دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا

اگر شب ها همه قدر بودی, شب قدر بی قدر بودی


اگر شب ها همه قدر بودی, شب قدر بی قدر بودی

عملکرد انسان در قالب پرستش به عنوان یک رفتار, در شکل دهی شخصیت تاثیری بسزایی دارد

عملکرد انسان در قالب پرستش به عنوان یک رفتار، در شکل‌دهی شخصیت تاثیری بسزایی دارد. در دعا ۲ چیز موردتوجه است؛ یکی محبت به خدا و دیگری خوف از او که هر دو ثمره معرفت‌اند. انسانی که با اعمال و عبادات، قلبش را به معبودی قادر و توانا متوجه و دست نیاز به سوی او دراز می‌کند، خود را در میدان ارتباط با قدرت و علم مطلق می‌بیند...

کسانی که خداوند را می‌شناسند، هم از احتشام او می‌هراسند و هم زیبایی او را می‌پرستند و همین محبت است که رنج و تعب طاعات را از آدمی برمی‌دارد و تحمل دشواری‌ها را آسان و شیرین و دلپذیر می‌کند. اگرچه انسان خاضع با دعا و نیایش در برابر خدا خود را ضعیف احساس می‌کند اما این احساس نقص و کاستی یک طرف سکه ارتباط خاضعانه با اوست و طرف دیگر آن، توانایی، افتخار و متانت است، یعنی انسان به مقام عبودیت و پرستش الهی می‌رسد و خضوع و خشوع در برابر او را وجهه همت خود قرار می‌دهد.

اساسا دعا از خدا شروع می‌شود، یعنی وقتی او می‌خواهد در حال و روزگار کسی تغییری دهد، او را به دعا متمایل می‌کند و همین دعاهاست که مستجاب می‌شوند، بنابراین خدا را باید خواند و رحمت و اجابت او را باید جلب کرد زیرا روح عبادت و دعا یعنی گرایش سپاسگزارانه و ستایشگرانه و خاضعانه به خدا که در تمام مراحل قرب به خدا وجود دارد. هنگامی که برای کسب تقرب به خدا به معرفت او تمسک می‌کنیم، درواقع نوعی عبادت و تقرب به سوی او را مدنظر قرار می‌دهیم. خواندن خدا برای ما ابزار زندگی نیست، بلکه ابزار بندگی است. همه زندگی ما باید همراه با روحیه آکنده از دعا و نیایش باشد. یکی از ثمرات تربیتی دعا و نیایش، عصیان نکردن و دوری از گناه و معصیت است.

هیچ شریعتی جز شریعت نیایش و هیچ طریقتی جز طریقت پرستش، تامین‌کننده رشد و تعالی و سعادت همه‌جانبه انسان نیست. در حالت‌های ناب نیایش و پرستش است که حقیقت متجلی می‌شود و بشر خاکی خلق‌وخوی خدایی می‌یابد و از پا تا فرق سرش همه نور خدا می‌شود. روح دین، پرستش است و اگر پرستش را از دین بگیرند، قالب مرده‌ای خواهد بود. تعالی و تکامل انسانیت در محراب عبادت است. آنکه پرستش خدا می‌کند، پرستار جان‌هاست. به همین دلیل است که در دعوت انبیا، عبادت و نیایش (یکتاپرستی) سرلوحه همه برنامه‌‌هاست. بدون یکتاپرستی و ساییدن پیشانی بر آستان رب مطلق، محال است که انسان رشد و تعالی پیدا کند و به پرستاری جان و روان خود توفیق یابد و به قله کامل و سعادت برسد. با فضیلت‌ترین عبادت‌ها و محبوب‌ترین اعمال نزد خداوند در روی زمین، دعاست. مقام دعا مقام مسئلت و طلب است و در چنین مقامی است که فقر محض در برابر غنای مطلق به تضرع و زاری می‌نشیند و این است حقیقت و گوهر عبادت، زیرا آنگاه نور اسماء و صفات خداوند تجلی می‌کند و بر دل بنده می‌تابد که حجاب استغنا برداشته و فقر محض ظاهر شود.

● آداب و شرایط دعا

دعا در اصطلاح، عبارت است از خواسته مقام پایین‌تر از بالاتر و درخواست نیازمندانه و فروتنانه فروتری از فراتری با کرنش‌ و ‌زاری. از آنجا که دعا همان خواستن یعنی امر نفسانی است، متوجه خواهیم شد که دعای برخاسته از دل غافل، خالی از حقیقت است و هرگاه خواسته را با جهتی خاص در نظر بگیریم، خواهیم فهمید که کرنش‌ و ‌زاری شرط تحقق دعاست و خواستن جز باامید به واقعیت نمی‌پیوندد، بنابراین امیدواری هم از شرایط دعاست.

از آنجا که هدف، خواستن از خداست و برای پذیرش درخواست و نیاز تنها می‌توان به کسی امید داشت که هم نیاز ما را بداند و هم برآوردن آن را بتواند، شخص دعاکننده باید علم و قدرت خدایی را که با دعا نیاز خود را به درگاه او می‌برد، باور داشته باشد و او را بشناسد، چون امید جز پس از اطمینان به توان خوانده بر پاسخ‌گویی و آگاهی او به دعاکننده و نیاز او، تحقق نمی‌یابد.

پس اعتقاد به توانایی و آگاهی خدا که از او خواسته داریم، شرط دیگر تحقق دعاست. خضوع در برابر بزرگتران و فراتران، با توجه به بزرگی و فراتری آنها، گوناگون است. چون خداوند متعال بزرگ‌تر از هر بزرگی‌ و برتر از هر بلندپایه‌ای است، حتی دعا به درگاه او بدون اجازه او مغایر با خضوع در مقابل او و خواستن از او بدون اجازه خودش، با کرنش برای او سازگار است. خداوند نه تنها اجازه داده بلکه از ما خواسته است که نیازها و خواست‌های خود را نزد او ببریم و برآوردن آنها را بخواهیم. خواستن حقیقی که در تعریف دعا آمده بود، به وجود نمی‌آید مگر هنگام درخواست خیر واقعی و بنده خیروشر خود را تشخیص نمی‌دهد و آن را به درستی نمی‌داند همان‌گونه که خداوند در آیه ۱۱ سوره اسراء فرمود: «و آدمی به دعا شری را می‌طلبد چنانکه گویی به دعا خیری را می‌جوید.» پس بر دعاکننده است که به هوش باشد تا خیر بخواهد و خدا را به بدی و زیان در حق خود نخواند و وقتی نشانه‌های پاسخگویی به دعاهایش نمودار نشد، از اجابت آن نومید نشود، زیرا احتمال دارد آنچه در دعا از خدا خواسته بدی باشد و خدا آن را به خیر او تبدیل کند، در حالی که او نمی‌داند، همچنین نباید به وعده خدای راستگو که صادقانه وعده اجابت داده است، بدگمان شود.

● زمینه‌های اجابت دعا

مواردی مانع اجابت دعا و زمینه‌ها و ابزارهایی باعث اجابت دعا می‌شوند، همانند پاکیزگی، وقت‌های ویژه، حالت‌های خاص، نماز، روزه و گریه که باید این شرایط را فراهم آورد.

روایت شده است که: «در میان بهشت و دوزخ گردنه‌ای است که جز بسیار گریه‌کنندگان از خشیت خدا هیچ‌کس از آن نمی‌گذرد.» از پیامبر (ص) روایت شده است که خداوند به من فرمود: «قسم به عزت و جلالم، عبادت‌کنندگان اصلا ارزش گریه را نزد من نمی‌دانند. [آنها بدانند که] من برای آنها قصری به «رفیق اعلی» بنا می‌کنم که کسی با آنها در آن قصر شریک نیست.» تمجید و ستایش بسیار از خدا از دیگر آداب‌ دعا، خدا را ستایش‌کردن و بزرگ‌داشتن است. از امیرالمومنین (ع) سوال کردند: «خدا را چگونه بستاییم و با عظمت و تمجید از او یاد کنیم؟» فرمود: «ای کسی که از رگ گردن به من نزدیک‌تری، ای کسی که بین شخص و دلش حایل می‌شوی، ای که در چشم‌اندازی بالاتر از هر چیز قرارداری و در افق آشکار هستی و ای کسی که مثل او کسی نیست.» یکی از شرایط دعا این است که خدا را با نام‌های مناسب و با اسماء و صفاتی که با دعا و نیاز تناسب دارد، بخوانیم و شماری از نعمت‌هایش را در پیشگاه او به یاد آوریم و آنها را شکر کنیم و سپاس‌گزاریم.»

سپس گناهان خود را یاد کنیم و آمرزش آنها را بخواهیم. همچنین لازم است که دعاکننده در دعای خویش درنگ کند و عجله و شتاب نورزد و در دعا پافشاری و اصرار کند زیرا خداوند درخواست‌کننده و پافشاری او در دعا و نیاز را دوست دارد و بنده باید در این اصرار حداقل دعایش را سه بار تکرار کند. دیگر اینکه دعایش را پنهان بدارد تا هم از ریا دور باشد و هم فرمان خدا را به جای آورده باشد.

دیگر آنکه دعاکننده دعایش را گروهی و عمومی کند، زیرا طبق روایت‌های رسیده، دعای عمومی سزاوارتر است و همراه با دیگران دعا کند که دعای در جمع باعث اجابت است.

البته بهتر آن است که ۴۰ نفر باشد یا دست‌کم ۴ نفر که هر یک ۱۰ بار دعای خویش را بازگوید و اگر نتوانست در جمع دعا کند خود نیز می‌تواند ۴۰ بار بازگوید و با قلبی پر از تواضع و فروتنی و بدنی آکنده از خشوع و خواری دعا کند.

● درود بر محمد و آل محمد(ص)

از آداب دعا، صلوات فرستادن بر محمد و آل او (ع) در اول و آخر دعاست که باعث اجابت است. امام صادق (ع) فرمود: «تا زمانی که دعا با درود به محمد و آل محمد(ص) همراه نشود، همچنان پشت‌ حجاب خواهد ماند و از اجابت دور خواهد بود.» و نیز در جای دیگر فرمود: «هر کس نیاز و درخواستی به خدا دارد، آن را با درود بر محمد(ص) و خاندان آغاز کند و سپس حاجت خود را بخواهد و آنگاه با درود بر محمد(ص) و خاندان او به پایان برد، زیرا خدای عزوجل گرامی‌تر از آن است که دو طرف دعا را بپذیرد اما بخش میانی آن را نپذیرد و رها سازد و صلوات بر محمد و آل محمد(ص) هرگز از او پوشیده نخواهد ماند.»

صلوات بسیار مهم و از ارکان ولایت است. هما‌ن‌طور که خداوند ایمان بدون اعتراف به ولایت محمد(ص) و آل او را نمی‌پذیرد، دعای کسانی را هم که بر آنها درود نفرستند، نمی‌پذیرد. به عبارت دیگر، همان‌گونه که ولایت محمد و آل محمد(ص) شرط و اصل ایمان است، درود بر آنها نیز از آداب و آیین ایمان است.

باید توجه داشته باشیم که صلوات هم مانند دیگر کارها صورتی دارد و سیرتی، پیکری دارد و روحی. روح صلوات این است که بدانیم آن بزرگواران نزد خدا چه شأن و مقامی دارند. دریابیم که آنها میانجیان و شفیعان ما نزد خدایند و خداوند کسی را بدون توسل به آنها نمی‌پذیرد. دقت داشته باشیم که آنها اولی به انسان از خود او هستند. پس پایه همه اینها همین شناخت اندک ولی حقیقی و تاثیرگذار در اولی دانستن محمد(ص) و آل او نسبت به خودمان در هر کاری است. هنگامی که این شناخت تاثیرگذار به واقعیت بپیوندد و بنده از رهگذر این شناخت یک صلوات بفرستد، رسول خدا (ص) ۱۰ بار یا بیشتر تا بی‌نهایت بر او صلوات می‌فرستد. حال اگر این صلوات در دعا باشد، دعا به اجابت می‌رسد. همچنین در برخی ساعت‌ها و زمان‌ها به عنوان نزدیک‌ترین ساعت‌های انسان به خدا یاد شده، از جمله فاصله صبح کاذب و صادق و همچنین شب‌های سه‌گانه قدر در ماه رمضان که برترین آنها «لیله‌الجهنی» یعنی همان شب بیست‌وسوم، شب‌های احیا، یعنی شب اول رجب، شب نیمه شعبان، شب عیدفطر، شب عیدقربان، روز عرفه، روز عیدفطر و روز عید قربان.

باشد که دعاهای خاضعانه ما در شب‌های قدر مورد توجه و اجابت پرودگار متعال قرار بگیرد.

حجه الاسلام علیرضا مسجدجامعی