یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

این چه طرز حرف زدن است


این چه طرز حرف زدن است

علل بددهنی کودکان در گفتگو با دکتر بدری االسادات بهرامی روان شناس و مشاور خانواده

چند روز پیش به ضیافت افطار دعوت شده بودیم. در آنجا بحث داغی میان برخی والدین شکل گرفته بود و در این بین کلی هم از دست من و دیگر همکاران سلامت گله‌ کردند که چرا تا به حال با کارشناسان‌مان درخصوص این مشکل بزرگ و شایع صحبتی نکرده‌ایم. در آنجا قول دادم در اولین فرصت راه‌حل مناسبی را پرس‌وجو کنم تا بدانند چه‌طور باید با نوجوان‌شان در این خصوص درست رفتار کنند. اجازه بدهید گوشه‌ای از آن بحث داغ را که بین چند گروه از والدین مطرح بود بیان کنم تا بدانید داستان از چه قرار است. شاید شما هم یکی از همدردان این والدین باشید. اتفاقا تا با خانم دکتری بدری‌سادات بهرامی طرح مساله کردم، گفتند این موضوع شایعی است که اغلب والدین را نگران می‌کند و آنها نمی‌دانند با این معضل خانوادگی چگونه برخورد کنند و گاهی همین مساله به درگیری لفظی و تنش بین اعضای خانواده منجر می‌شود...

● قصه از کجا شروع شد؟

▪ خانم ش: پسر من انگار برای خودش یک واژه‌نامه دارد. این مدل صحبت کردنش آزارم می‌دهد. نه فقط با دوستانش بلکه با من و پدرش هم از کلمات «خفن»، «ضدحال»، «گیربازار شروع شده» و... استفاده می‌کند.

▪ آقای ق: اینکه چیزی نیست من بیچاره همین مشکل را با دخترم دارم. فکر کنید یک دختر خانم ۱۵، ۱۶ ساله در محاورات روزانه خود با دوست و فامیل این‌ طوری حرف بزند «بهش بگو طوری امتحان دادم که ترکوندم!»، «مساله فیزیک را طوری حل کردم که معلم‌مون ابروهاش می‌ریزه! حالشو می‌بره که چه شاگرد بیستی‌ام.»

▪ خانم م: حداقل خدا را شکر کنید که رفقای نوجوان شما حرف‌های بد و ناسزا از دهان‌شان درنمی‌آید. خودم با همین گوش‌هایم شنیدم که دو تا از دوستان فرزین، پسرم، به یکدیگر فحش رکیک خانوادگی می‌دادند و می‌‌خندیدند. از فرزین پرسیدم: «این چه وضعی است؟» گفت: «منظورت چیه مامان، کلید نکن! خب ما با هم صمیمی هستیم دیگه!» فرزین هم کم‌کم به بعضی دوستانش پشت تلفن یا در پیامک از این فحش‌ها می‌دهد. درست است که از من و پدرش می‌ترسد و جلوی ما چیزی نمی‌گوید اما کاملا حرف زدنش عوض شده. چند صباح دیگر احتمالا جلوی ما هم می‌گوید. باید کاری کنیم. چاره چیست؟!

● در مطب مشاور

بسیارند نمونه‌های مشابهی که با این ادبیات رایج شده بین نوجوانان و جوانان خود مشکل دارند. برخی از والدین به محض شنیدن چنین واژه‌هایی به تنبیه متوسل شده و اوضاع را بد و بدتر می‌کنند چرا که بچه‌ها در این سن برای پذیرفته شدن در گروه همسالان سعی می‌کنند نکات مورد تایید‌ آنها را به دست‌ آورند تا به عنوان عضوی در آن گروه خاص پذیرفته شوند. داشتن زبان مشترک، یکی از مشخصه‌های گروه است. زبانی که گاهی ساخته آن گروه است و قصد آنها نشان دادن متفاوت بودن، استقلال و حتی منحصر به فرد بودن در کلام است. کلامی که به کار می‌برند بعضا هیچ مفهومی ندارد ولی خودشان برای آن کاربرد تعریف می‌کنند و آن‌قدر آن واژه را استفاده می‌کنند تا به تکیه‌کلام‌شان تبدیل شود. گاهی وقت‌ها هم تکیه‌کلام خود را از رسانه‌ها و مثلا سریال‌های خاص اخذ می‌کنند. به هر حال به کار بردن واژه «ترکوندی!» در مواردی که دوستان می‌خواهند به آن شخص بفهمانند که خیلی خوب عمل کرده است، شاید به نظر من و شما مسخره باشد اما در پشت این واژه، استقلال‌طلبی آنها نهفته است. می‌خواهند بگویند ما بزرگ شده‌ایم و از همگان، حتی شما متفاوت‌ایم. آنها از این حس بزرگ شدن لذت می‌برند.

اجازه بدهید قبل از ارایه راه‌حل و شیوه برخورد صحیح با این نوع خاص صحبت کردن بچه‌ها نکته‌ مهمی را یادآور شوم. ابتدا در گفتگویی که بین والدین در ابتدای مطلب خواندید، دقت کنید. بله، کاملا واضح است که خانم الف و آقای ب راجع به همین ادبیات یا سبک گفتاری خاص صحبت می‌کنند و ناراحت‌اند چرا این تکیه‌کلام‌ها در سبک گفتار فرزندشان ایجاد شده است.

دقت کنید این واژه‌ها، تکیه‌کلام‌هایی هستند گذرا، که تجربه نشان داده گاهی در میان بزرگ‌ترها نیز تحت تاثیر مثلا سریال خاص تلویزیونی (مانند سریال‌های طنز پاورچین و ... که از کارهای پرطرفدار و جالب آقای مدیری بود و همه دوست داشتند) از واژه‌هایی مثل «زیرآب زنی»، «این یعنی چه!» و «نفس من بیدی!» و ... استفاده می‌شود و شما هم در بین همکاران خود آنها را تا مدتی می‌شنیدید و گذشت. اما آنچه در صحبت‌های خانم ج، مادر فرزین به چشم می‌خورد کاملا متفاوت با این مساله است. باید ببینید آیا ادبیات رایجی که بین نوجوان‌ها باب شده برای فرزندتان اتفاق افتاده یا فحش دادن؟ یادتان باشد منظور ما با فحاشی کاملا فرق دارد. جذب شدن فرزند ما در چنین گروه‌هایی که به هم فحش می‌دهند، هر نوع فحشی، از ساده تا به قول شما خانوادگی و رکیک یک زنگ خطر و هشدار است. پس ابتدا راه‌حلی اورژانسی برای این قبیل والدین داریم که متاسفانه تعداد آنها کم نیست و سپس به خانواده‌هایی می‌پردازیم که فرزندشان از سبک گفتاری خاصی استفاده می‌کند.

● جذب شدن در گروهی که فحاشی در آن مد است!

یادمان باشد فحاشی فقط در گروه‌هایی از نوجوانان یا دوستان دیده می‌شود که فاقد پشتوانه محکم خانوادگی هستند. یا در خانواده آنها این بدآموزی و فحش دادن به طور نرمال درآمده و از الگوی عملی خود – هر که باشد والدین یا اقوام نزدیک- آن را تعلیم دیده‌اند و یا علی‌رغم اینکه خانواده‌های این بچه‌ها از فحاشی و بددهنی دوری می‌کنند اما بچه به دلیل ماهیت هنجارشکنی و اختلال شخصیت درونی خودش (شخصیت ضد اجتماعی) به طور استثناء جذب و دوستدار این قبیل گروه‌ها می‌شود.

در حالت دوم نیز مقصر، والدین هستند که این تغییر حالت و غیرطبیعی بودن کودک را دنبال نکردند و با مشارو یا روان‌پزشک مشکل را مطرح نکردند. معمولا ما آدم‌ها همواره جذب افراد شبیه به خودمان می‌شویم. پس خودتان را گول نزنید. اگر در یک مدرسه ۳۰۰ نفری، یا کلاس ۳۰ نفری فرزند شما فقط با همین پنج نفر حشر و نشر دارد، پس شباهت‌هایی با آن گروه داشته که مورد پذیرش آنها قرار گرفته است. باید به هر صورت با یک شیوه مدیریتی صحیح که با خصوصیات دوران نوجوانی فرزندتان و حس استقلال‌طلبی او در تقابل مستقیم نباشد (اگر چنین باشد او در سیکل معیوب لجبازی و خانه‌گریزی می‌افتد و در گروه‌های دوستانه‌ای که علاوه بر فحش، رفتارهای غیراخلاقی و یا دیگر آسیب‌ها را ترویج می‌کنند، عضو خواهد شد) او را مراقبت کرده و از این چنین دوستانی دور کنیم. بسته به خصوصیات اخلاقی فرزند شما و مهم‌تر از آن بسته به ساختار خانوادگی شما که چه قدر در امر تربیت او از کودکی درست عمل کرده‌اید و در خانه شما قوانین حکم‌فرماست یا هرج و مرج و بی‌تفاوتی مد است، می‌توان شیوه‌های رفتاری متفاوتی را توصیه کرد.

بهتر است هر چه سریع‌تر در این خصوص مشاوره بگیرید. اگر از آن خانواده‌های اصولی هستید که از کودکی فرزندتان را درست و طبق چارچوب منطقی تربیت کرده‌اید، قطعا جایگاه و احترام خود را به عنوان والد محفوظ کرده‌اید و به راحتی باید با فرزند نوجوان خود مذاکره کنید. انتظار می‌رود فرزند شما چنان دوستانه و با اعتماد به سراغتان بیاید و با تعجب بگوید: «مامان/بابا فلانی دیروز در کلاس فلان فحش را داد. من داشتم شاخ در می‌آوردم و بهش گفتم مودب باش!». فرزند این خانواده محترم متحیر شده و به خاطر تربیت صحیحی که از کودکی داشته، این بد دهنی‌ها را نمی‌پسندد.

نکته مهمی که نباید از یاد ببریم این است که اگر در خانواده شما بددهنی در حوزه خاصی رایج و نرمال صورت می‌گیرد مثلا با عرض پوزش و به قول خودتان شما یا همسرتان به شوخی یا جدی دیگران یا فرزندتان را پدرسوخته/ پدر.... و... خطاب می‌کنید، متاسفانه با ایفای نقش الگوی نادرست، او را به شنیدن کلمات زشت عادت داده‌اید. قطعا شنیدن فحش‌های بد و بدتر از این برای او تعجب‌آور نیست، حتی اگر در شوخی با دوستانش، فحش دادن به پدر و مادر یکدیگر را ببینند، چه بسا نشانه‌ای از صمیمیت و به قول این نوجوان «باحال بودن» بدانند. معمولا وقتی با آنها صحبت می‌کنیم این امر را عادی می‌دانند!

● وظیفه والدین در برابر سبک گفتاری خاص بچه‌ها

همان‌طور که اشاره شد، اگر تکیه کلام خاصی را در سبک گفتاری فرزندتان مشاهده کردید و متوجه شدید که او در اثر عضویت در گروه خاصی از دوستان (گروه علمی، اجتماعی یا ورزشی) آن را آموخته است، باید بدانید که این دوره گذراست و اگر حساسیت بیش از حد نشان بدهید، به ضرر شما و فرزندتان خواهد بود. اینکه فرزند شما در تشکر از دوستش می‌گوید: «دمت گرم»، «ترکوندی»‍‍!

نباید موجب بشود که این تکیه کلام‌ها را در مورد شما و یا افراد بزرگ‌تر خانواده مثل عمو، پدر بزرگ و... به کار ببرد. البته به یاد داشته باشید همان‌طور که تکیه‌کلام‌های سریال پاورچین گاهی ناخودآگاه در کلام برخی بزرگ‌ترها جاری می‌شد، امکان دارد فرزند شما نیز ناخودآگاه به جای «مرسی بابا جون» بگوید «دمت گرم، خیلی حال دادی!» ابتدا به خود مسلط شوید و بدون پرخاشگری، انتظارات خود را به او یادآوری کنید و مثلا بگویید: «من انتظار دارم با همان ادبیاتی که در خانه ما مرسوم است، از من یا مادرت تشکر کنی.»

و یا مثلا «علی جان دقت کن این تکیه‌کلام‌ها را جلوی عمو جان استفاده نکنی چون مناسب سن و شأن ایشان نیست.»

دقت کنید اگر بیان این انتظار با لحن نامناسب و یا تذکرات آزاردهنده پشت سر هم انجام شود، او را از خانواده و حفظ قوانین آن وحتی دیگر قوانینی که ربطی هم به سبک گفتاری مدنظر شما ندارد، بیزار می‌کند و دیگر محیط امن خانه برای او دوست‌داشتنی نخواهد بود. اگر فرزند شما یک دختر خانم است می‌توانید علاوه بر تذکر و بیان انتظار ذکر شده در بالا (رعایت شأن خانواده و احترام بزرگ‌ترها) یادآوری کنید شأن خود را به عنوان یک دختر محترم و در حد وقار یک خانم در نظر بگیرد. به او بگویید برای یک خانم بسیار زیبنده است با کلام شکیل و لطیف صحبت کرده و حریم خود را حفظ کند و به او کمک کنید تا در همه زمینه‌ها اعتماد به نفس خود را بیفزاید. تذکر می‌دهم و باز هم تاکید دارم این حرف‌ها را باید فقط به صورت بیان انتظارات به او بگویید نه در قالب سخت‌گیری و مقررات چارچوب دار خشک.

اگر غیر از این باشد شما به هدفتان نمی‌رسید و به جای کمک کردن به خود و فرزندتان برای گذر کردن هر چه سریع‌تر از این برهه زمانی او را به خانه‌گریزی و در معرض آسیب قرار گرفتن ترغیب می‌کنید و بین خود و فرزندتان فاصله می‌اندازید.

الهه رضائیان