شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بهانه های مجازی برای آزمون های واقعی


بهانه های مجازی برای آزمون های واقعی

نگاهی به فیلم پرتقال خونی ساخته سیروس الوند

این روزها کمتر تماشاگر حرفه‌ای سینما را پیدا می‌کنید که هنگام خروج از سینما احساس غبن و نارضایتی کند. این حداقل انتظاری است که تماشاگر از بابت صرف وقت و بخشی از هزینه‌های زندگی از فیلم انتظار و توقع دارد. این احساس رضایتمندی چیز کمی نیست و باید قدر آن را دانست و امیدوار بود این وضعیت همچنان پایدار و روبه رشد باقی بماند. این رضایت مندی بیش از هر چیز برآیند رشد کیفی تولیدات بدنه سینما و همچنین افزایش کمی فیلم‌های رأس و اصطلاحاً غیرمتعارف است. اکران فیلم‌هایی همچون آلزایمر، زندگی با چشمان بسته، سعادت آباد،یک حبه قند، راه آبی ابریشم، شکارچی شنبه، اسب حیوان نجیبی است و... حالا پرتقال خونی تمامی نشانگر اتفاقاتی است که امیدواریم به جریان غالب بر سینمای ایران تبدیل شود. تنوع مضامین، ساختارهای جذاب و فیلمنامه‌های سنجیده، استفاده از عوامل حرفه‌ای و فاکتورهای دیگر تمامی در رونق و استقبال مخاطبان و تأمین رضایت آنها از هر طیفی مؤثر افتاده است. حتی فیلم‌های کمتر مورد استقبال قرار گرفته از جمله مرگ کسب و کار من است، در نوع خود و به لحاظ کیفی فیلم‌های قابل تعمق و ارزشمندی هستند که متأسفانه و بیشتر به دلیل حجم تولیدات تجاری جذاب و تراکم اکران، کمتر مجال خودنمایی پیدا کرده‌اند. اتخاذ راهکارهای مناسب برای اکران و عرضه و اطلاع‌رسانی گونه‌های هنری و غیر متعارف فیلم‌ها از جمله فیلم مورد اشاره می‌تواند نظر مخاطبان خاص سینما را نیز تأمین کند. اکران آخرین فیلم سیروس الوند در چنین شرایطی و با توجه به جذابیت‌های خاصی که پرتقال خونی همراه دارد، می‌تواند این روند را حفظ و لذت مخاطبان را از تراکم تماشای فیلم‌های خوب مضاعف کند.

سینمای الوند همیشه سینمای قابل دفاعی بوده است. فیلم‌های او در هر قالبی چه ملودرام‌های اجتماعی مثل یکبار برای همیشه، یا آثار اجتماعی و خیابانی مثل دست‌های آلوده، تله، و... به اندازه خودشان مورد توجه مخاطبان بدنه و البته منتقدین و مخاطبین خاص قرار گرفته‌اند. دلیل این توجه بیش از هر چیز به این مهم بر می‌گردد که او هر چند در جرگه فیلمسازان تجاری و اصطلاحاً سرگرم‌کننده تعریف می‌شود، اما بر خلاف جریان غالب بر اینگونه فیلم‌ها، او برای مخاطب و تماشاگرش حرمت و ارزش قائل است. برای او که زمانی به عنوان منتقد سینما شناخته و فعالیت داشته، درک این معنا که فیلم همچون یک کالای تجاری اعتبار و ارزش خود را در رضایتمندی مخاطب کسب می‌کند، باعث شده هم اثر خود و هم مخاطب را جدی بگیرد.

پرتقال خونی به نوعی حدیث دلبستگی‌های عاطفی و عشق‌های میانسالی را روایت می‌کند. این‌که تمامی دغدغه الوند برای ساخت فیلم در این مهم خلاصه شده یا اینکه چنین محملی را بستر داستان جذاب و پر پرپیچ و خم فیلم‌اش تشخیص داده، چندان اهمیتی ندارد. مهم این است که او توانسته با هر انگیزه و دغدغه فیلمی جذاب، خوش ساخت و داستان نسبتاً غیر متعارفی را با کمترین لکنت و ضعف فیلمنامه‌ای و بهترین وجه کارگردانی کند. و می‌توان ادعا کرد تا اینجا پرتقال خونی حتی در مقایسه با فیلم‌های ارزشمندی چون یکبار برای همیشه و فیلم خوش ساخت و جذابی مثل دستهای آلوده چند گام اساسی جلوتر و بهترین فیلم او در کارنامه‌اش محسوب می‌شود.

پرتقال خونی داستان عشق مهندس میانسالی به نام (رادمنش) به دختر جوانی به نام ترمه را روایت می‌کند که در آستانه جدایی از همسرش قرار دارد. این ابتلا کلید ماجراهای بعدی فیلم است که به وقوع یک قتل و به زندان افتادن رادمنش (مرد قاتل و عاشق) و سرخوردگی و بازگشت ترمه به دامن مادر خاتمه می‌یابد. این پیرنگ دو سطری در قلم پیمان عباسی و بعد در روایت سینمایی الوند تبدیل به فیلمی جذاب و پرکشش و دیدنی می‌شود. هر چند داستان فیلم و عناصر ساختاری و آشنا در فیلم از تمایل و خاستگاه‌های تجاری فیلمساز حکایت می‌کند، اما در عین حال هوشمندی الوند در استفاده از ضدکلیشه‌ها و بخصوص پایان واقع‌گرایانه و تلخ فیلم بعلاوه تمرکز الوند بر موقعیت‌های خاص و شبه اگزیستانسیالیستی و تأمل بر جنبه‌ها و ابعاد ناشناخته و روانی شخصیت‌ها که در شخصیت مهندس و سیاوش و ترمه تبلور یافته، بخشی از تفاوت‌های ماهوی پرتقال خونی با نمونه‌های دم دستی سالهای پیش و بخصوص در دوره مدیریت اصلاح‌طلبان را حکایت می‌کند. جریانی که در این دوره خود را در قالب عشق‌های تین ایجری و بعد سه ضلعی و حتی چهارضلعی به جریان غالب بر سینمای ایران تبدیل کرد و متأسفانه به‌جای تزریق و توجه به فکر و اندیشه و استفاده از فرصت موجود برای ارتقا و کیفیت سینما و نهادینه شدن این گونه، بیشترین اهتمام‌اش معطوف به هنجارشکنی و شکستن تابوهای اخلاقی و دینی و پر کردن جیب‌ها و همچنین اغوای نسل جوان شد. فیلم‌هایی مثل عشق بعلاوه دو، بازنده، و نمونه‌های اینچنینی متأسفانه پیش از اینکه به ذات و کارکرد عشق و جنبه‌های اجتماعی، فردی و روانشناختی آن بپردازد، این فرصت را تبدیل به یک چالش اخلاقی با موضوع سینما کرد. فیلم پرتقال خونی هر چند در سطح و برخی نشانه‌ها شباهت‌های گریزناپذیری با آن نمونه‌ها دارد، اما به دلایل و نشانه‌های مختلف فیلم در لایه‌های زیرین، چند گام اساسی از نمونه‌های یادشده جلوتر می‌برد.

داستان فیلم علی‌رغم ظاهر و سطح عشقی، اما در لایه‌های درونی به بستری برای آزمون وفاداری، اخلاق، خودشناسی شخصیت‌ها و شناخت حفره‌های اخلاقی و شخصیتی و عرصه‌ای برای کشمکش میان نمود و ماهیت فردی و اجتماعی آدم‌ها تبدیل می‌شود. مهندس رادمنش در آزمایشی کم و بیش اخلاقی وقتی قرار است ترمه را در رسیدن به آرزو‌هایش یاری کند، به عشق او مبتلا می‌شود و جای فرد دیگری را در زندگی ترمه غصب می‌کند. ترمه عاشق رادمنش در مواجهه با سیاوش جوان‌تر در عشقش به والا دچار تردید می‌شود. سیاوش که بر اساس قول و قرار با رادمنش قرار بوده بازیگری برای سنجش وفاداری عشق ترمه به مهندس باشد، از نقش ساختگی خود بیرون می‌آید و به نقش واقعی خود در زندگی فرو می‌رود. او هم در معرض یک آزمون اخلاقی قرار می‌گیرد و بر سر آن جان خود را از دست می‌دهد. تأکید فیلمساز بر این حفره‌ها و دوگانگی‌های اخلاقی و شخصیتی و تزلزل آنها در موقعیت‌های غیرمنتظره،علاوه بر کارکردهای کنشگرانه و پیشبرنده داستان، دلالت‌های کافی برای کشف و ارتباط با آن لایه‌های درونی مورد اشاره فیلم هستند. بازگشت ترمه به خانه در پایان ماجراها و یافتن آرامش در کنار مادر، از آن مؤلفه‌های تکرار شونده‌ای است که رد آن را می‌توان حتی در تلخ‌ترین فیلم‌های او جست‌و‌جو کرد. برای الوند خانه اهمیت و کارکرد و جایگاه خاصی دارد. خانه در بیشتر آثار او آخرین نقطه امن و آرامش و راه حل نهایی بحران‌ها است. هر چند شخصیت‌های او در حال طی کردن آخرین لحظـه‌های عمــرشان باشــد. در فیلم فـریاد زیر آب، امیر کشان کشان خود را به خانه می‌رساند تا آخرین لحظات عمرش را در کنار خانواده باشد.

ابوالفضل نجیب



همچنین مشاهده کنید