جمعه, ۱۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 7 March, 2025
فیلسوف بدبین هنر را دوست داشت

یکی از فیلسوفان تأثیرگذار قرن نوزدهم، بیتردید آرتور شوپنهاور (Arthur Schopenhauer) میباشد. فیلسوفی که حواشی زندگی پرفراز و نشیب هفتادودوسالهاش، سایهای گسترده بر ژرفای تفکر بیبدیلش انداخته است. به گونهای که در بسیاری از مواقع حق مطلب حتی از جانب صاحبنظران هم در خصوص اندیشه سترگش آن چنان که شایسته توجه بوده، ادا نشده است.
۱) زندگی شوپنهاور
در ۲۲ فوریه ۱۷۸۸ در دانتزیگ، در خانوادهای که شغل پدر تجارت بود به دنیا آمد. ابتدا به امر پدر به آموختن تجارت پرداخت و از رهگذر تجارت مسافرتهای فراوانی به سراسر اروپا انجام داد. اما مرگ پدر در ۱۸۰۵، عاملی شد تا تجارت را رها و به فراگیری زبانهای لاتین و یونانی بپردازد. مدتی بعد، به قصد تحصیل طب وارد دانشگاه گوتینگن شد اما آشنایی با فلسفه، سبب شد دست از تحصیل طب بکشد و راه فلسفه در پیش گیرد. تا آن چنان نامبردار گردد که، پیشگویی گوته شاعر معروف آلمانی در مشهور شدنش به واقعیت بپیوندد. روح ناآرام و طبیعت جستوجوگر و بدبین او بزودی او را به واکنش به فلسفه سنتی تدریس شده در دانشگاه واداشت. او بر این عقیده بود که: «امروز فلسفه در آلمان حاصل دغلکاری (فیشته و شلینگ) و شیادی (هگل) است.» در مقابل همواره با احترام از افلاطون، بارکلی و کانت یاد مینمود. آشنایی با فلسفه شرق (خصوصاً بودا)، در شکلگیری اصول فلسفهاش بسیار مؤثر افتاد. فلسفه شوپنهاور بعدها مورد توجه فیلسوفان، ادبا و موسیقیدانانی همچون نیچه، ویتگنشتاین، یولوس فروئنشت، پاول دویسن، ویلهلم وونت، هانس وایهینگر، ادوارد فن هارتمان، توماس مان، ریچارد واگنر و ... واقع شد. سرانجام در ۲۱ سپتامبر ۱۸۶۰ چشم از جهان فروبست.
۲) آثار شوپنهاور
شوپنهاور آثار متعدد و متنوعی را به رشته تحریر درآورد که هر کدام حکایت از ژرفا، قدرت و صلابت پدیدآورندهاش دارند. از آن جمله عبارتند از:
ـ رساله درباره ریشه چهار توی اصل جهت کافی (۱۸۱۳)
ـ رساله جهان همچون اراده و تصور (۱۸۱۹)
ـ رساله درباره اراده در طبیعت (۱۸۳۶)
ـ رساله درباره آزادی (۱۸۳۹)
ـ دو مسئله اساسی علم اخلاق (۱۸۴۱)
ـ مجموعه مقالاتی به نام ذیلها و حاشیهها (۱۸۵۹)
و ...
نکته حائز اهمیت در خصوص آثار وی، تکریم و مورد توجه واقع شدن برخی از آنها توسط بزرگان و نهادها و انجمنهای علمی بود. برای مثال: رساله درباره ریشه چهارتوی اصل جهت کافی، که عنوان رساله دکترای او محسوب میشد، بسیار مورد تحسین گوته واقع شد. به نحوی که «برای سپاس رسالهای به نام درباره دید و رنگها نوشت که در آن کمابیش به دفاع از گوته در برابر نیوتن پرداخت» و یا به خاطر نگارش رساله درباره آزادی، برنده جایزه «انجمن علمی در ونتهایم» در نروژ شد.
۳) اندیشه شوپنهاور درباره هنر
توجه به هنر در فلسفه شوپنهاور، جایگاه رفیعی دارد. زیرا هنر را، امکانی جهت تجربهای زیباشناسانه به دور از میل و غرض مییابد و در اثر بیمانندش (جهان همچون اراده و تصور) به نحوی جامع به تبیین نظریات خود درباره هنر میپردازد.
او بر این باور است که «وقتی در اثر هنری سیر و تماشا میکنیم، میتوانیم و میباید، جمیع دغدغهها و علایق عملی را کنار بگذاریم؛ هر قسم برداشتی از اثر هنری را که به موجب آن اثر هنری متضمن فایدهای برای ماست و کاری برایمان میکند. ما یکسره خود را در سیر و تماشا گم میکنیم. همین معنا درخصوص تجربه زیبایی در طبیعت هم صادق است. میتوانیم با نظاره آبشاری که از بلندا فرو میریزد یا نگریستن به کوهی طعم این حالت را که سیر و تماشایی است قرین آرامش خاطر، بچشیم. درست به همان وجه که با نظاره نقاشی زیبایی این حالت به ما دست میدهد.
هنرمندان نابغه میتوانند به این حالت سیر و تماشای فارغ از میل و غرض در اشیا و رخدادها دست پیدا کنند و از این قابلیت فکری برخوردارند که عواطف خود را به مخاطبان آثار خویش انتقال دهند. نوابغی از این دست گنجایش آن را دارند که به معرفت ناب دست یابند: ایشان میتوانند مثل افلاطون آن چیزهایی را که به درکشان درمیآید تجربه کنند.»
شوپنهاور به سلسله مراتب در میان هنرها معتقد است به نحوی که، هنرهایی همچون گلشنسازی و معماری در پایین این سلسله مراتب جای میگیرند. زیرا با ماده بیجان، ارتباط دارند. در پلهای بالاتر، نقاشی تاریخی و پیکرتراشی قرار میگیرد. زیرا با آدمیان مربوط میشود. بالاتر از اینها، شعر است زیرا درگیر مفاهیم میباشد و بالای شعر، تراژدی جای میگیرد. زیرا در آن، خصلت حقیقی زندگی آدمی نشان داده میشود: «بیعدالتی آن، شر آن، درد بیپایان آن». اما جایگاه برتر در سلسله مراتب هنرها، از آن موسیقی است. هنری که به زعم وی، تمثیل نیست، صورت محض است و توانایی آشکارسازی ماهیت واقعیت را برای آدمی دارد. در واقع او، توصیف و تعریفش از برترین هنر اینگونه است: «موسیقی آن هنری است که از محاکات (representation) نیز بینیاز است و به این دلیل این قدر عمیق در ما تأثیر میکند. موسیقی زبان بیتصویر و کلی دل است.»
نظریه او در خصوص موسیقی، بعدها از جانب موسیقیدانان برجستهای همچون ریچارد واگنر و منتقدینی همچون ادوارد هانسلیک، بسیار مورد توجه قرار گرفت.
آرای شوپنهاور درباره هنر، از گستردگی زیادی برخوردار است و آنچه آمد اجمالی از این تفصیل بود.
منابع در دفتر روزنامه موجود است
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست