یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

جدال نابرابر فیلم های فرهنگی و تجاری


جدال نابرابر فیلم های فرهنگی و تجاری

مدتهاست که فیلم هایی به اصطلا ح تجاری سالن های سینماها را به خود اختصاص داده اند و فیلم هایی که مضامین تکراری و عشق های پوشالی دختر و پسری را پیشه خود ساخته اند, حرف اول را در فروش بالا ی گیشه می زنند

مدتهاست که فیلم‌هایی به اصطلا‌ح تجاری سالن‌های سینماها را به خود اختصاص داده‌اند و فیلم‌هایی که مضامین تکراری و عشق‌های پوشالی دختر و پسری را پیشه خود ساخته‌اند، حرف اول را در فروش بالا‌ی گیشه می‌زنند! و در این میان فیلم‌های فرهنگی و ارزشمند جایگاه خود را از دست داده‌اند و عملا‌ از گردونه رقابت‌ها حذف شده‌اند. متاسفانه در حال حاضر سینمایی رشد کرده که مبتنی بر قواعد ملودرام، آن هم از نوع درجه سه است. این گونه فیلم‌ها تماشاگر را با یکسری جاذبه‌های تجاری تکراری به سینماها می‌کشاند. بدترین اتفاق زمانی است که ما یک نگاه آماری نسبت به مخاطب فیلم‌ها و استقبال آنها نداریم، اگر این اتفاق می‌افتاد همگان متوجه می‌شدند که چه میزان بالا‌یی از فروش سینماها متعلق به فیلم‌های فرهنگی است. در این میان چون آماری هم وجود ندارد و کسی پیگیر این موضوع نیست افرادی که منافعشان از طریق فیلم‌های ملودرام درجه سه تا‡مین می‌شود، ترجیح می‌دهند تمام سرمایه‌ خود را صرف این گونه فیلم‌ها کنند و نتیجه این می‌شود که سینما در تسخیر یکسری فیلم‌های گیشه‌ای درآید. اگر الگوها و شـیـوه‌هـای بـه کـارگـرفـتـه شده درست بود، تعداد مخاطبان سینما نسبت به ۱۰ سال پیش با این افت چشمگیر مواجه نمی‌شد. تمام سینماها مملو از فیلم‌های مشابه با موضوعات تکراری شده است. تماشاگر تا چه اندازه و زمانی حوصله دارد به دیدن این گونه فیلم‌ها بنشیند و فیلم‌های طنز یا عشق های پوشالی دختر و پسری ببیند، سینمای خوب در یک کشور محصول رشد فیلم های تجاری و فرهنگی توام با یکدیگر است . فیلم های فرهنگی همیشه به اصطلا‌ح "نفروش" نیستند .

فروش بالا‌ی فیلم های " سگ کشی" ، " چهارشنبه سوری" "نفس عمیق" و ... نمونه بارز این گونه فیلم ها ست . اگر مسئولا‌ن و دست اندرکاران به دنبال سینمای خوب هستند شاید باید از فیلم های کوتاه ، مستند، انیمیشن و فرهنگی حمایت کنند . از دل این گونه فیلم هاست که کارگردان، نویسنده و عوامل خوب بیرون می آید و می تواند به عنوان پشتوانه سینما مورد استفاده قرار گیرند . از زمانی که ساز و کار سینمای ما به سمت حـمـایـت از فیلم های تجاری رفت، تعدادی از کارگردانان، تهیه کنندگان و فیلم هایی متعلق به گونه های فرهنگی نابود شدند، اما نباید شعارهای دهه ۶۰ سینما که همان حمایت از فیلم های فرهنگی بود از یادمان برود . کجاست سینمایی که متعلق به " مشق شب" " خانه دوست کجاست" آنسوی آتش" " ناخدا خورشید" بود؟ البته مشکل سینماگران تنها به بخش دولتی بر نمی گردد زیرا در بخش خصوصی عده ای که پول و قدرت دارند، سینما را تحت سیطره خود درآورده اند و به تدریج حق حیات را از فیلم های متفاوت تر گرفته اند . شاید فیلم‌های متفاوت فرهنگی بچه‌های مظلوم امروز سینمای ایران شده اند که کسی آنها را نمی پذیرد، نه مسئولا‌ن به اکرانشان کمک می کنند،‌نه سینمادارها راحت آنها را می پذیرند ودر نهایت اینکه مردم هم از این فیلم‌ها استقبال نمی کنند. چه بسا اگر مردم روبه روی پرده نقره‌ای سینما می نشستند شاید نظرشان عوض می شد و فیلم‌ها را می پسندیدند، آن وقت متوجه می‌شدند که آنها می‌توانند واردخانواده سینما شوند و جا برایشان باز می‌شد. سینمادارها به عدم استقبال مردم اشاره می‌کنند و مردم ‌ از این فیلم‌ها چه در ساخت و اکران آنها غافل‌اند به هرحال طرح اکران آزاد برقرارشده است، تعدای از فیلم‌هایی که مدت‌ها از زمان ساخت‌شان می گذرد و کهنه شده اند و شرایط اکران محدودی برای آنها فراهم آمده است تاتقریبا در ۸ ، ۹ سالن که در بعضی روزهابه ۸، ۹ سانس محدود می شود به نمایش در بیایند. با اینکه خیلی از کارگردانان سازنده فیلم‌ها به این شیوه اعتراض دارند، اما ناگزیر به پذیرش آن تن در می دهند. در شرایط فعلی سینمای ایران، اعتراض، ‌البته اصلا‌ چیز عجیبی نیست.

این روزها همه تقریبا معترضند، سازندگان فیلم‌های فرهنگی انتظار دارند که با آثارشان مثل یک محصول بدنه برخورد شود. به خصوص اینکه تجربه نشان داده که برخی از فیلمسازان با اعتراض توانسته‌اند حرفشان را به کرسی بنشانند و با وجود فروش پایین، هم سینمای سرگروه را بگیرند و هم تعداد سالن‌هایشان افزایش پیدا کند، این فیلم ها به حمایت نیاز دارند، زیرا فقط یک فیلم سینمایی معمولی نیستند. این فیلم ها تجربه‌ای نو را ارائه می دهند و اتفاقاً به خاطر همین نو بودن با واکنش روبه رو می شوند. سینمای عامه پسند تکرار تجربه های قبلی است. مردم به سینما می روند تا تجربه‌ای آشنا را دوباره تکرار کنند و لذت ببرند، برای همین است که در این فیلم داستان و بازی ها کلیشه‌ای اند و حتی شخصیت‌ها هم یا یکی اند یا تقلید از فیلم های موفق پیشین. فیلم‌های عامه پسند به مخاطب عادی فقط سرگرمی می دهد و بهایش را نیز می گیرد و واضح است که سینما بدون گیشه نمی‌تواند بقا داشته باشد. اما سینمای متفاوت می خواهد دیدی تازه به او بدهد و در مقابل هیچ بهای اضــافــه ای مـطــالـبــه نـمــی کـنـد. بـسـیـاری از قـشـر تحصیلکرده با دیدن فیلم های کلیشه‌ای و عامه پسند دادشان هوا می رود و به کنش‌ و واکـنـش هـای پـیـش پا افتاده شخصیت‌هایش می خندند.

همین قشر اگر به تماشای این فیلم ها بروند با آثاری روبه رو خواهند شد که تجربه‌ای تازه است و حتی اگر از فیلم خوش شان نیاید، داستانی نو و شخصیت هایی تازه را تجربه خواهند کرد و هم از سینمایی حمایت و پشتیبانی می کنند که برای جامعه فایده دارد. در واقع با حمایت از این سینما هم از ارتقای سلیقه جامعه حمایت شده است و هم از طرح حرف های نو در سینما. طرح اکران فیلم های فرهنگی اگر هیچ مزیتی نداشته باشد، حداقل این امکان را فراهم می‌کند که می توان درباره آن حرف زد و به نقاط مثبت و منفی آن ها پرداخت و در نهایت اینکه سینماهای خاص به فیلم‌های مورد نظر اختصاص نمی‌یابد. اما حداقل سینماداری بینوا که تاکنون این حجم ریزش تماشاگر را در سالن خود ندیده این گونه در شوک فرو نمی‌روند، البته بخشی از این موضوع را می‌شود به حساب انتخاب بد خود سینما گذاشت تا جایی که فیلمی به او تحمیل نشود. مصداق این حرف‌ها شاید گریبان خیلی از گیشه‌های سینما را گرفته است اینکه چند فیلمی چند هفته‌ای است از اکران آنها می‌گذرد در مجموع فروش‌شان شاید به ۵۰۰ میلیون هم نرسیده و این نشان می‌دهد شـــورای صــنــفـــی نــمــایــش از ایــن پــس بــایــد قـیــد سرگروههای سینمایی و سالن‌های اصلی تهران را برای اکران این فیلم‌ها بزند. تقریبا یک سال پس از وعده مدیر کل نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی مبنی بر حل مشکل اکران فیلم‌هایی از این دسته، هنوز برنامه منظمی برای دیده شدن این فیلم‌ها نیست.

اگر هم در ماه گذشته چند تا از این فیلم‌ها روی پرده رفته‌اند به این دلیل است که در ماه رمضان صاحبان فیلم‌های پرفروش، حاضر به اکران فیلم‌هایشان نیستند. نکته قابل تامل این است که اکران قبل ا‌ز عید فطر برای سینمادارها معمولا‌ً اکران مرده‌ای محسوب می‌شود، اکرانی که معمولا‌ً بخشی از آن با ماه رمضان تداخل پیدا می‌کند تا عملا‌ً کلک فیلم‌ها کنده شود. اجرای برنامه اکران چرخشی، راه اندازی دو گروه سینمایی با حداقل پنج سالن، اختصاص یک سالن سینما به یک یا چند فیلم فرهنگی و ... از جمله طرح های پیشنهادی برای امکان نمایش این گونه فیلم ها بود . حالا‌ به جای یک سینما، اداره نظارت و ارزشیابی شش سینما را بـرای اجـرای ایـن طـرح معرفی کرده: پایتخت۲، جمهوری۲، سپیده۲، فلسطین۲، مرکزی۳ و حافظ.۲ علی میرزایی کارشناس و مسئول توزیع و نمایش سینمای حرفه‌ای معاونت امور سینمایی ، ضمن اعلا‌م موافقت نامه ضمنی صاحبان این سینماها و عقد قرارداد بین آنها و معاونت ، وعده داده که طرح اکران این فیلم ها بعد از عید فطر آغاز شود .

امیدواریم این طرح در زمان موعود اجرا شود و مثل طرح اکران چرخشی که قرار بود از ابتدای تیرماه ۸۶ آغاز شود و تا به حال خبری از آن نیست به تعویق نیفتد . هرچند یکی دو تا از سینماهای اعلا‌م شده مثل جمهوری و مرکزی در مقایسه با بقیه از قابلیت کمتری برای جذب مخاطب این نوع فیلم ها برخوردارند ، اما نقش دولت در این میان که پرداخت سوبسید به سینما دار برای اکران این فیلم هاست می تواند در ترغیب سینمادارها برای نمایش این فیلم ها مفید باشد . حداقل ۱۰۰ فیلم هستند که در ۳ سال گذشته به دلا‌یل مختلف پشت سد اکران مانده اند و بعد، اگر هم روی پرده سینما رفتند به اصطلا‌ح در سکوت تن به اکران داده اند . امیدواریم حمایت مردمی از این سینما و روی خوش نشان دادن به این فیلم ها باعث باز شدن راه و دیده شدن فیلم های دیگر شود .

مرجان آشفته



همچنین مشاهده کنید