمه اطهار علیهم السلام زندگی سیاسی داشتند.حضرت علی علیه السلام برای اصلاح امور و عدالت حاکم بود . امام حسین علیه السلام برای اسلام با حکومت جنگید و خون خود را فدای اسلام کرد . امام رضا علیه السلام برای تبلیغ بهتر اسلام و امامت ولیعهد مامون بود و زندگی سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی تمامی امامان نشان می دهد که دین اسلام یک دین عبادی سیاسی است واگر اینگونه نبود امامان می توانستند بروند گوشه ای و احکام طهارت نجاست به مردم آموزش دهند اما عدم جدایی دین و سیاست بود که با حاکمان به بحث و جدل و جنگ پرداخته اند. همچنین در روایات است حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زمین را پر از عدل و داد می کند[۱۲] و این یعنی مبارزه با تمام سیاستمداران و سران کافر و جائر دنیا که باز هم زندگی سیاسی این امام را در آینده نشان می دهد . بنابراین اگر دین ما اسلام است و منابع ما قرآن و روایات و سنت است برای جامعه اسلامی هم حکومت اسلامی لازم است تا اینکه زمان ظهور فرا رسد و اعتقاد به حکومت غیر اسلامی معصیت است زیرا حکم قرآن و روایات و سنت جدایی دین از سیاست نیست و به کلی سکولاریزم را نفی و رد می کند .

۳) عقل نیز حکم می کند در جامعه اسلامی نباید مدیریت و سیاست آن غیر اسلامی باشد . مگر ممکن است مردم به اخلاق و عدالت بپردازند بدون حکومت دینی ؟ جدایی دین از سیاست مانند جدایی امامت از امام علی علیه السلام است . نمی شود که حکومت سکولار باشد ولی مردم جامعه با دین باشند . اگر این ممکن بود وضعیت غرب طور دیگری بود . در غرب تمامی حاکمان اصل سکولاریسم را اجرا کردند یعنی جدایی دین از سیاست و دنیا طلبی که باعث شد هیچ مکتبی جوابگوی نیاز های روحانی و روانی ملت و مردم غرب نباشد به همین سبب است که دائما کارخانه مکتب سازی دارند و مرتب روزی یک مکتب در غرب ظهور می کند و رئالیسم و نیهیلیسم و اومانیسم و مارکسیسم و ماتریالیسم و لیبرالیسم و امثال ذلک و هزاران مکتب دیگر را به وجود می آورد که پشت پرده همین مکاتب نفی ارزش های انسانی و پرورش ارزشهای حیوانی و حذف خدا از زندگی است. یا خدا را قبول ندارند و یا اگر دارند می گویند نباید مانع آزادی های انسان شود و یا انسان را خدا می دانند و یا دنیا را پوچ می بینند و ... که تمامی مکاتب آنها نه توسط متفکران اسلامی بلکه توسط خودشان نیز مورد نقد های فراوان قرار گرفته است. به عنوان مثال برخی از دانشمندان اومانیسم را با تعابیری مانند «جنبش ضد انسانی» ، «مفهومی گول زننده» ،« ندای برتری نژادی» ، «پرورش دهنده منش ضد انسانی» ، «توجیه گر مراکز قدرت »[۱۳] شمردند و نوعی زنای ذهنی و تجاوز فکری به ملت و منطقه خودشان و بعضا به ما کرده اند . این است که جدایی دین از سیاست از اساس اشتباه و تجربه هم همین را می گوید . در زمان غیبت امام معصوم نیز اسلام را نمی توان رها کرد و اجرای احکام را به افراد غیر متخصص سپرد ؛ به گفته مرحوم مدرس سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست . بنابراین برای اجرای قوانین اسلامی به دلایل مختلف نیاز به ولایت فقیه است .

۶. دموکراسی غربی چیست ؟ معایب آن کدامند ؟

دموکراسی غربی در تاریخ ثابت کرده است که معایب بسیاری دارد و نمی تواند حکومت مردم بر مردم محسوب شود و به تعبیر مقام معظم رهبری «مردم سالاریِ بی‌مردم! مردم ‌سالاری نیست،مردم کشتاری است»[۱۴] و بدین ترتیب معایب دموکراسی غربی عبارت اند از :

۱)در غرب آزادی در اغلب رسانه ها باعث شده است که حتی اگر فردی به نفع مردم می خواهد کار کند رسانه های سرمایه داری و صهیونیستی با تبلیغات سوء نگذارند آن فرد به اهداف خود برسد و این نوعی مدیاکراسی به معنی حاکمیت رسانه است و نه دموکراسی . آزادی رسانه در غرب باعث شده است هرکسی نتواند کاندید شود وگرنه با رسانه به خاطر مسائل شخصی به دروغ آبروی نامزد انتخاباتی را می برند در حالی که رسانه باید فقط خبر را برساند و نه اینکه خود در صحنه باشد . برعکس در جمهوری اسلامی ایران که بر پایه مردم سالاری دینی است رسانه با توجه به اخلاق دینی برای معرفی بهتر نامزدهای انتخاباتی است و نه تخریب آنها در افکار عمومی .

۲) از اشکالات مهم دموکراسی غربی این است که اگر بعد از چهار سال رئیس جمهور یا نخست وزیر تعویض شود ، رئیس جمهور بعدی می تواند از صفر برنامه ها و سیاست های خود را اجرا کند و می تواند مخالف برنامه های رئیس جمهور قبلی باشد ؛ به عنوان نمونه بودجه سالانه آمریکا چهار تریلیون دلار است اما بوش پسر در دوران خویش دو جنگ به افغانستان و عراق تحمیل کرد که باعث شد طبق گفته دانشگاه هاروارد «شش تریلیون دلار هزینه بردارد» [۱۵] اما در سیستم ولایت فقیه و مردم سالاری دینی رئیس جمهور اعم از قدیم و جدید سیاست هایش در چارچوب ولایت و دین است و به همین علت است که ضررهای فراوانی مانند بوش پسر به وجود نمی آورد.

۳) از دموکراسی غربی هیتلر بیرون می آید که جنگ دوم جهانی را پایه ریزی و شروع می کند که در نهایت ۷۰ میلیون نفر کشته می شوند و میلیون ها نفر آواره و مرگبارترین نبرد تمام تاریخ محسوب می شود و یا بوش پسر بیرون می آید که دو جنگ بزرگ عراق و افغانستان را شروع می کند که باعث کشته شدن چند میلیون مسلمان شده و باعث آواره شدن و زخمی شدن میلیون ها نفر دیگر می شود و حداقل ۲۰۰ سال یک کشور را عقب می اندازد و تماما آنها را غارت می کند در حالی که در دموکراسی دینی هرگز این اتفاقات نمی افتد .

۴) در دموکراسی های دنیا و غرب اگر به کسی رای داده شود تا ۴ سال یا ۵ سال رئیس مملکت می شود و باید تمام حکم های دلخواه آن شخص را در این مدت ، مردم تحمل کنند و بپذیرند اما در سیستم نظام ولایت فقیه حتی یک حکم دلخواه یا از روی هوی و هوس و کینه باعث می شود ولی فقیه از ولایت ساقط شود و دیگر مشروعیت نداشته باشد.

۵) در دموکراسی غربی چون دینی وجود ندارد افراد بدون وجدان و فقط از روی احساسات و تعصبات خاصی فردی را انتخاب می کنند و نه بر اساس منطق الهی . این است که فرد شایسته ممکن است کنار برود .

۶) در دموکراسی های غربی وقتی فردی با رای مردم رئیس شد حداقل تا ۴ سال می ماند اما ولی فقیه ، دقیقه به دقیقه ممکن است تعویض گردد زیرا صلاحیت ولی فقیه توسط خبرگان دائما بررسی شده و اگر فقط یک گناه کوچک صغیره از او دیده و ثابت شود مشروعیت از او سلب می شود . در این سیستم ولی فقیه باید خادم مردم باشد در غیر این صورت مشروعیت ندارد . خصوصیت دیگر این است که ولی فقیه از نظر قانونی با بقیه یکی است ؛ به عنوان مثال ولی فقیه بر رئیس جمهور نظارت دارد ؛ مجلس شورای اسلامی زیر نظر شورای نگهبان است؛ وزرا زیر نظر رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی اند اما مجلس خبرگان رهبری زیر نظر هیچ کس و هیچ ارگان و سازمانی نیست یعنی این نمایندگان مردم به لحاظ حقوقی بالاترین رده حکومتی را دارند و مستقیما روی کار رهبری نظارت دارند و اگر ریزترین مشکل و گناه سیاسی و دینی داشته باشد با قاطعیت رهبر را از مشروعیت سلب می کنند ؛ و اصل ۱۰۷ خبرگان رهبری می گوید رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.

۷) در دموکراسی آمریکایی روز انتخابات اولین سه شنبه ماه نوامبر است یعنی تعطیل نیست و مردم اکثرا سرکارند و مشغله دارند و این باعث شده که مردم نتوانند در سرنوشت حکومتشان دخالت داشته باشند ؛ برعکس جمهوری اسلامی ایران که روز تمامی انتخابات جمعه است و مردم برای انتخابات آزادانه می توانند شرکت کنند .

۸) در دموکراسی آمریکایی مردم برای انتخاب نامزد مورد نظرشان باید چند ماه قبل ثبت نام کنند تا بتوانند در انتخابات شرکت کنند و این شرایط مشکل باعث شده است که به مردم بهای کمتری داده شود اما در جمهوری اسلامی ایران اصلا نیازی به ثبت نام چند ماه قبل از انتخابات نیست و در همان روز انتخابات به راحتی می توان رای داد .

۹) از معایب مهم دیگر اینکه در دموکراسی آمریکایی اگر بین دو نامزد انتخابات شود و به عنوان مثال در ایالت کالیفرنیا نامزد «الف» ۴۰ درصد و نامزد«ب» ۳۰ درصد رای بیاورد فقط ۴۰درصد نامزد «الف» مورد قبول است و ۳۰ درصد نامزد«ب» از بین می رود و این قانون در ۵۰ ایالت آمریکا اجرا می گردد و این باعث می شود که عدالت در کل کشور رعایت نگردد اما در جمهوری اسلامی ایران تمامی آرا در تمامی استان ها شمرده می شود و بعد تصمیم گرفته می شود .

۱۰) عیب دیگری که دموکراسی آمریکایی دارد این است که هر ایالت ۲ نماینده در مجلس سنا دارد، یعنی جمعیت در اینجا کاربردی ندارد و به عنوان مثال ایالت آلاسکا که ۷۰۰ هزار نفر جمعیت دارد با ایالت کالیفرنیا که ۴۰ میلیون جمعیت دارد از نظر تعداد نماینده در مجلس سنا برابر است در حالی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی و دیگر انتخابات ایران رابطه بین استان ها و شهرهای بزرگ به لحاظ جمعیت با تعداد نماینده رابطه ای مستقیم است و هرچه جمعیت بیشتر باشد تعداد نمایندگان بالاتر می رود .

۱۱) از معایب دیگر اینکه نخست وزیر در بعضی از کشور هایی که مردم سالاری دینی ندارند همه کاره است و رئیس جمهور چیزی جز تشریفات نیست ؛ مانند رئیس جمهور اسرائیل یا ملکه انگلیس که اینها فقط تشریفاتی هستند و همه کاره کشور نخست وزیر است که به عنوان مثال در انگلیس برای انتخابات باید ابتدا چند ماه قبل از انتخابات یک بار نامزدها از مردم رای جمع کنند و اگر به حد مورد نظر رسید می توانند در انتخابات اصلی شرکت کنند که این کار انتخاباتی را بیش از حد مشکل ساخته است .

۷. دستاورد شناسی مردم سالاری دینی و اعتراف غرب

همانطور که گفته شد مردم سالاری دینی به چند علت کارآمد است : ۱ ) با توجه به دین ، اخلاق ، توحید و معاد مردم نمایندگان را انتخاب می کنند تا آنها رهبری را انتخاب کنند و این یعنی حکومت بر اساس دین و نه هوای و هوس ۲ ) کسانی که انتخاب می شوند اگر برای مردم کار نکنند و خودخواهی و جرم در آنها دیده و ثابت شود بلافاصله عزل و کنار گذاشته می شوند . این دو مورد باعث شده است که مردم سالاری دینی حاکم بر ایران از نظر غرب اقتدارگرایی محسوب شود و نه دموکراسی و دائما با تبلیغات سوء می خواهند این نوع حکومت را برچینند زیرا نمی توانند به آن کنار بیایند . نمونه هایی از کارآمدی مردم سالاری دینی عبارت اند از :

۱) انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ که با این شیوه کار خود را شروع کرد ۳۷ سال است که به پیش می رود و دستاوردهای آن در این ۳۷ سال کم نبوده است در حالی که انقلاب مصر در سال ۲۰۱۱ وقتی اتفاق افتاد و حسنی مبارک کنار رفت یک سال بیشتر دوام نیاورد و این کارآمدی سیستم ولایت فقیه و مردم سالاری دینی را نشان می دهد که ۳۷ سال بعد از انقلاب هنوز اکثریت مردم از این شیوه رضایت مند هستند . بعد از آن در مصر تصمیم بر این شد که سیستم ولایت فقیه از نوع سنی را اجرا کنند .

۲) اگر دشمن روی ولایت فقیه حساس است و تبلیغات سوء علیه آن می کند این نشان می دهد که مسئله مهمی است که مطابق میل شیطانی آنها رفتار نمی کند . جمهوری اسلامی ایران ولایت فقیه را پذیرفته است که یک امتیاز است و نه حکومت جنایتکارانه را مانند آمریکا ؛ در اثبات این عبارت اینکه وضعیت آمریکا به جایی رسید که مردم علیه حکومت در خیابان وال استریت نیویورک در سال ۲۰۱۱ تظاهرات کردند و در مقابل عظیم ترین بانک های سرمایه داری در آنجا با شعار ۹۹ درصدی می گفتند :"چرا ۹۹ درصد گرسنه اند و باید قربانی ۱ درصد ثروتمند شوند"، "به کار بانک مرکزی پایان دهید"، " ثروتمندان پول فقرا را می‌دزدند و نام آن را معامله تجاری می‌گذارند"، "وقتی فقرا از خود دفاع می‌کنند، نام آن خشونت گذاشته می‌شود"، "وال استریت را نابود کنیم، پیش از آن که دنیا را نابود کند" . اما در نظام ولایی دائما برای عدالت کوشش می شود.

۳) اعترافات دشمنان غربی و شرقی نشان می دهد که سیستم ولایی و مردم سالاری دینی کاملا موفق بوده است که در این بخش به ذکر چند نمونه بسنده می کنیم :

الف) دانیل پایپز از سیاستمداران مطرح آمریکایی می گوید : باید اعتراف کنیم که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، ما برای افکار دینی و مذهبی هیچ جایی باز نکرده بودیم [۱۶] .

ب) دکتر ماروین زونیس استاد دانشگاه میشیگان آمریکا : آثار انقلاب اسلامی از مرزهای ایران فراتر رفته است و بزرگترین منبع الهام دهنده برای جنبش های سیاسی و اسلامی در خاورمیانه و جهان بوده است[۱۷] .

پ) توماس فریدمن تحلیلگر برجسته آمریکایی : اکنون در خاورمیانه این بمب نیست که آمریکا را تهدید می کند بلکه دینی شدن نسل امروز دنیای اسلامی است و بدون شک مهد این تفکر ، جمهوری اسلامی ایران است و الگوی آنان جوانان مسلمان ایرانی است [۱۸] .

ت) مارگارت تاچر، نخست وزیر سابق انگلیس می گوید : ما غربی ها در دهه ۱۹۸۰ از وسایل نظامی و ابزار جنگی شوروی و اقمارش واهمه نداریم زیرا ما نیز به سلاح های مدرن و پیشرفته مسلح و مجهزیم ولی از حضور فرهنگ اسلامی انقلاب ایران می ترسیم[۱۹]

ث) ریچارد نیکسون رئیس جمهور اسبق آمریکا : مهم ترین عامل بی ثباتی منطقه خاورمیانه انقلاب کمونیستی نبود بلکه خطر عمده انقلاب بنیادی اسلامی است [۲۰]

ج ) شیخ اسعد تمیمی از رهبران فلسطینی : انقلاب ایران این واقعیت اصیل که « اسلام راه حل و جهاد وسیله اصلی است » را به سرزمین فلسطین وارد کرد [۲۱]

چ ) دکتر عبدالعزیز ساشادنیا از اساتید دانشگاه ویرجینیای آمریکا : در بیست سال گذشته اسلام شناسی در آمریکا فقط در بعضی از دانشگاه های بزرگ تدریس می شدولی در حال حاضر تمام دانشگاه های کوچک و بزرگ درس اسلام شناسی دارند واین نشان دهنده تاثیر انقلاب اسلامی ایران است [۲۲] و هزاران مورد دیگر نشان می دهد که سیستم انقلاب اسلامی و مردم سالاری دینی بعد از انقلاب برای غرب واهمه آور و برای ملت کارآمد و غرورآفرین بوده است .

۸. نتیجه گیری

دین به هیچ وجه از سیاست نمی تواند جدا باشد و تجربه این را ثابت کرده است و مردم سالاری دینی در دنیا الگوی جدیدی برای حکومت شد به دو دلیل : اول اینکه مردم به صورت مستقیم و غیر مستقیم در امور کشور دخالت دارند و می توانند بر اساس مصالح تصمیم گیری کنند و دوم اینکه مردم سالاری بر اساس دین است یعنی به اخلاق ، توحید و معاد توجه می شود و با حکومت سکولاریزم تفاوت بسیاری دارد و این دو مورد در حکومت های غربی و شرقی امروزی یا نبوده است و یا کم رنگ بوده است. در این سیستم بر خلاف دموکراسی غربی و حکومت سکولاریزم به مردم بهای بسیاری داده می شود که در امور مملکت خود دخالت داشته باشند و بتوانند اولا حاکم را انتخاب کنند ؛ ثانیا بر حاکم نظارت لحظه ای داشته باشند و ثالثا حکومت مشروع داشته باشند به نفع مردم و نه اقلیت . این است که در سیستم مردم سالاری دینی می بایست نظام را تا آخرین نفس حفظ کرد و پا به پای ولی فقیه برای تحقق آرمان های مورد نظر پیش روی کرد و از روایت حضرت امیر (ع) غافل نشد که می فرمایند : کسی که زمان یاری رهبرش خواب باشد زیر لگد دشمن بیدار می شود [۲۳] .

سعید ابوالقاضی

مراجع

[۱] انعام ، آیه ۵۷

[۲] فرهنگ فارسی معین

[۳] همان

[۴] افلاطون ، جمهوری،کتاب نهم، ص ۵۴۸.

[۵] عبادی خواه ، مصطفی ، مقاله نگاهی مختصر بر ولایت فقیه

[۶] نهج البلاغه،خطبه ۱۷۳، ترجمه محمد دشتی

[۷] جوادی آملی ، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت ، نشر اسرا ، ص ۱۵۱

[۸] نهج البلاغه،خطبه ۱۷۳، ترجمه محمد دشتی

[۹] بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ ریاست‌جمهوری‌ سال ۸۰ - ۱۳۸۰/۰۵/۱۱

[۱۰] واعظی ، احمد ، ۱۳۸۶ ، حکومت اسلامی ، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم ، چ ۵ ، ص ۴۷

[۱۱] امام خمینی ، ولایت فقیه ، ص ۹۵

[۱۲] شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏۲، ص ۳۷۷

[۱۳] رجبی ، محمود ، ۱۳۸۶ ، انسان شناسی ، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ، چ ۱۰ ، ص ۵۳

[۱۴] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم‌ - ۲۶/۰۱/۱۳۸۶

[۱۵] باشگاه خبرنگاران : http://www.yjc.ir/fa/print/۴۳۲۷۰۲۰

[۱۶] روزنامه جمهوری اسلامی،۲۰/۰۹/۱۳۶۸

[۱۷] روزنامه رسالت ، ۱۷/۱۱/۱۳۷۹

[۱۸] هفته نامه صبح صادق ،۱۴/۰۱/۱۳۸۵ ، ص۸

[۱۹] معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی ، انقلاب اسلامی ایران در چشم انداز دیگران ، ص۱۱۷

[۲۰] روزنامه کیهان ، ۱۲/۰۹/۱۳۶۳

[۲۱] مجرد ، محسن ،۱۳۸۶، تاثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین الملل ، تهران ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۶۴

[۲۲] مجله حوزه ، مهر و آبان ۱۳۷۲ ، ش ۵۸ ، ص ۹۴

[۲۳] غرر الحکم و دررالکلم ، ح ۸۶۶۸



همچنین مشاهده کنید