جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

كندوكاوی در پدیده اوباشگری در فوتبال


كندوكاوی در پدیده اوباشگری در فوتبال

در فینال جام قهرمانی باشگاه های اروپا بین لیورپول و یوونتوس كه در سال ۱۹۸۵ در ورزشگاه هیسل بروكسل برگزار شد, كمی پیش از شروع بازی از محلی كه تماشاگران انگلیسی نشسته بودند بمب دست سازی به میان ایتالیایی ها پرتاب شد و چنان وحشتی به وجود آورد كه جمعیت پا به فرار گذاشتند و بر اثر هجوم آ نها دیواری فرو ریخت و ۳۹ نفر زیر آوار جانشان را از دست دادند, كه بیشتر آنها ایتالیایی بودند

در فینال جام قهرمانی باشگاه های اروپا بین لیورپول و یوونتوس كه در سال ۱۹۸۵ در ورزشگاه هیسل بروكسل برگزار شد، كمی پیش از شروع بازی از محلی كه تماشاگران انگلیسی نشسته بودند بمب دست سازی به میان ایتالیایی ها پرتاب شد و چنان وحشتی به وجود آورد كه جمعیت پا به فرار گذاشتند و بر اثر هجوم آ نها دیواری فرو ریخت و ۳۹ نفر زیر آوار جانشان را از دست دادند، كه بیشتر آنها ایتالیایی بودند.

دولت انگلیس كه در آن زمان ریاست اش با مارگارت تاچر بود سعی كرد این فاجعه را به غریزه پرخاشگری كه در همه آدمها وجود دارد نسبت بدهد و هیات تحقیقی تشكیل داد كه در گزارش نهایی اش اعلام كرد اوباشیگری درمان ناپذیر است زیرا در طول تاریخ همیشه گروه كوچكی بوده اند كه صرف نظر از طبقه و سن و جنس شان خشونت برایشان جذابیت داشته است. در نتیجه، تحقیق درباره ریشه های اجتماعی آن با توجه به هزینه اش بی مورد تشخیص داده شد. در جلسه ای رسمی كه نخست وزیر و چند وزیر و مقامات ورزش فوتبال انگلیس در آن حضور داشتند، اقداماتی عملی برای مقابله با اوباش مطرح شد، ازجمله جلوگیری از مصرف مشروبات الكلی در ورزشگاه ها و مراقبت پلیسی بیشتر به كمك ابزارهای فنی پیشرفته تر مثل نصب دوربین های مدار بسته در اطراف زمین. هزینه این اقدامات بسیار بیشتر از هزینه تحقیق عملی در مورد این پدیده بود.اوباشیگری در مسابقات داخلی و خارجی ادامه پیدا كرد. در ژوئن ۱۹۸۸ كارهایی كه اوباش سیاه مست انگلیسی در خیابان های دوسلدورف و اشتوتگارت انجام دادند مایه سرافكندگی بیشتر انگلیسی ها را فراهم آورد. خانم تاچر وقتی صحنه هایی را كه از آلمان پخش می شد دید با عصبانیت اعلام كرد كه ما باید این لكه ننگ را برای همیشه از دامنمان پاك كنیم. باید همه مجرمان دستگیر و مجازات شوند تا درس عبرتی برای دیگران شود. خانم تاچر حتی از مسئولان فوتبال كشور خواست این امكان را بررسی كنند كه آیا می توان مسابقات را بدون حضور تماشاگر برگزار كرد!یكی از نخستین موارد سوء رفتار انگلیسی ها در خارج در سال ۱۹۶۵ در آلمان غربی آن روز رخ داده بود. ولی در آن مورد انگلیسی هایی كه به هواداری از تیم «منچستریونایتد» با آلمانی های طرفدار تیم هانوفر درافتادند، سربازان انگلیسی بودند كه در آلمان خدمت می كردند. اولین بار در سال ۱۹۷۴ بود كه زد و خوردی در خارج از كشور بین انگلیسی های غیرنظامی و هواداران تیم رقیب اتفاق افتاد. انگلیسی ها باز هواداران «منچستر یونایتد» بودند و درگیری در روتردام پیش آمد.ابتدا این گونه رفتار اغلب در بازی های باشگاهی بروز می كرد. اما در سال ۱۹۷۷ در لوكزامبورگ، در ۱۹۸۰ در تورین و در ۱۹۸۱ در اسلو انگلیسی ها در بازی های تیم ملی خود نیز به این رفتار روی آوردند. این حوادث و انعكاس آنها در رسانه های همگانی به انگلیسی ها نشان داد كه دیگر نمی توانند مثل گذشته به خود ببالند و بگویند كه ما آرامترین تماشاگران فوتبال را در دنیا داریم.در پی وقایع مشابه دیگر رفته رفته این باور در اذهان شكل گرفت كه انگلیسی ها هرجا بروند شر به پا می كنند و بدترین تماشاگران اروپا و حتی جهان اند. خطر آنها چنان ملموس بود كه مقامات مسئول فوتبال در اروپا بارها تهدید كردند كه اگر انگلیسی ها دست از این رفتار خود برندارند همه تیم های انگلیسی را از شركت در بازی های خارجی محروم خواهند كرد.ولی باوجود اینكه مساله چنین حاد و محسوس بوده است، كمتر كسی درك درستی از آن دارد. تنها اطلاعات اندكی درباره سوابق و موقعیت اجتماعی هوادارانی كه با تیم های باشگاهی یا ملی به كشورهای دیگر سفر می كنند جمع آوری شده است. اطلاع از اینكه چه جور افرادی به اوباشیگری می پردازند و انگیزه های آنان چیست بسیار كمتر است.مطبوعات خود را راحت كرده اند و آنها را «مشتی لات زبان نفهم» نامیده اند. كسی نمی پرسد كه چرا اوباشیگری در جایی اتفاق می افتد و در جایی اتفاق نمی افتد. آیا «مشتی لات زبان نفهم» توانسته اند مشكلی به این بزرگی به وجود آورند و حیثیت یك ملت را بر باد دهند؟!اگرچه افكار عمومی در انگلستان روی هم رفته به محكوم كردن اوباشیگری اكتفا كرده و اصولا بحث درباره آن را دون شأن خود دانسته است، كسانی هم ساده اندیشانه درصدد دلیل تراشی برای رفتار اوباش برآمده اند. یكی آشوب ها در ورزشگاه ها را تماماً ناشی از شیطنت جمعی از دوستداران فوتبال می داند كه گرایش به ستیزه جویی و ویرانگری دارند.دیگری خود بازی را تعیین كننده می داند و می گوید آ شوب موقعی رخ می دهد كه كاسه صبر تماشاگر لبریز شود، مثلا تصمیم داور به دور از انصاف باشد یا بازیكن ناجوانمردانه ناكار شود. سومی گناه را به گردن هوادارانی می اندازد كه تحمل باخت تیم محبوبشان را ندارند و چهارمی همه را زیر سر مشروبات الكلی، می بیند. این نظریات عوامانه یك وجه مشترك دارند و آن تك بعدی دیدن پدیده ای است كه در پیچیدگی آن تردید نیست، وگرنه سالها پیشتر بر افتاده بود و این قلم فرسایی درباره اش ضرورت نمی یافت.ولی خوشبختانه حقیقتی در این پدیده از دشواری كار تحقیق درباره آن اندكی می كاهد: اوباش فقط اقلیتی از دوستداران فوتبال را تشكیل می دهند و همه فتنه ها را همین اقلیت به پا می كنند! علاوه بر این اگر بدانیم كه اغتشاش ها معمولا در چه بستر و شرایطی روی می دهند و غالبا از چه قماشی هستند، كارمان آسانتر خواهد شد؛ به دلیل اینكه آنوقت می دانیم كه چه چیزی را كی و كجا باید جست وجو كنیم.به اعتقاد ما قدم اول در فهم پدیده اوباشیگری در بستر فوتبال این است كه ذهن خود را از تعابیر عامیانه در این زمینه خالی كنیم. یكی از آنها «بی معنی» تلقی كردن رفتار اوباش و دیگری نسبت دادن آن به «مشتی خل و چل» است. هیچ رفتاری از آدمیزاد سر نمی زند كه منطق و معنایی نداشته باشد. كسانی رفتار اوباش را بی معنی می خوانند كه از درك آن عاجز می مانند، زیرا مبتنی بر هنجارها و ارزش هایی متفاوت است. چون برای آنها معنی ندارد، فی نفسه بی معنی گمانش می كنند و چون این صور را دارند، برای فهمیدن آن تلاشی نمی كنند.به موازات این تعبیرها گرایشی به ریشه یابی تك بعدی این پدیده نیز وجود دارد. سعی می شود رابطه علت و معلولی ساده ای بین اوباشیگری و عامل ملموسی در حواشی آن برقرار شود. گفتیم كه این عامل را عده ای افراطی در مصرف مشروبات الكلی می دانند و گروهی خشونت ورزش فوتبال. اما واقعیت این است كه هر فوتبالدوستی در اوباشیگری شركت نمی كند و هر برخورد خشونت آمیزی بین بازیكنان در زمین به سوءرفتار اوباش در بیرون زمین نمی انجامد . البته انكار نمی توان كرد كه گاهی همین عوامل _ و عوامل دیگری از این دست _ هستند كه نخستین جرقه را به انبار باروت می زنند. جان كلام اینكه اوباشیگری پدیده ای پیچیده است و عوامل دخیل در آن را باید در یك چارچوب نظری جامع جای داد تا بتوان از آن نتیجه عملی گرفت. ببینم تا چه حد از عهده این كار برمی آییم.



همچنین مشاهده کنید