پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

اقتدار پنهان زنانه


اقتدار پنهان زنانه

اگر بخواهیم از اولین زن فیلمساز بعد از انقلاب یاد كنیم, شاید نخست نام هایی مثل رخشان بنی اعتماد یا پوران درخشنده یا تهمینه میلانی در ذهنمان تداعی شود اما واقعیت آن است كه این عنوان از آنِ مرضیه سادات برومند یزدی است

اگر بخواهیم از اولین زن فیلمساز بعد از انقلاب یاد كنیم، شاید نخست نام‌هایی مثل رخشان بنی‌اعتماد یا پوران درخشنده یا تهمینه میلانی در ذهنمان تداعی شود. اما واقعیت آن است كه این عنوان از آنِ مرضیه سادات برومند یزدی است كه بیش از ۳۰ سال است در عرصهٔ سینما، تلویزیون و تئاتر به‌كارگردانی، نویسندگی، ترانه‌سرایی، ساخت عروسك نمایشی، بازیگری و تهیه‌كنندگی مشغول است. این سینماگر ۵۵ ساله فعالیت هنری خود را از ۱۸ سالگی با بازیگری تئاتر آغاز كرد و به عضویت گروه‌های نمایشی كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان و نیز تلویزیون درآمد. با تحصیل در رشتهٔ هنرهای نمایشی در دانشكدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران پشتوانهٔ آكادمیك نیز برای فعالیت‌های هنری‌اش به دست آورد و در طی این مدت در بیش از ۳۰ اثر هنری ایفای نقش كرد.

اما اینكه چرا نام او به اندازهٔ سه فیلمسازی كه پیش‌تر از آنها یاد شد در سینمای ایران مطرح نیست، شاید به كم‌كاری او در مقام كارگردان سینما بازمی‌گردد. او تقریباً هر ۱۰ سال یك بار فیلم ساخته است: شهر موش‌ها را در ۱۳۶۳ به اتفاق محمدعلی طالبی، الوالو من جوجوام را در ۱۳۷۳، و مربای شیرین را در ۱۳۸۰ ساخته است كه هم‌اكنون با پنج سال تأخیر به نمایش درآمده است. در واقع، برومند را بیشتر برنامه‌ساز تلویزیونی می‌انگارند تا سینماگر، و ظاهراً خود او نیز تلویزیون را به سینما ترجیح می‌دهد: «من تلویزیون را همچنان دوست دارم... به‌دلیل بردی كه دارد و سینمای ما هنوز به آن مرحله نرسیده است. وقتی حس می‌كنم برنامه‌ای كه ساخته‌ام در دورترین نقاط مملكت هم عده‌ای را سرگرم می‌كند احساس خوشحالی می‌كنم.»۱

برومند به گواه استقبالی كه از كارهای تلویزیونی‌اش به عمل آمده است، موفق‌ترین مجموعه‌ساز تلویزیونی است. چه در كارهایی كه برای مخاطب كودك ساخته است (مثل دیو چو بیرون رود، مدرسهٔ موش‌ها، یك دو همه با هم، خونهٔ مادربزرگه، ماجراهای من و آقای اصل تهرانی، قصه‌های تابه‌تا، زیر گنبد كبود، و كودكی غلامحسین‌خان) و چه در مجموعه‌هایی كه مخاطبان بزرگسال داشته است (آرایشگاه زیبا، خودرو تهران ۱۱، هتل، ورثهٔ آقای نیكبخت، و كارآگاه شمسی و مادام)، و جالب اینجاست كه هر دو گروه كارهایش هم مورد پسند كودكان بوده است و هم بزرگسالان. در كارهای تلویزیونی برومند یك‌جور صمیمیت باورپذیر به چشم می‌خورد كه با تصنع و ادابازی فاصلهٔ بسیار دارد. جنس اغلب كارهای او، به‌ویژه آنها كه برای بزرگسالان است، كمدی است، اما بار كمیك آنها مانع از نگاه رئالیستی برومند به جزئیات زندگی ایرانی جماعت نمی‌شود. طنز ملایم حاكم بر مجموعه‌های برومند از نوعی واقع‌گرایی نئورئالیستی سرچشمه می‌گیرد كه بیشترین تمركزش را نه بر میزانسن‌های پیچیده و نورپردازی‌های اغراق‌آمیز و مونتاژهای پربرش، كه بر بازیگر و شخصیت قرار می‌دهد.

داستان‌هایی كه برومند برمی‌گزیند آكنده از حواشی و جزئیات است كه نه‌تنها زاید یا عامل گسیختگی نیستند كه برعكس همچون قطعات ریز پازل در كنار یكدیگر می‌نشینند و معنا پیدا می‌كنند. آثاری از قبیل آرایشگاه زیبا، خودرو تهران ۱۱ و هتل كه سرآمد مجموعه‌های تلویزیونی او هستند مشحون از كمدی موقعیت و كمدی كلام‌اند و تلفیق این دو زیرژانر آثاری دیدنی خلق كرده است. از قضا وجه مشترك این سه مجموعه وجود یك عنصر ثابت است كه آدم‌های مختلف را به خود جذب می‌كند و محل تلاقی احساسات متنوع انسانی است. لوكیشن مغازهٔ سلمانی در آرایشگاه زیبا، لوكیشن مهمان‌سرا در هتل، و عنصر اتومبیل در خودرو تهران ۱۱ معبری است برای نمایش دغدغه‌های ریز و درشت آدم‌های جورواجور داستان. خود برومند در این مورد گفته است: «وقتی از خانهٔ قبلی‌مان اسباب‌كشی می‌كردیم، در همان روزهایی كه بچه بودیم، همیشه فكر می‌كردم چه كسی اینجا زندگی خواهد كرد؟ خانه‌مان چه‌جوری خواهد شد؟ چه ارتباطی هست بین جسم بی‌جان مثل در و دیوار خانه با آدم‌های مختلفی كه در آنجا حضور دارند؟ فهمیدم كه اشیا در رابطه با آدم‌های گوناگون مفاهیم متنوعی پیدا می‌كنند و همچنان برایم جالب است كه این مفاهیم متفاوت را كشف كنم. از طرفی، مكان‌های عمومی را می‌توان جامعه‌هایی كوچك فرض كرد كه رفتارها و قوانین خاص خودشان را دارند، مثل آرایشگاه در آرایشگاه زیبا كه محلی كوچك است كه آدم‌های مختلفی در آن رفت‌وآمد دارند و هركدام چیز خاصی را با خود به آنجا می‌آورند و تأثیرشان را می‌گذارند. این در خودرو تهران ۱۱ تبدیل می‌شود به یك پراید و از این مسیر رفتارهایی را تماشا می‌كنیم كه نشان می‌دهند اتومبیل در فرهنگ ما صرفاً یك وسیله نیست، بلكه روابط متفاوتی می‌توان با اشیا داشت، با یك‌سری داستان مجزا.»۲

اما مجموعه‌های برومند كمدی صرف نیستند. اخلاق‌گرایی خاصی در تار و پود داستان‌های او نهفته است كه نگاه خوشبینانه‌ای به سرشت و سرنوشت انسان دارد. البته این اخلاق‌گرایی و خوش‌بینی از سنخ دستورالعمل‌های فرمایشی نیست كه روغن بی‌اخلاصی‌اش از سر و روی اثر بچكد. ارتباط آدم‌های آثار برومند با موقعیتی كه پیرامونشان شكل گرفته است ریشه‌های این اخلاق‌گرایی را تشكیل می‌دهد. بحث مكافات عمل عنصر اخلاقی مشهودی در آثار برومند است، چه به صورت پاداش و چه مجازات. البته گاهی اوقات موقعیت چنان بغرنج است كه گویی چاره‌ای جز تلخی فرجام كار وجود ندارد. قسمت «نامزدی» از مجموعهٔ خودرو تهران ۱۱، كه عموم مردم آن را با نام محبوبه خانم می‌شناسند، یكی از همین مصادیق محدود پایان تلخ در آثار برومند است كه طنز گزنده‌اش به‌خوبی در ذهن مخاطب می‌نشیند.

مضامینی كه برومند به سراغ آنها می‌رود بسیار ساده اما عمیق است. او از ناكامی‌های عمدهٔ ما نكات شیرینی را استخراج می‌كند و چنان تحویلمان می‌دهد كه انگار سال‌هاست با آنها زندگی كرده‌ایم و از آنها لذت برده‌ایم. مباحثی از قبیل ازدواج و رابطهٔ عروس و مادرشوهر و قهر و آشتی و فقر و ثروت در سریال‌های مختلفی جاری بوده‌اند، اما برومند از آنها استفاده‌ای دیگر می‌برد و در عین اینكه همگان را جذب می‌كند به ورطهٔ ابتذال نیز فرونمی‌‌افتد. او برای عموم می‌سازد اما عوامانه نمی‌سازد. و جالب اینجاست كه با اینكه زن است و موضوعات زنانه را نیز با ظرافتی درخور تحسین پردازش می‌كند، یك‌طرفه به قاضی نمی‌رود تا مثلا ً مردانگی را محكوم كند، و حتی در برخی كارهایش نیز شوخی‌هایی با نگرش‌های افراطی این‌چنینی دارد. قسمت «بچه» از مجموعهٔ هتل نمونه‌ای از همین شوخی‌هاست. در این قسمت، زنی روشنفكر كه می‌خواهد بر ضد نظام مردسالار فعالیت كند، سعی در واداشتن زنی روستایی به طلاق از شوهری دارد كه زن را به‌دلیل بچه‌دار نشدن تحقیر می‌كند. برومند این زن روشنفكر را به بازی می‌گیرد، اما درعین‌حال به صورتی بطئی كار را به آنجا می‌كشاند كه مرد روستایی عملا ً در مقابل همسرش تبدیل به یك كودك می‌شود كه احتیاج به نوازش و محبت مادرانه دارد. او این الگو را كه «مردها كودك‌هایی قدكشیده بیشتر نیستند» مطرح می‌سازد، بی‌آنكه به وادی رودررو قرار دادن زن و مرد بیفتد. ایرج كریمی، منتقد و فیلمساز، در جایی به‌درستی اشاره كرده است كه: «برومند... باكی از زنانگی‌اش ندارد و ترجیح داده این باك را مردان داشته باشند.

پی‌نوشت‌ها

۱) ماهنامهٔ سینمایی فیلم، آبان ۱۳۶۶، ش ۵۶، ص ۹۸.

۲) همان، شهریور ۱۳۷۷، ش ۲۲۴، ص ۳۱.

۳) همان، اسفند ۱۳۷۱، ش ۱۳۸، ص ۲۲۹.

۴) همان، آذر ۱۳۸۰، ش ۲۶۸، ص ۲۹.

۵) همان، مرداد ۱۳۶۵، ش ۳۹، ص ۱۰۲.

۶) كتاب سال سینمای ایران، ضمیمهٔ ماهنامهٔ سینمایی فیلم، ۱۳۷۹، ش ۲۶۵، ص ۱۵۲.

۷) همان، ص ۱۵۴.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.